صدام حسین دیکتاتور مخلوع عراقی در ۲۸ آوریل ۱۹۳۷ میلادی در خانواده ای فقیر در روستای عوجه مشرف به تکریت در ۱۵۰ کیلومتری شمال بغداد دیده به جهان گشود، پدرش پیش از به دنیا آمدن صدام کشته و مادرش به همسری مرد دیگری درآمد. سرنوشت صدام تا ۱۰ سالگی به دست ناپدری خشن و پدربزرگی نامهربان افتاده بود. پدر بزرگش، او را وادار می ساخت که در ایستگاه قطار تکریت بر سر راهآهن بغداد به موصل هندوانه بفروشد. وی در ۱۰ سالگی نزد دایی خود خیرالله طلفاح که یک افسر ارتش بود، رفت و با ساجده دختر دایی خود ازدواج کرد که حاصل آن پنج فرزند بود که عدی و قصی پسرانش و رغد، رنا و حلا نیز سه دختر صدام بودند.
این دیکتاتور در آستانه ۲۰ سالگی به حزب بعث پیوست و با سرعت به یکی از اعضای فعال حزب بدل شد. صدام در ۱۹۵۹ میلادی با شرکت در عملیات ترور ناموفق عبدالکریم قاسم رییس جمهوری وقت عراق، مجروح شد و پس از آن از طریق سوریه به مصر رفت و چهار سال بعد، پس از سرنگونی عبدالکریم قاسم به عراق بازگشت و سپس در ۱۹۶۸ میلادی با پیروزی حزب بعث در یک کودتا، رژیم سرکوبی در عراق حاکم شد که برجسته ترین فرد این دستگاه سرکوب، صدام ۳۱ ساله بود. وی در ۱۹۷۹ میلادی با کنار زدن حسن البکر از قدرت به طور رسمی حکومت دیکتاتوری ۲۴ ساله خود را شروع کرد. بنابراین وی توانست از یک روستای فقیر به صدر هرم قدرت راه یابد. او در طول سال های فرمانروایی خود نه تنها جان صدها هزار عراقی را گرفت بلکه جنایات بی شماری علیه کشورهای همسایه به ویژه ایران و کویت انجام داد و کارنامه تاریکی از خود بر جای گذاشت.
در دوران جنگ با ایران، کشورهای خلیج فارس و غربیان میلیاردها دلار به رژیم بعث کمک کردند و با فروش مقادیر زیادی سلاح و مهمات به صدام از این جنگ حمایت کردند. این جنگ به جنگی طولانی و پرهزینه از نظر مادی و انسانی تبدیل شد.
بعد از جنگ تحمیلی در دوم اوت ۱۹۹۰ میلادی، صدام به بهانه اختلاف نفتی با کویت، به این کشور حمله کرد اما برخلاف حمایت کشورهای حوزه خلیج فارس از رژیم بعث در جنگ ایران در کمک مالی جدید به صدام تردید کردند. ارتش رژیم بعث، ظرف چند ساعت همسایه جنوبی خود یعنی کویت را اشغال کرد اما این اقدام، بحران بزرگ بینالمللی را به همراه داشت و به تشکیل یک ائتلاف بینالمللی متشکل از ۳۰ کشور به رهبری آمریکا منجر شد. این بحران همچنین به شکاف و دودستگی کشورهای عربی نیز انجامید. پس از چند ماه از اشغال کویت، نیروهای ائتلاف، ارتش صدام را در چند روز از این کشور بیرون راندند. فشارهای بین المللی بر رژیم بعث ادامه یافت که با اتهام توسعه پنهانی سلاح های کشتار جمعی این کشور به اوج خود رسید. آمریکا و انگلیس این مساله را دستاویزی برای حمله به عراق و سرنگونی صدام حسین قرار دادند.
