به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهشهای خبری ایرنا، رهبر معظم انقلاب چهارشنبه هفته گذشته (سیزدهم آذرماه) در پاسخ به پیشنهاد دبیر شورای عالی امنیت ملی مرتبط با نحوه مدیریت وضعیت جانباختگان و مصدومان حوادث پس از افزایش قیمت بنزین موافقت کردند در خصوص قربانیانی که در جریان تظاهرات اعتراضی به هر نحو جان خود را از دست دادهاند، موضوع پرداخت دیه و دلجویی از خانوادههای آنان در دستورکار قرار گیرد. همچنین شهروندان عادی که بدون داشتن هیچگونه نقشی در اعتراضات و اغتشاشهای اخیر و در میانه درگیریها جان باختهاند در حکم شهید محسوب شوند.
رهبر انقلاب تصریح کردند در مورد نحوه مواجهه با خانوادههای گروهی از معترضان که مشکوک به شرارت بودهاند نیز «رأفت اسلامی» مبنای عمل قرار گیرد.
همزمان با این فرمان رهبری، دکتر «حسن روحانی» رئیس جمهوری نیز در همایش ملی بیمه و توسعه در برج میلاد تهران اظهار داشت: همه افرادی که دستگیر شدند، عده ای از آنها بی گناهند و باید آزاد شوند. همین طوری دستگیر شدند. مثلا اگر کسی تخلفی کرده لاستیکی آتش زده از نظر من جرمی نیست. اگر چه کارش درست نبوده ولی نباید آنها را نگه داریم. جوانی بوده آمده دادی زده و شعاری داده، نباید سخت گیری شود.
رئیس جمهوری گفت قوه قضاییه در این زمینه باید تلاش بیشتری بکند آنهایی که مجرم هستند طبق قانون با آنها برخورد شود آنهایی هم که جرم کوچکی داشتند با رأفت اسلامی با آنها برخورد شود.
بیانات رهبری و سخنان رئیسجمهوری در بسیاری از رسانهها داخلی و حتی خارجی بیشتر با عناوینی منعکس شد که مفهوم «رأفت» در آن شاخص و برآمده به نظر میرسید. البته در رسانهها و محافل معارض نظام و به موازات بهرهجوییهای سیاسی و تبلیغاتی از اعتراضات اخیر، برداشتهایی گوناگون از چرایی مواضع مشفقانه و نرمخویی مسوولان ارشد کشور صورت گرفت.
برخی این رویکرد ملایم را به عقبنشینی و شماری تلاشی برای به سازش فراخواندن مخالفان و معارضان تعبیر کردند. این در حالی است که رهبری در دیدار بیست و هشتم آبان ماه با جمعی از تولیدکنندگان، کارآفرینان و فعالان اقتصادی که کمتر از یک هفته پس از آغاز اعتراضات و ناآرامیها انجام شد، حساب «کارهای امنیتی» در «عرصهی جنگ نظامی و سیاسی و امنیتی» را به کلی از اعتراضات «مردمی» جدا دانسته و از برخورد «قاطع» با دشمنان و عقب زدنِ آنان سخن گفتند.
علاوه بر این، برخی اقداماتی چون شهید محسوب کردن قربانیان ناآرامیها و دلجویی و حمایت از بازماندگان آنان را در قیاس با برهههایی دیگر در سالهای گذشته، بیسابقه و از منظری پرسشبرانگیز میدانند.
نکته کلیدی جهت درک برخی زوایای فرمان رهبری برای مبنا قرار دادن رأفت در مقوله اخیر، به ماهیت و جنس اعتراضاتی برمیگردد که برای چند روز کشور را دچار التهاب و تنش ساخت؛ فشارهای معیشتی، نگرانی از پیامدهای تصمیمات اقتصادی و دغدغههای فراوان درباره آینده که مهمترین مسائل روز جامعه ما به حساب میآید.
در کوران این مشکلات و بروز آفتهایی چون فساد که بر فشارهای یادشده روی پیکر و روان اقشار مختلف به ویژه فرودستان میافزاید، یکی از گزارههای ترویجی در تبلیغات دشمنان کشور، بیاطلاعی مسوولان به ویژه مسوولان عالی کشور از اوضاع ضعفا و مشکلات فراوان آنان است که در لفافه و هیاهوی انعکاس فساد نزد برخی مسوولان، پیرامونیان قدرت و بهرهمندان از انواع امکانات و رانتهای ویژه به صورت گسترده القا میشود.
این در حالی است که مسوولان عالی کشور در شدائد و رنجهای ملت از گرفتاری در بلایای طبیعی چون زلزله و سیل تا فشارهای کمرشکن اقتصادی خود را جدا از محرومترین آنها ندانسته و در این شرایط، اعتراض و فریاد برآوردن از دشواریها و مصائب را حق طبیعی مردم به شمار می آورند. همچنان که روحانی در اظهارات اخیر خود شعار دادن و بروز مظاهر اعتراض را سوای از اقدامات مجرمانه و قابل اغماض میداند.
به بیانی دیگر باید گفت با وجود رنجهای عارض بر پیکر جامعه و دشواریهای پیش روی مردم، نبض اجتماع برای درمان مشکلات و مصائب در دست مسوولان عالی کشور قرار دارد و آگاهی از روزگار شهروندان به مبنایی برای رأفت مسوولان مبدل شده است.
نظر شما