۲۵ آذر ۱۳۹۸، ۸:۱۹
کد خبرنگار: 1295
کد خبر: 83594741
T T
۰ نفر

برچسب‌ها

دوگانه تسلیم و یا جنگ؛ اصرار بر راهبرد شکست خورده

تهران- ایرنا- ترامپ گمان می‌کند که اعمال تحریم‌های کمرشکن یا تهران را به تسلیم شدن و حضور پای میز مذاکره وامی‌دارد یا به فروپاشی نظام جمهوری اسلامی منجر می‌شود. تصوری که دیر یا زود غلط بودن‌ آن آشکار خواهد شد.

«استیو منوچین» وزیر دارایی آمریکا اخیرا در اظهارنظری تحریم‌های دولتش علیه ایران را جایگزین جنگ خوانده و گفته است اگر ایران تمام شرایط آمریکا را بپذیرد، واشنگتن این تحریم‌ها را لغو خواهد کرد. وزارت دارایی آمریکا که منوچین در راس آن است مسئول پیاده کردن و نظارت بر اعمال تحریم‌ها یا همان تروریسم اقتصادی علیه مردم ایران است.

 اظهارات متکبرانه منوچین از جنس اظهاراتی است که دولتمردان آمریکایی بویژه در یکی دو سال اخیر علیه تهران داشته اند. البته اظهارات مقامات‌آمریکایی در این مدت به شدت متناقض بوده است به طوری که دوگانه "تشدید تحریم‌ها" و "آمادگی برای گفت و گو و مذاکره با تهران" ترجیع بند ادبیات دولتمردان‌ آمریکایی بوده است که معنای عامیانه‌ آن یا تسلیم و یا جنگ می باشد. هر چند این رویه و خط مشی نه تاثیری در ‌سیاست‌های ایران دارد و نه افکار عمومی دنیا را اقناع می‌کند.

آمریکا طی دهه‌های اخیر جنگ‌های متعددی در اقصی نقاط دنیا به راه انداخته است با این وجود این سیاست‌های جنگ طلبانه دستاوردی برای آمریکا نداشته است. تکیه کلام ترامپ درباره حضور آمریکا در خاورمیانه هزینه کرد کلان آمریکا و انتقاد از اسلاف خود بوده که چرا این هزینه های کلان را به‌ آمریکا تحمیل کرده‌اند. افغانستان و عراق دو نمونه روشن از دستاوردهای‌آمریکا پیش چشم افکار عمومی و ناظران مسائل بین الملل است که با رفتارهای غیر مسئولانه آمریکا کماکان چشم انداز روشنی ندارند. آمریکا بعد از حدود ۱۸ سال حضور در افغانستان و مبارزه با طالبان امروز با این گروه دور یک میز نشسته تا دستاوردهای دو دهه اخیر ملت افغانستان را روی میز حراج گذاشته است و دستاوردی برای انتخابات‌آتی آمریکا به دست‌آورد. از سوی دیگر عراق که از ۲۰۰۳ درگیر اشغالگری آمریکایها بوده امروز با دور تازه ای از تنش های اجتماعی و سیاسی مواجه است.
هرچند تندروهای آمریکایی و برخی کشورهای منطقه تلاش کردند ترامپ را وارد کانالی کنند که انتهای آن جنگ و درگیری با ایران بوده است با این حال  تحولات ماههای اخیردر منطقه هم آمریکا و هم این کشورها را به صرافت انداخت که ایران کشوری نیست که ‌آمریکا یا هر کشور دیگری درباره آن چنین خیالاتی داشته باشند. ساقط کردن پهپاد متجاوزآمریکایی در آبهای سرزمینی ایران نشان داد که نیروهای مسلح ایران در دفاع از تمامیت ارضی خود کاملا جدی هستند. از سوی دیگر به لحاظ رفتار شناسی  سیاسی، ‌ هر اقدام خصمانه ای علیه تمامیت ارضی ایران طیف‌های مختلف سیاسی و قومی ایران را  متحد و یکپارچه می‌کند. نکته مهم اینکه  ۴۰ سال مقابله با سیاست‌های خصمانه، رهبران ایران را در استفاده از ظرفیت‌ها و قابلیت‌های خود کاملا  کارآزموده کرده است.  در همین زمینه حجت السلام و المسلمین حسن روحانی رییس جمهوری کشورمان در همان ماه‌های نخست تحریم ایران هشدار داد: «دشمنان باید خوب بفهمند که جنگ با ایران مادر جنگ‌ها و صلح با ایران مادر صلح‌ها است و ما هیچ‌وقت از تهدید نترسیده و در برابر تهدید، تهدید خواهیم کرد».

محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان نیز شهریور ماه امسال در نیویورک و در گفت و گو با رسانه‌ها تصریح کرد که «جنگ با ایران، جنگ محدود نخواهد بود و شروع‌کننده آن پایان‌دهنده‌اش نخواهد بود.»

بزرگی ایران چیزی نیست که از دید ناظران واقع‌بین پنهان بماند. «مکس بوت» نویسنده روزنامه واشنگتن‌پست که بارها از حمایتش از جنگ عراق ابراز پشیمانی کرده است در مورد تقابل با ایران می‌نویسد: «تقابل با ایران، مادر همه باتلاق‌ها خواهد بود، تقابلی که جنگ عراق را به وجود آورد و من در حال حاضر از حمایت از آن بسیار پشیمان هستم در مقایسه با تقابل احتمالی با ایران هیچ است».

گزینه تسلیم ایران دومین گزینه‌ای است که دولتمردان آمریکا به‌آن امید بسته اند. در راستای اعمال تروریسم اقتصادی علیه ملت ایران چندماه پیش مایک پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا گفته بود، که اگر مردم ایران می خواهند غذا برای خوردن داشته باشند باید دولتشان را وادار به تغییر سیاست‌هایش کنند.

محمد جواد ظریف در واکنش به این سخنان پمپئو در مهرماه امسال در کنفرانس بین المللی اقتصاد جهانی و تحریم‌ها که در دانشگاه الزهرا برگزار شد، گفت که گرسنگی دادن از مصادیق جنایات جنگی و تروریسم نیز از مصادیق جرم بین المللی است. این اقدام آمریکا نه تنها حائز شرایط تحریم نیست بلکه دربردارنده شرایط حقوقی برای تروریسم اقتصادی است و تروریسم و جنگ اقتصادی به دلیل اینکه هدف اصلی آنها شهروندان غیرنظامی هستند جنایت جنگی محسوب می‌شود.  

رفتارها و اقدامات دولت ترامپ در حدود یک سال و نیم گذشته به هیچ وجه نتوانسته اعتماد ایران را جلب کند. عجیب نیست که جمهوری اسلامی مواضع واشنگتن را خصمانه و تلاش برای تغییر نظام بداند. ظاهرا تصور ترامپ این بوده که اعمال مجدد تحریم‌های کمرشکن یا تهران را به تسلیم شدن و حضور پای میز مذاکره وامی‌دارد یا به فروپاشی نظام جمهوری اسلامی در میانه درگیری‌های سیاسی و اجتماعی می‌انجامد.

هرچند تاکنون ایالات متحده نتوانسته در کشورهای مختلف از طریق تحریم به خواسته‌های خود برسد. با این حال آمریکا امروزه ایالات متحده این استراتژی را در قبال روسیه، کره شمالی، کوبا و ونزوئلا در پیش گرفته است.  اما آنچه مقامات آمریکا درک نمی‌کنند این است که شهروندان این کشورها قیام نمی‌کنند که یک نظام طرفدار آمریکا بر سر کار بیاورند.

اعمال سیاست فشار حداکثری علیه مردم ایران و همزمان دم زدن از آمادگی برای گفت و گو و مذاکره  هرچند فشارهای زیادی بر مردم ایران بویژه افراد آسیب پذیر همچون بیماران وارد کرده است، ولی این سیاست خصمانه دستاوردی برای آمریکا به همراه نداشته است. دولت‌آمریکا در صورتی می تواند به دستاورد قابل اعتنایی در قبال ایران دست یابد که از تناقض گویی در اعمال و گفتار رهایی یابد. اگر ترامپ واقعا قصد مذاکره با تهران را داشته باشد، باید نشان دهد که منتظر تسلیم شدن جمهوری اسلامی نیست. باید کمپین اعمال فشار حداکثری خود را متوقف و مذاکرات چندجانبه درباره برنامه هسته ای ایران را با تسهیل تحریم‌ها آغاز کند.

دولت ترامپ در سیاست خارجی همواره بر اساس یک روش تسویه حساب عمل می کند و در قبال اعمال فشار شدید اقتصادی، درخواست تسلیم شدن از طرف مقابل را دارد. این رویکرد در همه موارد اعمال شده شکست خورده است. ایالات متحده به بسیاری از کشورها جنگ اقتصادی را تحمیل کرده، اما تاکنون به اهداف خود نرسیده است. در مورد ایران هم مانند کره شمالی، سیاست‌های ایالات متحده تنش‌ها را تشدید کرده و احتمال درگیری را افزایش داده است. اما جنگ یک فاجعه خواهد بود.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha