دکتر حمیدرضا نانکلی و مهندس اکرمالسادات علیجانزاده کارشناسان سازمان نقشهبرداری کشور از زلزله ٥.٩ ریشتری آبان ماه ٩٨ در ترکمنچای آذربایجان شرقی و دلایل وقوع و چرایی آن گزارشی در راستای آگاهیبخشی عمومی تهیه کردهاند.
مطالعات سازمان نقشه برداری کشور بر اساس نتایج بهدست آمده از آنالیز میدان سرعت و میدان استرین (کرنش) شبکه ژئودینامیک کشور در منطقه آذربایجان پس از وقوع زلزله ١٧ آبانماه، حاکی از آن است که در انتهای جنوب شرق گسل شمال تبریز و منطقه کوههای بزقوش بین ایستگاه BRMN و TKCE یک کشش وجود دارد که باید ناشی از رخداد پدیدهای در داخل کوههای بزقوش باشد که این کشش با یک حرکت راستگرد توام شدهاست. نرخ راستگردی ۲/۳ میلیمتر در سال و نرخ کشش ۱/۸میلیمتر در سال است. با توجه به اینکه گسلهای موجود در این منطقه گسلهای شمال بزقوش و جنوب بزقوش است، این رخداد کششی و راستگردی را میتوان ناشی از حرکت گسل شمال بزقوش، حرکت گسل جنوب بزقوش و یا حرکت توام این دو گسل نسبت به هم مربوط کرد. این کشش در بین بخش شرقی گسل تبریز و گسل تالش در حال وقوع است.
کشور ایران به عنوان بخشی از کمربند کوهزایی آلپ- هیمالیا همواره از لرزهخیزی بالایی در طول تاریخ برخوردار بوده است، و بخشهای مختلف آن توسط زمینلرزههای متعددی تخریب شده است. زمینلرزه بازتاب یک رویداد زمینشناسی است که به صورت جنبش درسطح زمین ظاهر میشود.
گسیختگی در پوسته جامد زمین که به دلیل جنبشهای برشی در دو سوی گسلها روی میدهد، عامل اصلی بروز زمینلرزه بوده و پیامد مستقیم انباشتگی تنشها در پی جابهجایی ورقههای زمینساختی نسبت به یکدیگر میباشد. تنشهای فشارشی ناشی از بازشدگی دریای سرخ و حرکت صفحه آفریقا - عربستان، در راستای شمال- شمالشرقی و نیز حرکت صفحه هند در راستای شمال- شمالغربی، موجب حرکت و جابهجایی به نسبت متفاوت در پوستهها و قطعات گوناگون قارهای و اقیانوسی ایران میشود و در نتیجه عامل فراوانی زمینلرزهها در ایران است. براساس زمینلرزههای تاریخی و دستگاهی، دو نوار لرزهخیز اصلی در ایران قابل شناسایی میباشد: نوار لرزهخیز (جنوبی) کوههای زاگرس با روند شمالغربی - جنوب شرقی و نوار لرزهخیز شمالی، کوههای البرز و کپه داغ.
تغییر شکل پوسته در ایران دو وجه عمده دارد یکی ضخیمشدگی پوسته و دیگری حرکات جانبی پوسته به اطراف که درنتیجه این دو سازوکار دو دسته عمده از گسلها به وجود آمده که قسمت ناپیوسته این تغییر شکل را سبب شدهاند. دسته اول گسلهای معکوس هستند که ضخیم شدگی در زاگرس، البرز و کپه داغ را موجب شده است. دسته دوم گسلهای امتداد لغز هستند که باعث چرخشهای ساختاری در شرق ایران و همچنین حرکات جانبی کوچکتر در البرز و زاگرس شدهاند.
سرعتهای نسبی، میدان تنش و لرزهخیزی موجود در پوسته ایران کاملا وابسته به فعالیت این گسلها و خصوصیات دینامیکی آنها است. رئولوژی و ضریب اصطکاک درونی این گسلها مقدار تنش برشی و آهنگ حرکت نسبی بر روی آنها را تعیین میکند. اطلاعاتی که درباره تنش برشی در روی گسلها بهدست میآید یکی از دادههای پایه هر مطالعه آنالیز خطر لرزهای را تشکیل میدهد.
منطقه آذربایجان واقع در گوشه شمالغربی کشور ایران مشتمل بر دو استان آذربایجان شرقی و غربی بین طولهای جغرافیائی ۴۴ درجه و ۲ دقیقه و ۴۸ درجه و ۲۱ دقیقه شرقی و عرضهای جغرافیائی ۳۵ درجه و ۵۸ دقیقه تا ۳۹ درجه و ۴۷ دقیقه شمالی قرار دارد. این منطقه از سمت شمال با کشورهای آذربایجان و ارمنستان؛ از مغرب با کشورهای ترکیه و عراق؛ از جنوب با استانهای کردستان و زنجان و از شرق با استان اردبیل همجوار میباشد. مساحت دو استان یاد شده معادل با ۸۲۹۴۴ کیلومتر مربع است.
