۷ اسفند ۱۳۹۸، ۱۴:۱۷
کد خبرنگار: 2537
کد خبر: 83690346
T T
۲ نفر

برچسب‌ها

اتحادیه عرب؛ ناجی یا بخشی از بحران‌های منطقه؟

۷ اسفند ۱۳۹۸، ۱۴:۱۷
کد خبر: 83690346
اتحادیه عرب؛ ناجی یا بخشی از بحران‌های منطقه؟

تهران- ایرنا- نگاهی به عملکرد اتحادیه عرب در گیرودار بحران‌هایی که در کشورهای عربی به وقوع‌پیوسته نشان می‌دهد رویای همگرایی میان کشورهای عربی از سالن نشست‌ و بیانیه‌های مشترک فراتر نرفته‌ است.

اتحادیه عرب در ۲۲ مارس سال ۱۹۴۵ میلادی با ۶ عضو مؤسس مصر، عربستان، عراق، سوریه، لبنان و اردن بنیان نهاده شد. در حال حاضر اتحادیه عرب شامل ۲۱ کشور از آسیا و آفریقا و سازمان آزادی‌بخش فلسطین است. کشورهای عربی در سال پایانی جنگ جهانی دوم و با مشخص شدن نشانه‌های ورود جهان به عرصه جدیدی از معادلات، اتحادیه عرب را به عنوان نمادی برای اتحاد و همچنین حل مشکلات منطقه‌ای تشکیل دادند. این اتحادیه که با هدف بهبود روابط میان کشورهای عربی و هماهنگی سیاست‌های کشورهای عضو آن در عرصه‌های مختلف شکل گرفت اکنون به عرصه‌ای برای مشاجرات داغ و اختلاف میان اعضای آن تبدیل شده است. این اتحادیه هیچ کدام از اهداف خود و خواسته‌های ملت‌های عضو را برآورده نکرده و در عوض تاریخ آن آکنده از شکست‌های پیاپی است به گونه‌ای که برخی می‌گویند اتحادیه عرب در مرگ بالینی به سر می‌برد.

اتحادیه عرب و بحران‌های منطقه

از دید بسیاری از تحلیلگران مسائل منطقه، عملکرد اتحادیه عرب چنان بوده که برای تحقق حتی بخش کوچکی از آرمان‌ها و منافع ملل عربی نمی‌توان هیچ امیدی به آن داشت. اعضای این اتحادیه تنها به اعلام مواضع و مجموعه‌ای الفاظ و جملات جذاب و در عین حال کلیشه‌ای بسنده کرده‌اند و هیچ یک از اعضای آن در مقام عمل، کاری را پیش نبرده‌اند.

به نوشته مرکز پژوهش‌های «العربی» مصر، شماری از کشورهای عربی شاهد تحولاتی بودند که این تحولات، تغییراتی را در نقشه سیاسی منطقه به وجود آورد. این تغییرات در نقشه سیاسی در حالی رخ داد که اتحادیه عرب شاهد این تغییرات بود. اما با مشاهده عملکرد این اتحادیه درباره تحولات تونس، مصر و حتی یمن می‌توان گفت این اتحادیه نقش بارزی را بازی نکرده بلکه تنها در موضع‌گیری‌های خود خواهان پایان دادن به خشونت‌ها و تلاش برای برقراری توافق ملی شده است. نگاهی به عملکرد اتحادیه در لیبی، ضعف این سازمان و سهل‌انگاری درباره تحولات سیاسی در جهان عرب در ادامه شکست این اتحادیه در بحران سوریه نشان داده که از نظر سازوکار و ابزارها با شکست روبرو است. این اتحادیه در تصمیم‌گیری‌های خود درباره لیبی و سوریه با انگیزه سیاسی عمل کرد و اصول قانونی حاکم بر منشورهای اتحادیه را نادیده گرفت. در بسیاری از اسناد و منشورهای عربی پایبندی به حل اختلاف کشورهای عربی در چارچوب اتحادیه و پرهیز از کاهش و قطع روابط با کشورهای عربی و فضاسازی رسانه‌ای و اعمال تحریم‌ها علیه دیگر کشورهای عربی تاکید شده است. این در شرایطی که در تحولات جهان عرب به این موضوع توجهی نشد.

اتحادیه عرب به طور شتاب زده از حمله نظامی ناتو به لیبی حمایت کرد. این در شرایطی است که این اتحادیه می‌توانست از سازوکارهای خود برای حل تنش‌ها و حمایت از غیرنظامیان عمل کند. همچنین این اتحادیه بر خلاف مفاد منشورهای این سازمان مانع از حضور نمایندگان نظام لیبی و سوریه در نشست‌های خود شد. این موضوع سبب شد که کانال‌های ارتباطی با این دو کشور قطع شود و مولفه‌های موازنه‌بخش درباره تحولات میدان نظامی و سیاسی از بین برود. موضع اتحادیه عرب درباره مخالفان سیاسی نظام‌های سوریه و لیبی بسیار شتاب زده بود. زیرا این اتحادیه در آغاز تحولات لیبی و سوریه منابع اطلاعاتی مشخص و مستقلی درباره تحولات میدان‌ها، پیشینه و ایدئولوژی گروه‌های مخالف و برنامه‌ها و طرح‌های سیاسی آنها نداشت. همچنین این اتحادیه پس از سقوط نظام لیبی هیچ اقدامی برای کمک به مردم لیبی برای بازسازی نهادها و امنیت مرزها و آشتی ملی انجام نداد و همه این امور را به غربی‌ها واگذار کرد.

به نوشته تارنمای اندیشکده «المستقبل» عراق، سخن گفتن درباره بحران‌ها و آینده اتحادیه عرب جدا از تحولات منطقه‌ای و جهانی و تاثیرات جهانی شدن نیست. نه تنها اختلاف میان کشورهای عربی نشان دهنده ضعف در کارآمدی اتحادیه عرب در شرایط کنونی است، بلکه افزایش دخالت کشورهای منطقه در امور یکدیگر که از سال ۲۰۱۱ میلادی آغاز شده است نیز در این زمینه تاثیرگذار بوده است. کشورهای عربی به عرصه رقابت کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای تبدیل شده‌اند و این موضوع ناکارآمدی نهادهای اتحادیه عرب را نشان داده است. اتحادیه عرب و نهادهای آن نتوانسته‌اند خود را با تحولات منطقه همراه سازند و با تحولات جدید سازگار باشند و اختلاف کشورهای عربی با یکدیگر در این زمینه نقش داشته است.

روزنامه «الشرق» قطر نوشت اتحادیه عرب در حل بحران‌ها و دفاع از مسائل جهان عرب از جمله مساله فلسطین شکست خورده است. منشورهای این سازمان جنبه اجرایی شدن ندارد و هیچ دستاورد قابل ذکری نداشته است و این اتحادیه در بیانیه‌های خود تنها مسائل را محکوم و ابراز نگرانی می‌کند. این اتحادیه همانند لانه عنکبوتی است که به دلیل بحران‌ها و ناکارآمدی منشورهایش شکننده است. برای حل بحران‌ها هیچ تحرکی نداشته است و میراث آن ذلت و خواری بوده است. این اتحادیه به هیچ یک از اهداف و آرمان‌های خود نرسیده است و پس شکست‌های پی‌درپی در طول تاریخ اکنون در بستر مرگ به سر می‌برد. از زمان تاسیس این اتحادیه با هیچ بحرانی مقابله نکرده است بلکه به دلیل ضعف منشورهای آن خود بخشی از بحران بوده است.

 دورنمای مبهم اتحادیه عرب

طیفی از ناظران معتقدند که اتحادیه عرب از مسائل سرنوشت‌ساز جهان عرب غافل بوده و این وضعیت ادامه خواهد داشت و نباید درباره آینده آن خوش‌بین بود.

 به نوشته تارنمای «ایلاف» وابسته به عربستان، «محمد ناجی» احمد تحلیلگر مسائل سیاسی می‌گوید: مشکل اتحادیه عرب آن است که اعضای این اتحادیه برای اجرایی‌شدن تصمیم‌های آن اراده سیاسی ندارند. اعضای این اتحادیه درباره برخی مسائل به ویژه مسائل مهم جهان عرب از روی تعارف تصمیم می‌گیرند اما هنگامی که به خانه‌های خود باز می‌گردند این تصمیم‌ها را اجرایی نمی‌سازند و دامنه همکاری آنها محدود است.

آینده اتحادیه عرب در گروی وضعیت کنونی است. پیش‌بینی می‌شود در شرایطی که وضعیت کشورهای عربی آکنده از سختی‌ها و بحرانی‌ها است و بحران بی‌اعتمادی میان اعضای آن حاکم است، این اتحادیه با تنش‌ها و تغییرات بسیاری دست و پنجه نرم کند. شانه خالی کردن کشورهای عربی از مقابله واقعی با بحران‌ها مانع اصلی اقدام مشترک کشورهای عربی است. نبود اراده مشترک از مهمترین دلایل شکست اتحادیه عرب است. دخالت‌های خارجی و یکه‌تازی برخی کشورهای غربی در جهان عرب هم سبب ضعف اتحادیه عرب و کم‌رنگ شدن نقش آن درباره مسائل منطقه شده است. با توجه به این مسائل می‌توان گفت که این اتحادیه در آینده ناکارامد خواهد بود و در مسیر خود تغییر و پیشرفتی را شاهد نخواهد بود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha