به گزارش گروه اطلاعرسانی ایرنا، افراد و شخصیت های مختلفی در شکل گیری و پیروزی انقلاب اسلامی موثر بودند که در کنار یکدیگر برای یک هدف مشخص و مشترک که همان پیروزی انقلاب اسلامی بر پایه مردم سالاری دینی بود، دست به مبارزههای طولانی زدند که امروز ثمره آن شجاعتها و ازخودگذشتگیها را می بینیم. آیتالله سیدعبدالکریم موسویاردبیلی از جمله افرادی به شمار می رود که برای پیروزی انقلاب اسلامی تلاشهای بسیاری را کرد به طوری که هم در بحران های سالهای نخست انقلاب همیشه حضور موثر داشت و هم مسوولیتهای خطیری را نیز برعهده گرفت. آیت الله موسویاردبیلی که در زمره مراجع تقلید محسوب میشود از سابقون انقلاب اسلامی نیز به حساب میآمد و یکی از چهرههای موثر در ۱۳۵۷ خورشیدی و دهه نخست جمهوری اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) است. آیتالله موسویاردبیلی در ۱۳۰۴ خورشیدی در اردبیل و در خانوادهای روحانی چشم به جهان گشود و زندگی خود را در آن دیار سپری کرد. این روحانی مجاهد درباره خاطرات دوران کودکی خود می گوید: در کودکی بسیار مشتاق زیارت امام زمان (عج) بودم و از این رو تمامی اعمالی را که در کتابها جهت ملاقات ولیعصر عج ذکر شده بود، انجام میدادم و سعی میکردم که حتی مستحبات را نیز ترک نکنم تا اینکه شبی آن حضرت را در خواب دیدم و مانند کودکی که خود را به پدرش میچسباند، دامن ایشان را گرفتم و خود را به پاهای مبارک آن حضرت انداختم و از آن بزرگوار خواستم چیزی به من عطا فرمایند. آن حضرت نیز انگشتری فیروزهای را از انگشت مبارکشان خارج فرموده و در انگشت من کردند. وقتی این خواب را برای پدرم تعریف کردم به من گفتند که از این پس برای تو هیچ نگرانیای ندارم چون زیر سایه الطاف امام زمان (عج) خواهی بود.
زندگی آیتالله موسوی اردبیلی همزمان با ایام سلطنت خانواده پهلوی بود، دوره ای که هر روز آن سیاست جدیدی با زور و تهدید به مردم اِعمال می شد. از این رو برای روحانیون روزهای سختی سپری می شد، به طوری که برخی از آنها سیاست صبر و انتظار را پیشه کردند و شماری دیگر تسلیم نشده و مقاومت کردند و با تحمل فشار و سختیهای فراوان، گاهی مخفی و گاه علنی به مبارزه برخاستند. خانواده سیدعبدالکریم از زمره این افراد بودند و همه مظاهر رژیم پهلوی را نادرست، خلاف شرع و حرام میدانستند.
پژوهشگر گروه اطلاعرسانی ایرنا در این جُستار سعی دارد به مناسبت سالروز درگذشت آیتالله موسویاردبیلی ضمن بیان گوشهای از زندگی این مبارز انقلابی، فعالیتهای سیاسی، مبارزاتی، علمی و فرهنگی وی را بازگو کند.
آغاز طلبگی آیتالله موسوی اردبیلی
در آن زمان در اردبیل سه مدرسه علوم دینی وجود داشت که تنها یکی از آنها جهت تحصیل طلبهها باقی مانده بود. در آن ایام سخت، سیدعبدالکریم طلبگی را آغاز کرد و دروس جامع المقدمات، سیوطی، جامی، مطول، حاشیه ملاعبدالله، شمسیه، معالم و شرایع را در همان مدرسه به پایان رساند. ورود این طلبه جوان به حوزه و جدیت او باعث شد تا به سرعت تدریس درس های مقدماتی علوم حوزوی یعنی صرف، نحو و منطق را آغاز کند. افزون بر آن در همان زمان به منظور جبران خلأ فرهنگی برآمده از دیکتاتوری رژیم پهلوی اقدام به برپایی مجالس وعظ، خطابه و سخنرانی در اردبیل و مناطق اطراف آن نیز می کرد. در ۱۳۲۲ خورشیدی آیتالله اردبیلی تصمیم گرفت تا برای تکمیل تحصیلات عالیه به قم مهاجرت کند. در مدت زندگی در این شهر لمعتین، رسائل، مکاسب، کفایتین، مباحثی از درس خارج اصول و بحثهایی از تفسیر قرآن و فلسفه را فرا گرفت و همزمان نیز به تدریس معالم، لمعتین و قوانین مشغول شد. آیتالله موسوی اردبیلی در محضر استادان بزرگی همچون آیت الله سیدمحمدرضا گلپایگانی کسب فیض کرد و جلد نخست کفایه را نزد این مرجع عالیقدر فراگرفت. همچنین بیع مکاسب، جلد دوم کفایه و شرح هدایه میبدی را نزد آیتالله سیداحمد خوانساری، رسائل را نزد آیتالله شیخ مرتضی حائری و آیتالله سلطانی، منظومه را نزد آیتالله میرزا مهدی مازندرانی و اسفار را نزد آیتالله سید محمدحسین طباطبایی آموخت. او همواره در ایام تبلیغ در مناطق مختلف ایران مجالس وعظ و خطابه تشکیل می داد و با سخنرانیهای مذهبی خویش، شور و نشاط معنوی به جامعه تزریق میکرد. وی هیچگاه از ترویج معارف دین غفلت نکرد.
در آن ایام، برخی از فضلای حوزه علمیه قم تصمیم گرفتند، برای اعتلای حوزه علمیه، آیت الله بروجردی را به قم دعوت کنند. با فعالیت پیگیر این علماء، وی به قم آمد و با شروع تدریس، حوزه علمیه را با نشاط تر، پربارتر و پرجنب و جوشتر ساخت. در آن سالها به واسطه هجوم نیروهای بیگانه به ایران، وضعیت سیاسی کشور و به تبع آن قم، آشفته بود. با توجه به شخصیت بارز علمی آیتالله بروجردی از یک سو و سیاست بی طرفی حکومت وقت از طرفی دیگر، تلاش و کوشش فضلای حوزه برای تثبیت و تعمیق حوزه علمیه قم موثر افتاد و علما و روحانیون از هر طرف به قم رو آوردند و شور و نشاط فراوانی در حوزه آغاز شد. در همان ایام آیت الله موسوی اردبیلی که سخت تشنه تحصیل بود، تصمیم گرفت به نجف هجرت کند زیرا نجف محیط علمی آرامی به شمار می رفت. وی دوران اقامت خویش در نجف اشرف را بهترین ایام تحصیل خود می داند که محیطی امن و آرام برای طلاب حاصل شده بود و محصلان غیر از تحصیل و تدریس و تحقیق، فعالیت دیگری نداشتند. آیتالله موسوی اردبیلی در آن شهر در محضر اساتید بزرگ حوزه با علاقه وافری به تحقیق و تفحص پیرامون مسایل علمی مطرح در دروس حوزوی پرداخت و قسمتی از دروس آن اساتید را نیز به رشته تحریر درآورد.
فعالیتهای علمی آیتالله موسوی اردبیلی
آیتالله موسویاردبیلی در مدت اقامت در نجف اشرف در اصول فقه مباحث قطع و ظن، برائت و اشتغال و پارهای از مباحث الفاظ و در فقه، اعداد صلاه و اوقات و... را نزد آیت الله العظمیخوئی فراگرفت. او همچنین در محضر مراجعی چون آیات عظام محمدباقر حکیم، سیدعبدالهادی شیرازی، سیدمحمد هادی میلانی و شیخ محمد کاظم شیرازی کسب فیض کرد. او در مدت زمان اقامت خود در نجف با دقت و موشکافیهای عمیق به حوزههای فقه، اصول و فلسفه پرداخت و اینگونه تأثیرهای شگرفی در شخصیت علمی وی پدید آمد. آیت الله خوئی درباره حضور آیتالله موسویاردبیلی و ۲ طلبه دیگر که از قم به نجف رفته بودند، در سخنانی گفته بود: ای کاش اینها در نجف مانده و به قم باز نمی گشتند. آیتالله موسویاردبیلی پس از باگشت از عراق در ۱۳۲۷ خورشیدی به قم وارد شد و در مدرسه فیضیه اقامت گزید.
یکی دیگر از فعالیتهای آیتالله موسویاردبیلی در قم، فعالیتهای قرآنی و بحث تفسیر قرآن کریم بود که با حضور برخی از فضلای حوزه برگزار می شد. این جلسه در تمام مدت اقامت وی در قم به طور منظم و مستمر ادامه داشت و پس از مهاجرت از قم به اردبیل، این جلسه به وسیله دیگر اعضا ادامه یافت. در حال حاضر نیز یکی از فعالیتهای اصلی در آنجا، قرآن پژوهی و پرداختن به علوم قرآن و تفسیر آن است که حاصل این مطالعات، گاهی به صورت مقاله در نشریات مختلف منتشر می شود.
آیت الله موسوی اردبیلی در مدت حضور در قم، برای نخستین بار مجله ای به نام مکتب اسلام در قم منتشر ساخت که با استقبال زیادی روبه رو شد. او مقالاتی در آن به رشته تحریر درآورد که از آن جمله می توان به سلسله بحث های دین از نظر قرآن و مقالاتی مانند قرآن یا آفتابی که غروب ندارد و طوفان نوح اشاره کرد.
فعالیت سیاسی آیتالله موسویاردبیلی
نقش داشتن در امور سیاسی و حساسیت نسبت به وضع اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی مسلمانان از وظایف اصلی روحانیت محسوب میشود. از جمله این حوادث، موضوع کنگره جهانی پیمان صلح در زمان نخست وزیری مصدق بود که ابتدا گروه زیادی از شخصیت های دینی و سیاسی ایران پیام آن را تأیید و امضا کردند اما پس آن که معلوم شد سرنخ ماجرا در دست کمونیست ها قرار دارد، بسیاری از آن افراد تأیید خود را پس گرفتند. طلاب قم به مخالفت برخاستند و در نتیجه درگیری پیش آمد و در مقابل شهربانی تیراندازی شد که به کشته شدن یک تن و مجروح شدن عده ای دیگر منجر شد. مصدق برای بررسی و آرام کردن اوضاع، ملک اسماعیلی را به عنوان نماینده خود خدمت آیت الله بروجردی فرستاد. آیت الله موسوی اردبیلی که در این جریان یکی از دستاندرکاران و گردانندگان مبارزه طلاب بود از جانب آیت الله بروجردی با ملک اسماعیلی دیدار کرد و آنگاه در صحن مطهر حضرت معصومه (س) برای مردم سخنرانی و پیام آیت الله بروجردی را به مردم ابلاغ کرد.
پس از مدتی به علت فعالیتهای بسیار در زمینه علمی، تبلیغی، فرهنگی و سیاسی ضعف و بیماری بر او غلبه کرد و به توصیه پزشکان، قم را به قصد اردبیل ترک کرد. او که تصمیم داشت، مدتی کوتاه را در اردبیل بماند اما به اصرار علما و مردم آن شهر تا ۱۳۴۷ خورشیدی در آنجا ماندگار شد.
با اقامت آیت الله موسوی اردبیلی در زادگاهش، جمعی از فضلا و طلاب اردبیل که در قم مشغول تحصیل بودند به اردبیل بازگشتند و نزد وی به فراگیری سطوح عالی رسائل، مکاسب و کفایه پرداختند و پس از مدتی، وی تدریس خارج اصول و خارج فقه مکاسب و عروه را آغاز کرد. افزون بر تدریس اداره حوزه علمیه، تجدید بنا یا تعمیر ساختمان های مدارس، تأمین کمک خرجی طلبه ها به شکل شهریه و مساعده و اعزام برخی از آنان جهت تبلیغ به روستاها و شهرها و رسیدگی به گرفتاریهای آنان بر عهده وی بود. سخنرانی در منبرها و تفسیر قرآن و تشکیل جلسات هفتگی در منازل اشخاص از دیگر فعالیتهای این عالم ربانی به شمار می رود.
از دیگر فعالیت های این مجاهد عالیقدر احداث کارخانه ای در اردبیل جهت مبارزه با فقر و کمک به محرومان بود. این مرکز در حال توسعه بود که رژیم پهلوی احساس خطر کرد و تصمیم گرفت که مانع این کار شود. مأموران سازمان امنیت و اطلاعات(ساواک) به آنجا هجوم آورده و آن را بستند. گسترش فعالیت های سیاسی و آزار و اذیت عوامل رژیم، او را ناچار کرد تا نظر مشورتی امام خمینی(ره) را درباره مهاجرت از اردبیل جویا شود. امام(ره) نیز در پاسخ فرمودند: «ما صلاح نمی دانیم که آقایان شهرها را ترک کنند و به تهران یا قم بروند، ولی گویا وضع شما به گونه ای است که ناچارید مسافرت کنید. در عین حال خودتان بهتر می دانید و می توانید تصمیم مناسب تری بگیرید». پس از دریافت نظر امام که اتخاذ تصمیم مناسب را به شخص وی واگذار کرده بود، او تصمیم گرفت که از اردبیل هجرت کند، اما ضروری بود که جهت گمراه کردن مأموران ساواک و رفع مزاحمت های احتمالی، زمینه مناسبی برای این کار فراهم شود.
نگرش و دیدگاه سیاسی وی به وضوح در صحبت ها و سخنرانی های وی مشخص بود که از جمله آنها می توان به هفت سال سخنرانی های پرشور تبلیغی در شهرستان ارومیه اشاره کرد. به همین سبب او به طور دائم از جانب دستگاه، تحت تعقیب قرار می گرفت. یکی از موارد درگیری علنی وی با رژیم، در جنگ ۶ روزه اعراب و رژیم صهیونیستی رخ داد. در آن زمان تمامی دستگاه های تبلیغی رژیم، از رژیم صهیونیستی طرفداری و به نفع آن و علیه اعراب خبر منتشر می کردند. آیت الله موسوی اردبیلی در منبر به نفع اعراب و مسلمانان موضع گیری کرد که در پی آن رژیم تصمیم گرفت که او را دستگیر کرده به تبریز تبعید کند. جریان تصویب کاپیتولاسیون از دیگر موارد شایان ذکر بود که وی به آگاهسازی پرداخت و در نتیجه مردم به نشانه اعتراض، تصمیم به تعطیل کردن بازار گرفتند اما عوامل رژیم دست به کار شده و با تهدید مانع از تعطیلی بازار شدند و وی را تحت تعقیب قرار دادند. گسترش فعالیت های سیاسی آیت الله در اردبیل، باعث شده بود که کنترل و نظارت دستگاه های امنیتی رژیم بسیار شدید شود تا جایی که بر اثر هجوم مکرر مأموران ساواک به منزل وی، هرگونه آسایش و امنیت حتّی از منزل او نیز سلب شده بود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، شورای انقلاب یادآور حضور آیتالله موسویاردبیلی است، شورایی که ۱۵ عضو اصلی داشت و وی در زمره اعضای اصلی به حساب می آمد. در انتخابات مجلس بررسی نهایی پیش نویس قانون اساسی که به خبرگان قانون اساسی شهرت یافت، او یکی از پنج مؤسس حزب جمهوری اسلامی بود. وی در ۱۳۵۸ خورشیدی دادستانی کل کشور را برعهده گرفت و پس از آن در ۱۳۶۰خورشیدی به عنوان رییس دیوان عالی کشور و پس از آن ریاست قوه قضاییه را در مدت کوتاهی عهده دار شد. در این دوره آیتالله موسوی اردبیلی بر تدوین قوانین کیفری، جزایی و حقوقی دادگستری و انطباق آنها با موازین شرع و فقه اسلامی و نیز موضوع اقتصاد اسلامی که مبنایی برای قانونگذاری به شمار میرفت، متمرکز شد. افزون بر این امامت نماز جمعه تهران را نیز بر عهده داشت. آیت الله عبدالکریم موسوی اردبیلی در مرداد ۱۳۶۸ خورشیدی برای همیشه از مشاغل قضایی و حکومتی کناره گرفت و خود را تا اواخر عمر گرانبهایشان مشغول تدریس کرد.
