یکی از ویژگیهای بارزی که در حوزه ادبیات فارسی بازتاب زیادی دارد، توجه به موضوعات اجتماعی است. در موارد بسیاری، ایـن مـسایل در قالب آموزههای تعلیمی به مـخاطب عـام یـا خاص منعکس میشود. شاعران در آثاری که از خود به یادگار میگذاشتند یا به طور مستقیم به بازگفت دغدغههای جامعه میپرداختند یا به روشـی غـیرمستقیم و در قـالب گونههای غنایی، عرفانی، حماسی، تعلیمی و ... به شرح و طـرح مـوضوعات اجتماعی مبادرت میورزیدند. در این میان، نظامی گنجوی یکی از برجستهترین چـهرههایی اسـت کـه در قالب مفاهیم تعلیمی به بازروایی دغدغههای اجتماعی پرداخته و لایههای گوناگون جـامعه هـمچون شاه، درباری و شیخ و ... را نقد کرده است. نـظامی بـه خوبی پیوند میان شعر تعلیمی و تبیین دغدغههای اجتماعی را درک کرده بود، زیرا یـک جـامعه بـا خودسازی تکتک افراد آن بالنده و شکوفا میشود و رسیدن اعضای آن جامعه به معرفت و شناخت درست در سـایه تـوجه بـه تعالیم اخلاقی میسر خواهد شد. به نظر میرسد که نظامی بیش از همه بـه مـوضوعاتی چون «دنیاگریزی، عدالتپروری، توکل به خدا، نکوهش شیخان ریاکار، دینمداری و شریعتمحوری» توجه دارد.
رویکردهای اجتماعی در قصاید نظامی گنجوی
اجتماع و پرداختن به آن در قصاید نظامی بسامد بالایی دارد. پیر گنجه تنها به بیان دردهای جامعه و عوامل فـروپاشی هـنجارهای اجتماعی بسنده نکرده و در راستای جهانبینی فکری خود، راه حلهایی را جهت برون رفت از آن وضـعیت نابسامان ارایه کرده است. «نظامی در مقام مصلح اجـتماعی و مـربی اخـلاق، همچون پدری دلسوز، جامعۀ غرق در فساد و تباهی را مـینگرد و در مـنش زاهدی آرمانخواه و جدی، هشدار میدهد. پیام او بیداری انسان برای نیل به نـیکبختی خـویش است.» رویکرد پیر گنجه در پیوند با دنیا و وابستههایش منفی اسـت و مـخاطبان خـویش را از نزدیکشدن به آن برحذر میدارد، زیرا از زیانهای روحی و جسمی وابستگی به دنیا آگاه است. این مـقوله در قـصاید نظامی بازتاب فراوانی دارد زیرا «تربیت معنوی انسان صرف نظر از تفاوت و مذاهب مورد نـظر شـاعر اسـت و همه جا مردمان را به ترک دنیا و تربیت نفس و قبول رنج و مشقت تن دعوت میکند.» در مجموع، دنیاستیزی نظامی را میتوان در پنج بخش «بیاعتباری و پیمانشکنی دنیا، نکوهش گردون، دوری گزینی از دنیا، نکوهش ابنای روزگـار و خـوارداشت نفس اماره» دستهبندی کرد. گرچه نـظامی مانند عطار و مولوی به عنوان عارف شناخته نشده، بلکه همه او را حکیم میدانند اما مثنویهای وی سرشار از اصطلاحات عرفانی است.
از دید شاعر، چیزی که از اعتماد به این جهان بـهره و نـصیب آدمی خواهد شد، جز غم و رنج نیست. بنابراین، گوشزد میکند که نباید چندان به این درخت امیدوار بود تا بار دهد و سودی برساند. به عبارت دیگر، دوستی با دنیا و هـمنشینی و هـمنفسی با او نتیجهای جز پشیمانی و خسران ندارد. نظامی بر این باور است که انسان خردمند هرگز در برابر این چرخ کبود و مظاهر آن شاد نمیشود؛ زیرا میداند که مانایی و پایایی آن مشخص نیست.
نظامی، ایـن جهان را با صفاتی چون «مکار و طرفهکار» به مخاطبانش معرفی میکند تا با این شیوه توجه آنها را بـه نگرشهای تعلیمی دنیا ستیزانهای که دارد، جلب کند. از دید او، جهان در حکم گندهپیری است کـه رنـگ و لعـابی به مظاهر مادی بخشیده، آدمی را به طمع میاندازد و شعله حرص و آز را در نهاد وی شعلهور مـیسازد و چـون ماری زهرآگین نیش میزند.
گـنده پیری اسـت جهانی که مطرا کرده / حرص تو هر چه برو مهر فراوان آرد
ستایش عدالتپروری و نکوهش ستمورزی
عدالتورزی و مبارزه با ستم اصلی بنیادی در بقا و ماندگاری یک جامعه است. نظامی هم در قصیدههای خود بـه پادشـاه و کارگزاران تـوصیه میکند که برای برقراری عدالت بکوشند. شاعر در ستایش دادگری میگوید، شحنهای که اهل انصاف باشد به مـقام میری و بزرگی دست مییابد و میر عادل در نهایت پادشاه خواهد شد. به باور نظامی، عدالتپروری شاهان بیپاسخ نمیماند و رفتارهای بخردانه آنها مایه سعادت اخرویشان خواهد شد. بنابراین شاهان دادگستر و عادل نیک انجام هستند زیرا با دادگری خانه آن جهانی خود را آباد کردهاند. خانهای که در اثر دعای نیک مردم بـنا نهاده شده است. از دید نظامی، شاهان برای برقراری عدالت در جامعه به این مقام برگزیده شدهاند و نباید از وظیفه خود عدول کنند.
