پس از گذر از نظارت های اجرایی و نظارتی، انتخاب اسامی نامزدهای مورد نظر برای تهیه فهرست نهایی و آخرین توافق گروه های ائتلافی از جناح های سیاسی کشور دغدغه ای است که در این مصاف بی شک و تردید برای اردوگاه اصولگرایان و اصلاح طلبان با حذف و اضافه و شاید جایگزینی هایی مواجه می سازد که شاید پیش از این برای بستن لیست اسامی نامزدهای انتخاباتی به آنان فکر نمی کردند.
اردوگاه اصلاح طلبان
آسیب شناسی، موانع و راهبردها
روزنامه ایران در گزارشی با عنوان «آسیبهای نظام انتخاباتی ایران» نوشته محمد علی دستمالی، کارشناس مسائل سیاسی منطقه، آورده است: در این دوره از انتخابات مجلس شورای اسلامی در تهران٬ ۲۸۴۰ داوطلب ثبتنام کردهاند و برای هر کدام از کرسیهای این حوزه٬ ۹۵ خواهان و مشتری اعلام آمادگی کردهاند. اگر حتی نصف این داوطلبان تأیید صلاحیت شوند٬ رأیدهنده باید تلاش کند از بین ۱۴۲۰ نفر٬ ۳۰ نفر را انتخاب کند و بفهمد آن ۱۳۹۰ نفری که برای کرسی نمایندگی تهران به درد نمیخورند٬ چه کسانی هستند!
در انتخابات مجلس شورای اسلامی در سال ۹۴ در حوزه انتخابیه تهران٬ ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس٬ ۱۰۲۱ نامزد٬ رقابت کردند. در حالی که نفر اول این رقابت٬ محمد رضا عارف٬ یک میلیون و ۶۰۸ هزار رأی به دست آورده بود٬ از نفر صدم به بعد٬ آرا ۴ رقمی شد! از نفر صد و چهارم به بعد آرا به زیر ۵ هزار رأی رسید٬ از نفر هشتصد و هشتم به بعد آرا به زیر ۱ هزار رأی رسید و از همه مضحکتر اینکه ۲۶ نفر انتهای فهرست٬ آرایشان تک رقمی شد و ۵ نامزد آخر فهرست تهران دارای «صفر» رأی بودند و به عبارتی دیگر٬ نه تنها خانواده و نزدیکان٬ بلکه خودشان هم به خودشان رأی ندادند!
تحلیل ساده و اجمالی نتایج این جدول نشان میدهد که در تهران٬ با وجود همه فیلترهای سختگیرانه و رد صلاحیتهای گسترده٬ باز هم برای احراز ۳۰ کرسی٬ ۱۰۲۱ نفر به رقابت پرداختهاند (به ازای هر کرسی ۳۴ نفر). با این حال٬ فقط ۶۰ نفر از آنان توانستهاند بالای ۱۰۰ هزار رأی به دست بیاورند و همچنان که در جدول نیز بدان اشاره شده٬ دامنه رقابت و اختلاف آرا به گونهای است که مقایسه آن٬ بیشتر به یک شوخی و مطایبه بیمزه سیاسی شباهت دارد و هر انسان عاقلی حق دارد از خود بپرسد: چرا باید هزاران ساعت و وقت و دهها میلیارد تومان پول بیتالمال و همچنین پول خود نامزدها٬ در مسیر نماینده شدن جمعیت گستردهای از افرادی خرج شود که نزدیک به ۹۵ درصد از آنان٬ زیر ۱۰۰هزار رأی دارند!؟
غلامرضا انصاری عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت در گفتوگو با روزنامه ایران گفته است: در مورد بحث انقلابی گری هم معتقدم چهل سال از انقلاب گذشته و اگر قرار باشد ما بخواهیم با همان ادبیاتی که ۴۰ سال پیش شاه را با آن بیرون کردیم امروز بخواهیم رقیبان را از عرصه بیرون کنیم نتیجهاش همان چیزی است که اتفاق افتاد. انقلابی گری امروز باید بر اساس قانونمداری باشد و باید قانونمداری و قانونگرایی را توسعه بدهیم. نه اینکه اگر فلان آقا از دیوار سفارت بالا رفت مدال افتخار بگیرد اما اگر بدبختی از گرسنگی بیرون آمد و فریاد کشید به شیوهای سخت جوابش را بدهیم. با رفتار متناقض در چنین جامعهای، قطعاً اقتصاد هم رشد نخواهد کرد.
