اصفهان سیزده خواهر شهر دارد، خواهر شهرهایی که میتوانستند در دیپلماسی شهری ظرفیت خوبی به شمار آیند و در توسعه فرهنگی، گردشگری و اقتصادی با هدفگذاریهای سنجیدهتر و کارشناسی تر با حضور بخش خصوصی به کمک نهادهایی اجرایی و شهری بیایند.
برآیندها نشان میدهد متاسفانه اصفهان نتوانسته در سی سالی که از پیوند با خواهرشهرهایش میگذرد از این ظرفیتها بهرهبرداری کافی را داشته باشد، در ماجرای خواهرخواندگیهای اصفهان حرف و سخن زیاد است؛ پاشنه این در اما بر دیپلماسی شهری میچرخد اینکه چگونه میتوان از برخی از این قراردادها که هیچ تعهدی هم برای طرفین ایجاد نمیکند برای توسعه بخشهای مختلف شهر اصفهان بهره گرفت.
براساس آمار موجود ایران با ۸۹ شهر جهان خواهر خواندگی دارد.
مدیران شهری اصفهان، از سالهای پایانی دهه شصت تا حالا با سیزده شهر جهان، قرارداد خواهرخواندگی امضا کردند. قراردادهایی که به گفته برخی از کارشناسان بیشتر بوق و کرنای شهرداریها برای شهروندان بودهاند تا آنچه که از آنها برای توسعه و گسترش همکاریها در زمینههای مدیریت شهری، گردشگری و فرهنگی انتظار میرفت.
اساسا پیوند شهرهای خواهر خوانده بر اساس مشابهتها و زمینههای مشترک فرهنگی و تاریخی است؛ چیزی که موجب شکلگیری و پایداری این پیوند و در نتیجه همیاری و همکاری در حفظ و نگهداری داشتهها و پتانسیلهای خواهر شهرها میشود.
اصفهان بیشتر از هر چیز به میراث فرهنگی و بناهای تاریخی اش شهره است؛ شهری که برای ایران بیشتر به شهرموزه میماند و به همین جهت ظرفیتهای گردشگری زیادی دارد، اما اصفهان با چند شهر از خواهرخواندههایش از این منظر سنخیت و پیوند واقعی دارد؟ و اگر پیوند واقعی ای وجود داشته آیا تونسته از ظرفیت خواهر خواندگیاش برای معرفی پتانسیل های گردشگری ای که به موجب این میراث فرهنگی ایجاد شده بهره کافی ببرد؟ و باز هم اگر چنین پیوندهای واقعی و متناسب با شهر اصفهان وجود داشته آیا مدیران شهری توانستهاند از تجربهها و همکاریهای کارشناسی آنها از دریچه دیپلماسی شهری استفاده کنند و در حفظ و نگهداری میراث تاریخی و فرهنگی شهر قدمی بردارند؟ آنها تا چه اندازه توانستهاند از تجربیات موفق آنها به جا و اصولی در شهر اصفهان استفاده کنند بدون آنکه به میراث تاریخی و طبیعی باغ موزه اصفهان لطمهای زده باشند؟
اینها سوالاتی است که در صورت داشتن پیوند واقعی و سنخیت و تناسب اصفهان با خواهر شهرهایش پاسخ خواهد داشت. برخی از کارشناسان معتقدند که بسیاری از قراردادهای خواهر خواندگی اصفهان، صوری و بدون هدفگذاری مشخص بوده؛ و از این گذشته برآورد آنها از نتیجه پیوند اصفهان با خواهرشهرهایش به طور تقریبی هیچ یا ناچیز است.
از الگوهای مالزیایی تا تجربههای آلمانی در اصفهان
شهرداری اصفهان در سایت خود حاصل پیوندهای اصفهان با خواهر شهرهایش را تحولاتی میداند که در این سالها در اصفهان رخ داده اما هیچ اشاره ای به این که کدام تحولات مورد نظر بوده، نشده است. باغ پرندگان، باغ گلها و باغ پروانهها در اصفهان از نتایج الگوبرداری مدیریت شهری اصفهان از کوالامپور، خواهرشهر مالزیاییاش بوده که با مشارکت بخش خصوصی اجرا شدهاند.
طرحهایی که گرچه از نگاه بسیاری از مدیران شهری امروز و دیروز اصفهان از تجربه های موفق به حساب میآیند اما فعالان محیط زیست و میراث طبیعی با جانمایی برخی از آنها به جهت تخریب چهره طبیعی پهنه ناژوان مخالف بوده و آنها را حاصل الگوبرداری های غیراصولی از خواهر شهرهای اصفهان میدانند.
اصفهان در فرآیند تبدیل زباله به کمپوست و یا تجهیز سیستم حمل و نقل عمومی و پروژههای خورشیدی از تجربهها و نظرات کارشناسی خواهرشهرهایش مثل فرایبورگ استفاده کرده است.
تبادل دانشجو بین اصفهان و برخی خواهرشهرها و هم چنین سفرهای دو جانبه و برگزاری رویدادهای فرهنگی برای معرفی پتانسیلهای گردشگری اصفهان از دیگر اقداماتی هستند که همواره مدیران شهری و دیگر مسئولان، آنها را در راستای پیوند و همکاری اصفهان و شهرهای خواهر خوانده اش میدانند.
اصفهان و توسعه پایدار در تاریک و روشن دیپلماسی شهری
معرفی ظرفیتهای فرهنگی، تاریخی و رونق گردشگری شهر موزه اصفهان یکی از نتایج مورد انتظار دیپلماسی شهری اصفهان با خواهرشهرهایش است. شواهد نشان می دهدکه تاکنون پیوند اصفهان و خواهرشهرهایش نتوانسته بر رونق گردشگری این شهر بیفزاید و شاید یکی از دلایل آن هم حضور کمرنگ بخش خصوصی باشد.
از سوی دیگر شهرداری به عنوان متولی دیپلماسی شهری بین خواهرشهرها کمتر توانسته به عنوان تسهیلگر، ارتباط موثری بین نهادهای اجرایی و یا بخش خصوصی دو شهر ایجاد کند. به واقع برای اینکه دستگاه هایی اجرایی و یا بخش خصوصی بتوانند از ظرفیت های همکاری و کارشناسی خواهرشهرها بهرهبرداری کنند باید دید مدیریت شهری چقدر برای این مهم در دیپلماسی شهری قدمهای موثری برداشته و تلاش کرده است. آنها چقدر به نظر کارشناسان و دغدغههای آنها اهمیت دادهاند؟!
مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری اصفهان در پاسخ به این پرسش که به عنوان متولی اصلی میراث فرهنگی و گردشگری شهر چقدر توانسته اند از دریچه دیپلماسی شهرداری اصفهان با خواهر شهرها بهرهمند شوند میگوید: وقتی از موضوعات مختلف همکاری بین شهرهای خواهر خوانده صحبت میکنیم در هر موضوعی که باشد، عوامل مدیریت شهری هستند که آن را راهبری میکنند. یکی از اشکالاتی که وجود دارد این است که کمتر در بحث دیپلماسی شهری از دستگاه های دیگر استفاده شده است.
وقتی در بحث خواهرخواندگیها قرار است از ظرفیتهای مختلف استفاده شود باید از دستگاههای مختلف هم خواسته شود که در این پیوند و همکارهای مشترک شرکت کنند.
فریدون اله یاری معتقد است که شهرداری باید بتواند از دیپلماسی شهری به عنوان تسهیل گر، راه را برای همکاریهای دوجانبه باز کند، مسلم است که شهرهای خواهرخوانده میتوانند در گردشگری تاثیر زیادی داشته باشند یا در بحث مرمت بناهای تاریخی همکاری های مشترک داشته باشند.
وی ادامه داد ادارهکل میراث فرهنگی اصفهان از طریق دیپلماسی فرهنگی حوزه وزارتی خودش بحثهای مرمتی ، معماری و گردشگری را با بسیاری از کشورهای دنیا پیگیری میکند اما اله یاری معتقد است میتوان از ظرفیتهای خواهرخواندههای اصفهان هم استفاده و این موضوع را باید در حوزه دیپلماسی شهری جستجو کرد.
وی ادامه داد: ارتباط با شهرهای خواهرخوانده باید فراتر از نشستها، رویدادها و سفرها صورت گیرد وقتی برای شهر اصفهان با شهر دیگری در حوزه گردشگری تعاملاتی تعریف میشود، دستگاههای متولی حاکمیتی که طبیعی است در حوزه سیاستگذاری برنامهریزی میکنند ولی باید ببینیم که در این ارتباطات تا چه میزان آژانسها، هتلداران و فعالان صنعت گردشگری به عنوان یک بخش خصوصی فعال درگیر شدهاند؟! آن زمان میتوان ارزیابی کرد که این ارتباطات چه خروجی و نتیجهای داشته است.
برای فعال کردن قرارداد خواهرخواندگی باید هزینه کرد
نماینده وزارت خارجه در اصفهان بر این باور است که حتی اگر استفادهای از قرارداد های خواهر خواندگی نشود و صرف قراردادی بسته شده باشد همان کفایت میکند.
علیرضا سالاریان با اشاره به لزوم سفرهای هیاتهای استانی و شهرداری به شهرهای خواهرخوانده میگوید که باید برای معرفی برند و اعتبار اصفهان در جهان هزینه کرد: ما میتوانیم از طریق اصفهان با دیپلماسی عمومی با دنیا تعامل داشته باشیم. برای فعال کردن قرارداد خواهرخواندگی باید هزینه کرد.
وی در ادامه با انتقاد از برخی تفکرات مبنی بر مطالبه خروجی سفرها میگوید: دست آوردها را نمیشود شمرد یا چرتکه انداخت. در مقابل این دیدگاه، وقتی رفت و آمد بشود حداقل دست آورد برای اصفهان رونق گردشگری و صنایع دستی خواهد بود. مشکل ما این است که برخی میگویند این سفرها چرا باید صورت بگیرند؟! با این تفکر و با این تنگ نظریها نمیتوانیم اصفهان را آن طور که در خور و شان اصفهان هست به دنیا معرفی کنیم.
رونق گردشگری اصفهان از واقعیت تا عمل
یک پژوهش دانشگاهی با عنوان" بررسی نقش شهرهای خواهرخوانده اصفهان در توسعه گردشگری این شهر" نشان میدهد شهرهای خواهر خوانده اصفهان نقشی در توسعه گردشگری این شهر نداشتهاند.
محمد زاهدی، پژوهشگر گردشگری در این مورد به ایرنا میگوید: یکی از حوزه هایی که باید طرف توجه بوده و منظور از ایجاد روابط خواهر خواندگی را توجیه نماید، توسعه روابط گردشگری بین شهرهای خواهر خوانده است. در پژوهشی که در سال ۱۳۹۳ انجام پذیرفت با کمال تاسف روشن شد که این شهرهای خواهر خوانده تاثیری ملموس بر توسعه گردشگری شهر اصفهان نداشتهاند.
وی معتقد است که اگر برنامهریزی دقیق و صحیحی در حوزه بازاریابی اصفهان به عنوان مقصد گردشگری در شهرهای خواهر خوانده انجام شود میتوان از این ابزار دیپلماسی شهری بهرهبرداری کرد. برنامهریزی و دخیل نمودن بخش خصوصی و پشتیبانی این بخش از سوی نهاد دولت و بخش عمومی از نگاه او چاره توفیق در جذب گردشگر از خواهرخوانده های شهر اصفهان است.
زاهدی تصریح کرد: تردد هیاتهای مختلف به طور معمول میان نهاد عمومی یعنی شهرداریهای آن ها انجام میپذیرد، لیکن از آن جا که نقش شهرداری در توسعه گردشگری در حوزه تسهیل امور معنی مییابد، پس شهرداریها به عنوان یک نهاد عمومی باید زمینه حضور فعالان گردشگری با تاکید بر فعالان بخش خصوصی گردشگری اصفهان در شهرهای خواهر خوانده و بر عکس را تامین و تسهیل نمایند.