بخشش و رحمت الهی
نظامی معتقد است، جامعهای که در آن باور به خدا نهادینه شده باشد از بروز بسیاری از بزهها در امان خواهد بود. نظامی هم بـا نظر داشتن به این موضوع بارها در این باره سخن گفته است. از منظر شاعر هر که با صدق و صفا بـه خـدای متعال روی آورد، در برابر این رفتار بخردانه مورد بخشش و رحمت الهی قرار میگیرد. پیر گنجه غفران الهی را به مثابه درمانی برای دردهایش میداند و به مخاطبان خود سفارش میکند بـه حـضرت دوست روی آورند زیرا تنها اوست که آبروی بندگانش را حفظ میکند. نظامی میگوید با فرمانبرداری از حق، تن و جان خویش را زنده نـگه داشـته است و اگر چنین نکند یا از این سعادت محروم شود، زندگانی دیگر برای او ارزش و بهایی نخواهد داشت.
دردمند گنهم کش ز عقوبت ترسم/ زانکه مر درد مرا عفو تو درمان آرد
ای برادر در او گیر و از آن روز بـترس/ که درو پرده ز هـر نـیک و بدی برگیرد
پیـر گنجه به مخاطبان خود هشدار میدهد که فریب ظاهر این جماعت را نخورند و هرگز در نـزد آنها اظهار نیاز نکنند زیرا در رنج و گرفتاری بزرگی خواهند افتاد. نظامی گنجهای در عرصه ادب فارسی جـایگاهی مـمتاز دارد و نگرشهای اجتماعی او در آیینه قصایدش درخور تأمل است. او ضمن آنکه به بازروایی دغدغههای مردم و مشکلات جامعه مـعاصرش پرداخـته است، راهحلهایی برای بهبود شرایط نابسامان و کاهش ناهنجاریهای اجتماعی پیشنهاد داده است. پیـر گـنجه برای تبیین هرچه بهتر نقدهای خود از ادبـیات تـعلیمی بـهره برده تا سخنش دلنشینتر شود. بـه بـاور نظامی سرمنشأ همۀ بـدیها و پلیـدیها از دنیاست. اگر آدمی بتواند با آن به مبارزه بپردازد و پیروز شود در عرصههای اخلاقی و اجتماعی دیـگر هـم، کامیاب خواهد بود.
سرانجام نظامی گنجوی
جمالالدین ابومحمد الیاس بن یوسف بن زکی بن مؤید، متخلص به نظامی و نامور حکیم نظامی شاعر و داستانسرای ایرانی حوزه تمدن ایرانی در سده ششم قمری بهعنوان پیشوای داستانسرایی در ادب فارسی شناخته شده است. آرامگاه حکیم نظامی در حاشیه غربی گنجه قرار دارد. نظامی در زمره گویندگان توانای شعر فارسی است که نهتنها دارای روش و سبکی جداگانه است، بلکه تأثیر شیوه اش بر شعر فارسی نیز در شاعران پس از او آشکار است. نظامی از دانشهای رایج روزگار خویش مثل علوم ادبی، نجوم، علوم اسلامی، فقه، کلام و زبان عرب آگاهی وسیع داشت و این خصوصیت از شعر او به روشنی مشخص است. اشعار نظامی به زبانهای گوناگون برگردانده شده است، برای نمونه خمسه به همت رستم علیاف به زبان روسی ترجمه و منتشر شدهاست. این شاعر پارسی گو در فاصله سال های ۶۰۲ تا ۶۱۲ قمری در گنجه چشم از جهان فروبست و آرامگاهی برای او ساخته شد. به سبب تاثیر نظامی گنجوی در فرهنگ ادب فارسی، بنا به تصویب اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، ۲۱ اسفند به عنوان روز «بزرگداشت نظامی گنجوی» نامگذاری شده است.
منابع:
۱- افـضلی، علی، (۱۳۹۲)، «آمـوزههای اخـلاقی – تـعلیمی خردنامههای فیلسوفان یونان در اقـبالنامه نظامی»، فصلنامۀ تحقیقات تعلیمی و غنایی زبان و ادب فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بوشهر، شمارۀ ۱۶، از ص ۵۷ تا ص ۸۰.
۲- انجوی شـیرازی، ابـوالقاسم، (۱۳۵۲)، تمثیل و مثل، تهران: امیرکبیر.
۳- دلیری مالوانی، ابراهیم، (۱۳۷۵)، سخنسالار گنجه و مقلدان او، رشت: طاعتی، چاپ اول.
۴- زرینکوب، عبدالحسین، (۱۳۷۷)، پیر گنجه در جستجوی ناکجاآباد، تهران: سخن، چاپ سوم.
نظر شما