مسأله بعدی مسأله نظارت است. من این نظارت فعلی را صد درصد ناکارآمد میدانم. من در این مملکت سفیر بودم، استاندار بودم... خب نظام حق دارد که بیاید این مدت مدیریت من را بازبینی کند و اگر کوچکترین رفتار خلاف قانون از نظر اقتصادی، سیاسی یا اخلاقی داشتم گردنم را هم با شمشیر بزند اما این سؤال ها که خانمت چادر سر میکند یا نه، نماز جمعه میروی یا نه و مانند آن مشکلات مملکت را حل نمیکند حتی اگر من نافله هایم را هم بخوانم. آیا الزاماً یک فرد زاهد، قانونگذار موفقی است؟ بنابر این این نظارت، نظارت ناکارآمدی است.
آفتاب یزد در گزارشی با عنوان «چرا گزینه حضور لیستی اثرگذار است؟» آورده است: «تئوری ائتلاف با اصولگرایان واقعی جواب نداد»، این شاید خلاصهترین و در عین حال کاملترین جمله برای توصیف راهبردهای اصلاحطلبان در طول شش سال گذشته است. از قِبل ائتلافی که تلاش کرد بخشی از اصلاحطلبان را به ساختار قدرت نزدیک کند چیزی عاید جریان اصلاحات نشد که هیچ، بلکه بخشی از ماهیت گفتمانی این جریان نیز با چالش مواجه شده است. حالا، «صندوق رای!» مناقشه برانگیزترین ترکیبی است که هرچه به انتخابات اسفند ۹۴ نزدیک میشویم بحث بر سر آن بیشتر و بیشتر میشود؛ از فضای سیاسی تا شبکههای اجتماعی! میوه انتخابات ۹۴ مجلس و ۹۶ ریاست جمهوری چندان رمقی برای حامیان باقی نگذاشته است و نحوه جذب مشارکت را به یک موضوع پرمجادله تبدیل کرده است. البته این اولین بار نیست که چنین نگرشی به انتخابات وجود دارد، هرچند این بار به لحاظ هویتی گفتمانی تفاوتهایی وجود دارد. در میانه این مباحث اما یک سوال دیگر هم وجود دارد اینکه جریانهای سیاسی چگونه خود را برای انتخابات آماده خواهند کرد. این بار اوضاع برای اصلاحطلبان پیچیدهتر شده، جریانی که در ۶ سال اخیر توانسته بود از محبوبیت بالایی برای جذب مردم برخوردار شود اما حالا سایه سنگین عملکرد دولت روحانی و مجلس دهم بر سر آن آوار شده است.
سردرگم میان گزینه ها - همین نتیجه در میان خود اصلاحطلبان نیز یک علامت سوال بزرگ ایجاد کرده، اینکه رویه مناسب نسبت به انتخابات ۹۸ چه باشد؟ حضور لیستی مناسب است یا غیر لیستی؟ برای این پرسشها مناظرهای درون جریانی به راه افتاده است. برخی میگویند در انتخابات حضور فعالی نداشته باشیم برخی میگویند هرکه میخواهد خودش مستقل شرکت کند، برخی هرچند اندک از ائتلاف سخن میگویند و برخی بر این موضوع تاکید دارند که حضور لیستی یک ضرورت است اما نه به قیمت ائتلاف بلکه بهتر است اگر کاندیدای اصلاحطلب در هر حوزه به اندازه کافی نیست، لیست به همان اندازه کافی است و نباید به هر قیمتی لیست کامل دهیم.
تاثیر و تاثر ردصلاحیتها بر اصلاحطلبان در انتخابات مجلس یازدهم
فرید مدرسی، فعال رسانه ای اصلاح طلب در بخشی از گفت و گو با پایگاه خبری فرارو درباره چگونگی تأثیر ردصلاحیتها اظهار کرد: «ردصلاحیتها داروی کوتاه مدتی برای ترمیم انسجام درونی اصلاحطلبان است و میتواند تاحدی ارتباط اینها را با جامعه بیشتر کند. چون آنها از ردصلاحیتها برای جذب بدنه اجتماعی استفاده میکنند. بدنه اجتماعی که به دلیل عملکرد گذشته اصلاحطلبان از آنها دور شدند. بر این مبنا احساس همدردی بدنه اجتماعی با اصلاحطلبان، موجب نزدیکی آنها میشود».
مدرسی در توضیح تفاوت تأثیر ردصلاحیتها در این دوره نسبت به ادوار قبلی انتخابات، اظهار کرد: «همیشه اینطور نبوده که ردصلاحیتها باعث انسجام درونی اصلاحطلبان شود اما در شرایط فعلی، مشکلات اصلاحطلبان هم از نظر نداشتن انسجام درونی و هم ارتباط با جامعه به اوج خود رسیده است. در گذشته چنین نبود و اینقدر نیازمند ترمیم جدی نبودند». «در حال حاضر آنها به شدت نیازمند داروهای سیاسی هستند که بتوانند این دو مساله را برای خود حل کنند. قبلا بیمار در شرایط حاد امروز نبود تا این دارو برایش حکم مرگ و زندگی را داشته باشد».
این روزنامهنگار گفت: «ردصلاحیتها تاحدودی میتواند این جریان را از وضعیت نزدیک به کما خارج کند و به حیات و تعقل سیاسی برساند تا بعد ببیند چه باید کند. اینکه آیا مصرف این دارو، بیماری اصلاحطلبان را را برطرف میکند یا خیر؛ به این برمیگردد که آنها برنامه خاصی دارند یا خیر. فعلا که در مصاحبهها یا اظهارات آنها، در این باره نکته خاصی ندیدم».«در عمل، ردصلاحیتها ارتباطی به اصلاحطلبان ندارد. اتفاقی است که نمیدانیم حداکثری یا حداقلی است. اما اگر حداکثری باشد با توجه به حضور کم تعداد چهرههای اصلاحطلب، ردصلاحیتها به شدت به چشم میآید و آنها میتوانند از آن به عنوان دارویی برای بازیابی توان ابتدایی خود استفاده کنند و بعد به برنامه آینده خود فکر کنند».
عبدالله ناصری فعال سیاسی اصلاحطلب در گفت و گو با پایگاه خبری فرارو در خصوص پیش بینی میزان مشارکت در انتخابات مجلس یازدهم گفت: «عملکرد دولت، حاکمیت و مجلس در سالهای اخیر و اوج ناکارآمدی مجلس در مصوبه افزایش قیمت بنزین به اضافه حوادث آبان ماه و آسیب دیدن جامعه، کاهش قابل توجه میزان مشارکت در انتخابات مجلس را به دنبال خواهد داشت.»
ناصری با اشاره به کاهش منابع دولتی ادامه داد: «دولت در ادوار گذشته، پول و منابع مالی داشت که در اختیار نمایندگان میگذاشت، پیشنهادهای نمایندگان را درباره مسایل حوزه انتخابیهشان میپذیرفت و حامی پروژههای منطقهای آنها بود، اما حالا این منابع دولتی وجود ندارد.» «مردم هر حوزه انتخابیه نیز در ازای خدمات و آوردن امکانات به نماینده خود رای میدادند. البته من انکار نمیکنم برخی نمایندگان شهرهای کوچک در چند حوزه انتخابیه به دلیل سابقه نمایندگی، ارتباطات و رانت در جذب افکار موکلان خود موفق بودند، اما عامل تعیینکننده در ادوار قبل از بین رفته است.» «در هیچ دورهای جز مجلس دهم، جامعه به این واقعیت نزدیک نشد که مجلس اساسا کارآیی و اهمیتی در نظام مدیریتی کشور ندارد.»
«شور و هیجانات منطقهای، قومی و محلی نیز بر میزان مشارکت در انتخابات یازدهمین دوره مجلس تاثیری ندارد و تنها عامل موثر شاید حضور نامزدهای جوان و از نسل جدید جمهوری اسلامی باشد.» «مردم بعد از رای ۹۶ به آقای روحانی و همین طور مجلس دهم، خیلی به صندوق رای امیدوار شدند، اما به علت عملکرد بد آقای روحانی، دولت و مجلس دهم، بخش عظیمی از اقشار سنتی و مذهبی در رای دادن دچار تردید شدند.»
رصد جریان متقابل
سیدرضا اکرمی عضو جامعه روحانیت مبارز در قسمتی از گفت و گو با تارنمای فرارو درباره تأثیر ردصلاحیتها بر دو جریان سیاسی کشور می گوید: بار اول نیست که در کشور انتخابات برگزار میشود. در بیش از ۳۰ انتخابات برگزار شده در ایران، مسئول انتخابات در مرحله اول وزارت کشور و در مرحله دوم شورای نگهبان است. هر دو نیز باید طبق قانون، صلاحیت افراد را احراز کنند». «تعبیر اصلاحطلب یا اصولگرا یا مستقل یک تعریف قانونی ندارد و این عنوانی است که عدهای برای خود انتخاب میکنند. در سرتاسر کشور این دو جریان به یک اندازه در انتخابات تاثیرگذار نیستند. شهرهایی که یک یا چند نماینده میخواهند اصلا اصلاحطلبی یا اصولگرایی نامزدها، مهم نیست. تنها در برخی شهرها مانند تهران این جریانها مطرح میشوند».
«در شهر تهران نیز باید دید افراد واجد شرایطی که در انتخابات شرکت میکنند چقدر هستند که معمولا تعدادشان کم است. ثانیا طرفداران هر جریان چقدر در انتخابات شرکت میکنند. در گذشته که طرفداران اصلاحطلبان با انتخابات قهر میکردند معروف بود اصولگرایان انتخاب میشوند. همچنین موج و فضای انتخاباتی را هم باید در نظر داشت. اما باید تلاش کرد تا مشارکت مردم در انتخابات بیشتر شود و تنور انتخابات را از این طریق به خودی خود گرم کرد». «البته ردصلاحیتها بر روند انتخابات بیتأثیر نیست، ولی تأثیر کلیدی و ساختاری ندارد. این فضای حاکم بر انتخابات است که شرایط انتخابات را در دوم اسفند رقم میزند شرایطی که ممکن است از انتخاباتهای قبلی متفاوت باشد».
ناصر ایمانی فعال رسانهای اصولگرا در قسمتی از گفت و گوی خود با سایت خبری فرارو گفت: «ردصلاحیتها در انشعابات جناحهای سیاسی تأثیر مستقیمی ندارد. اما مسلما همواره در طی بیست و اندی سال گذشته یک اهرم تبلیغاتی برای اصلاحطلبان بوده است». «آنها حتی بعد از قرار گرفتن در قدرت هم از این ردصلاحیتها استفاده کردند. به این شکل که اگر نهادی که در آن حضور داشتند عملکرد نامطلوبی داشته مسئولیتش را نپذیرفتند و گفتند: نیروهایی که ما میخواستیم ردصلاحیت شدند. البته از اصولگرایان نیز هر دوره تعدادی ردصلاحیت میشوند، اما تعداد ردصلاحیت شدگان اصلاحطلب بیشتر بوده است. ولی این ردصلاحیتها، روی انشعابات دو جناح تأثیر مستقیمی ندارد».
ایمانی تأکید کرد: «بدنه اجتماعی اصلاحطلبان چنان آسیب دیده که با این مسایل تبلیغاتی زنده نخواهد شد. این آسیب به خاطر عملکرد دولت مورد حمایت آنها و مجلسی که اصلاحطلبان در آن اکثریت بودند؛ آن قدر جدی است که تبلیغات مظلومگرایانه با تمرکز بر ردصلاحیتها جواب نمیدهد. مردم میگویند این شش-هفت سال که نیروهایتان از مجرای ردصلاحیت رد شدند عملکردشان چه بوده است». «این حربه، بیست و پنج سال است که توسط اصلاحطلبان استفاده میشود. هر بار نیز جواب شنیدند که اگر واقعا فکر میکنید که هیچ کدام از اصلاحطلبان نمیتوانند وارد قدرت شوند اصلا ثبت نام نکنید. ولی باز ثبت نام میکنند. بعد بخشی از آنها ردصلاحیت و بخشی دیگر که وارد نهاد قدرت میشوند در قبال عملکرد خود مسئولیتپذیر نیستند و میگویند: بخش عمده ما ردصلاحیت شده است. این یک دور تسلسل پیچیده است». «اینکه عملکرد اصلاحطلبان در این چند سال گذشته خوب نبوده است الزاما به معنای این نیست که مردم سمت اصولگرایان بروند».
علی دورانی، فعال سیاسی اصولگرا، در گفت و گو با فرارو گفته است: «بسیاری از اظهار نظرات درباره کاهش مشارکت در انتخابات پیش روی مجلس، معطوف به کلانشهرها و به خصوص تهران است.» «با وجود تمام مشکلات اقتصادی و ناتوانی دولت در حل مشکلات، نگاه مردم به امنیت ملی و حمایت از اصل نظام موجب مشارکت در انتخابات خواهد شد.»
این فعال سیاسی با تأکید بر اینکه «مردم علی رغم ضعفها، برخی بیعدالتیها و فسادهای موجود پای انقلاب هستند»؛ تصریح کرد: «مردم این معضلات را به قانونگذاران و مجریان مرتبط میبینند و حسابشان را از حساب انقلاب و رهبرانش جدا میکنند.» «پیشبینی من از مشارکت مردم در انتخابات در استانها و حوزههای تک کاندیدا و دو کاندیدا بالای ۶۰ درصد و در تهران نیز حدود ۵۰ تا ۶۰ درصد است که این میزان مشارکت در سطح دنیا و در مقام مقایسه با کشورهای مدعی جامعه مدنی، عالی است.»«در بسیاری از حوزههای انتخاباتی نگاه مردم برای مشارکت در انتخابات صرفا انتخاب یک نماینده در مجلس است که حقشان را بگیرد و مسایلشان را حل کند.» «در شهرهایی، چون تهران، نگاه سیاسیتر است و تابع عوامل دیگری است»، افزود: «در هر حوزه انتخابیه مدل و الگوی رای مردم نیز متفاوت است، در جایی سیاسی و در جاهای دیگر تابع زبان، قومیت و نژاد است.»
وی اذعان داشت: «همه این عوامل در انتخابات موثر است. گاهی اوقات تعصبات و رقابت بین شهرهایی که در یک حوزه انتخابیه حضور دارند خود به خود موجب افزایش مشارکت میشود گر چه سایر مسایل سیاسی نیز در این میان هست.» «هر چه شهرها بزرگتر و نامزدها بیشتر میشوند نگاه مردم نیز تغییر میکند تا زمانی که در تهران، اوج نگاه سیاسی، جناحی و حزبی شکل میگیرد و طبیعتا الگوی رای متفاوت میشود.»
غلامحسین مصباحی مقدم، سخنگوی جامعه روحانیت مبارز در گفتوگو با روزنامه ایران در خصوص ارزیابی از روند شکلگیری مجلس آینده گفته است: هنوز آنچه که در مورد رد صلاحیتها اتفاق افتاده مربوط به هیأت اجرایی بوده و این احتمال هم نفی نمیشود که بعضی از این رد صلاحیتهایی که توسط هیأتهای اجرایی انجام شده توسط شورای نگهبان اصلاح شود. چون اتفاقاً شورای نگهبان یکی از تکالیفش همین است که اگر این رد صلاحیتی که هیأت اجرایی کرده بهجا نبوده این را برگرداند و اصلاح بکند. البته ای بسا عدم احراز صلاحیتهایی هم توسط شورای نگهبان اتفاق بیفتد. بالاخره ما که تازه با تجربه فعالیت شورای نگهبان در انتخابات روبهرو نیستیم. این یازدهمین تجربه در مجلس است و نسبت به غیر مجلس هم چه در مورد خبرگان و چه ریاست جمهوری تعدد بالاتر است. الان ما یکی از اشکالاتی که برای ورود به مجلس داریم این است که خیلی از کسانی که درواقع صلاحیت لازم را برای کاندیداتوری دارند اصلاً به میدان نمیآیند. کسانی که حتی از زاویه نگاه شورای نگهبان دارای صلاحیتهایی هستند که احراز خواهد شد، اما به میدان نمیآیند و از حضور در انتخابات فراری هستند. خود بنده اگر نبود نوعی اصرار بلیغ که صورت گرفت هرگز بنای کاندیداتوری برای انتخابات نداشتم.
اردوگاه اصولگرایان
توصیه ها، برنامه ها و وعدهای انتخاباتی
خبرگزاری مهر در بخشی از گزارشی با عنوان «گاف انتخاباتی تلویزیون یا سانسور نماینده!» آورده است: برنامه تلویزیون «هرکی که شما بگین» هر هفته سراغ یکی از نمایندگان فعلی مجلس میرود، اما نه تنها چهره آنها را نشان نمیدهد که در صدای نماینده هم نوعی تغییر ایجاد میکند و در برنامه همزمان زیرنویس میشود که «به دلیل نزدیک بودن به زمان انتخابات مجلس شورای اسلامی تصویر و صدای نماینده نماینده محترم با رضایت و اجازه شخصی خودشان تغییر کرده است». هم تصاویر عجیب هم این زیرنویس عجیبتر باعث شد خیلی زود در شبکههای اجتماعی وایرال شده و واکنشهای انتقادی چهرههای رسانهای را هم نسبت به این اتفاق در بر داشته باشد.
بخشی از این اتفاقات به زیرنویس برنامه مربوط میشد که اگر قرار است نمایش این نمایندگان مجلس در آستانه انتخابات تبلیغاتی محسوب شود چرا نمایندگان در بسیاری از برنامههای دیگر تلویزیون حضور پیدا کرده و در باب موضوعات مختلف حرف میزنند و اتفاقا این نحوه بروز و ظهور رسانهای آنها در برنامه «هر کی شما بگین» باعث میشود مخاطب با توجه به سوال و جوابها بیشتر در پی این سوال باشد که سخنان چه کسی را میشنود؟ حتی در قسمتی که این هفته پخش شد با توجه به لهجه نماینده دعوت شده و گفتههای او پیرامون حوزه انتخابیه با کمی جستجو به راحتی میتوان حدس زد چه کسی در مقابل دوربین نشسته است!
پایگاه خبری الف در بخشی از یادداشتی به قلم عباس علی پور با عنوان «تیم ملی انتخاب میکنیم یا تیم قرمز و آبی؟!...» آورده است: کشور ما در شرایط خیلی سختی است. به هوش باشیم. هر کس دارد ما را تحریک می کند که ای مردم بیائید که صنف الف فلان هست و ما بهتریم، از او بپرسیم و مطالبه کنیم که خودت را معرفی کن. چه هستی؟ چه می خواهی؟ چه داری؟ اساسنامه ات کجاست؟ محتوای مرامنامه چیست؟ به راستی چرا چنین اتفاقاتی برایمان می افتد؟ باید بدانیم و فرهنگ سازی کنیم که همه آحاد ملت بدانند که:
۱- مجلس (متشکل از وکلای تام الاختیار ما) وظیفه اش چیست؟
۲- نماینده باید دارای چه خصوصیاتی باشد تا بتواند بهترین نماینده باشد (وکیل خوبی برای ما باشد)؟
۳- این کاندیدای نمایندگی بر فرض راهیابی به مجلس، چه نقش موثری را می تواند در راستای وظیفه مجلس انجام دهد؟
مردم عزیز، طرفداران قرمز و آبی های عزیز، مردم عزیزی که طرفدار هیچیک از قرمزها و آبی ها نیستید. ما قرار است تیم ملی انتخاب کنیم نه تیم قرمز یا آبی. مهم اینست که تیم ملی کشور عزیزمان پیروز شود.
گروهی هستند که فقط در ایام انتخابات مردم برایشان اهمیت پیدا می کند. نه عقبه و نه بدنه کارشناسی قوی دارند و نه به فکر کار کارشناسی هستند. لطفا بروید مرامنامه هایشان را مطالعه کنید، همه شان شبیه هم هست! ولی در عمل مانند کارد و پنیر با هم برخورد می کنند. دلیل برخوردشان نه کار کارشناسی بلکه حداکثر برخورداریشان از قدرت است.
در مواضع سیاسی چپهای کشورمان روزی جنگ با آمریکا را به بهانه کمک به صدام که خالدبن ولیدش می خواندند واجب می دانستند، امروز چه؟ الان کجای این معرکه گرفتاریهای ملت قرار دارند؟ الان هر دویشان ۱۸۰ درجه جایشان عوض شده است! در مواضع اقتصادی هم کلاً مواضعشان دچار دگرگونی شده است. قبلاً اصولگراها مثلا جناح راست بودند و اصلاحطلبان مثلا جناح چپ، اما حالا چه؟
محسن پیرهادی سخنگوی شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی، در گفت و گو با خبرگزاری فارس اظهار داشت: در حال حاضر، هنوز نتایج نهایی تایید صلاحیت نامزدها در هیئت های نظارت مشخص نیست. از سوی دیگر، در داخل شورای ائتلاف، ساز و کار تعیین مصادیق همچنان در جریان است. تا ۱۴ دی ماه، احزاب، تشکل ها و شخصیت ها قرار است فهرست های پیشنهادی دو برابر ظرفیت خود را به شورا معرفی کنند.
پیرهادی ادامه داد: در مرحله بعد، ۱۲۰ نفر از میان این افراد بر اساس رزومه ها و شاخص های اعلامی توسط منتخبین شورای ائتلاف که خود نامزد نمایندگی نباشند، انتخاب می شوند و سپس، نظرسنجی در میان جامعه آماری چند هزار نفری فعالان سیاسی، نخبگان و عموم مردم محلات، اقشار، اصناف و احزاب شهر تهران، منجر به انتخاب ۶۰ نفر خواهد شد. از میان این ۶۰ نفر نهایی، بر اساس شاخص هایی در مجمع شهر تهران و تشکیل هیئت داوری متشکل از اعضای شورا و افراد حقیقی معتمد جریان انقلاب، ۳۰ نفر نهایی تهران انتخاب خواهند شد.
سخنگوی شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی در خاتمه تصریح کرد: لازم به ذکر است که خود اعضای هیئت داوری، ترکیبی از اعضای غیرنامزد شورای ائتلاف و افرادی خواهند بود که خود با رای مجمع بزرگ نظرسنجی انتخاب خواهند شد.
محمدرضا صباغیان بافقی عضو کمیسیون امور داخلی کشور و شوراهای مجلس شورای اسلامی در قسمتی از گفتوگو با خبرگزاری فارس، درباره جلوگیری از گردش پول کثیف در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری گفت: ما به اندازه کافی قوانین برای برخورد و ممانعت از این موضوع در کشور داریم اما متأسفانه چون نظارت وجود ندارد مردم حلاوت برخورد با این موضوع را نمیچشند. همه کسانی که در چارچوب تبادلات مالی و گردش پولهای کثیف در انتخابات حضور دارند از این اعتبارات استفاده میکنند و کسی نیست که پول کثیف نگیرد و به دیگران بگوید شما در این زمینه گامی برندارید.
عضو کمیسیون شوراهای مجلس تصریح کرد: متأسفانه گردش پول کثیف در انتخابات مربوط به یک جناح خاص نیست و همه جناحها در آن از این پول استفاده میکنند. افرادی که شعار میدهند که پول کثیف در انتخابات وجود دارد باید در ابتدا اموال و دارایی خود را شفاف برای مردم بازگو کنند و بعد ادعا کند که مخالف گردش پول کثیف در انتخابات است. ما اگر شفافیت را در بخشهای مختلف گسترش دهیم میتوانیم مانع از گردش پول کثیف در جامعه و به ویژه در انتخابات شویم ضمن اینکه شفافیت هم مانع از فسادهای دیگر خواهد شد.
رصد جریان رقیب
روزنامه کیهان در بخشی از گزارش خبری ویژه خود نوشته است: علی صوفی که سابقه وزارت در دولت خاتمی را هم دارد، در مراسم افتتاح دفتر حزب «پیشرو اصلاحات» در بجنورد گفت: دولت دوازدهم، عدالت اجتماعی را به کناری نهاد و مردم را از خود مأیوس کرده و اگر روحانی به این رویه خود ادامه دهد باید منتظر اتفاقات بدتری هم باشیم. وی افزود: همیشه سعی کردهام با گفتوگو واقعیتهای جامعه را گفته و انتقاد کنم، چنانکه به روحانی در هنگام انتخاب وزرایش انتقاد داشتم. مردم به این نتیجه رسیدهاند که از آنها و اعتمادشان سوءاستفاده شده است.
وزیر تعاون دولت اصلاحات با بیان اینکه باید از روشهای ایجابی برای به پای صندوق کشاندن مردم استفاده کرد، گفت: باید به مردم با رویکرد ایجابی بگوییم این موانع و بحرانها را داریم و این برنامه ماست. نباید انتخابات را تحریم کنیم بلکه باید بسته عدالت بدهیم و طوری مردم را دعوت کنیم که بدانند ما هم طرف آنها هستیم.مجلس، مجلس منفعتطلب شده و نمایندگان تنها به فکر منافع شخصی خود و فقط بهدنبال ساخت و پاختند که این موجب وهن ما شده است.
دبیرکل حزب پیشرو اصلاحات افزود: دولتی که بعد از ۶ ماه اعتبارش افت کرد و در نظرسنجیها به ۵ و ۴ درصد رسید، به درد نمیخورد و آن که باید در این مورد سرزنش شود ما اصلاحطلبان هستیم. روحانی را کسی نمیشناخت و ما او را آوردیم. او در واقع کاندیدای حداقلی ما بود.
عباس پاپی زاده عضو فراکسیون جوانان مجلس در گفتوگو با تسنیم، با بیان اینکه مسئولان باید به جوانان اعتماد و تجربیات خود را به نسلهای بعدی منتقل کنند، اظهار کرد: شرایط امروز کشور اقتضا میکند تا نیروهای پرانرژی و صالح و انقلابی و جوانان امروزی با ایدههای نو را وارد سیستم مدیریتی و نهادهای تصمیمگیر و تصمیمساز کشور از جمله نهاد قانونگذاری کنیم تا آنها کارآمدتر شوند.
عضو فراکسیون جوانان مجلس در همین راستا ادامه داد: امروز ما بعضاً با مدیران با روابط ناصالح مواجه هستیم که در چند دهه شکل گرفته و الان در کوران فساد اقتصادی، فساد اداری یا مشکلاتی که وجود دارد؛ میطلبد نیروهای جوان انقلابی به عرصهها ورود پیدا کنند.
سید محمدجواد ابطحی عضو فراکسیون نمایندگان ولایی مجلس در گفتوگو با مهر، بااشاره به ناکارآمدی جدی دولت و همراهی بخش غالب نمایندگان با دولتمردان، گفت: مردم از عملکرد دولت و اکثریت نمایندگان فعلی که در واقع همسوی دولت هستند، رضایت ندارند، چرا که این مسئولان در مقام ایفای وظایفشان در اغلب موارد به درستی عمل نکردهاند.
وی افزود: محصول نارضایتی مردم از عملکرد دولتمردان و بخش قابل توجهی از نمایندگان قطعاً در انتخابات اسفندماه تأثیر خودش را خواهد گذاشت و به اعتقاد بنده اکثر نمایندگان فعلی مجلس تغییر میکنند و جای خود را به افراد دیگری میدهند.
نظر شما