به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهشهای خبری ایرنا، پیروزی جریان چپ سیاسی در انتخابات دوم خرداد ۷۶ و پس از آن استیلای اصلاحطلبان بر مجلس ششم با پیروزی و افزایش آرای «سیدمحمد خاتمی» در انتخابات هشتم ریاست جمهوری همراه شد و وضعیت ناامیدکنندهای را برای اردوگاه راستها که نام اصولگرا را برای خود برگزیده بودند، به تصویر میکشید.
در چشمانداز سیاسی سالهای نیمه دوم دهه هفتاد، برای بسیاری نشانهای از پیروزی اصولگرایان در انتخابات پیشِ رو به چشم نمیآمد و وضعیت چنان بود که تعدادی از تحلیلگران و تئوریسنهای اصلاحطلب در نشریات پرشمار خود نسخههایی را برای فاصله گرفتن رقیب از شکستهای پیدرپی تجویز میکردند.
این وضعیت اما چندان به درازا نکشید و پس از نخستین انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا که وزارت کشور دولت اصلاحات برگزار کرد، در دوره دوم ورق به نفع تشکلهای اصولگرا برگشت. به همین خاطر بسیاری این انتخابات را که در اسفندماه سال ۸۱ و البته با مشارکت به مراتب کمتر از دوره نخست صورت گرفت، مقدمه بازگشت اصولگرایان به قدرت تلقی میکنند.
انتخابات هفتم مجلس و بازگشت اصولگرایان به مجلس
مهمترین ویژگی انتخابات مجلس هفتم، استفاده اصولگرایان از فرصت افتراق در اردوگاه رقیب و به میدان نیامدن چهرههای مطرح اصلاحطلب بود.
بر اساس گزارشی که «عبدالواحد موسوی لاری» وزیر وقت کشور در اولین جلسه مجلس هفتم قرائت کرد، از میان هشت هزار نامزد انتخابات تنها ۴۶۶۵ نفر به مرحله رقابت راه یافتند و انتخابات در شرایط رد صلاحیت بیش از ۲ هزار نفر و به رغم اعتراض بسیاری از چهرههای دولتی و اصلاحطلب برگزار شد.
این انتخابات در اسفندماه سال ۸۲ برگزار شد و مجلس هفتم از خردادسال بعد آغاز به کار کرد. به این ترتیب دو سال پایانی دولت اصلاحات با مجلسی ناهمسو به پایان رسید. یکی از نمودهای ناهمسویی مجلس با دولت، مصوبه نمایندگان در زمینه تثبیت قیمت در پایان سال ۸۳ بود که دولتیها شدیدا با آن مخالفت داشتند.
در حالی که دولت خاتمی معتقد به افزایش پلکانی (سالانه ده درصدی) خدمات دولتی و حاملهای سوخت برای جلوگیری از تورم افسارگسیخته بود، «غلامعلی حداد عادل» در مقام رئیس مجلس هفتم مصوبه مزبور را عیدی مجلس به مردم خواند.
در رقابتهای انتخاباتی مجلس هفتم، «جامعه روحانیت مبارز» که سالها محوریت فعالیتهای سیاسی جریان راست را برعهده داشت با گروههای همسو از ائتلاف «آبادگران ایران اسلامی» اعلام حمایت کرد. با این حال، لیستهایی دیگر نیز در جریان رقابتها اعلام شد که بسیاری از اعضای آن را همان آبادگران تشکیل میدانند؛ «ائتلاف خدمتگزاران مستقل ایران اسلامی»، «ائتلاف آبادانی و توسعه ایران»، «ائتلاف ملی کار و تولید» و ... عناوین فهرستهای انتخاباتی بود که بیشتر چهرههای اصولگرا را در خود جای میداد.
نتیجه این دور از انتخابات که با مشارکت حدود ۵۱ درصدی برگزار شد، شکلگیری فراکسیون اکثریتی اصولگرایان با هدایت حداد عادل بود؛ چهرهای فرهنگی- سیاسی که تنها نصف آرای منتخب نخست پایتخت در دوره ششم (محمدرضا خاتمی) را به دست آورد اما توانست لقب نماینده نخست تهران را در دوره هفتم به دست آورد.
در این مجلس که از آبان ۸۳ به محل کنونی در بهارستان انتقال یافت، نمایندگان بیشترین همسویی را با دولت «محمود احمدی نژاد» نشان دادند. الزام دولت جهت دستیابی به فناوری صلح آمیز هستهای، الزام دولت به ساخت بیست نیروگاه هستهای ۱۰۰۰ مگاواتی تا سال ۱۴۰۴ و تعلیق اقدامات داوطلبانه مبتنی بر پروتکل الحاقی در صورت ارسال پرونده ایران از شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی به شورای امنیت سازمان از مصوبات مجلس هفتم بود که باعث شد دولت نهم با شتاب بیشتری در راستای سیاستهای «اعلانی» هستهای گام بردارد؛ وضعیتی که با توجه به رویکردهای دولت احمدینژاد نتیجه آن افزایش اختلافات ایران با قدرتهای جهان بود.
مجلس هشتم و رقابتهای درونی اصولگرایان
مجلس هشتم نیز مانند دوره هفتم در اختیار اصولگرایان بود با این تفاوت که دوره هشتم چهرهای متفاوت از دوره قبلی پیدا کرد به طوری که حدود ۱۵۰ نفر بدون سابقه قبلی نمایندگی به بهارستان راه یافتند.
در این دوره حدود ۷۰ درصد کرسیهای بهارستان به اصولگرایان اختصاص یافت. یکی از اصلیترین الگوهای عمل این جریان سیاسی بر مبنای ائتلاف موسوم به ۵+۶ پیش رفت و موفقیت انتخاباتی را برای آنها به دنبال داشت.
مبنای شکلگیری این الگو دعوتی بود که احمدینژاد از چهرههای شاخص اصولگرا برای حضور هماهنگ این جریان در انتخابات به عمل آورد. در ادامه، ۶ نفر از نمایندگان تشکلهای مختلف اصولگرا در کنار پنج چهره میانجی و مورد قبول دیگران، لیستی تحت عنوان «جبهه متحد اصولگرایان» را اعلام کردند که این جبهه خود از سه طیف تشکیل میشد؛ «جبهه پیروان خط امام و رهبری»، «جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی و اصولگرایان تحولخواه» و «ائتلاف رایحه خوش خدمت» که طیف سوم اصولگرایان نزدیک به رئیسجمهور بودند.
در این مجلس «علی لاریجانی» توانست در رقابت بر سر ریاست از حدادعادل پیشی بگیرد. از مهمترین وقایع این مجلس مباحث مربوط به هدفمندی یارانهها بود که در سال ۱۳۸۸ صورت گرفت و به مصوبهای در این زمینه انجامید که البته در سال بعد اجرایی شد.
از دید بسیاری از ناظران، مجلس هشتم تا پایان دوره دولت نهم مجلسی هماهنگ با دولت بود اما پس از انتخابات جنجالی سال ۸۸ اختلافات میان کابینه و مجلسیها یا به عبارتی بهتر احمدینژاد و اصولگرایان اوج گرفت که یکی از نقاط عطف این گسست هم امضای حکم معاون اولی رئیسجمهوری برای «اسفندیار رحیم مشایی» بود.
در مجلس هشتم چهار وزیر احمدی نژاد استیضاح و دو نفر از آنان عزل شدند. برای بسیاری، جلسه سوال از رئیس جمهوری که اسفندماه سال ۹۰ برگزار شد یکی از پرتنشترین روزهای بهارستان بود. احمدی نژاد در جلسه پاسخ به سوالات نمایندگان در مورد آمار اشتغال آفرینی، تخصیص بودجه به متروی تهران، ماجرای خانهنشینی رئیسجمهوری، عزل نامتعارف وزیر امور خارجه و ... شدیدترین واگرایی از حامیان پیشین خود را به تصویر کشید.
یکی از مهمترین ویژگیهای انتخابات مجلس هشتم و وجه ممیزه آن با دوره قبلی انسجام بیشتر میان تشکلهای اصولگرا بود به طوری که به جای لیستهای متنوع انتخاباتی، یک فهرست واحد تحت عنوان جبهه متحد مورد وثوق اعضای این اردوگاه قرار گرفت. البته وقابع بعدی شکافهای ژرف میان طیفهای مختلف اصولگرا را به تصویر کشید.
در دوره اکثریت اصولگرایان در مجالس هفتم و هشتم بخش مهمی از کنش نمایندگان یا به عبارتی اصولگرایان به دفاع از وضعیت موجود سیاسی و کارنامه و عملکردهای دولت به ویژه در حوزههای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی اختصاص یافت.
یکی از ویژگیهای دیگر این دوره را میتوان اظهارتمایل کنشگران سیاسی اعم از اصلاحطلب و اصولگرا به اقدام تشکیلاتی و حزبی و همگرایی دانست، این در حالی بود که ماوقع سیاسی، چیرگی اندیشه انفکاکطلبی و خودمحوری را نزد فعالان و حلقههای سیاسی نمایان میساخت.
نظر شما