جنگ ۱۹۶۷ میلادی موسوم به جنگ شش روزه، نقطه عطفی برای ناسیونالیسم عربی بود. این جنگ در واقع هزیمت عربی در مقابل رژیم اشغالگر صهیونیستی به شمار میرود در ذهنیت روشنفکران عرب نتیجه سال ها عقبماندگی جهان عرب بود. فاطمه مرنیسی از جمله روشنفکرانی است که پس از شکست اعراب در این جنگ همچون معاصران خود، به دنبال تحلیل علت این شکست برآمد و با تاکید بر وضعیت فرهنگی جامعه خود، شاخصهای پسرفت زنان عرب را مورد بررسی قرار داد.
زندگینامه و مدارج علمی مرنیسی
فاطمه مرنیسی در ۱۹۴۰ میلادی در مراکش چشم به جهان گشود. تحصیلاتش را در مدارس مذهبی و قرآنی شروع کرد و تا ۲۰ سالگی تنها می توانست به زبان عربی حرف بزند. او پس از گذراندن تحصیلات مقدماتی خود در دانشگاه سوربن، علوم سیاسی خواند و در نهایت دکتری خود را از دانشگاه براندیس دریافت کرد. بسیاری او را پایهگذار فمینیسم در مراکش می دانند. گرچه بسیاری از پژوهش های وی حول محور همین موضوع بوده است اما دیدگاه و جهان بینی اش از این فراتر میرفت. مرنیسی در مسیر خود به آزادی و دموکراسی نظر داشت و این آزادی را نه فقط برای زنان بلکه برای مردان نیز ضروری میدانست. او که در نخستین آثار خود به نام «زن در ناخودآگاه مسلمانان» ابعاد روانشناسانه جامعه مسلمان نسبت به زنان را بررسی کرده بود به این نتیجه رسید که برای رسیدن به برابری نیاز است تا مردان مسلمان نیز بتوانند از فضای ذهنی محدود خود رهایی یابند و در ابعاد مختلف اجتماعی و اقتصادی پیشرفت کنند. باید متذکر شد که برخلاف باور عموم فاطمه مرنیسی نخستین فردی نبود که مساله زنان را در چارچوب اسلام مطرح و بررسی میکرد، بلکه در سده نوزدهم مدرنیسـتهای اسلامـــــی همچون محمد عبـــــده، سیدجمالالدین اسدآبادی و قاسم امین بودند که بر پایه تفاسیر لیبرالی، مساله زنان در اسلام را مورد توجه قرار دادند.
جنبش زنان در مراکش
در اواخر دهه ۱۹۸۰ و تحت رهبری فاطمه مرنیسی، فعالان اجتماعی و مدافعان حقوق برابر در مراکش و تونس شروع به بسیج گسترده در واکنش به ظهور بنیادگرایی در منطقه کردند. فاطمه مرنیسی یکی از چهره های برجسته دمکراسی و حقوق زنان در تونس بود و خیلی خوب ارتباط تساوی جویی زنان با امر دمکراسی را نشان داده بود. او نه تنها بر جنبش زنان مراکش که بر جنبش زنان خاورمیانه تاثیر عمیقی گذاشت. توجه به ارتباط دمکراسی، حقوق بشر، دفاع از اقلیت برابر و مساله زن به خوبی در اهداف و هویت و حتی اسامی انجمن هایی که در دهه ۸۰ و ۹۰ میلادی در مراکش شکل گرفتند، مشهود است از آن جمله می توان به انجمن دمکراتیک زنان مراکش و هویت برابر اشاره کرد. یک گروه مدافع حقوق زنان در این سال ها «اتحادیه حرکت زنان» و همپیمانان آن، خواهان اصلاح قوانین ناعادلانه و تامین حقوق برابر برای زنان شدند و بدین ترتیب جنبش اصلاح مدونه را تسریع کردند. در چنین فضایی در ۱۹۹۲ کمپینی با عنوان «یک میلیون امضا» به راه انداخته شد که توانست در مدت کوتاهی با حمایت فعالانی همچون مرنیسی، بیش از یک میلیون امضا در حمایت از خواسته کمپین جمع آوری کند. این حرکت در کنار حرکات دیگری چون برگزاری سمینارها، تظاهرات و غیره موفق شد، سلطان حسن دوم را نسبت به ضرورت اصلاحات متقاعد کند. به طوری که او دستور داد تا مجموعه قوانین جدیدی با مشاوره گروه های زنان تدوین شود. این پیروزی هر چند کوچک، مجموعه ای عوامل داخلی و بین المللی را برای تغییرات در قانون اساسی کشور در ۱۹۹۶ فراهم کرد.
وارد کردن هرمنوتیک دینی به حوزه زنان
مرنیسی فردی بود که هرمنوتیک دینی(دانش تفسیر متون) را به روشی نو، وارد مطالعات زنان کرد. مرنیسی تنها در زمینه اندیشه فعال نبود، بلکه از مهمترین آثار او فعالیت های میدانی اش است. او در سفر به سراسر مراکش تنها آمار و ارقام جمع آوری نکرد، بلکه با بسیاری از زنان مراکشی به گفت وگو نشست و روایت هایی ناب از زبان زنان گردهم آورد که از مهم ترین نوشته های روایی در حوزه زنان محسوب می شود. این پژوهش در دهه های ۷۰ و ۸۰ میلادی برای یونسکو و سازمان بین المللی کار صورت گرفت که موضوع محوری آن نیز «زنان و کار» بود. یکی از مهم ترین تحلیل های مرنیسی مربوط به تفاوت نگاه نابرابرانه به زنان در غرب و کشورهای مسلمان است. او اعتقاد دارد که در نگاه غربی در واقع زنان «کمتر» از مردان بوده اند و برای رسیدن به برابری و جایگاه برابر تلاش کرده اند. در حالی که در برخی کشورهای مسلمان زنان کمتر از مردان به حساب نمی آیند، بلکه زنان یک نیروی وسوسه انگیز و خطرناک محسوب می شوند که به همین دلایل باید در خانه ها بمانند. مرنیسی بسیاری از قوانین تبعیض آمیز و جنسیت زده را نیز ناشی از چنین نگاهی میداند. او که قرآن کریم را از دیگر متون دینی جدا میکند، می گوید که بسیاری از متون برساختهایی هستند که با غرض در طول تاریخ برای محدود ساختن زنان نوشته شده اند و پایه و مبنای دینی درستی ندارند. در حالی که با بررسی خود در قرآن به نتایج دیگری می توان رسید. مرنیسی از پژوهش هایش حرف می زند: «شما می توانید به راحتی در قرآن کریم آیاتی را پیدا کنید که از زنان حمایت کرده است و شاید بنیادگراها بعضی از آیه ها را به نفع خودشان مصادره کرده اند و تمام مدت به آن ها تکیه می کنند، در حالی که اسلام با زنان مهربان است.» او در یکی از پژوهشهایش به ریشه یابی تاریخی بسیاری از متون دینی می پردازد و ثابت میکند که بسیاری از نقلقولهایی که به پیامبر (ص) نسبت داده می شود در واقع گفته افرادی دیگری است.
آثار برجای مانده از فاطمه مرنیسی
یکی از کتاب هایی که از فاطمه مرنیسی به زبان فارسی ترجمه شده، «زنان پرده نشین و نخبگان جوشن پوش» است. این اثر نخستین بار اوایل دهه ۸۰ خورشیدی در ایران منتشر شد و اثر بسیار زیادی بر متفکران ایرانی در حوزه زنان داشت. مرنیسی در این کتاب تلاش میکند، برداشتی نوین از حقوق زنان در اسلام را ارایه کند و به نقش زنان پیامبر(ص) در زندگی اجتماعی، تصمیمات ایشان و حتی شکلدهی به آموزههای اسلامی توجهی ویژه داشته باشد. مرنیسی معتقد است: «حضرت محمد(ص) تغییرات بنیادی را به نفع زنان ایجاد کرد. او به زنان حق طلاق اعطا کرد، آن ها را از ارث والدین و همسر بهره مند کرد و حتی طردنشدن پس از طلاق و دیدار با کودکان پس از طلاق همه موهبت هایی است که در دنیای اعراب هرگز وجود نداشت. چه طور ممکن است، زنان از نگاه اسلام و حضرت محمد(ص) جنس دوم باشند، وقتی که آن ها می توانند در مکان مقدسی همچون مکه و مسجد پا به پای مردان نماز بخوانند.» او به تاثیر عمیق آمــــوزههــــای ضد زن برخی متون نزد مردم نیز در همین اثر اشـاره میکند. متونی که به واسطه آنها زنان از مشارکت در امور سیاسی منع می شوند، خشونت علیه زنان مجاز دانسته میشود و در نهایت، دامن زدن به این باور قدیمی که زنان آلوده و دور از اولوهیت هستند و باعث دوری مردان از معنویت میشوند.
او در این کتاب ادعا میکند که سنت در تبدیل زن به موجودی مطیع و حاشیهای که تواناییهای خود را نابود میکند، موفق شده است. از میان کتاب های مرنیسی می توان به «ملکه های فراموش شده در سرزمین های خلافت اسلامی» اشاره کرد که به وسیله انتشارات مولی به چاپ رسید که در واقع دومین کتابی محسوب می شود که از او به فارسی ترجمه شده است. فاطمه مرنیسی در کتاب «ملکه های فراموش شده» با تکیه بر اسناد از ۱۶ زن قابل احترام و قدرتمند در صدر اسلام حرف می زند: «بیش تر این قوانین بازدارنده در شرع است و نه در اسلام و اغلب پس از مرگ حضرت محمد(ص) توسط مردان متعصب و کوته فکر به قوانین شرع اضافه شده است. باید توجه داشت که از برخی آیات سوءتعبیرهایی شده است و این سوءتعبیرها در کتاب هایی که بعدها نوشته شده رفته رفته پررنگ شده اند. در حالی که حضرت محمد(ص) خود شخصی فرزانه و آگاه بود که زنان خانواده اش جرات ابراز وجود داشتند و نام آن ها در کنار پیامبر بارها و بارها تکرار شده است.» از دیگر آثار او می توان به «فراسوی حجاب: پویایی روابط زنان و مردان در جامعه مسلمان، انجام پیکار هر روزه: گفت وگو با زنان مراکشی، شورش زنان و حافظه اسلامی، زنان بر بال های رویا و اسلام و دموکراسی: ترس از دنیای مدرن» اشاره کرد که هنوز هیچ کدام به زبان فارسی ترجمه نشده اند. کتاب حجاب او مدتی در منطقه خلیج فارس و کشورهای عربی ممنوع شد. او در اینباره در مصاحبه ای با خنده گفته بود: «اما من جنجال بزرگ حقوقی به راه انداختم که باعث شد دست از سرم بردارند.»
منابع
۱. مشیرزاده، حمیرا(۱۳۷۸) تجدد و زمینه سازی ظهور جنبش های اجتماعی در غرب، مجله دانشکده حقوق دانشگاه تهران، شماره ۴۶، صص ۱۴۹-۱۹۱.
۲. گیدنز، آنتونی (۱۳۸۶) جامعه شناسی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران: نشر نی.
۳. دلاپورتا، دوناتلا و دیانی، ماریو (۱۳۸۴) مقدمه ای بر جنبش های اجتماعی، ترجمه محمد تقی دلفروز، تهران: نشر کویر
۴. مشیرزاده، حمیرا(۱۳۸۸) از جنبش تا نظریه اجتماعی: تاریخ دو قرن فمنیسم، چاپ چهارم، تهران: شیرازه
۵. توحیدی، نیره (۱۳۹۵) درس جنسیت و تحولات اجتماعی، درس گفتار نهم، ایران آکادمیا
۶. علمداری، کاظم (۲۰۱۵) جامعه مدنی : گفتارها، زمینه ها و تجربه ها، نشر: آموزشکده آنلاین توانا
نظر شما