زاهدی اضافه کرد: رفتارهایی از قبیل دیپلماسی شهری رفتارهای متقابل هستند بنابراین ما نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که در پی جذب گردشگر از خواهر خواندههایمان باشیم و به طور مثال با برگزاری هفتههای فرهنگی و نمایشگاههای اختصاصی یا اعزام هیاتهای تخصصی گردشگری به طرف مقابل، فضا را برای طرف مقابل باز ننماییم، یعنی اگر باید به بارسلون رفت و هفته فرهنگی اصفهان یا نمایشگاه تخصصی اصفهان را با حضور متولیان حوزه گردشگری در دولت، نهادهای عمومی، هنرمندان، صاحبان حرف و صنایع دستی، راهنمایان تور و دفاتر خدمات گردشگری، مالکان امکانات اقامتی و دیگر فعالین گردشگری در این شهر برگزار نمود، آیا آماده برنامه متقابلی از سوی بارسلون در اصفهان هستیم یا این ابتکار عمل ممکن است برخی را مورد پسند نیاید، چرا که وقتی به یاد بارسلون می افتیم این تنها معماری و جلوههای تاریخی آن نیست که جذاب است و آیا پذیرای هنر مدرن، فرهنگ جاری، موسیقی اسپانیولی هم هستیم یا باید آن ها را فاکتور بگیریم؟
جای خالی بخش خصوصی در دیپلماسی شهری اصفهان
رییس کمیته برند گردشگری اتاق بازرگانی اصفهان در گفت و گو با خبرنگار ایرنا گفت که تا بخش خصوصی واقعی، اختیارات، مسئولیتها و مصونیت لازم و کافی در خصوص تصمیمگیری و اجرا را در شهر به عهده نداشته باشد هیچ اتفاقی مهمی نخواهد افتاد.
وی معتقد است که خواهر خواندگی کاربرد تشریفاتی دارد و احیاناً چند سفر و مآموریت متقابل اداری برای دست اندرکاران مهیا میکند و نباید بیش از آن انتظاری داشت.
در پی تعاملات اخیر مدیریت شهری با فرایبورگ، خواهرشهر آلمانی اصفهان، اتاق بازرگانی این دو شهر با هم قرارداد خواهرخواندگی امضا کردند اما گویا این معاهدات در چنبره سیاست محدود شدند.
گوهریان در این خصوص میگوید: به هر حال تا زمانی که جایگاه و محدودههای سیاست و اقتصاد در نقشه قدرت کشور بر کارآمدی و منطق مشخص نشوند نباید منتظر اتفاقات مهمی بود. ارتباطات طرفین خواهر خواندگی باید به لایههای مردمی، اصناف، هنرمندان، فعالان اجتماعی و خیرین نفوذ کند و در آنصورت است که میتوان انتظار اثر گذاری واقعی از آن داشت.
گوهریان در خصوص آنچه که در زمان حاضر مدیران شهری تحت عنوان طرح «اصفهان، شهر گردشگری، هنر و میراث » پیش روی توسعه گردشگری اصفهان قرار دادند بیان کرد: انتخاب گردشگری بعنوان یک انتخاب استراتژیک برای توسعه شهر اتفاق مهمی است که در ارکان مدیریت شهری دیده می شود. ماهیت این صنعت بگونهایاست که نمیتواند دولتی باشد این هم خوب است ولی نگرانی در عدم تمرکز عوامل تأثیرگذار و تشدد آرا در موارد این حوزه است.
وی ادامه داد: شهر ما در ابتدای راه و صنعت گردشگری است. اینکه بتوانیم راهی نو و منبعث از فرهنگ، تاریخ و مزیتهای خودی بیافرینیم که هم جذاب باشد و هم در چارچوب موازین ارزشی، عرفی و دینی کاری است بزرگ که در آن تقلید کور از مدلهای خارجی جایگاهی نخواهد داشت. اصفهان باید گردشگری متناسب خود را خلق کند.
از پیوندهای واقعی تا قرارداهای سوری خواهرشهرها
شیآن، کوالالامپور، فلورانس، یاش، بارسلونا، ایروان، کویت، فرایبورگ، هاوانا، لاهور، سن پترزبورگ، داکار و بعلبک شهرهایی هستند که در سالهای گذشته با اصفهان پیمان خواهر شهری بستند. پیمانهایی که به زعم بسیاری از کارشناسان و حتی مدیران شهری و فعالان گردشگری در برخی موارد هدف گذاری مشخصی نداشته و نتوانسته اند کمکی به توسعه اصفهان کنند.
کارشناسان حوزه گردشگری میگویند که برخی از این شهرها از اهمیت اقتصادی چندانی برای آنکه بتوانند مبدا ارسال گردشگر به اصفهان باشند برخوردار نیستند.
رییس کمیسون اقتصاد و گردشگری شورای شهر اصفهان در این باره به ایرنا میگوید:برخی از شهرهایی که اصفهان با آنها قرارداد خواهر خواندگی دارد شهرهایی هستند که هیچ تناسبی با اصفهان ندارند و ارتباط بین ما و آنها نمی تواند قاعدتا کمکی به توسعه اصفهان داشته باشد.
