به کالدرون بی‌احترامی نکنید؛ عاشق ایران هستم

تهران- ایرنا- مهاجم اسبق پرسپولیس گفت: برانکو ایوانکوویچ دیگر از پرسپولیس رفته و صحبت کردن راجع به او بی‌احترامی به گابریل کالدرون است که تلاش می‌کند و خوب نتیجه می‌گیرد.

اشپیتیم آرفی را از پیام خراسان به یاد داریم. مهاجمی که با شماره ۵ خوش درخشید و در تنها سال حضور این تیم مشهدی در لیگ برتر، گل‌های فوق‌العاده‌ای را به ثمر رساند. آرفی که بزرگ شده آلمان بود در ادامه برای ۲ تیم پرطرفدار و سرخپوش ایران یعنی پرسپولیس و تراکتور بازی کرد و وقتی فوتبالش به اتمام رسید؛ کشورمان را ترک نکرد و حتی روی به بازیگری آورد. حالا گفت‌وگویی مفصل با اشپیتیمِ ۴۰ ساله داشتیم که در ادامه متن این مصاحبه را می‌خوانیم.

اشپیتیم ابتدا از بازی امشب ال‌کلاسیکو شروع کنیم. این مسابقه را چطور می‌بینی؟

من بارسایی هستم و دوست دارم که این تیم برنده شود. چون بازی در نیوکمپ برگزار می‌شود باید رئال را شکست دهیم و سوالی وجود ندارد. احترام زیادی برای زیدان قائلم چون فوتبالیست بی‌نظیری بود اما امشب باید بارسا برنده شود.

بوندسلیگا هم خیلی جذاب دنبال می‌شود و بایرن از صدر جدول فاصله گرفته و تیم‌هایی مثل لایپزیش، مونشن‌گلادباخ، دورتموند و شالکه بالاتر قرار دارند. این فصل را چطور ارزیابی می‌کنی؟

فوتبال چیزی است که مردم آن را گاهی اوقات اشتباه می‌گیرند؛ مخصوصا در ایران. پارسال پرسپولیس قهرمان شد و می‌گفتند که تعقیب‌کننده‌های این تیم قوی نیستند. امسال پرسپولیس در امتیازگیری شبیه فصل پیش بوده اما تیم‌های دیگر عملکردشان بهتر شده و یا هم امتیاز پرسپولیس هستند یا بیشتر امتیاز گرفته‌اند. پارسال هم در بوندسلیگا دورتموند و لایپزیش خیلی خوب کار کردند اما بایرن در نهایت قهرمان شد.

دیشب (سه شنبه) دورتموند و لایپزیش فوتبال زیبایی به نمایش گذاشتند. تو طرفدار کدام تیم هستی؟

من از بچگی طرفدار دورتموند بودم. دیشب خیلی حیف شد که نبردیم. رومن بورکی و یولین برانت، ۲ بازیکن تیم ما اشتباهات بدی انجام دادند و تیم حریف کار را به تساوی کشاند.

برانت یک اشتباه انجام داد ولی گل زیبایی هم در نیمه اول به ثمر رساند...

دقیقا. آن گل همه چیز داشت و فقط باید آن را در اینستاگرام بگذاری تا بقیه ببینند و لذت ببرند. یک کنترل خوب، چرخش فوق‌العاده و ضربه به بهترین جای دروازه. عالی بود.

به سراغ فوتبال ایران برویم. اشپیتیم این روزها همه از استراماچونی و استقلال و مشکلات بین آنها صحبت می‌کنند. نظر تو چیست؟

از این موضوع بسیار خسته شدم. نه فقط من بلکه طرفداران، بازیکنان و مربیان خسته شدند. این بار بحث آقای استراماچونی و استقلال هست اما فرقی نمی‌کند. این مشکل در تمام فوتبال ایران وجود دارد. پرسپولیس هم اوضاعش فرق نمی‌کند و تا جایی که می‌دانم کالدرون فرصت داده تا مشکلش حل شود. شاید به من ربط نداشته باشد اما دوست دارم موضوعی را بگویم.  کسانی که در فوتبال ایران مدیریت می‌کنند یا مثلا در کمیته انضباطی هستند باید بدانند حق هرکسی که کارش فوتبال است این است که پولش را بگیرد. فرقی نمی‌کند اشپیتیم آرفی و استراماچونی باشد یا یک بازیکن و مربی ایرانی. حق هر فوتبالیست و مربی است که دستمزد خود را بگیرد.

اتفاقا خودت هم پرونده‌ای داشتی که در نهایت حکمش آمد و باشگاه پرسپولیس باید مبلغی را به تو پرداخت کند.

