مهاجرت را می توان در ۲ سطح تعریف کرد؛ نخست مهاجرت به مفهوم گردش نخبگان که سفر میکنند و به سرزمین مادری، به خاک، نظام، انقلاب و اسلام تعلق دارند و مهاجرت در مفهوم دوم به معنی فرار مغزهاست که یک نوع دلخوری از وضع موجود به همراه دارد.
بنابراین از حیث علل و زمینههای پدیدآورنده، مهاجرت را میتوان نوعی سنجش یا فشارسنج اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه نیز به شمار آورد. چرا که هرگاه جامعه در التهاب قرار میگیرد، خروج از کشور شتاب میگیرد و هرگاه جامعه به مرز ثبات میرسد، مهاجرت نیز کاهش می یابد.
ما چهار موج مهاجرت را طی ۵ دهه گذشته در ایران تجربه کردیم.
نخستین موج مهاجرت متعلق به دهه ۵۰ و شامل ۲ طبقه تحصیل کرده بود که برای کسب دانش و طبقه تجار و صاحبان سرمایه برای رفاه و زیست به غرب رفتند.
موج دوم مهاجرت در دهه ۶۰ همزمان با جنگ و انقلاب بود که بخشی از مهاجران بدلیل فضای حاکم بر کشور، دغدغه امنیت داشتند و بخش دیگر نیز شامل فرار گروههای ضد انقلاب نظیر منافقان بود که فضای داخل برای آنها امن نبود و به کشورهایی مثل فرانسه، عراق یا سایر کشورها مهاجرت کردند.
موج سوم مهاجرت به دهه ۸۰ بر میگردد؛ این موج شامل مهاجرت مغزها بود که به جذب گسترده دانشجویان نخبه توسط مراکز علمی و دانشگاههای سراسر دنیا اختصاص مییافت. در این موج، صدها هزار سرمایه داخلی جذب دانشگاهها و مراکز علمی کشورهای خارجی و در راس آن کانادا شدند.
اما در دهه ۹۰ ما با موج دیگری از این پدیده روبرو بودیم که عواملی چون اتفاقات دی ماه ۹۶، افزایش شتابناک قیمت ارز، گرانی و تورم سرسام آور و بیثباتی شرایط اقتصادی همگی باعث شد تا جمعیت بسیاری به سه کشور گرجستان، ترکیه و کانادا مهاجرت کنند.
بنا بر آمار غیر رسمی خروج سرمایه از کشور در این مقطع دهها میلیارد دلار پیش بینی شده است که این رقم از سوی مسوولان بانک مرکزی وقت تایید شد و مسوولان کشورهای فوق بر اساس آماری که خود ارایه دادند، حدود ۱۵ هزار خانواده به گرجستان، ۲۰ هزار نفر به ترکیه و بیشتر از همه مهاجرت به کانادا را اعلام کردند.
بنابراین مساله مهاجرت موضوع جدیدی نیست بلکه حداقل ۵ دهه در کشور با شدت و حدت متفاوت تداوم دارد.
مهاجرت هم فرصت است و هم آسیب، البته از کشور کره شمالی اطلاع دقیقی ندارم اما میتوانم بگویم هیچ کشوری در دنیا وجود ندارد که مهاجرفرست یا مهاجر پذیر نباشد.
کسب تجربه، دانش، آشنایی با فرهنگها، آگاهی از مهارتها، آشنایی با تکنولوژی و دستاوردهای علمی و تخصصی، تبادل تجارب با دنیای امروز امر بدیهی در میان آحاد ملتهاست؛ هیچ کشوری نمیتواند با ایجاد دیوار یا حصارهای مختلف مانع از مهاجرت یا فرار از کشور مبداء به سایر کشورها شود، بلکه مجموعه عوامل کششی و رانشی موجب تصمیم گیری فرد یا افراد برای ماندن یا مهاجرت میشود.
از حیث علل و زمینههای پدیدآورنده، پدیده مهاجرت را میتوان نوعی «فشارسنج اجتماعی» به شمار آورد؛ به این معنا که نشاندهنده وجود بسیاری از آسیبها، نارساییها و تنگناها در جامعه مبدأ است و باید باور داشته باشیم که مهاجرت یا فرار، یک پازل یا محصول از مجموع چالشها در داخل کشور است.
علاوه بر آن، پدیده مهاجرت به لحاظ پیامدهای آن نیازمند علت شناسی، ماهیت شناسی، پیامدشناسی و راهبرد شناسی دقیق است.
فرار اعتراضی متخصصان، قهرمانان، ورزشکاران، مدیران و مغزها به خارج از مرزها به دلیل آثار و پیامدهای منفی روانی و سیاسی، اجتماعی، سوءفرهنگی و بویژه لطمه و تخریب اعتبار و وجهه ملی، بسیار نگران کننده است و چالش جدی برای حال و آینده کشور به حساب میآید.
مهاجرت ورزشکاران و نخبگان ورزشی موضوعی کلان است و به تحلیل استراتژیک و راهبردی که در این مجال باید از هرگونه تحلیل و عکس العمل احساسی، شتابزده و تخریب گرایانه پرهیز کرد، نیاز دارد؛ زیرا پیامدهای غیرقابل جبرانی به همراه دارد. این پدیده نیازمند رصد دایمی و مطالعه جامعه، ابعاد، اجزاء و اضلاع پدیده و تصمیم گیری عقلانی در راستای منافع ملی است.
آماری که از مهاجرت ورزشکاران جمع آوری شده، آمار بسیار ناچیزی در مقابل موج مهاجرت در حوزه های علمی، تخصصی، دانشگاهی، سیاسی و سایر حوزه هاست و به هیچ وجه قابل مقایسه نیست.
ورزشکاران همزمان در پنج محیط خانواده، همسالان، جامعه، فضای مجازی و فضاهای ورزشی زیست میکنند. هر یک از این محیطها به میزانی در رفتارشناسی ورزشکاران تأثیرگذارند و برایند تأثیرگذاری آنها، خروج و مهاجرت ورزشکاران را سبب میشود.
رفتارشناسی ورزشکاران در خروج از کشور، بیانگر نوعی ذهنیت و تحلیل غلط یا عصبیت خفته از شرایط داخلی اعم از اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی محیط داخلی است که فاقد گفتمان، دانش و ادبیات سیاسی هستند اما می توانند ابزار سیاسی دیگران شوند.
عوامل مهاجرت را میتوان در ۲ بخش رانشی و کششی برشمرد:
الف) عوامل رانشی که در مهاجرت نقش دارند عبارتند از:
۱-اقتصادی؛ هنگامی که فقر، فساد، شکاف طبقاتی، تورم، گرانی، بیکاری، حاشیهنشینی و سایر موارد گسترده میشود. البته یکی از دلایل دیگری که میتوان به آن اشاره کرد، موضوع تحریم اقتصادی است که به دلیل ایجاد شرایط سخت و خاص اقتصادی و معیشتی، زمینههای خروج و مهاجرت را فراهم میسازد.
۲- سیاسی؛ عبارتند از نا امنی سیاسی، ایجاد جبهه و جریان در مقابل انقلاب اسلامی، همسویی با بیگانگان، حضور در رسانههای بیگانگان و تشکیل تشکلهای رسانهای و حزبی در خارج از کشور که خوشبختانه ورزش ایران از این پدیده مبرا است.
۳- اجتماعی؛ عبارتند از نبود نشاط، ناامیدی به آینده، یأس و سرخوردگی، نبود منزلت اجتماعی، احساس تبعیض قومی در داخل سیستم.
۴- علمی و فناوری؛ عبارتند از دستیابی و کسب دانش، دسترسی به آخرین تحقیقات، فناوریها و دیگر موارد غرب و شرق، تلاش برای کسب مدارج علمی و دانشگاهی، اشتغال، درآمدزایی از طریق کسب دانش.
۵- ورزشی (حرفهای)؛ انگیزه مالی، شهرت، زیست در خارج از کشور، ازدواج در خارج از کشور علاوه براین مهمترین متغیرهای حرفهای ورزشکاران عبارتند از موانع و امکانات حرفهای در ایران و فاصله آن با کشورهای پیشرفتهتر و مهاجرپذیر.
ب) عوامل کششی:
اعتماد اجتماعی عامل اصلی کششی است. عوامل کششی شامل وجود بسترهای لازم اقتصادی، اشتغال، معیشت و رفاه و نیز جایگاه و منزلت در کشورهایی میشود که زیرساختهای آنها برای جذب نخبگان ورزشی مهیا و تقویت شده است.
راهکارهای مواجه با پدیده مهاجرت
باید توجه داشت که حجم مهاجرت یا قهر قهرمانان ورزشی در مقایسه با حجم مهاجرت در سایر اقشار، از جمله نخبگان علمی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی بسیار محدود و ناچیز است.
ما این پدیده را در سطح مساله و مشکل تعریف نمیکنیم بنابراین از این منظر، تلاش برای بزرگنمایی مساله و بازنمایی آن به عنوان تهدید و بحران، نوعی بزرگنمایی و انحراف در واقعیتهاست.
نوع ادبیات و مواجهه با پدیده مهاجرت ورزشکاران با سایر حوزهها باید متفاوت باشد. اساساً مهاجرت به مفهوم گردش نخبگان یا قهرمانان امری مثبت تلقی میشود. اما فرار از کشور (به معنی دلخوری) نیازمند کالبدشکافی و تحلیل بنیادین است.
-بهرهگیری از ادبیات ایجابی به جای سلبی
ادبیات مواجهه با این پدیده عمدتاً باید از نوع ایجابی، جذبی، عقلانی و عاطفی باشد. هر نوع برخورد سختگیرانه، توهینآمیز، یا افشاگرایانه و انتقامجویانه به افزایش شکاف میان قهرمان با جامعه و ساختار ورزش منجر خواهد شد. نوع عملکرد ما باید به گونهای باشد که خصوصاً در نسل جوان و نوجوان قهرمانان و سرمایههای آینده ورزش ایجاد تنش، ترس، نفرت و دغدغه نکند.
-زمینهسازی برای بازگشت
ایجاد فضای امن، همراه با ملاحظات حقوقی برای بازگشت و پذیرش مهاجران و به بیان بهتر، هموار کردن مسیر بازگشت مهاجران در مدیریت این پدیده و کاهش آن نقش بسزایی دارد.
-استفاده از افراد تأثیرگذار
بهرهگیری از ظرفیت دوستان همتیمی، همسالان و سایر افراد مؤثر در قهرمانان در مدیریت این پدیده تأثیر بسزا دارد.
-مهمترین راهبرد
ایجاد احساس تعلق به سرزمین، انقلاب، اسلام و نظام و در این راستا، «بازسازی اعتماد نخبگان و ورزشکاران» نسبت به نظام و مسئولان دارای اهمیت است.
ما باید با اغناسازی و اجماع سازی و نفی اجبارسازی تلاش کنیم تا افرادی را که با هر انگیزه ای اعم از مهاجرت یعنی گردش، اعم از فرار یعنی تنفر، دلخوری و عصبیت، آنها را به سرزمین مادری دعوت و از رویکرد تخریبی پرهیز کنیم و باور داشته باشیم حل مساله مهاجرت در گرو حل مسایل اساسی کشور است.
-ارتباط موثر با مهاجران ورزشی
ایجاد ارتباط موثر با افراد و ورزشکاران مهاجر و گفتوگو و تعامل سازنده با آنها به منظور جذب و اعتمادسازی، بسیار دارای اهمیت است.
تشکیل یک کمیته کارشناسی و تخصصی برای بررسی ابعاد این پدیده در دستور کار کمیته ملی المپیک قرار دارد که طی روزهای آتی با برگزاری یک همایش علمی یک روزه نسبت به تحلیل واقعبینانه؛ مبتنی بر شناخت ابزار، ابعاد و اضلاع این مساله، ارایه خواهد شد و نتایج آن به اطلاع تمامی مسوولان و عزیزان خواهد رسید.
رییس کمیته ملی المپیک
نظر شما