کودکان یکی از گروهای سنی بزرگ جامعه هستند که امروز و به واسطه شیوع ویروس کرونا خانه نشین شده اند؛ خانه نشینی اگرچه برای والدینی که به ویژه به دلیل زندگی در شهرهای بزرگ فرصت کمتری برای در خانه ماندن و استراحت داشتند، زمانی مغتنم به نظر میرسد اما برای این گروه سنی که در پرهیجان ترین روزهای زندگی خویش و نیازمند جست و خیزند،هرگز مطلوب به نظر نمی رسد. تعطیلی مدارس و تغییر شیوه آموزش از یادگیری مستقیم در کلاس درس به آموزش از راه دور، اجبار نداشتن نظمی در خواب، تماشای تلویزیون، تغذیه و به طور کلی زندگی، افزایش ساعات استفاده از بازیهای رایانه ای، فاصله گرفتن از دوستان و مدرسه و اقوام و ... همه در سلامت جسمی و روحی کودکان در این ایام اثرگذارند و والدین قطعا باید با تجهیز خویش به دانش و آموزش شیوه مواجهه مناسب با کودکانشان برخورد کنند.
آنچه در ادامه میآید گفت وگوی خبرنگار فرهنگی ایرنا با ساجده ودودی روانشناس و مشاور کودکان است.
مسائل را به کودکانمان توضیح دهیم
ودودی در ابتدا و در اشاره به شرایطی که امروز و به واسطه شیوع ویروس کرونا ایجاد شده است، بیان داشت: امروز بچهها عموماً اخباری را دریافت میکنند که قدرت تحلیل آن و ظرفیت پذیرش بسیاری از موارد را ندارند. بسیار شنیده میشود که کرونا همراه با مرگ است و ذهن بسیاری از بچهها را درگیر می سازد که اگر مامانم بگیره چی؟ اگر بابام بگیره چی؟ بحران دیگری که کودکان بسیار با آن مواجه هستند این است که دائماً تکرار میشود که این بیماری و این ویروس، بیشتر مرتبط هست با کسانی که بیمار زمینهای دارند و کهنسال هستند؛ و باز این دغدغه بزرگ در ذهن کودکان ایجاد میشود که اگر مامان بزرگ و بابابزرگ از بین بروند و دیگر نباشند چی؟
والدین اغلب حواسشان نیست که در این بحران، این ترس وجود بچهها را فرا میگیرد و بسیاری از کودکان ممکن است اصلاً در این باره حرفی نزنند. خیلی خوشبخت هستیم اگر بچههای ما ترسهایشان را با ما در میان بگذارند و ما بتوانیم به آنها توضیح بدهیم. در نتیجه لازم است که حتماً والدین در این گونه موارد با کودکان حرف بزنند و یک توضیح درست، صادقانه، منطقی و علمی (در حد سن کودک) در باب چرایی اتفاقات در اختیار او بگذارند و راههای مراقبت را با کودک مرور کنند، برای این که دچار اضطراب نشوند.
کودکان را در آغوش بگیریم
این متخصص کودک، در ادامه و در اشاره به یکی از تصورات غلط این روزها بیان داشت: یک تصور غلط دیگر وجود دارد که چون گفته میشود که همدیگر را بغل و یا روبوسی نکنید، ما فکر میکنیم که کودکانمان را هم نباید بغل کنیم. در صورتی که آنها اتفاقاً به تماس فیزیکی ما ( به ویژه وقتی که مضطرب هستند و نگران میشوند) نیاز دارند. وقتی پدر و مادر در یک خانه زندگی میکنند، اگر یکی از آنها ناقل باشند، این بیماری منتقل میشود و خیلی ارتباطی به بغل کردن و تماس ندارند. در نتیجه بسیار لازم است که مخصوصاً مادران، حتماً کودکانشان را در آغوش بگیرند و ببوسند و به آنها اطمینان بدهند که نگران نباش ما هستیم، مراقبت تو هستیم و قرار نیست اتفاق خاصی برای ما بیفتد.
