۸ فروردین ۱۳۹۹، ۸:۵۰
کد خبرنگار: 3015
کد خبر: 83646950
T T
۰ نفر

برچسب‌ها

درباره ماریو بارگاس یوسا

۸ فروردین ۱۳۹۹، ۸:۵۰
کد خبر: 83646950
درباره ماریو بارگاس یوسا

تهران- ایرنا- خورخه ماریو پدرو بارگاس یوسا یکی از مهم‌ترین و معتبرترین رمان‌نویسان معاصر آمریکای جنوبی بود که توانست در هفتم اکتبر ۲۰۱۰ میلادی برنده نوبل ادبی شود و تاثیر بسزایی در رونق ادبیات آمریکای لاتین ایفا کند به دلیل اهمیت آثار وی امروزه بیشتر تالیفات این نویسنده پرآوازه به زبان‌های مختلف دنیا ترجمه شد.

بارگاس یوسا در ۲۸ مارس ۱۹۳۶ میلادی در آرکیپای پرو دیده به جهان گشود. ۱۰ سال نخست زندگیش را در بولیوی و با مادرش گذراند و دوران کودکی تلخی را سپری کرد. وی در کتاب ماهی در آب که شرح حال زندگی اوست، درباره این دوران کودکی خود می نویسد: وقتی پدرم کتکم می زد، از نظر روحی از هم می پاشیدم و ترس بارها مرا وادار می کرد که با دستانی گرده کرده با التماس از او تقاضای بخشش کنم. اما این کار من، او را آرام نمی کرد. او به کتک زدن من و فریاد کشیدن ادامه می داد و تهدید می کرد که به محض رسیدن به سن قانونی، من را به ارتش خواهد فرستاد تا در مسیر درست قرار بگیرم. وقتی که نمایش تمام می شد و وقت آن رسیده بود که مرا در اتاق حبس کند، نه درد مشت و لگدها بلکه خشم و انزجار از خودم باعث می شد، شب را نخوابم و در سکوت ضگریه کنم؛ خشم و انزجار از این که چرا آنقدر ترسو بوده ام و خود را به آن شکل جلوی او حقیر کرده ام.

در ۱۴ سالگی پدرش وی را به دبیرستان نظام فرستاد که تأثیری عمیق بر او نهاد و ایده نخستین رمانش را در ذهنش پروراند، نگرش داروین‌گرایانه او نسبت به زندگی حاصل تجربه همین ۲ سال است. این داستان نویس نامدار در رشته هنرهای آزاد دانشگاه لیما فارغ‌التحصیل شد و سپس از دانشگاه مادرید در رشته ادبیات درجه دکتری گرفت. سپس در ۱۹۵۹ میلادی به عنوان معلم و روزنامه نگار خبرگزاری فرانسه و همچنین تلویزیون ملی فرانسه مشغول به کار شد. وی سال‌ها در اروپا به ویژه در پاریس، لندن و مادرید زیست و به کارهای گوناگون پرداخت. مترجمی، روزنامه‌نگاری و استادی زبان از آن جمله‌اند. وی همچنین در ۱۹۹۴ میلادی به عنوان عضو آکادمی اسپانیا برگزیده شد و در ۱۹۹۵ میلادی جایزه سروانتس، مهمترین جایزه ادبی نویسندگان اسپانیایی زبان را از آن خود کرد از دیگر موفقیت های علمی او این بود که توانست در ۱۹۹۶ میلادی برنده جایزه صلح آلمان شود.

رمان های معروف یوسا و مضمون آنها

عصر قهرمان، اثری جنجال برانگیز از بارگاس یوسا

یوسا تقریباً در تمام زندگی خود، صبح ها را به نوشتن اختصاص داده و در طول ۵۵ سال، ۵۹ کتاب منتشر کرد، این نویسنده در گفت و گویی با مجله پاریس ریویو در ۱۹۹۰میلادی گفت: اگر نمی نوشتم، بدون هیچ تردیدی مغزم را منفجر می کردم.  او ۲۰ ساله بود که نخستین داستانش به اسم سر دسته ها را چاپ کرد، همچنین با چاپ نخستین شعرهایش و سازماندهی اعتصابات دانشجویی، چهره یک روشنفکر تمام عیار را به خود گرفت اما این نویسنده اهل پرو زمانی به شهرت جهانی رسید که کتاب «عصر قهرمان» در ۱۹۶۳ میلادی را منتشر کرد؛ وی در آن به شرح تجربیات خود در آکادمی نظامی لئونسیو پرادو پرداخت. دوران قهرمان ماجرای دخالت نظامیان در عرصه سیاست و پیامدهای شوم اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آن بود. چیزی که به تقدیر محتوم بسیاری از ملت‌های جهان سوم و به خصوص آمریکای لاتین بدل و این رمان به شدت با استقبال منتقدان و خوانندگان روبه رو شد. همین تأثیر گسترده کافی بود تا نام نویسنده به عنوان یک منتقد رادیکال مطرح شود و تعدادی از نسخ کتابش به عنوان کتاب ضاله در مراسمی رسمی به آتش کشیده شود اما این موضوع مانع از دریافت جایزه منتقدان نشد. مضمون بیشتر رمان‌های یوسا جدال بر سر قدرت و اعمال این قدرت در آمریکای لاتین بود. قهر و خشونت مردانی که سودای سالاری را در سر دارند، (خواه در ارتش، گروه‌های چریکی یا در احزاب سیاسی) در بسیاری از کتاب‌های او مضمون عمده‌است، خاصه در شاهکار به یادماندنی‌اش جنگ آخر زمان که در ۱۹۸۱  میلادی منتشر کرد. یوسا به نسلی از نویسندگان جدید تعلق دارد که بیش‌تر بر واقعیت‌های بیرونی توجه نشان می‌دهند. اینان نگرش درونگرایانه نویسندگانی چون ویلیام فاکنر رمان‌نویس آمریکایی را کهنه و متعلق به گذشته می‌دانند، نویسندگانی که مسایل و دل‌مشغولی‌های آنها به طور کلی بر وجدان یا روح تکیه دارد. به گمان بارگاس یوسا خشونت پایه روابط انسان‌ها را در جوامع عقب‌افتاده تشکیل می‌دهد.

چه کسی پالومینو مولرو را کشت

همچنین در رمان «چه کسی پالومینو مولرو را کشت» که ماجرای آن در بیابان‌های شمال پرو، نزدیک یک پایگاه نیروی هوایی، روی می‌دهد، جنایتی تکان‌دهنده به وقوع می‌پیوندد. ۲ پلیس محلی برای تحقیق دست به کار می‌شوند اما آنها کارآگاهان کارکشته‌ای نیستند که امکانات مدرنی در اختیار داشته باشند، آن‌ها حتی خودرو گشت ندارند. در ظاهر هیچ فردی مشتاق آن نیست که ۲ پلیس محلی، سیلوا و لیتوما، قاتل پالومینو مولرو را پیدا کنند اما این ۲ مداومت نشان می‌دهند و آهنگ آهسته و عاری از نظم تحقیقات آنها تنها به هیجان روایت دامن می‌زند. درونمایه رمان چه کسی پالومینو مولرو را کشت، درونمایه برخی از رمان‌های بزرگ یوسا نیز هست، درونمایه جرم، بیگناهی و عدم امکان دسترسی به عدالت در جامعه‌ای که بر پایه نابرابری شکل گرفته‌است.

سال‌های سگی

سال‌های سگی که عنوان اصلی آن به زبان اسپانیایی شهر و سگ‌ها است، یوسا در ۱۹۶۳ میلادی منتشر کرد. داستان رمان، ماجرای قتل یکی از دانش‌آموزان سال چهارم مدرسه نظامی لئونسیو پرادو در لیما است که تقلب دوستانش را در امتحان شیمی افشا می کند. یوسا در دوران نوجوانی حدود ۲ سال از ۱۹۵۰ تا ۱۹۵۲، در این مدرسه تحصیل کرده بود. به همین خاطر، رمان تجسم فضای خشن، دور از اخلاق و آمیخته با فساد و تباهی نهادی است که مشتی جوان در آغاز راه زندگی با آن دست و پنجه نرم می‌کنند و هویتشان در آن شکل می‌گیرد. رمان، دنیای این جوانان را دنیایی سیاه و وحشی تصویر می‌کند. در مدرسه لئونسیو پرادو، همه از دانش‌آموز ارشد گرفته تا ورودی جدید با همدیگر رفتار گزنده و حیوانی دارند. نویسنده در ابتدای رمان ۲ جهان متفاوت از هم را ترسیم می‌کند و بعد آرام آرام، ارتباط تنگاتنگ این ۲ را با هم به خواننده نشان می‌دهد. نویسنده خوی حیوانی دانش‌آموزان را که با القابی چون بوآ و جاگوار و دانش‌آموزان سال اول با عنوان «سگ‌ها» معرفی می کند و آنها را در مقایسه با مُردنی به خوبی به تصویر می‌کشد. مردنی سگی است که صاحبش با او رفتاری محبت‌آمیز دارد و به همین خاطر، انسان‌تر از انسان‌های داستان به نظر می‌آید.

در رمان سال‌های سگی، مدرسه لئونسیو پرادو نماینده جامعه پرو است، چرا که دانش‌آموزانی از همه قومیت‌ها و تمامی طبقات اجتماعی در آن زندگی می‌کنند. همچنین به گفته سوان‌سان، عکسی که از لیما در آغاز رمان وجود دارد، مناطق مختلف شهر را پیش چشم خواننده قرار می‌دهد. این کتاب در ایران به وسیله احمد گلشیری در فروردین ۱۳۹۲ خورشیدی از طرف انتشارات نگاه برای هفتمین بار منتشر شد.

جنگ آخرالزمان

ماریو بارگاس یوسا تا کنون بیش از ۳۰ رمان و نمایشنامه نوشته ‌است که از مشهورترین آنها می‌توان به جنگ آخرالزمان که در ۱۹۸۱ میلادی چاپ شد، اشاره کرد. وی در این کتاب داستان شورش و جنگ کانودوس را روایت می کند که اواخر سده نوزدهم در منطقه باهیا در شمال شرقی برزیل اتفاق افتاد. این رمان نخستین رمان یوسا است که رویدادهای آن در کشوری غیر از پرو، یعنی برزیل و در زمانی غیر از دوره معاصر نویسنده، یعنی در سده نوزدهم، روی می‌دهد، خلاصه داستان این کتاب بدین شرح است که در برزیل که تازه از نظام سلطنتی به نظام جمهوری گذار کرده‌است، دسته‌ای از مردم بسیار فقیر و زجرکشیده منطقه بیابانی باهیا که اعتقادات خشک مذهبی دارند، تحت تاثیر یک واعظ بسیار مذهبی شورش می‌کنند و جمهوری را دشمن و عامل بدبختی خود می‌دانند. زمین‌های ثروتمندان را تصاحب کرده و به اموال آن‌ها شبیخون می‌زنند و در منطقه‌ای به نام کانودوس ساکن شده و نام آنجا را بلومونته می‌نهند. از طرف دیگر جمهوریخواهان برزیل، سلطنت طلبان را عامل این شورش می‌دانند و همچنین سلطنت طلبان ثروتمند و زمین‌داران که خود مورد غارت شورشیان قرار می‌گیرند، سعی در سرکوب شورشیان که آن‌ها را ژاگونسو می‌نامند، دارند. از دیگر آثار وی می توان به گفت و گو در کاتدرال، خانه سبز و عصر قهرمان اشاره کرد.

ترجمه آثار یوسا در  ایران

بسیاری از آثار ماریو بارگاس یوسا به زبان‌های مختلف دنیا از جمله فارسی ترجمه شده اند، برای نمونه جنگ آخرالزمان و سور بز به چاپ‌های متعددی در ایران رسیدند در واقع متن پرکشش و داستان های جذاب یوسا توانست، خوانندگان ایرانی را شیفته خود کند و آثار وی در ایران به چاپ های مختلف برسد. در ادامه به معرفی برخی از این ترجمه ها در ایران می پردازیم: سردسته‌ها ترجمه آرش سرکوهی و از انتشارات چشمه، سال‌های سگی ترجمه احمد گلشیری از انتشارات نگاه، گفتگو در کاتدرال ترجمه عبدالله کوثری و نشر لوح فکر، جنگ آخرالزمان ترجمه عبدالله کوثری و انتشارات آگاه، مرگ در آند ترجمه عبدالله کوثری از انتشارات آگاه، سور بز ترجمه عبدالله کوثری از نشر علم، چرا ادبیات؟ ترجمه عبدالله کوثری و نشر لوح فکر، چه کسی پالومینو مولرو را کشت؟ ترجمه احمد گلشیری و انتشارات نگاه و همچنین کتابی از یوسا که مجموعه‌ای از نقدها و مقالات و نوشته‌های او به موضوعات مختلف است به وسیله نشر مرکز با ترجمه مهدی غبرایی منتشر شده است.