تأسیس و اداره دانشگاه (دارالعلم) مفید
آیتالله موسویاردبیلی، همواره به نقص های موجود در حوزه می اندیشید و آرزو داشت روزی فرا برسد که این نواقص از حوزه بر طرف بشود. یکی از مهمترین نواقص حوزه این بود که مسایل مهم دانش حقوق به ویژه حقوق بین الملل همچون احکام مرزها، صلاحیت ها، دریاها و مناطق تحت حاکمیت کشورها؛ مقاوله نامه ها و میثاق های بین المللی، همچنین مسایل اقتصادی از قبیل بانک، بانکداری بدون ربا، بیمه، پول، و ... و نیز امور حکومتی و سیاسی و بحث و بررسی فقهی پیرامون نهادهای اجتماعی جدید و همچنین علومی مانند جامعه شناسی، فلسفه و کلام جدید، علوم سیاسی و ... به شکل آکادمیک و امروزی آنها در حوزه ها مورد بحث و بررسی کامل قرار نمی گرفت. برای حل این مشکلات و نواقص و رفع آنها، هنگامی که وی تصمیم به اقامت مجدد در قم گرفت، اقدام به تأسیس مؤسسه ای به نام دانشگاه علوم انسانی (دارالعلم) مفید کرد. تا علوم مورد نظر اسلام، یعنی علوم انسانی در آنجا تدریس شود و نظرات اسلام نیز در ردیف نظرات دیگر مکاتب مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
فعالیت های علمی و فرهنگی
مجموعه پرسش، پاسخ ها و یادداشت های مفصل درباره بهائیت، به تألیف کتابی به نام «جمالابهی» به وسیله آیت الله عبدالکریم موسوی اردبیلی منجر شده که ۱۰ هزار نسخه از آن چاپ و منتشر شد و اینک یکی از کتاب های نایاب است. امام موسی صدر این کتاب را دیده و دستور ترجمه آن را به زبان عربی داده بود اما فرصت انجام آن را نیافت.
بحث و گفت وگو پیرامون مبانی فلسفی و تحقیق در مسایل علوم قرآنی با گروه های مختلف از متفکران از جمله فعالیتهای علمی و فرهنگی وی در مدت اقامت در تهران بود.
آیتالله موسویاردبیلی کتاب فقه القضا را به رشته تحریر در آورد و در آن مسایل جدیدی را که در متون فقهی سابق وجود نداشت اما پیدایش آنها در جوامع کنونی اقتضای فهم احکام شرعی آنها را دارد، مورد بحث و بررسی قرار داد. فعالیت علمی دیگر وی، بحث و بررسی علمی و فقهی، پیرامون مسایل مهم اقتصادی از قبیل امور بانکی و پولی، معاملات جاری کشور، نظام اقتصادی حاکم بر آن و... بود که به شدت مورد نیاز جمهوری نوپای اسلامی بود و پیش از آن هیچ کار گسترده اجرایی در زمینه آن انجام نگرفته بود.
در ایام تعطیل حوزه علمیه قم، اقدام به تدریس کتاب شرکت و مباحث اجتهاد و تقلید و بیمه کرد که از آن میان کتاب فقه الشرکه و کتاب التأمین در یک جلد به طبع رسیده است. پس از پایان بردن مباحث مهم کیفری، تدریس مباحث حقوقی و مدنی اسلام را در دستور کار خویش قرار داد که به جهت اهمیّت مضاربه و ابتلای شدید جامعه به آن، آن را در اولویت قرار داده و تدریس آن را به پایان رساند. فقه المضاربه، فقه الشهادات (تحت طبع)، حاشیه بر خیارات مکاسب (مخطوط)، مقالاتی در تفسیر قرآن، اخلاق (تدریس در دانشگاه مفید)، مخطوط، چهار جلد اقتصاد (مخطوط)، رساله عملیه، مناسک حج، نهج الرشاد (رساله عملیه به زبان عربی)، مناسک الحجّ – عربی، استفتائات و ... از دیگر کتابهایی به شمار می رود که به وسیله آیت الله موسوی اردبیلی به رشته تحریر درآمده است.
نظر شما