سرزمین آذربایجان از لحاظ توپوگرافی به صورت یک فلات نسبتا مرتفع میباشد بهگونهای که ارتفاع پستترین نقطه آن (چاله ارومیه) به حدود ۱۳۰۰ متر از سطح دریا میرسد. بخش میانی فلات آذربایجان توسط چاله ارومیه حالت فرو افتاده دارد که سبب تقسیم آذربایجان به دو بخش شرقی و غربی نامتقارن شده است.
فرو افتادگی این چاله ناشی از عملکرد گسلهای اطراف آن بوده است. روند کلی این گسلها شمالغربی- جنوبشرقی است. گسل واقع در شرق چاله ارومیه گسل تبریز نام دارد که از حدود تاکستان شروع و به مرزهای سیاسی با ترکیه میرسد. از محل شهر ماکو یک گسل با نام گسل زرینهرود از گسل تبریز منشعب شده و به سمت جنوب امتداد مییابد. هر دو این گسلها علاوه بر جابجائی قائم دارای حرکت امتدادی نیز میباشند. به دلیل جنبش این گسلها حرکات کوهزائی آلپی که موجد کوههای آذربایجان و سراسر ایران بودهاند نتوانستهاند بخش میانی آذربایجان را همانند زمینهای حاشیه آن بالا ببرند که در نتیجه چاله ارومیه بهوجود آمده است.
علاوه بر سیستم گسلی فوق خطوط شکسته دیگری در آذربایجان وجود دارد که در امتداد آنها قطعاتی به صورت هورست و گرابن بالا و پائین رفته و منجر به تولید عوارضی همچون چاله خوی و اردبیل و کوههای بزقوش شدهاند.
تجزیه و تحلیل
بلوک آذربایجان دارای ساختار تکتونیکی و لرزه ای خاصی میباشد. مقایسه دادههای ژئودتیک و پارینه لرزهشناسی و الگوی پراکندگی تغییر شکلهای فعال در این منطقه همگی گویای وجود پتانسیل لرزهای آذربایجان است. بر اساس نتایج حاصله ازمشاهدات GPS در منطقه شمالغرب ایران و در دو طرف گسل مهم شمال تبریز و گسلهای خوی ماکو و نخجوان، لغزشی راستگرد مشاهده شده (Vernant et al., ۲۰۰۴)، (Masson et al., ۲۰۰۷) که میزان آن از ۱/۸ میلیمتر در سال در بخش شرقی منطقه به ۴/۵ میلیمتر در سال در بخش غربی آن افزایش مییابد. دلیل این افزایش نرخ راستگردی را میتوان در نزدیک شدن به پلیت ترکیه و گسلهای راستگرد شمال آناتولی توضیح داد.
نتایج
از اهداف مهم در ایجاد شبکه ژئودینامیک اندازهگیری و تعیین تغییرات پوسته زمین در طول زمان میباشد. در این راستا با اندازهگیریهای دائم GPS در ایستگاههای شبکه ژئودینامیک، پردازش و آنالیز نتایج میتوانیم به شناخت کاملتری از وضعیت و حرکات پوسته زمین در کشور دست یابیم و بتوانیم حرکات آنها را مدلسازی کنیم.
همچنین اندازهگیریهای دقیق ژئودینامیک در تعیین حرکات صفحات تکتونیک قارهای، بررسی حرکات گسلهای فعال و پیشبینی روند جابجایی آنها، تعیین جابجایی و حرکت پوسته زمین برای کاهش خسارات احتمالی ناشی از زلزله و همچنین جهت مکانیابی بهینه سازهها در پروژههای عظیم مهندسی عمران نظیر سدها، نیروگاهها، پالایشگاهها و تشخیص محل و میزان افت ذخایر حیاتی آب، نفت و گاز و منابع زیرزمینی کاربرد دارد.
همچنین با توجه به اینکه کشور ایران از دیدگاه زمینشناسی بین دو صفحه عربستان و اوراسیا قرار دارد و با توجه به ثابت بودن صفحه اوراسیا در شمال شرق، فشار وارده از سوی صفحه عربستان به ایران باعث شکستگی و ایجاد گسل و زلزلههای مخرب در ایران میگردد. لذا یکی از اصلیترین بررسیهای ژئودینامیکی دستیابی به مدل جنبشی بلوکها و پهنههای ساختاری زمینشناسی و میزان واکنش و همکنش پهنهها، گسلهای فعال نسبت به یکدیگر است. لذا توسعه و گسترش شبکه ژئودینامیک از چهار پارامتر اصلی یعنی توزیع جمعیت، نقاط زلزلهخیز از حیث خطرپذیری، مناطق فعال تکتونیکی، اهداف تعیین موقعیت آنی (هدی) و نحوه دسترسی کاربران به عنوان عوامل مهم در اولویت کاری است.
نظر شما