دیدگاه بارگاس یوسا در خصوص مطالعه کتاب

این رمان نویس برجسته آمریکای لاتین بعد از دریافت جایزه ادبی نوبل هفت در ارتباط با دلیل لزوم مطالعه کتاب و داستان بر این باور است که کتاب خواندن فرآیندی جادویی است که به او اجازه می‌دهد، چندین بار زندگی کند. او اعتقاد دارد که کتاب‌های خوب، بلندپروازی انسان را تحریک می‌کنند. یادگیری سواد خواندن مهم‌ترین اتفاق زندگی من بود و حرفه داستان‌گویی من هم زاده همین مهارت است. هیچ دلیل مشهودی برای به سرانجام رساندن یک رمان خوب وجود ندارد اما ادبیات همیشه تاثیرش را روی خواننده می‌گذارد؛ این شاید به شکل یک حس رضایت‌مندی باشد یا تغییر به طرف خوبی‌ها. هر حسی که باشد، ‌ زندگی آدم‌ها با مطالعه کتاب غنی می‌شود. ما با خواندن کتاب‌های خوب در پنهانی‌ترین وجوه شخصیت انسانی‌مان به حس نزدیکی با یک فرهنگ می‌رسیم. خواندن، همان‌طور که‌ غرایز، شور، احساسات و رفتارهای‌مان را تعریف می‌کنند، مطالعه روانشناسی ما را غنا می‌بخشد. ادبیات بهترین سلاح در مقابل تعصب است. به نظر من کتاب‌های خوب، بهترین دفاع در برابر عقاید تحریف‌شده‌ مردمِ زبان‌ها، باورها و رسوم مختلف است. با وجود تمام این تفاوت‌ها، آن‌چه به طور مشترک میان همه زنان و مردان با پیشینه مختلف حکم می‌راند از همه چیز مهم‌تر است؛ چون همه ما انسانیم و به وسیله مشکلات و موانع مشابه به چالش کشیده می‌شویم؛ مشکلاتی که باید برای زنده ماندن و زندگی کردن بر آن‌ها غلبه کنیم.

این رمان نویس برجسته بر این باور است که ادبیات دشمن طبیعی همه دیکتاتوری‌هاست. ادبیات نارضایتی را در جهان رشد می‌دهد و خواندن حس امید و آرزوی داشتن جامعه‌ای بهتر را در درون شهروندان به وجود می‌آورد؛ جایی که مردم بتوانند رویاهای خود را آزادانه دنبال کنند. وقتی یک فرد مطالعه می‌کند، رویکردی انتقادی می یابد تا واقعیت را به دنیای کتاب‌ها نزدیک کند. ادبیات میل درونی برای تغییر دادن و ایستادن مقابل سلطه را که از گهواره تا گور سعی در کنترل ما دارد، بیدار می‌کند. کتاب خوب خواندن راهی برای مجهز شدن در بحبوحه اعتقادات و روبه‌رو شدن با هرچه نادرستی در جهانی است که در آن زندگی می‌کنیم. راهی که از آن طریق بتوانیم در جهت تغییر جهان بکوشیم و آن را به دنیای تخیلاتی که با وجود کاستی‌ها و محدودیت‌های‌مان خلق کرده‌ایم، ‌ نزدیک کنیم. به باور او، مطالعه بهترین نوع سرگرمی است. حتی وقتی کلمات با هم ترکیب می‌شوند، رنگ و بویی جادویی به خود می‌گیرند و دریچه‌ای می‌شوند، برای زندگی کردن تجربیات دیگر... خواندن شالوده تربیت کردن انسان‌های آزاد است. در جوامع آزاد، مفهومی وجود دارد، مبنی بر این که مطالعه یک سرگرمی و لذت است که می‌شود، آن را از تجربه کلی زندگی افراد حذف کرد. به نظر من این اشتباه بزرگی محسوب می شود؛ نبود آزادی در ابعاد مادی، روحی و فرهنگی، زندگی افراد و جامعه را از هم می‌پاشاند. من فکر می‌کنم، کتاب‌های خوب امید به تغییر زندگی و این را که جوامع روزی به تمام این محدودیت‌ها غلبه می‌کنند و جوامعی عادلانه‌تر به وجود می‌آیند، ارتقا می‌بخشد. جوامعی به وجود می‌آیند که به دنیاهای تخیلی ما نزدیک‌تر هستند. اشیاء واقعی از درون کتاب‌های خوب سربرمی‌آورند و رنگ و بوی واقعیت به خود می‌گیرند. مطالعه کتاب‌های خوب آدم‌های بهتری از ما می‌سازد. ما باید فرزندان‌مان را قانع کنیم که خواندن، لذتی خارق‌العاده و در عین حال بهترین راه برای بهتر شدن، است. مطالعه راهی برای آمادگی بیشتر در مواجهه با چالش‌هایی که در تمام طول عمر ما حضور دارند به شمار می رود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha