کوروش گلناری درباره رقابتی بودن یا نبودن دوسالانهها گفت: رقابت برای هنرمندان انگیزه ایجاد میکند و به محیط طراوت میدهد. هنرمندان و فکرهای جدیدی به جامعه معرفی میشوند و این اتفاق مثبتی است. اگرچه گاه ممکن است به داوریها نقدی وجود داشته باشد، اما روند رقابتی رویدادها در دورههای گذشته نشان داد بسیاری از برگزیدگان دوسالانهها بعداً چهرههای تأثیرگذار در جامعه هنری بودند. بااینحال میتوان رقابتی نبودن دوسالانه را در این دوره تجربه کرد و نتایج آن را دید.
اجرای ایده نیازمند تعامل هنرمند و برگزارکننده است
وی با اشاره به ثبت روند خلق آثار گفت: با توجه به اینکه حذف تم و رقابت در این دروه حرکت تازهای است، به نظر میرسد کار سختی باشد و برای اجرایی شدن این ایده خوب، تعامل دوطرفه میان هنرمندان و برگزارکنندگان مهمترین مسئله است.
گلناری ادامه داد: تبدیل یک هدف ایده آلیستی به واقعیت، نیاز به برنامهریزی دقیق دارد. اگر ما نیز مانند همه بینال های دنیا بلافاصله پس از پایان یک دوره بینال، مراحل اولیه دوره بعدی را آغاز میکردیم، در این صورت هم برگزارکنندگان و هم هنرمندان دو سال وقت دارند که بتوانند ایده پردازی و کار کنداما در شرایطی که بینالهای ایران همیشه در مدت زمان اندکی شکل میگیرد شرایط برای پیاده کردن این ایدهها بسیار دشوار است.
وی با بیان اینکه دیدن پروسه خلق اثر کار بسیار خوبی است گفت: در دنیا رایج است که وقتی هنرمند مجموعهای را به نمایش میگذارد، مستندهایی را که در جریان خلق آثار تهیه شده است به نمایش درمیآید تا مخاطب کاملاً با روند شکلگیری اثر آشنا شود. اما در کشور ما این مسیر شکل نگرفته است. منِ هنرمند که ساعتها در آتلیه وقت میگذارم دوست دارم شخص دیگری در این فضا حضور داشته باشد و این اتفاق را ثبت کند، اما این مسئله در کشور ما جا نیفتاده است.
ثبت اطلاعات هنرمندان ضرورتِ تاریخ است
گلناری افزود: اگر به تاریخ هنر چند سال اخیر ایران نگاه کنیم میبینیم که درباره بسیاری از هنرمندان مهم کشور هیچ اطلاعاتی مستند نشده است، اما در کشورهای دیگر حتی درباره داوینچی که مربوط به قرنها پیش است اطلاعات روشنی وجود دارد.
وی درباره فواید یا مضرات وجود موضوع و تم گفت: اگر تم خلاق باشد میتواند ایجاد اتمسفر کند و یک فضای خلاقانه به وجود میآید که هنرمندان در آن روند میتوانند در کاراکتر خودشان پاسخگوی موضوع باشند. در بینالهای بزرگی مانند ونیز هم معمولاً از طرف کیوریتورها یک تم طراحی میشود. اما وقتی موضوع کلیشه باشد نتیجه خوبی به دست نمیآید. به عنوان مثال در دوسالانه قبلی ما قصد داشتیم اتمسفر اندیشگی در فضا تعریف کنیم و خواستیم هنرمندان با یک اندیشمند ایرانی مثل داریوش شایگان آشنا شوند. همین موضوع باعث شد کس
انی که با شایگان آشنا نبودند نیز به مطالعه بپردازند. فکر میکنم به این شکل یک فضای مشترک همفکری پیرامون یک مسئله ایجاد میشود.
کیوریتور باید بینش معاصر داشته باشد
گلناری درباره کیوریتوریال بودن دوسالانه گفت: از دهه ۸۰ به این سمت، بسیار مرسوم است که نمایشگاه توسط یک کیوریتور یا جمع کیوریتوریال شکل بگیرد. نقش کیوریتور آنقدر مهم است که حتی یک نمایشگاه را ابتدا متعلق به کیوریتور و در مرحله دوم متعلق به هنرمند میدانند. کیوریتور کسی است که بینش خوبی به هنر معاصر دارد و برنامهای را برای هنرمندان میچیند که براساس آن یک مجموعه فکری کنار هم چیده میشود.
وی افزود: کیوریتور به عنوان راهنما یا مشاور میتواند مسائل مختلف را ببیند و با یک نظرگاه یا روشنبینی متفاوت عرصه را برای یک مشارکت خلاقانه آماده میکند. حتی در مسائلی مانند کنار هم گذاشتن آثار هم ممکن است نکاتی وجود داشته باشد که هنرمندان به آن توجه نکنند اما کیوریتور بهعنوان مغز متفکر میتواند آنها را هماهنگ کند و خروجی متفاوتی بگیرد.
هشتمین دوسالانه مجسمه سازی تهران با دبیری محمود بخشی اسفند ۱۳۹۸ تا اردیبهشت ۱۳۹۹ در باغ کتاب تهران برگزار میشود.
نظر شما