وی افزود: زمانی هست که کودک یک سری اطلاعات دارد و با شما در میان میگذارد، مثلا درباره کرونا و چیزهایی که در یک فیلم یا تلویزیون دیده است، سوال میپرسد، در اینجا نیاز است که موضوع را تشریح کنید و نه انکار. این روزها کلیپها و انیمیشنهای زیادی در فضای مجازی رد و بد میشود و از طریق این کلیپها و نشان دادن یکی از آنها به کودکان، میتوانیم با زبان خودشان به آنها توضیح بدهیم که این یک بیماری و ویروس است که وقتی وارد بدن ما میشود و سربازهای بدن ما هستند را ضعیف میکند؛ ما باید گلبولهای سفید را قوی کنیم، مثلاً با خوردن بیشتر بعضی غذاها و ویتامینهایی که سربازهای بدن ما قوی شوند و بتوانند در مقابل ویروس مقابله کنند.
بعد شروع کنیم و نکات بهداشتی را با آنها مرور کنیم که لازم است این گونه دستانمان را بشوریم یا این گونه مراقب باشیم و اینها را در قالب توضیح به آنها ارائه دهیم. کاری که پدر و مادرها بسیار انجام میدهند، این است که وقتی جایی میروند و کاری میکنند با تحکم و لحنی حاکی از استرس و اضطراب با فرزندانشان حرف میزنند که دستت را بشور و الکل بزن یا مراقب باش و ... ترجمه این جملاتی که دائم از سوی والدین به فرزندانشان منتقل میشود، این است که ببین من نمیتوانم به قدری کافی از تو مراقبت کنم و دنیا بسیار جای ناامنی است؛ پس لازم است که من این نگرانی را به تو منتقل کنم و این تو هستی که باید از خودت مراقبت کنی. بسیار باید مراقب این لحن باشیم که حالت تحکم به خود نگیرد.
احساسات کودکان را انکار نکنیم
این روانشناس کودک در توضیح نوع مواجهه درست با ترسهای کودکان تصریح کرد: چالش دیگری که این روزها بسیار کودکان را درگیر کرده، ندیدن عزیزانشان است؛ ندیدن پدربزرگ و مادربزرگ، دوستان مدرسه، مهدکودک و مدرسه نرفتن و ندیدن معلمهای کلاسهای مختلف که به نوعی سرگرمشان میکردند؛ و این ندیدن باعث ایجاد نگرانی میشود که چه شد که همه چیز این گونه تعطیل شد و ما به این ترتیب خانه نشین شدیم؟ لازم است تدابیری اندیشه شود که حالا چطور میتوانیم دوست داشتنها و محبتهایمان را باز هم به آدمهای دیگر نشان بدهیم؟ و به آنها بگوییم که ما هنوز به یاد و به فکرشان هستیم؟ این موضوع با یک همفکری و خلاقیت شکل میگیرد که مثلاً برایشان نقاشی بکشیم، سلفی بگیریم و در فضای مجازی منتشر کنیم؛ و یا تماس تصویری بگیریم و از هرجایی که هستیم با هم حرف بزنیم تا بتوانیم از این شرایط عبور کرده و دوباره به نزد آنها برویم و ببینیمشان.
وی افزود: احساسات بچهها را انکار نکنیم یعنی ترسهایشان را ببینیم و تأیید کنیم؛ مثلاً وقتی کودک میگوید من میترسم که مریض بشوم، نگوییم که ترس ندارد، بگوییم بله من هم مانند تو بسیاری از اوقات میترسم اما با خودم فکر کردهام که به جای ترسیدن، میتوانم به نوعی خودم را سرگرم کنم که حواسم پرت بشود. مثلاً من هم خیلی ناراحتم که مادربزرگ را خیلی وقت است که ندیدهایم ولی نشستم و فکر کردم و دیدم که میتوانیم به آنها زنگ بزنیم، برایشان نامه بنویسم یا نقاشی بکشیم و بفرستیم که یادشان بیاندازیم که هنوز دوستشان داریم.
وضعیت جسمانی کودکان را فرموش نکنیم
ودودی خاطر نشان ساخت: موضوع دیگر این است که بچهها دائم در خانه هستند و فعالیت بدنیشان کم شده است. این باعث میشود که در این روزهای قرنطینه و خانه نشینی، ضعف عضلات پیدا کنند و ممکن است این دوران بدل به سبک زندگیشان شود؛ یعنی شب دیر خوابیدن، صبح دیر بیدار شدن، دائم جلوی تلویزیون و یا با تبلت و گوشی مشغول بودن. بعلاوه بعد از این دوره، اگر مدرسه باز شود دوران کوتاهی خواهد بود و ما به تعطیلات تابستان میخوریم، یعنی مجموع این زمانها دورهای تقریباً شش ماهه می شود که بچهها بیشتر تعطیل هستند و از روال عادی منظم روزانهشان خارج میشوند؛ این موضوع باعث میشود که سبک زندگیشان تغییر پیدا کند، در نتیجه چالش بزرگی خواهد بود.
وی افزود: خواهشم از والدین این است که در این دوران، مانند دورانهای دیگر، این سختی را به خودشان بدهند و نظم و روال خانه را نگه دارند. چون اگر کودک در یک نظم ثابت زندگی کند، حال بهتری خواهد داشت و از استرسهایش کم میکند؛ کودکان اگر صبح زود بیدار شوند، شب هم میتوانند به موقع بخوابند و لازم نیست که حتماً روال و روتین زندگی را به خاطر تعطیلات عوض کنید.
«والدینی هم هستند که خودشان به شدت مضطرباند و دست خودشان نیست و ناخودآگاه در حال انتقال این اضطراب به فرزندانشان هستند. این والدین باید آگاه باشند که اگر خودشان از اضطراب و استرس زیادی رنج میبرند، حتماً لازم است که در ابتدا فکری به حال استرسهای خودشان کنند. بهترین کار این است که اگر نمیتوانند از راههای متدوال و معمولی که گفته میشود، استفاده کنند، حتماً با یک درمانگر ارتباط گرفته و از طریق مشاوره آنلاین طی جلساتی، بتوانند اضطرابشان را ریشه یابی کرده و آن را کترل کنند».
ودودی تاکید کرد: متاسفانه در فضای مجازی بسیار میبینیم که ولع عجیبی برای منتشر کردن اخباری که به هر طریقی به آن دسترسی داریم، وجود دارد. درحالی که لازیم است که حتماً اخبار را بسنجیم و سپس در اختیار دیگران قرار دهیم؛ چون خود این منتشر کردن اخبار کذب و راهکارهای بعضا نادرستی که این روزها ارائه میدهند، میتواند باعث بالارفتن هم اضطراب خودمان و هم اطرافیانمان باشد.
پویشِ اجتماعی «سهم من در کرونا»
این روانشناس کودک در انتها و در تصریح نقش خویش در شرایط بحرانی امروز بیان داشت: تمامی روانشناسان و روان درمانگرها، پس از پزشکان و پرستاران، در این روزها وظیفه سنگنی بر دوش دارند که بتوانند کاری برای مردمشان انجام دهند؛ و آن این است که راهزن امید برای مردم نباشند بلکه منعکس کننده حال خوبی باشند که میتوانیم از این روزها داشته باشیم.
من به عنوان یک روانشناس، صفحهای در فضای مجازی (اینستاگرام) دارم که سعی میکنم این روزها از حال و هوای در خانه ماندن و بازیهای سادهای که میشود در خانه برای بچهها ایجاد کرد و وقتشان را پر کرد حرف بزنم؛ از راهکارهایی که در فضای مجازی میشود برای کاهش استرس انجام داد، بگویم؛ تاجایی که بشود لایوهای زنده و پرسش و پاسخ به سؤالات والدین که این روزها با آن درگیر هستند را پاسخ میدهم؛ و در نهایت از منابع علمی استفاده میکنم که بتوانم کمکی به حال این روزها و حال بچههای سرزمینمان کرده باشم.
نظر شما