اشغال کویت بزرگترین اشتباه محاسباتی صدام
پایان جنگ با ایران مقارن با بروز کشمکش با همسایه ثروتمندی به نام کویت بود، صدام حسین که در طول هشت سال سپری شده در دستیابی به مقاصدش در حمله به ایران ناکام مانده بود، جهت تحقق رویاهایش این بار کویت را مورد هجوم قرار داد. سقوط اتحاد جماهیر شوروی و فروپاشی نظام ۲ قطبی، دست صدام را در این حمله باز گذاشته بود، به باور او رژیم عراق می توانست از خلاء قدرت موجود در جهان به بهترین وجه استفاده کند. دستیابی به آب های آزاد از طریق کویت را می توان دیگر دلیلی دانست که صدام حسین، کویت را استانی از عراق نامید. در این میان از ذخائر عظیم نفتی کویت نیز نمی توان چشم پوشی کرد. این ذخایر تقریبا با ذخایر نفت عراق برابر بودند. از همین رو صدام در ۱۱ مرداد ۱۳۶۹ (۲ اوت ۱۹۹۰) به کویت حمله کرد و توانست ظرف ۳ ساعت کویتی ها را تسلیم و خاک آن را به عراق ضمیمه کند. صدام حسین در پی القای این مطلب واهی به اعراب بود که جنگ او با ایران باعث شده است که کویت از حمله قریبالوقوع ایرانیان در امان باشد. او همچنین معتقد بود، چون جنگ او با ایران به سود کشورهای حوزه خلیج فارس بوده است، دول عربی باید بخشی از بدهی عراق را ببخشند. صدام با اصرار از کویت خواست که بدهی ۳۰ میلیارد دلاری عراق را که برای جنگ با ایران گرفته بود، ببخشد، اما مخالفت کویت با این موضوع، بهانه را برای حمله به این کشور فراهم کرد.
تصرف کویت را باید بزرگترین اشتباه محاسباتی صدام به شمار آورد، امری که در نهایت زمینه زوال وی را فراهم ساخت. بلندپروازی های او، نگرانی فزاینده شیوخ خلیج فارس را به دنبال داشت. اعراب خلیج فارس که تا سال های پیشین از متحدان وی محسوب می شدند با در خواست از آمریکا به مقابله به اشغال گری صدام پرداختند. آمریکا و ناتو نیز با بهره مندی از فضای فروپاشی شوروی در راستای القای رهبری تام و تمام خویش بر جهان برآمده و به بهانه مقابله با زیاده خواهی های صدام حسین، عازم خلیج فارس شدند. نیروهای ناتو موفق شدند در حملاتی پیاپی، زمینه خروج نیروهای عراقی از کویت را فراهم کنند. باید اذعان کرد، خودسری صدام در حمله به کویت و تلاش برای اشاعه قدرتش در سراسر خاورمیانه با نگرانی آمریکا و اروپایی ها روبرو شد و همین امر بستری فراهم آورد تا تاریخ مصرف صدام حسین برای آنها به پایان برسد.
اشتباه دیگر صدام، سرکوب و کشتار کردهای عراق
با پایان جنگ دوم خلیج فارس روابط آمریکا و عراق هم چنان متشنج ماند. این فضا در پی ادعای آمریکا مبنی بر تلاش سرویس امنیتی رژیم بعث برای ترور جرج اچ دبلیو بوش رییس جمهوری وقت امریکا هنگام دیدارش از کویت در آوریل ۱۹۹۳ میلادی تیره تر شد. آمریکا در واکنش به این موضوع در ۲۶ ژوئن ۱۹۹۳ حملهای موشکی به ساختمان مرکزی اطلاعات عراق در بغداد کرد. مقامات آمریکایی ادعا کردند که نیروهای استخباراتی عراق در پی ترور بوش پدر در کویت بوده اند که این امر ناکام مانده است. دهه ۹۰ میلادی را می توان بدترین دوران برای مردمان عراق به شمار آورد. برهه ای که از یک طرف کشورشان تحت شدیدترین فشارهای بین المللی قرار داشت و از ورود کمترین تجهیزات و امکانات بی بهره بود تا جایی که دولت مرکزی جهت خرید غذا، ناگزیر به تن دادن به طرح نفت در برابر غذا شد و از جهتی دیگر دیکتاتوری صدام حسین، زندگی عادی مردمان را در درون کشور ساقط کرده بود. گفته می شود که تحریمهای سازمان ملل بعد از حمله عراق به کویت به مرگ ۵۰۰ هزار تا یک میلیون و ۲۰۰ هزار تن انجامید. بیشترجانباختگان، افراد زیر پنج سال بودهاند. گروههای قومی و دینی عراق با استفاده از وضعیت به وجود آمده، زمینه را برای شورشی جدید در کشور مهیا دیدند و به آن اقدام کردند. با اوضاع جاری پس از جنگ در عراق، ناآرامیهای اجتماعی و قومی میان اقوام، مذاهب و واحدهای نظامی ناراضی شدت یافت که این امر میتوانست خطر بزرگی برای دولت صدام باشند. شورشهای کردها در شمال و شیعیان در جنوب و مرکز عراق با بیرحمی تمام پاسخ داده شد. قیام شیعیان در جنوب عراق در ابتدای دهه ۹۰ میلادی توسط بعثی ها به خون کشیده شد.