نصیر ملت افزود : در واقع در این سالها ارتباط و دیپلماسی با خواهرشهرهایی که بتوانند در ابعاد مختلف چه برای بخش مدیریت شهری و چه برای دستگاه های اجرایی و دولتی و چه برای بخش خصوصی شهر دست آوردها و به نوعی کمک کننده برای توسعه ایجاد کنند در اولویت نبوده است.
وی از طرحی میگوید که قرار است او در کمیسیون اقتصادی و گردشگری تهیه کند تا در شورای شهر بررسی شود. طرحی که به نوعی به اصلاح فرایند انتخاب خواهرخوانده ها و چگونگی همکاری با آنها خواهد پرداخت.به گفته ملت، کمیسیون اقتصاد و گردشگری شورای شهر به دنبال این است که با تصویب این طرح هم در خصوص نوع ارتباط با خواهر خوانده های موجود و هم در خصوص انتخاب خواهرخونده های جدید و چگونگی همکاری و برداشت از این خواهر خواندگی ها جمع بندی مثبتی در راستای توسعه اصفهان داشته باشد.
پرسش برخی از کارشناسان این است که برای بهره برداری از پیوند خواهرشهرها به عنوان ابزار دیپلماسی شهری چقدر بخش خصوصی و همین طور نهادهای اجرایی در طرح مذکور و همین طور سند دیپلماسی شهری که به تصویب شورا رسیده سهیم خواهند شد تا بتوانند از ظرفیت های همکاری بیشتری استفاده کنند؛ همکاری هایی که میتوانند به توسعه اصفهان در زمینههای گردشگری، فرهنگی و اقتصادی بینجامد.
این عضو شورای شهر اصفهان در پاسخ این سوالات تصریح کرد: برای هماهنگی تشکیل اولین جلسه بین دستگاههای اجرایی مرتبط استان با استانداری مکاتبه کردهایم. این جلسه به طور مشخص در خصوص هماندیشی چگونگی همکاری بین اصفهان و سن پترزبورگ است؛ البته این جلسه در مورد سن پترزبورگ میتواند نمونهای برای نگاه ما برای ارتباطات با خواهر شهرهای دیگر هم باشد.
او در ادامه با اشاره به اهمیت حمایت از بخش خصوصی در رابطه با موضوع خواهرشهرها یادآور میشود: تلاش ها بر این است که اگر قرار است از این به بعد سفرهایی اتفاق بیفتد، گروههای مختلف بتوانند در این سفرها با مدیران شهری همراه شوند و به واسطه این همراهی ظرفیتهای فعال را شناسایی کنیم.
وی ادامه داد نمونه مشخص در این رابطه، سفر اخیر به سن پترزبورگ بود که دو نفر از اتاق بازرگانی، نمایندگان مدیریت شهری اصفهان را همراهی کردند. در این سفر نشست مشترکی با اعضا اتاق سنپترزبورگ برگزار و ظرفیت های دو طرف برای همکاری معرفی شد. نتیجه کار به این شکل بود که دو کارگروه از سن پترزبورگ و اصفهان ظرفیت های بالقوه دو شهر را شناسایی کنند و در نهایت نشست مشترکی با حضور مدیران ارشد سن پترزبورگ برگزار شود و تفاهم نامه نهایی که ظرفیت عملیاتی شدن داشته باشد را به امضا برسانیم.
باید منتظر بود و دید طرحی که رییس کمیسیون اقتصاد و گردشگری شورای شهر اصفهان میگوید چقدر از کارشناسان و فعالان گردشگری و اقتصادی استفاده خواهد کرد و آیا میتواند به عنوان یک طرح عملیاتی گرهگشای ماجرای پرحاشیه خواهرشهرهای اصفهان باشد یا اینکه در دیپلماسی شهری میتواند بخش خصوصی را به صحنه بیاورد. این اما مستلزم گذشت زمان است و باید دید شورای پنجم و مدیریت شهری در جبران کوتاهی مدیران پیشین چه راهبردها و راهکارهای را پیش خواهند گرفت و در فراز و نشیب دیپلماسی شهری با خواهرشهرهای اصفهان چه قدم هایی بر میدارند. امید که همه اهداف پیماننامههای خواهرخواندگی در همه جای کشور به معنای واقعی اجرایی شود.
نظر شما