قرارداد من با پرسپولیس ۱۰ سال پیش به اتمام رسید و ۹ سال است که من با این تیم همکاری ندارم. بعضی از تماشاگران ناراحت بودند که چرا شکایت کردم. اما می‌خواهم آنها بدانند من ۱۰ سال شکایت نکردم. دعوا نکردم. آنها حتی مالیات من را هم ندادند. ۲ سال پیش تسویه حساب کردم ولی مالیاتم پرداخت نشده بود و این را نمی‌دانستم. من به راحتی می‌توانستم در آن زمان به فیفا شکایت کنم و مشکلات بزرگی را برای باشگاه درست کنم اما این کار را انجام ندادم. آن زمان آقای گرشاسبی به من گفتند اشپیتیم تو پرسپولیسی هستی و به ما کمک کن. من هم نیمی از طلبم را بخشیدم. باشگاه قرار بود مشکل مالیاتی من را حل کند و تنها خواسته‌ام از آنها همین بود اما این کار را نکردند. مجبور شدم شکایت کنم. هیچوقت برای تیم حاشیه درست نکردم و مصاحبه‌ای در روزنامه انجام ندادم تا آرامششان به هم بخورد اما شما می‌دانید که من یک سال است دخترام را ندیده‌ام؟ به باشگاه می‌رفتم و آقای عرب نامه می‌زد به اداره مالیات اما حاصلی نداشت. بعد آقای انصاری‌فرد آمد و گفت وقتی پول بیاید مشکلت را حل می‌کنیم؛ ولی ۸۰ میلیون پولی نیست که باشگاه نداشته باشد.

این روزها بازیکنان و مربیان خارجی بر سر دریافت مطالباتشان مشکلات زیادی دارند و حتی صحبت این شده که اگر توان پرداخت نیست از جذب بازیکنان و مربیان خارجی جلوگیری شود.

من نمی‌خواهم بازیکنان و مربیان ایرانی و خارجی را جدا کنم. فرقی بین ما وجود ندارد. باشگاه اگر نمی‌تواند پولی را پرداخت کند نباید قرارداد بزرگ ببندد.

بحث دیگری که درباره آقای استراماچونی به وجود آمده این است که برخی معتقدند، می‌شد او ایران را در روز بازی تیمش ترک نکند. می‌خواهم نظر تو را در این باره بدانم؟

اول می‌خواهم بگویم که همه ما، چه بازیکن و چه هوادار و چه خبرنگار، حق نداریم دیگران را قضاوت کنیم. می‌توانیم سوال کنیم اما قضاوت نه. ما نمی‌دانیم چه اتفاقی بین باشگاه و استراماچونی رخ داده است. ما نمی‌دانیم مدیرعامل چه چیزی به سرمربی گفته که او روز بازی تیمش رفته است. اما می‌توانیم بپرسیم که آقای استراماچونی چرا؟ آقای مدیرعامل باشگاه چرا؟ با این حال فکر می‌کنم مشکل کالدرون هم چندان با سرمربی استقلال فرقی ندارد. اگر خودم بودم و در شرایطی مشابه قرار داشتم تیمم را تنها نمی‌گذاشتم و مثل کالدرون مثلا تا نیم فصل صبر می‌کردم و می‌گفتم مشکلم را تا آن زمان حل کنید وگرنه تصمیم جدیدی می‌گیرم.

صحبت از کالدرون شد. عملکرد او را چطور دیدی؟ پرسپولیس در این هفته‌ها خوب نتیجه می‌گیرد.

من کمی ناراحت هستم اما از باشگاه نه. از هواداران پرسپولیس ناراحتم. حق کالدرون این نیست که مدام بشنود برانکو اینطور بود و این کار را می‌کرد. برانکو رفت و تمام شد. علی کریمی تا چند سال پیش بازی می‌کرد و حالا دیگر رفته است؛ علی دایی و علی پروین هم همینطور. برانکو هفت جام گرفت و کار تاریخی انجام داد. به شخصه تا آخر عمر بابت این موفقیت مدیون او هستم. او تصمیم گرفت برود و رفت. با بحث کردن راجع به مربی قبلی به کالدرون بی‌احترامی می کنیم. او دارد زحمت می‌کشد. با یک تیم بدون مهاجم نتایج خوبی گرفته است. نمی‌خواهم به علیپور بی‌احترامی کنم. او آقای گل لیگ ایران بوده اما امسال تا به الان سال او نبوده است. علی ۲۳ سال دارد و جوان است. کسی هم در کنارش حضور ندارد. او در خط حمله تک و تنهاست وگرنه بازیکن بسیار خوبی است. استعداد بالایی دارد و می‌تواند گلزنی کند. اما نیاز دارد که در کنار خود یک مهاجم دیگر داشته باشد. مثل استقلال که دیاباته و قائدی در کنار هم عالی بوده‌اند و مکمل هستند. علیپور نیاز به کسی مثل دیاباته دارد.