بنابراین استفاده از سلاح های شیمیایی به ویژه علیه کردها و کشتار حلبچه و در تهدیدات مرزی علیه اعراب از جمله کویت و عربستان در عزم سران جمهوریخواه آمریکا برای کسب حمایت افکار عمومی جهان و حمله نظامی به عراق کافی بود.
آغاز عملیات آمریکا علیه صدام
جنگ عراق که با نامهای اشغال عراق و عملیات آزادسازی عراق نیز شناخته میشود یک عملیات نظامی است که در ۲۰ مارس ۲۰۰۳ با حمله یک ائتلاف بینالمللی به رهبری آمریکا و انگلیس به عراق آغاز شد. نیروهای اصلی حملهکننده به عراق شامل ارتشهای آمریکا، انگلیس و لهستان بودند اما ۲۹ کشور دیگر از جمله ژاپن، کره جنوبی، ایتالیا، اسپانیا و... با فرستادن بخشی از نیروهای نظامی و لجستیکی خود به همراهی با نیروهای ائتلاف در اشغال عراق نقش داشتند؛ همچنین برخی شرکتهای پیمانکار ﺗﺄمین نیروی نظامی و امنیتی، با فرستادن دهها هزار تن از نیروها خود که دارای تابعیت کشورهای مختلف بودند، مسوولیت ﺗﺄمین امنیت بخشهای وسیعی از مراکز مهم تجاری عراق از جمله چاهها و مراکز پالایش نفت را بر عهده گرفتند. جرج بوش رییسجمهوری وقت آمریکا در توجیه برای آغاز این جنگ ارتباط صدام حسین با القاعده و نابود کردن سلاحهای کشتار جمعی را بیان می کند. باید اذعان کرد، رژیم صدام حسین در طول جنگ هشت ساله علیه جمهوری اسلامی، بارها از طرف هم پیمانان بین المللی خود به سلاح های کشتار جمعی مسلح شد. با این حال و پس از شکاف میان بغداد و واشنگتن فشارها بر رژیم بعثی عراق به بهانه توسعه سلاح های کشتار جمعی افزایش یافت.
پس از آن، خیلی زود عملیات علیه عراق انجام گرفت در حقیقت در ۲۰۰۲ میلادی حجم پروازهای جنگندههای آمریکایی و انگلیسی بر فراز منطقه پرواز ممنوع عراق به نسبت سال قبل افزایش یافته بود و در ماه اوت (شهریور ۱۳۸۱) «تبدیل به یک حمله هوایی کامل» شد. تامی فرانکس یکی از فرماندهان آمریکایی نیروهای ائتلاف بعدها عنوان کرد که این بمبارانها به منظور «تضعیف» سامانه پدافند هوایی عراق پیش از جنگ طراحی شده بودند.
برای آغاز جنگ نخستین تیمِ آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) در ۱۹ تیر ۱۳۸۱ (۱۰ ژوئیه ۲۰۰۲) وارد عراق شدند. این تیم شامل اعضای بخش ماموریتهای ویژه سازمان سیا (SAD) بود. بعدها اعضای نخبه قرارگاه مشترک عملیاتهای ویژه ارتش آمریکا (JSOC) نیز به آنها پیوستند. این ۲ با هم شرایط لازم برای حمله نیروهای متعارف را فراهم آوردند. فعالیت این نیروها، متقاعد کردن بسیاری از فرماندهان لشکرهای ارتش عراق به تسلیم و تشخیص رهبران هدف در طول عملیاتهای بسیار پرخطر شناسایی بود. در ساعت پنج و ۳۴ دقیقه بامداد به وقت بغداد در ۲۹ اسفند ۱۳۸۱ (۲۰ مارس ۲۰۰۳) حمله غافلگیرانه به عراق آغاز شد. پیش از شروع، هیچ اعلان جنگی داده نشد. حمله به عراق در ۲۰۰۳ به فرماندهی ژنرال آمریکایی تامی فرنکس با اسم رمز «عملیات آزادی عراق» (Operation Iraqi Freedom) برای نیروهای آمریکایی، اسم رمز «عملیات هدفمند» (Operation Telic) برای نیروهای انگلیسی و اسم رمز «عملیات قوشباز» (Operation Falconer) برای نیروهای استرالیایی انجام شد.
نیروهای ائتلاف با سربازان پیشمرگه کرد در شمال عراق نیز همکاری کردند. تقریباً ۴۰ کشور دیگر با عنوان «ائتلاف راغِبان» با ارسال نیرو، تجهیزات، خدمات و نیروهای حفاظتی و ویژه در این جنگ شرکت کردند. ۲۴۸ هزار سرباز از آمریکا، ۴۵ هزار سرباز از انگلیس، ۲ هزار سرباز از استرالیا، ۱۹۴ سرباز ویژه از لهستان به کویت اعزام شدند تا آماده حمله شوند. همچنین این حمله توسط ۷۰ هزار سرباز پیشمرگه کرد نیز پشتیبانی میشد.
بنابر اظهارات ژنرال تامی فرنکس اهداف این حمله عبارت بودند از «نابودی رژیم صدام حسین، شناسایی، جداسازی و نابودی جنگافزارهای کشتار جمعی عراق، جستجو و دستگیری تروریستها و بیرون کردن آنها از آن کشور، گردآوری اطلاعات پیرامون شبکههای تروریستها، گردآوری اطلاعات پیرامون شبکه جهانی جهانی جنگافزارهای کشتار جمعی، پایاندهی به تحریمها و فرستادن کمکهای انساندوستانه به بیخانمانها و بسیاری از شهروندان عراقی، ایمن ساختن چاههای نفت عراق که به مردم این کشور تعلق دارد و کمک به عراقیها برای ایجاد شرایط لازم به منظور بر پا ساختن حکومتی عراقی که نماینده آنها باشد.»
این یورش یک عملیات تند و قاطع بود. مقاومتهای بسیار ضعیف ارتش رژیم بعث به راحتی در هم میشکستند یا تبدیل به تاکتیکهای پارتیزانی میشدند. سرانجام بغداد در ۲۰ فروردین ۱۳۸۲ (۹ آوریل ۲۰۰۳) سقوط کرد و بدین ترتیب ۲۴ سال حکومت صدام حسین به پایان رسید. نیروهای آمریکایی ساختمانهای وزارتخانههای متروک حزب بعث را به تصرف درآوردند و در جریان متلاشی کردن مجسمه آهنی صدام به مدیریت و هدایت اوضاع پرداختند. این وضعیت، نشاندهنده خروج کنترل از دستان صدام حسین بود. حملات ۱۷ کشور ناتو برای صدام و حامیانش گران تمام شد به حدی که زیربنای اقتصادی و ثروت ملی عراق در جریان ۴۰ روز بمباران هوایی امریکا و متحدانش منهدم شد.
پایان زندگی صدام
سرانجام صدام در ۲۹ ژوئن ۲۰۰۴ تحویل دولت موقت عراق شد. وی در دادگاه ویژه محاکمه شد و به اتهام جرایم جنگی و ضدبشری و قتل عام اهالی روستای دجیل به اعدام محکوم شد، امری که سرانجام در ۳۰ دسامبر ۲۰۰۶ به وقوع پیوست.
اشغال عراق توسط آمریکا با خروج آخرین تیپ رزمی آمریکایی در ۱۹ آگوست ۲۰۱۰ بهطور رسمی پایان یافت. هر چند پس از آن هم حدود ۵۰ هزار نیروی آمریکایی عمدتاً برای آموزش سربازان عراقی در این کشور باقی ماندند. باید گفت: عراق امروزه هر چند هنوز تحت اشغال خارجی است اما بدون صدام حسین دارای قانون اساسی، انتخابات آزاد و مجلس و نهاد دولت براساس اجماع نسبی اقوام و مذاهب در این کشور است. همچنین با همبستگی میان نهادهای ملی و مذهبی این کشور به طرف احیا و بازسازی پیش خواهد رفت.
نظر شما