رزمایش مشترک چهار روزهای که جمهوری اسلامی ایران، روسیه و چین در دریای عمان و اقیانوس هند از روز جمعه ششم دیماه آغاز کردند، توجه بسیاری از رسانههای جهان را به خود جلب کرد و تحلیلهای گوناگونی از آن ارائه شد.
بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران مسائل بینالمللی بر این نکته تاکید دارند که شرایط زمانی این همکاری نظامی در کنار محل برگزاری آن در دهانه خلیج فارس و تنگه هرمز، اهمیت این رخداد را دوچندان کردهاست. این رزمایش در دورهای صورت میگیرد که تنش میان ایران و آمریکا به اوج رسیدهاست و از طرف دیگر ایالاتمتحده در تشکیل ائتلاف دریایی که مدتها برای آن تبلیغ کرد و بر بسیاری از کشورها برای مشارکت در آن فشار آورد، تقریباً ناکام ماندهاست.
رزمایشی مهم در مکان و زمانی خاص
تنش در خلیج فارس با خروج واشنگتن از برجام آغاز و با افزایش فشار حداکثری کاخ سفید بر تهران عمیقتر شد. بروز حملات به برخی کشتیهای تجاری و نفتکش و سپس حمله به تاسیسات نفتی عربستان سعودی در شهریورماه گذشته اوضاع را مبهم و بیثباتتر از قبل ساخت. از یک طرف ایالات متحده مدعی شد ائتلاف دریایی را تشکیل میدهد تا امنیت عبور و مرور کشتیهای تجاری و نفتکش را تضمین کند. در مقابل، جمهوری اسلامی ایران هم «ابتکار صلح هرمز» را پیشنهاد داد تا از این طریق با همکاری کشورهای منطقه و بر اساس قواعد سازمان ملل متحد، امنیت انرژی، آزادی کشتیرانی و انتقال آزادانه نفت و دیگر کالاها برای همه کشورها از تنگه هرمز و فراتر از آن تضمین شود.
تارنمای شبکه خبری «الجزیره» از آغاز نخستین رزمایش نظامی ایران با چین و روسیه خبر داد و عنوان داشت این رزمایش در دورهای برگزار میشود که تنشها پس از خروج دونالد ترامپ از توافق هستهای سال ۲۰۱۵ رو به افزایش بوده است. مقامهای نظامی ایران پیام این رزمایش را صلح و دوستی و امنیت پایدار از طریق همکاری و اتحاد اعلام کرده است؛ ضمن اینکه از دید تهران رزمایش نشان میدهد نمیتوان ایران را منزوی ساخت.
دو کشور چین و روسیه از جمله اعضای باقیمانده در توافق هستهای به شمار میآیند؛ توافقی که پس از خروج آمریکا از آن به شدت تضعیف شدهاست. سخنگوی وزارت دفاع چین این رزمایش را عاملی برای تعمیق همکاریها و مبادلات میان نیروهای دریایی سه کشور دانست. چند روز قبل هم «سرگئی لاوروف» وزیر امور خارجه روسیه اعلام کردهبود کشورش در کنار ایران و جمهوری خلق چین رزمایش دریایی را برای کسب آمادگی مقابله با تروریستها و دزدان دریایی انجام میدهد.
روزنامه بریتانیایی «دیلی تلگراف» اما در گزارش خود تلاش کرد این رزمایش را کم اهمیت جلوه دهد و آن را تمرین نظامی معمولی میان نیروهای مسلح سه کشور خواند که در راستای قوانین و رویههای بین المللی صورت میگیرد. با این حال تحلیل فوق هم نتوانست واقعیات این اقدام مشترک را نادیده بگیرد و نوشت محل برگزاری این رزمایش در دریای عمان به شدت مهم و حساس است زیرا در نزدیکی آبراهی قرار دارد که به خلیج فارس اتصال دارد و یک پنجم نفت مورد نیاز جهان از آن عبور میکند.
حتی روزنامه صهیونیستی «تایمز اسرائیل» هم نتوانست نسبت به پیامد و نتایج این رزمایش دریایی سکوت اختیار کند و آن را آغاز همکاری سه قدرت دریایی عنوان کرد.
برخی تحلیلگران حضور چین در این رزمایش را شگفتآور دانستند. چین همزمان که با ایران روابط خوب دیپلماتیک و اقتصادی را دارد مناسبات خوبی را هم با ریاض برقرار کردهاست. تا به حال این کشور در قیاس با روسیه، آمریکا یا بریتانیا در مورد مسائل خلیج فارس کنارهگیری میکرد اما اکنون به دلیل اهمیت این منطقه در زمینه حفط تجارت پکن با این کشورها به ویژه در حوزه انرژی تلاش میکند تا در زمینه ایجاد ثبات و آرامش در منطقه نقش آفرینی بیشتری از خود نشان دهد. اهمیت همکاری فوق اما برای پکن به ویژه پس از حمله به چند نفتکش و مخصوصاً بعد از حمله پهپادی ماهها قبل نیروهای انصاراالله یمن به تاسیسات آرامکو برجستهتر شد. طبق تحلیل این روزنامه بریتانیایی، واشنگتن و متحدانش تلاش بسیاری داشتند تا مسئولیت این حملات را به ایران نسبت دهند اما تهران هرگونه دخالتی را رد کرد. تحقیقات سازمان ملل در مورد این حمله هم با وجود همه مداخلات واشنگتن، بدون کسب نتیجه ای برای کاخ سفید به اتمام رسید.
پیوستگی راهبردی روسیه، چین و ایران در مقابل آمریکا
آغاز تنش در خاورمیانه با خروج آمریکا از برجام کلید خورد ضمن اینکه واشنگتن پس از این اقدام تحریمهای فلج کنندهای را علیه اقتصاد ایران برقرار ساخت و شرایط را بدتر کرد. بسیاری از رسانهها و کارشناسان همزمانی این تمرین نظامی با تندتر شدن تنش ایران و آمریکا را مرتبط دانستند. «بنیاد پژوهشی آبزرور» هندوستان در زمینه همکاری نظامی سه کشور عنوان داشت در حالی که به نظر میآمد تمایل متحدان آمریکا برای مشارکت در ائتلاف واشنگتن موفق باشد اما حتی ژاپن هم از مشارکت در این ائتلاف دریایی خودداری کرد. در مقابل، مجموعه همکاریهایی که از چند سال قبل میان چین و روسیه شروع شده بود بار دیگر در کنار ایران به نمایش گذاشتهشد. این تحول مهم در ادامه فرایند افزایش ارتباط سه کشور در حوزههای مختلف روی داد که یکی از آن ها افزایش مخالفتها با رویکردهای ایالات متحده در دوره ریاست جمهوری ترامپ است. ادامه همین روند ممکن است دیگر کشورها همچون پاکستان را نیز به سمت دیدگاه فوق سوق دهد.
گزارش این موسسه پژوهشی میافزاید: صرف نظر از آنچه که رسانه ها میگویند یا نکاتی که به صورت علنی بیان نمیشود، پیوستگیهای بنیادین ژئوپلیتیکی این گروهِ سه عضوی کاملاً آشکار است. هر سه کشور روابط به نسبت خصمانهای با آمریکا دارند و به شکل فزایندهای نشان دادهاند که مایلند تا در حوزههای امنیتی همکاری بیشتری داشته باشند و از این طریق تواناییهای خود را هم به نمایش بگذارند. باید اهمیت راهبردی این اقدام بهتر درک شود. این منطقه در ماههای اخیر شاهد افزایش تحرکات نظامی بود. آمریکا فعالیتهای پایگاه دریایی خود در بحرین را با هدف محافظت از حمل و نقل دریایی افزایش داد. واشنگتن با مشارکت برخی متحدان خود و فرانسه تلاش کرد تا ساختار امنیتی دریایی را در خلیج فارس ایجاد کند که وظیفه آن نظارت دریایی است.
نشریه «دیپلماتیک» هم با انتشار تحلیلی، اقدامات ایران، روسیه و چین را مهم ارزیابی کرد و آورد: روسیه ابتکاری را برای امنیت جمعی خلیج فارس دارد که از سوی چین نیز حمایت میشود. ایران هم تلاشهایی را در زمینه ابتکار صلح هرمز دنبال میکند. از این منظر سه کشور انگیزههای مشخصی را از برگزاری رزمایش دارند تا از این طریق تحکیم صفبندی مشترک خود را به نمایش بگذارند. ایران آشکارا میگوید رزمایش پیام راهبردی به همراه دارد و نشان میدهد سه کشور به مرحله استراتژیک معنیداری –با توجه به علایق مشترک و غیرمشترک خود-دست پیدا کردهاند. چین اظهارنظر محتاطانهای داشته است زیرا به اعتقاد تحلیلگران مسائل امنیتی پکن نمیخواهد در درگیریهای خاورمیانه مداخله داشته باشد. در هر صورت این رزمایش تحول استراتژیک مهمی به شمار میرود که با تمایل پاکستان به همکاری در آن پیچیدهتر میشود. چه این وضعیت با سه کشور یا چهار کشور ادامه یابد، باید با توجه به تلاشهای آمریکا و متحدانش در منطقه مورد توجه قرار بگیرد.
نظر شما