در بیانیهای که روز پنجشنبه در سومین کنگره سراسری مجمع فرهنگیان ایران اسلامی خوانده شد، آمده است: «مجمع فرهنگیان ایران اسلامی در سال ۸۲ با مشی و رویکرد اصلاحطلبی و تکیه بر مردم سالاری دینی، اصرار برحاکمیت مردم و قانون؛ گرایی با امید به تاثیرگذاری هرچه بیشتر بر پویایی و توسعه همه جانبه کشور عزیزمان ایران، با همراهی و همکاری جمع کثیری از فرهنگیان فرهیخته تاسیس شد و امروز در شانزدهمین سال تشکیل خود، سومین کنگره رسمی و سراسری خود را برگزار میکند.
امیدوار هستیم که با برگزاری این کنگره در فضای سیاسی کشور اثرگذاری بهتری را نسبت به گذشته از خود، نشان دهیم و بتوانیم همدلانه و مسؤولانه در کنار سایر احزاب و تشکلهای اصلاحطلب به کمک اعضای خود بر مبنای دینداری، قانونمداری، مردمسالاری، عدالتجویی، خیرخواهی و امربه معروف و نهی از منکر در ساختن ایرانی آباد، توسعه یافته، آزاد، مستقل و پیشرفته گامهای اساسی برداریم.
حضار محترم بدون شک تحکیم پایههای جمهوریت و شکوفایی یک نظام مردم سالار در ارتباط مستقیم با مشارکت نهادمند و سازمان یافته مردم امکانپذیر است و این مهم با گسترش فعالیت احزاب در نقد و نظارت بر قدرت و مهیا شدن بسترهای لازم برای تاثیرگذاری و نقشآفرینی آحاد مردم از طریق احزاب و افزایش اعتماد عمومی به مثابه بزرگترین سرمایه اجتماعی نظام به معنی واقعی کلمه رقم خواهد خورد.
ما خانواده بزرگ مجمع فرهنگیان ایران اسلامی در سراسر کشور بر اساس مفاد مرامنامه مشترک خود التزام عملی به همه اصول قانون اساسی را اعلام کرده و برای به ثمر رسیدن آرمانهای بلند انقلاب اسلامی و اندیشههای ناب امام راحل و مقام معظم رهبری از هیچ کوششی دریغ نکرده و نخواهیم کرد.
مجمع فرهنگیان ایران اسلامی در این مسیر همواره برای تقویت هویت دینی و ملی، تقویت بنیان خانواده و اولویتبخشی به تعلیم و تربیت فرزندان این مرزو بوم، قانونمند کردن رقابتهای سیاسی، تقدم منافع ملی بر منافع حزبی، سیاستورزی اصلاحطلبانه مستمر و تدریجی اصرار داشته و دارد و تا سر حد حصول نتیجه با همه موانع پیش رو این امور را پیگیری کرده و این روند را ادامه خواهیم داد. هر چند معتقدیم نفوذ افرادی ریاکار و اصلاحطلبنما به نام جریان اصلاحات در بدنه تصمیمسازی، تصمیمگیری، و عرصه اجرا آسیبهای جبرانناپذیری به اعتماد ملت به اصلاحطلبان اصیل وارد کردهاند که در جای خود باید بررسی شود.
دههها میگذرد و در این گذران زمان و کوران حوادث گوناگون بارها و بارها تکرار کردهایم که ایران نیازمند تحولات اساسی در همه ابعاد مدیریتی، برنامهریزی و اجرایی میباشد. تکرار کردیم انجام اصلاحات اساسی تنها راه برونرفت از مشکلات است ولی با جریان اصلاحطلبی چه کردیم که اینک بعد از سالها تکرار و تلاش به مرحلهای رسیدیم که دیگر هیچ گوشی برای شنیدن نمانده و طیف وسیعی از افراد جامعه برای آینده دورنمای روشنی تصور نمیکنند.
آیا وقت آن نرسیده که جریان اصلاحات با شفافسازی و همآواشدن با قاطبه مردم در مبارزه با رانت، ویژهخواری، ظلم فقر و فساد، به آحاد مردم نزدیکتر شویم. ما که نباید منتظر باشیم تا دستی از غیب برون آید و مشکلات را حل کند.
ما بر این باوریم که در این مقطع از زمان مهمترین رسالت ما اصلاحطلبان حفظ اتحاد و انسجام درونی، حضور با صلابت در صحنه، آگاهیبخشی، تنویر افکار عمومی، تعاملات موثرتر با ارکان مختلف حکومت و بیان شفاف مسائل و مشکلات مردم همراه با راهحلهای روشن و تبیین آنچه که صلاح کلی کشور است، میباشد. چرا که چنددستگی، پاشیدن بذر ناامیدی، عقبنشینی و کرنش در مقابل قانونشکنان و اقتدارگرایان، آب به آسیاب براندازان و بدخواهان نظام ریختن است ولاغیر.
به راستی هیچ فکر کردهایم که کلام تامل برانگیز سیدمحمد خاتمی که گفت من اگر تکرار هم کنم...مردم دیگر رای نخواهند داد یک پیام بازدارنده است یا کلامی هشداردهنده؟ آیا از آن بایستی نتیجه گرفت که بنشینیم و دست روی دست بگذاریم یا رسالت سنگینتری در آن نهفته است؟ قطعا منظور از تکرار هم کنم وی...، تصلب در کلام و شعار بوده و هدف وی انتقاد تند از عملکرد ماست. و نه تن دادن به این حقیقت خطرناک که مردم دیگر رای نخواهند داد!
ما کلام وی را یک عامل ترغیبکننده برای مجموعه دلسوزان این ملک و ملت میدانیم که متوجه اشتباهات، عقبگردها و کم و کاستیها در عملکردهایمان باشیم. چرا باید در چنین برهه سرنوشتساز همچون لشگری که به دروغ خبر کشته شدن فرمانده را شنیدهاند زانوهایمان سست شده و در حال عقبنشینی باشیم؟ مگر نه این است که مجموعه اصلاحطلبان دغدغه حفظ نظام جمهوری اسلامی ایران و ارزشهای والای انقلاب را در دل دارند؟
زمزمههای عبور از اصلاحطلبان که از سوی بعضی از طرفداران اصلاحات مطرح شده تلنگر بزرگ از سوی طیفی از ملت بابت این است که «ما ز یاران چشم یاری داشتیم ...» در دل این زمزمهها نیز حتی چیزی ورای ناامیدی لمس میشود و آن هم صرفا کنایه جمعی است که به اصلاحات و اصلاحطلبان راستین امید بستند و باورشان کردند، مردم ما آن قدر فهیم و آگاه هستند که هنوز هم چاره برونرفت از مشکلات کشور را نه انقلاب بلکه فقط اصلاحات میدانند. و این ما اصلاحطلبان هستیم که بایستی با احساس مسؤولیت مضاعف، از این تهدیدها فرصت بسازیم و طرحی نو در اندازیم.
یاران و همراهان! اعتراض اساسی کسانی که در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲، مجلس ۹۴ و ریاست جمهوری ۹۶ و شوراهای شهر و روستای ۹۶ به کاندیداهای مورد حمایت جریان اصلاحات رای دادند دست نیافتن به ایدهآلهای مورد نظرشان است. آنها علت عدم دستیابی به اهداف را صرفا ناتوانی و ناکارآمدی دولت و مجلس نمیدانند.
اگرچه آنها انتظار و توقع بیشتری از دولت و مجلس داشته و دارند و مشکل آنها برگشتن به عقب و رجوع به رقبای دولت نیست چرا که این رقبا در سالهای گذشته امتحان خود را به خوبی پس دادهاند بنابراین جناح رقیب نباید تصور کنند که افکار عمومی از دولت و مجلس فعلی خسته شده و حالا به سمت تفکر و سلیقه آنها برگشتهاند.
تفسیر اوضاع و احوال حاکم بر ایام حاضر این است که مردم از روند اوضاع عمومی کشور ناراضی هستند و تحلیل همه جناحها در گذشته و حال را مورد نقد قرار دادهاند و به خوبی میدانند که اشتباهات و عملکردهای غلط درگذشته نتایج آزاردهنده خود را در این دوره نشان داده بنابراین هرگونه کم و کاستی در هر زمینهای برآیند انحصارطلبی اقتدارگرایان و عملکرد دولتهای قبلی و فعلی است. مردم به خوبی واقفند که انحرافات اساسی از آرمانهای انقلاب اسلامی در طول دهههای قبل، وضعیت موجود را رقم زده است.
عزیزان مطمِئن باشیم دراین مقطع زمانی هر جناحی که برنامهای مدون و قابل حصول برای حل مسائل و مشکلات مردم را داشته باشند قطعا مورد حمایت اکثریت قاطع ملت قرار خواهند گرفت.
ما در مجمع فرهنگیان ایران اسلامی بر این باوریم که جریان اصلاحات میتواند اعتماد از دست رفته را برگرداند به شرطی که همه تصمیمسازان و تصمیمگیران جریان بزرگ اصلاحات به دور از نگاههای تنگنظرانه حزبی با در نظر گرفتن منافع ملی به صورت متحد و منسجم با تدوین برنامههای عملیاتی قابلسنجش در پی اجرای خواستههای به حق مردم باشند.
شورای نگهبان فضای رقابتی و شادابی برای انتخابات مجلس فراهم کند
ما معتقدیم حاکمیت و بصورت مشخص شورای نگهبان باید فضای رقابتی و شادابی را برای عرصه انتخابات مجلس فراهم کند تا زمینه لازم برای فعالیت احزاب جهت تشویق مشارکت مردم در انتخابات افزایش یابد.
ما به عنوان اعضای یک حزب سیاسی باید با ترغیب و تشویق مردم به خصوص جامعه فرهنگیان به مشارکت فعال در انتخابات پیش رو برای بازگرداندن اعتماد از دست رفته مردم به حاکمیت تلاش کنیم که البته بخش عمده بازگشت این اعتماد، نیازمند تغییر در رفتار و نگاه حاکمیت به روندهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی است. مردم اگر حس کنند تغییرات جدی در حال شکلگیری است اعتماد خود را به حاکمیت احیا میکنند. اعتماد مردم به نظام که از طریق میزان مشارکت مردم در انتخاباتها سنجیده میشود معیاری برای مشروعیت نظام سیاسی در بین افکار عمومی و ناظران سیاسی داخلی و بینالمللی است.
ما از تغییرات جدید، در رویهها و رویکردهای قوه قضاییه استقبال کرده و برای مسئولین عالی قضایی آرزوی توفیق روزافزون داریم و از اینکه برای اولین بار در فهرست ارسالی افراد مورد نظر برای عفو به محضر مقام معظم رهبری به مناسبت میلاد حضرت رسول اکرم (ص)، نام تعدادی از زندانیان، امنیتی، فعالین جنبش دانشجویی، رسانهای و مطبوعاتی قرار گرفت مسئولین جدید قوه قضاییه را شایسته تقدیر میدانیم و خواهان ادامه این رویکرد هستیم.
امیدوار هستیم اقدامات جدید در قوه قضائیه به ویژه در مبارزه با فساد و بیعدالتی و عدم برخورد قهری با فعالین سیاسی و صنفی به منصه عمل برسد و معلمان زندانی هم به زودی آزاد شوند و با اینگونه اقدامات انساندوستانه زمینه افزایش هر چه بیشتر اعتماد مردم به حاکمیت را فراهم کند.
ما بر این باوریم که تنها راه نهادینه کردن دموکراسی و مردمسالاری دینی تقویت جایگاه احزاب و استحکام بخشیدن به فعالیتهای حزبی و تنظیم روند گردش نخبگان از طریق روندهای درون حزبی است و این ممکن نخواهد بود جز اینکه نخبگان با حضور در فعالیتهای حزبی با تمرین و ممارست، آزمایش و خطا زمینههای بلوغ و رشد همه جانبه خود را طی کرده و آمادگیهای لازم برای حضور در عرصههای مختلف مدیریتی و جایگاههای سیاسی را کسب کنند وگرنه مردمسالاری همواره در معرض حرکتها و جریانات مردم فریب و پوپولیستی قرار گرفته و تهدید گردیده و تهدید مجدد آن هم دور از انتظار نیست.
مهمترین دغدغه معلمان زحمتکش جامعه منزلت و جایگاهی است که در میان مردم دارند. متاسفانه این جایگاه روز به روز تضعیف میشود آنچه به عنوان تلاش مسؤولان درطول سالیان گذشته برای رفع مشکلات مالی معلمان صورت گرفته و همواره با تبلیغات و بزرگنمایی همراه بوده پایگاه اجتماعی و موقعیت آنها را حتی در درون مدرسه آسیبپذیر کرده است.
بنابراین جذب نیروهای متخصص و کارآزموده، ارتقای سطح آموزشهای دانشگاهی و حین خدمت و همچنین افزایش حقوق و مزایای آنان از مهمترین عوامل در ارتقای جایگاه و منزلت معلمان میباشد البته به شرطی که همین اقدامات و فعالیتها با مشارکت فعال و مداخله جدی خود معلمان صورت گیرد.
بنابراین بهتر است تشکلها و انجمنهای صنفی و علمی معلمان تقویت شود و بخشی از امور فرهنگی و آموزشی و اصلاحات مربوطه در ابعاد تصمیمگیری، تصمیمسازی و بدنه اجرایی به اهل خود، یعنی فرهنگیان شایسته و نخبه و مجرب واگذار شود تا شاهد کشوری پویا اثرگذار در همه عرصههای ملی و جهانی باشیم.
نظر شما