به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهشهای خبری ایرنا، شورای همکاری خلیج فارس سازمان و بلوک سیاسی-تجاری منطقهای است که در تاریخ ۲۵ می سال ۱۹۸۱ میلادی با هدف ایجاد همگرایی و همسویی میان ۶کشور امارات متحدۀ عربی، بحرین، عربستان سعودی، عمان، قطر و کویت تشکیل شده است. اکنون پس از گذشت چهار دهه این سازمان نه تنها به همگرایی و یکپارچگی نرسیده بلکه به دلیل اختلاف میان اعضای خود به سوی واگرایی تمایل پیدا کرده است؛ وضعیتی که ادامه آن میتواند به تضعیف پایههای این نهاد منطقهای منجر شود و از کارایی آن بیش از پیش بکاهد و حتی آن را با فروپاشی مواجه سازد.
اختلافهای ایدئولوژیک میان اعضای شورای همکاری خلیج فارس
خبرگزاری «براثای» عراق در گزارشی به قلم «احمد عدنان المیالی» آورد: بسیاری از کاستیها، خلاءها و مولفههای شکاف و اختلاف در اساسنامه شورای همکاری خلیج فارس و مسیر همگرای آن وجود دارد. امنیت ملی کشورهای عربی به طور نسبی با شاخصها و متغیرهای مربوط به روابط میان کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در ارتباط است و همگرایی و شکاف میان این کشورها در این زمینه تاثیرگذار است. نخبگان کشورهای عربی هم درباره شکل مسائل نظری و سطح ساختار شورای همکاری خلیج فارس اختلافها و تنشهایی دارند و این اختلافها سبب شده است که نخبگان سیاسی کشورهای عضو نتوانند ساختار مشخصی را تعریف کنند.
اختلاف نخبگان در تعریف مفاهیم و اصلاحات و اختلافهای ساختاری و سازمانی و همچنین نوع نگاه آنان به روابط با دیگر کشورهای منطقه در افزایش این اختلافها تاثیر گذار بوده است. اختلافهای ایدئولوژیک در اختلاف میان کشورهای شورای همکاری خلیج فارس تاثیرگذار بوده و سبب خلاء راهبردی در برنامههای این شورا درباره آینده شده است. اختلافهای ایدئولوژیک میان اعضای شورای همکاری سبب شده که سردمداران این کشورها برای دفاع از ثبات کشورهای خود و حضور در قدرت، به قدرتهای خارجی و سلاحهای آنها پناه ببرند. پناه بردن به این سلاحها سبب کینه و کدورت در منطقه شده و آثار ناگواری برای امنیت ملی همه کشورهای منطقه را به دنبال داشته است.
افزایش درگیریهای مرزی نیز در مسیر همگرایی اعضای شورای همکاری خلیج فارس مانع ایجاد کرده است و تناقضها و اختلافهایی را در مسیر برنامهها ایجاد کرده است. سیاستهای اقتصادی متفاوت و اختلافهای اساسی درباره اصلاحات سیاسی و دموکراسی، سطح مشارکت سیاسی و تعدد احزاب از برجسته معضلهای شورای همکاری خلیج فارس است و این شورا نتوانسته است در این زمینه چارچوب و اساسنامه مشخصی را تنظیم کند تا اعضای خود را مجبور به اجراییسازی آن کند. شورای همکاری خلیج فارس از ارائه طرحهای نظری بسیار رنج برده است. همواره شعارهایی مطرح شده اما هماهنگی، همکاری، مشورت و همگرایی برای اجرای شعار صورت نگرفته است. کشورهای شورای همکاری نتوانستهاند روی یک بازار مشترک به توافق برسند. همچنین آنان نتوانستهاند درباره یک سیاست خارجی منسجم به توافق دستیابند.
به نوشته تارنمای مرکز پژوهشهای راهبردی «المستقبل» عراق، دلایل اختلاف میان قطر و عربستان در شورای همکاری خلیج فارس بسیار است، اما اصلیترین دلیل این اختلافها، مسائل ایدئولوژیک است. این تنشها در سال ۲۰۱۴ با فراخواندن سفرای کشورهای عربی از قطر وارد مرحله تازهای شد و در سال ۲۰۱۷ با قطع روابط عربستان و متحدان آن با قطر به اوج خود رسید. نبود سازکاری برای همکاری و حل تنش میان کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، نبود نهاد مسوول برای پیگیری و نظارت بر تصمیمهای شورای همکاری و بحران در روابط کشورهای عضو آن، تغییرات امنیتی و سیاسی در عرصه بینالملل پس از انقلابهای بهار عربی، ترس عربستان و امارات و بحرین از برتری ایدئولوژیک قطر و حمایت قطر از جریان اخوان المسلمین سبب تهدیدهایی برای آینده شورای همکاری خلیج فارس شده است.
تارنمای مرکز پژوهش های المستقبل عراق به نقل از «عدنان الصالح» مدیر این مرکز آورد: میان کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس اختلافهای بسیاری وجود دارند که تنها به اختلاف قطر و عربستان محدود نمیشود. این اختلافها گاهی آشکار میشود. تهدیدهای امنیتی و رقابتهای اقتصادی هم بر دامنه این چالشها افزوده است. عربستان نمیخواهد دیگر کشورها در مقایسه با ریاض دست برتر را داشته باشند. دیگر کشورها هم نمیخواهند همواره زیر کنترل عربستان باشند.
به نوشته روزنامه «القدس العربی» چاپ لندن بسیاری از ناظران معتقدند که بحران خلیج فارس بحرانی بیسابقه در روابط میان کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس بود و این بحران از ریشه روابط کشورهای شورای همکاری خلیج فارس را هدف قرار داد و امنیت کشورهای عضو شورای همکاری و قدرت تاثیرگذاری در محیط پیرامونی آنها را تحت تاثیر قرار داد و آثار ناگواری میان مردم کشورهای طرفهای بحران برجای گذاشت و به طور کلی اعتبار اعضای این کشورها را از بین برد. در چنین شرایطی به نظر میرسد اکنون این شورا به طور آشکار دچار شکاف شده است. در یک طرف قطر وجود دارد و در سوی دیگر عربستان، امارات و بحرین قرار دارند. کویت و عمان هم بیطرف هستند. همه امیدها به نقش این شورا به عنوان رژیمی که میتواند تحقق اهداف مردم کشورهای عضو موثر باشد از بین رفته است.
دورنمای فروپاشی شورای همکاری خلیج فارس
به نوشته نشریه «عمان»، شورای همکاری خلیج فارس در خطرناکترین مراحل خود به سر می برد. ادامه بحران در روابط کشورهای عربی با قطر به معنی از هم پاشیدن شیرازه شورای همکاری خلیج فارس است. طبیعی است که هیچ سازمان منطقه در سایه اختلاف، کینه و کدورت، تحریمهای دیپلماسی، اقتصادی و اجتماعی نخواهد توانست به حیات خود ادامه دهد. شورای همکاری خلیج فارس بر سرچندراهی قرار گرفته است و در سایه فضای آکنده از کینه میان شماری از اعضای آن ادامه کار ناممکن است. کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس برای همکاری، تکامل، همگرایی اجتماعی و طرحهای آینده روی این سازمان حساب باز کرده بودند. اما اکنون این شورا به بن بست واقعی رسیده است و این موضوع بحرانهایی را ایجاد می کند که حل آن سخت است که در نتیجه این موضوع دیر یا زود بارقههای امید از بین خواهد رفت.
تارنمای شبکه خبری «الجزیره» قطر در گزارش خود آورده است: پس از تحریم قطر از سوی عربستان و متحدانش، شکاف مهمترین ویژگی روابط میان کشورهای شورای همکاری خلیج فارس است.
به نوشته الجزیره، «عبدالله الشایجی» استاد علوم سیاسی دور از ذهن نمیداند شکاف و گسست در شورای همکاری خلیج فارس ادامه داشته باشد و تحریم قطر آثار منفی بر روی بحران های موجود در این شورا داشته باشد. زیرا اختلافهایی که سبب تنش میان این کشورها شده به سطح بیسابقه ای رسیده است و کار به جایی کشیده که اختلاف به سطح مردمی هم تسری یافته است. اختلاف میان اعضای این شورا هم بر خطرات این وضعیت میافزاید و سبب میشود که این شورا به یک رژیم توخالی و بیارزش تبدیل شود. او گمانهزنی کرد که رکود در این شورا ادامه داشته باشد. به باور وی احتمال ادامه گسست و فروپاشی در شورای همکاری وجود دارد و این شورا اکنون در اتاق مراقبتهای ویژه به سر میبرد و رقم خوردن هرگونه سناریویی درباره آن احتمال دارد.
در گزارشی از روزنامه «العرب»، هم میخوانیم: وضعیت کنونی شورا همه اعضا به ویژه کشورهایی را که به طور مستقیم در این بحران نقش داشته اند، تهدید میکند. پیامدهای این تنش به طور مستقیم بر سرنوشت سیاسی شورای همکاری خلیج فارس تاثیر خواهد گذاشت. باید اشاره کرد که هدف از تاسیس این شورا مسائل امنیتی بود و این شورا یک سازمان امنیت راهبردی بود. این در حالی است که بحران در روابط کشورهای عربی با قطر یک بحران امنیت راهبردی است. شورای همکاری خلیج فارس از پیامدهای بحران رهایی نخواهد یافت. کشورهای تحریم کننده قطر این کشور را خطری راهبردی برای امنیت و ثبات کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس به شمار آوردهاند. این در شرایطی است که این شورا برای رویارویی با خطرات خارجی تشکیل شده بود. بنابراین این پرسش مطرح است که شورای همکاری خلیج فارس با الگوی کنونی چه سودی به دنبال خواهد داشت؟
نظر شما