برخی معتقدند که کالدرون در نشست‌های خبری نسبت به بازیکنان خود رفتار خوبی ندارد. پیش از این درباره جونیور و همین علی علیپور هم چنین اتفاقی رخ داد. با این نظر موافقی؟

هر مربی استیل و فلسفه خاص خودش را دارد. کالدرون با این شیوه فعلا امتیاز گرفته است. علیپور قبل از آن نشست هم چندان خوب گل نزده بود. کالدرون بدون مهاجم عالی امتیاز گرفته است. شنیدم که قبل از بازی با ماشین‌سازی قرار نبوده او پنالتی بزند اما خودش اصرار داشته تا این کار را انجام دهد. اگر آن پنالتی گل می‌شد الان پرسپولیس اول بود. به مربی هم حق بدهید. او ۲۴ ساعت فکر می‌کند که چه کسی پنالتی بزند. ممکن بود کالدرون شغلش را از دست بدهد چون خطر اخراج تهدیدش می‌کرد. فوتبال شوخی نیست. او شاید ۲ روز در تمرین هم با علیپور بد رفتار کرده باشد اما بعد از آن مانند پسرش با او برخورد می‌کند. وقتی شما پشت توپ قرار می‌گیری باید بدانی ۳۰ میلیون هوادار استرس دارند. اگر چیپ بزنی و گلر بگیرد بدبخت می‌شوی اما اگر پنالتی را به سمت چپ و راست بزنی و دروازه‌بان بگیرد کسی به تو ایراد نخواهد گرفت. البته این را هم باید بگویم که کالدرون بعضی از مسائل را در نشست مطبوعاتی اشتباه متوجه می‌شود و ممکن است داغ کند.

رادوشویچ بعد از مدتها صبر، این روزها در درون دروازه پرسپولیس خوش می‌درخشد. عملکرد او را در این سال‌ها به عنوان یک بازیکن خارجی چطور دیدی؟

رادو من را یاد خودم می‌اندازد. من هم مثل او بازی نمی‌کردم و حتی سکونشین شدم اما اعتراضی نمی‌کردم. ولی هر وقت که به بازی می‌رفتم بهترین نمایش را داشتم و اگر آمار عملکردم را ببینید، متوجه می‌شوید که با توجه به تعداد دقایق بازی‌ام چقدر خوب گل زدم. او بدشانسی آورد که با بهترین گلر ایران در یک تیم قرار گرفت. بیرانوند در سه سال اخیر بی‌نظیر کار کرده اما رادو نشان داد از لحاظ اخلاقی و شخصیتی بازیکن بسیار حرفه‌ای است. خوش اخلاق است. حاشیه برای تیم درست نمی‌کند و هر وقت به کار گرفته شود همه کار می‌کند تا بهترین باشد. بازیکنان ایرانی باید از او یاد بگیرند. تماشاچی هم باید از رادو یاد بگیرد.

چرا هوادار؟

برایت مثال می‌زنم. کالدرون به سید جلال بازی نمی‌دهد ولی تماشاچی بلند می‌شود و فریاد می‌زند که چرا به او بازی نمی‌دهی. اگر به شجاع خلیل‌زاده بازی نرسد هوادار اعتراض می‌کند. الان در پرسپولیس سه مدافع بی‌نظیر داریم که به اجبار یکی از آنها باید بیرون بنشیند. گواردیولا وقتی در بایرن بود، مدافعان خود را عوض می‌کرد و کسی به او ایراد نمی‌گرفت. این یک اتفاق عادی در دنیای فوتبال است. بعضی اوقات تیم حریف مهاجم تند و تیز دارد و نمی‌شود در این شرایط سید جلال را در ترکیب گذاشت و باید به ۲ نفر دیگر اعتماد کرد. گاهی اوقات تیم حریف مهاجم بلند قد و سرزن دارد و در این شرایط کسی جز سید جلال نمی‌تواند از پس از آن بازیکن بربیاید. باید به مربی حق بدهیم.

تقریبا به پایان نیم فصل‌اول رسیدیم. کدام تیم‌ها را مدعی قهرمانی می‌دانی؟ استقلال هم عملکرد خیلی خوبی با استراماچونی داشت در حالی که در هفته‌های اول خوب کار نکرده بود.

اغلب در پایان نیم‌فصل اول اوضاع همین است. سه چهار تیم همیشه مدعی هستند و یکی ۲ تیم مثل صنعت نفت که عملکرد خیلی خوبی داشته‌اند. فاصله‌ها بسیار نزدیک است و نیم‌فصل دوم جذابی در راه خواهد بود. مسابقات هم بسیار حساس‌تر می‌شود. درباره استقلال هم کلی بگویم. وقتی شما مربی جدید به تیمت می‌آوری، چه خارجی چه داخلی، باید به او زمان بدهی تا تفکراتش را پیاده کند. هر مربی روش خودش را دارد. در پرسپولیس برانکو شیوه خاص خودش را داشت و کالدرون شیوه مختص خودش را دارد. کلوپ در دورتموند، ماینز و لیورپول یک روش داشت. پپ هم در بایرن، سیتی و بارسا ایده خاص خودش را داشت. مربی خارجی به زمان بیشتری احتیاج دارد. چون با فوتبال ایران و اخلاق بازیکنان آشنا نیست. هم کالدرون و هم استراماچونی عالی نتیجه گرفته‌اند.

می‌خواهم نظرت را درباره سرمربی بعدی تیم ملی بدانم. شانس برانکو از همه بیشتر است. این انتخاب را چطور می‌بینی؟

با توجه به سه چهار نامی که من شنیدم برانکو بهترین گزینه است. او چند سال در ایران کار کرده و سه فصل مداوم با پرسپولیس قهرمان شده است. با اخلاقیات بازیکنان ایرانی آشناست و مثل ویلموتس به زمان نیاز ندارد. به نظرم انتخاب خوبی برای تیم ملی خواهد بود.

با این حال صحبت از مربی ایرانی هم مطرح است. اگر اشپیتیم آرفی می‌توانست تصمیم بگیرد کدام مربی ایرانی را برای تیم ملی انتخاب می‌کرد؟

سوال بسیار سختی است. شما هر تصمیمی که می‌گیری باید برایش هدف داشته باشی. اگر هدف ما صعود به مرحله بعد و حضور در همین سه چهار مسابقه پیش رو است من ترجیح می‌دهم مربی باتجربه‌ای روی کار بیاید تا تیم را جمع کند. کسی مثل قلعه‌نویی یا دایی. آنها شخصیت قوی دارند. اما اگر بخواهیم برای آینده کاری کرده باشیم و نگاهمان به چند سال دیگر باشد و اگر در این مرحله هم حذف شویم بگوییم اشکال ندارد، ترجیح می‌دهم یک مربی جوان مثل یحیی گل‌محمدی را انتخاب کنم. همین کار را فدراسیون فوتبال آلمان بعد از رفتن کلینزمن انجام داد. آنها یواخیم لو را آوردند و به او زمان دادند تا تیمش را بسازد. ممکن است مدتی نتیجه نگیریم اما در ادامه جوان‌های خوبی را تربیت خواهیم کرد. تیم ملی آلمان بعد از جام جهانی ۲۰۱۴ تمام بازیکنان خود را به مرور عوض کرد و حالا هیچکدام دیگر در این تیم حضور ندارند.

اشپیتیم این روزها چه می‌کند؟

کلاس مربیگری را شروع کردم و در حال یادگیری هستم. در مدرسه فوتبالی در مجموعه درفشی‌فر هم هر روز چند ساعت فعالیت دارم. بازیکنان و استعدادهای بسیار خوبی در آنجا حضور دارند و امکانات ما در حد آکادمی‌های اروپایی است.

شوخی جالبی با تو در فضای مجازی می‌شود. به طور مثال وقتی هوا آلوده است می‌گویند چرا اشپیتیم مانده و ایران را ترک نمی‌کند؟ خودت هم این شوخی‌ها را دیدی و با آن برخورد کردی؟

بله. شوخی های زیادی در این رابطه مشاهده کردم.

و جواب تو چیست؟

شما وقتی عاشق یک خانم می‌شوید و می‌خواهید با او ازدواج کنید عاشق خوب و بد آن شخص می‌شوید. من وقتی به ایران آمدم عاشقش شدم. هر اتفاقی رخ بدهد ایران را دوست دارم. آب و هوا اگر بد است با آن کنار می‌آیم. حال خوبی در اینجا دارم و مردمش را دوست دارم. با علی کریمی هر هفته فوتبال-تنیس بازی می‌کردم و چند هفته پیش خواستم قیچی بزنم که ترقوه‌ام شکست. باید عمل می‌کردم. همه گفتند به آلمان بروم اما همینجا عمل کردم و جراحی‌ام فوق‌العاده بود و مطمئنم در آلمان نمی‌توانستند اینقدر خوب عمل کنند. به مسائل سیاسی کاری ندارم چون اهل این حرف‌ها نیستم اما مردم ایران، مردم بسیار خوبی هستند و ایران هم کشور بسیار خوبی است. 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha