همزمان با شناسایی ویروس کووید ۱۹ در شرق آسیا و انتشار اخبار مربوط به آن در ووهان چین، شایعات مختلف هم در کنار آن تولید و باز نشر شد؛ شاید اولین شایعات هراس آمیز آن در تعداد مبتلایان و میزان جانباختگان این بیماری بود.
کرونا، ویروس «مهاجمی» که علاقه شدیدی به «مهاجرت» دارد به سرعت مرزهای جغرافیایی را درنوردید و از شهری به شهر دیگر و از فردی به فرد دیگر منتقل شد و در کمتر از سه ماه بیش از ۱۴۵ کشور را درگیر کرد.
روزهای پایانی بهمنماه اخباری مبنی بر مشاهده ویروس کرونا در قم منتشر شد. یکی دو روز قبل از یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی خبر ابتلای این دو فرد تایید شد و از آن به بعد بود که کرونا عملا همه شئونات کشور را تحت تاثیر قرار داد.
در این مدت محتوای گستردهای درباره این مهمان ناخوانده در رسانهها و شبکههای مجازی تولید و به افکار عمومی ارائه شد. مواجهه با ویروس کرونا دشوار است برای همین قدرتهای بزرگ حالت اضطرار اعلام می کنند و تمام ظرفیتهای خود را برای مقابله با آن بسیج میکنند با این حال شرایط ایران در مواجهه با این پدیده شوم منحصر به فرد است. ایران در خط مقدم مبارزه با این ویروس قراردارد و تعداد زیادی از شهروندان درگیر آن شدهاند آن هم در حالی که ایران شدیدترین و بیسابقهترین تحریمهای غیرانسانی را تحمل میکند. در این شرایط مبارزه با ویروس کرونا بار مضاعفی بر دوش نهادهای مسوول که در خط مقدم مبارزه با آن هستند قرار داده است. اما آنچه از خود این ویروس خطرناکتر است، و مبارزه را دشوارتر میکند شایعات، تردید آفرینی و ناامیدسازی مردم است، که انرژی زیادی را هم از جامعه و شهروندان و هم متولیان مبارزه با ویروس کرونا میگیرد. تا جایی که به نظر می رسد لازم است همزمان با مقابله و مبارزه با کرونا جبهه مبارزه با ویروس و جبهه مقابله با شایعات و اخبار دروغ نادرست تشکیل شود.
پزشکان و پرستاران و کادر درمانی در خط مقدم مبارزه با این بیماری قرار دارند اما دومین جبهه که مبارزه با جنگ روانی و مخرب این «ویروس منحوس» را بر عهده دارد و یک ضرورت استراتژیک و تخصصی است، بر عهده متخصصان و کارشناسان رسانه و ارتباطات و خبرنگاران بحران است.
باید توجه داشت که جبهه مقابله با تبلیغات روانی در بحران نیز، یک نبرد تن به تن رسانهای در مقابل هجمه جریاناتی است با پمپاژ اخبار دروغ و یاسآور برای بهرهبرداریهای خاص سیاسی، اقتصادی و حتی امنیتی با روح و روان مردم بازی میکنند.
ایجاد هراس و ناامیدی، اعتمادزدایی و ابهام آفرینی، تردیدافکنی و شبههسازی از هر اتفاقی و هر خبری، ماموریت اصلی این گروهها و رسانههای موجسوار است. برای آنها فرقی هم نمیکند، جنگ اقتصادی یا سیاسی؛ نبرد سخت یا نرم باشد، مهاجم یک نیروی نظامی مسلح و مجهز یا یک ویروس ناشناس منحوس مرگبار است؛ آنها سعی میکنند، تردید ایجاد کرده و عزم و اراده خط مقدم و پشت جبهه را مختل کنند.
متهم کردن مسوولان به پنهان کاری، القای عدم کارآمدی در مهار و مقابله با بیماری، نحوه ورود ویروس، قرنطینه، حضور و یا عدم حضور مسوولان در جلسات مبارزه با کرونا، چرایی تشدید و یا عدم تشدید در اقدامات پیشگیرانه در ترددهای درون شهری و برون شهری از خطوطی است که جریانات تخریبی در این زمینه پیگیری میکنند.
در هرشکل کالبدشکافی کووید۱۹ نشان می دهد کرونا ویروسی است که آرام آرام به هر منطقهای و سرزمینی که وارد شده است ابعاد قدرتهای نهفته اجتماعی و فرهنگی و سرمایه اجتماعی آن پهنه را محک میزند.
اینکه زنجیره اتحاد اعضای یک خانواده و جامعه و انسجام یک ملت در شوک اولیه متاثر شود امری طبیعی است، اما اینکه اجزا و ارکان جامعه بتواند تا حداکثر فشار هراس اولیه، تاب بیاورد و انسجام خود را حفظ کنند و بتوانند به صورت یکپارچه و هماهنگ عمل کرده و تمرکز خود را بر شکستن زنجیره شیوع قرار دهد به زیرساخت و زیربنای فرهنگی و اجتماعی مردم و هماهنگی روابط میان ملت و دولت و همچنین کارکرد مناسب اجزا و ارکان میان این دو نهاد که رسانه یکی از مهمترین آنها است، بستگی دارد.
اهمیت اطلاع رسانی آگاهی بخش، شفاف و صادقانه در میانه این کارزار روانی چنان ضرورت دارد که با تشکیل ستاد ملی مبارزه با کرونا در سطح عالی، کمیته اطلاع رسانی ستاد با مدیریت «علی ربیعی» سخنگوی دولت و دستیار ارتباطات اجتماعی رییس جمهوری نیز تشکیل شد.
ربیعی در همان روزهای نخست شیوع این ویروس، از همه گروهها و جریانهای سیاسی و حتی رسانهها دعوت کرد که به کووید۱۹ به عنوان یک ویروس جهانی نگاه کنند و از سیاسیکردن آن اجتناب کنند. سخنگوی دولت بارها از رسانهها درخواست کرد در توصیهها و یادداشتهای خود از تردید آفرینی و مایوسسازی جامعهای که خود را در معرض ابتلا به یک بیماری ناشناخته میبیند پرهیز کنند و توان روانی مردم را در مقابل این ویروس کاهش ندهند.
با این حال در دو هفته اخیر برخی رسانهها نه تنها ساز ابهام و شبهه افکنی در توان دولت برای رویارویی با این ویروس را کوک کردند، بلکه نقبی به ناکارآمدی دولت زده و حتی مشغول به دستهبندی مسئولین شدند، که وزرات بهداشت جدا از وزارت صنعت، وزارت رفاه سوا از وزرات ارتباطات و گویی دولت شامل جزایری است که هیچ ارتباط کاری باهم ندارند، حال آنکه قوه مجریه یک پیکر واحد و رکن موثر در کنار سایر قوا و هماهنگ با نیروهای نظامی و ارتش و سپاه است که متحد در مقابل این ویروس به میدان نبرد آمده است.
برخی رسانههای خارجی هم بیکار ننشتند و در چند روز اخیر به جایگاه هیات دولت و ستاد مبارزه با مدیریت بیماری کرونا تردید ایجاد کردند و متاسفانه برخی هم در داخل به آن دامن زدند در همین چهارچوب سخنگوی دولت در یادداشتی نوشت: تمام جلسات هیأت دولت هفتهای دو روز و ۸ ساعت به کرونا اختصاص دارد، در شورای معاونین تمام وزارتخانهها با دستور کار کرونا جلسه برگزار میشو و اقدامات و عملکرد وزارتخانهها بنا به تصویب هیأت دولت معطوف به کرونا شده است.
در چنین شرایطی به نظر می رسد باید قبل از هر چیزی مردم را دعوت کنیم که نه فقط برای جلوگیری از بیماری کرونا، بلکه از آغشته شدن به ویروس ناامیدی و یاس ماسک بزنند، ستادهایی که سالهای سال نقاب به چهره داشتهاند باز هم فعال شدهاند و مدتها است از هر مساله ای در کشور تلاش میکنند تا اختلاف سازی و انسجام شکنی آن هم در سطح ملی ایجاد کنند؛ این افراد هر اقدام دولت را به سخره و طعنه می گیرند و تصور می کنند تضعیف دولت و رئیس جمهوری و ارکان و اجزاء حاکمیت برای آنها ردای قدرت در سال ۱۴۰۰ خواهد ساخت، حال آنکه دولت بر عبور کم هزینه جامعه از بحران آن هم در شرایط تحریمی تمرکز کرده است.
گاهی این عدم درک از شرایط کشور و مردم و چه بسا جهان، نه تنها فانتزی بلکه دراماتیک است که تصور یک استودیوی فیلم سازی را متبادر می کند که به گفته سخنگوی دولت «عدهای روی تلی از رنج و نگرانی مردم به تعبیر محاورهای «شیک و مجلسی» نشستهاند و فیلم تولید میکنند و بیانیه مینویسند؛ فیلمهایی میسازند که به استودیو و هزینه نیاز دارند و ساختشان کار عموم مردم نیست.»
در حالی که در برخی کشورها شاهد هستیم رسانهها به شدت از سهل انگاریهای رییس جمهوری خود انتقاد می کنند که اصول و پروتکلهای بهداشتی، فاصلهها و دست دادنها را رعایت نمیکند، دیدارهای خود را همچنان ادامه میدهد و از خود، خانواده اش و مقامات دولت مراقبت نمیکند، برخی در ایران به اینکه رییس جمهوری برخی برنامههای کاری خود و دولت را تغییرات اندکی داده است تا بر روی حل بحران کرونا تمرکز کند و در همان جلسات هم پروتکلهای بهداشتی را رعایت میکند، حمله می کنند و به شکلی با طرح مسئله «روحانی کجاست» به دنبال القای اهمال و بی تفاوتی دولت و رییس جمهوری در کارزار مقابله با کرونا هستند.
این کنش – به گفته سخنگوی دولت- سیاسی غیرصادقانه در امتداد نزاعهای کسب قدرت در حالی صورت میگیرد که ستاد ملی کرونا در سطح وزیر بهداشت که حتی از ابتدای شیوع کرونا به خانه خود نرفته و با تیمش در حالت قرارگاهی، ستاد را مدیریت میکند و ریاست آن را برعهده دارد و جلسات آن با شرکت چند وزیر و معاون وزیر جلسات را دنبال می شود. علاوه بر این هفتهای یک روز هم در سطح عالی در جلسهای با حضور مسئولان تراز اول قوا و رئیس ستاد کل نیروهای مسلح مباحث مرور و بعضی تصمیمات که نیاز به اقدامات خارج از اختیارات متعارف دارد، تصمیمگیری شود.
کنترل بحرانی مانند کرونا مساله ای نیست که به همین راحتی با چند انتصاب و چند تماس صورت گرفته شده باشد، و قرار هم نیست برای هر اقدامی شخص رییس جمهوری هر ساعت اعلام کند که در چند ساعت گذشته چه فعالیتی انجام شده است بلکه نتیجه هر اقدامی را مردم می بینند و در زمان خود نیز بیان می شود.
به گفته سخنگوی دولت، در چند هفته اخیر تمام جلسات هیأت دولت هفتهای ۲ روز و ۸ ساعت به کرونا اختصاص دارد، در شورای معاونین تمام وزارتخانهها با دستور کار کرونا جلسه برگزار میشود؛ اقدامات و عملکرد وزارتخانهها بنا به تصویب هیأت دولت معطوف به کرونا شده است و کرونا دلمشغولی و زندگی روزمره تمام دولت شده است. رئیس جمهوری نیز روزانه تماسهای تلفنی با استانداران دارد و دستورات لازم را صادر میکند.
اینکه استودیوهای تخریب دولت، غیرمنصفانه اقدامات دولت و سخنان رییس جمهوری را تفسیر کرده و در مردم تردید ایجاد می کنند را چگونه می شود و می توان تحلیل کرد؛ آیا به پای آگاهی و انجام رسالت حرفه ای می توان گذاشت و یا طمع سیاسی، خیز برای دستاویزی برای بازی های سیاسی پساکرونایی است؟ اگر چنین هم باشد و اندکی خرد سیاسی هم داشته باشند باید تا خروج از بحران صبوری کنند تا فضای التهاب و نگرانی در جامعه فروکش کند.
منطق عبور از بحران می گوید شایعه پردازی و تردید افکنی و ناکارآمد جلوه دادن دولت، راه علاج بیماری کووید ۱۹ و عبور از بحران نیست، حتی بهانه و دلیل خوبی برای رسیدن به قدرت هم نیست.
ویروس کرونا با همه نحسی ها و سختی های خود تا کنون دستاوردهای اجتماعی و ارتباطی شگفت انگیزی برای جامعه امروز ایران نیز به همراه داشته است؛ مردم تفاوت امید کاذب و هراس را با ترس همراه با امید را تجربه کردند، جامعه تاب آوری و شکیبایی و یکپارچه بودن را به نمایش گذاشته است و افکار عمومی تفاوت مرجع خبر و رسانه موثق را از بنگاه های دروغ پراکن شایعه ساز را به خوبی تمییز داده است.
در هر صورت نیاز اصلی امروز جامعه ایجاد آرامش با محوریت آگاهسازی دقیق، اطلاعرسانی به موقع، دقیق و صریح در موضوع کرونا است در چنین شرایطی خبرسازی فلهای و تکثیر و بازنشر اخبار اعداد و ارقام حیرتانگیز و غولسازی جادویی از کرونا راه درمان بیماری جهانی کرونا نیست؛ زیرا این غول هیچ چراغ جادویی ندارد و تنها ایجاد آرامش، آگاهسازی دقیق و افزایش مشارکت عمومی در همراهی با توصیههای بهداشتی و اقدامات پیشگیرانه برای مقابله با کرونا است.
این را هم نباید فراموش کرد که اقدامات زیربنایی دولت در حوزه سلامت، بهداشت و درمان و ظرفیتهایی که در کشور وجود دارد، خود امنیت آفرین است و حتی با درنظر گرفتن شرایط تحریمی دو سال اخیر توان عبور از بحران کرونا را دارد. این امر در کنار بن مایه اجتماعی- فرهنگی ایرانیان که در همین سه هفته اخیر منصه ظهور رسید، این امید را ایجاد کرده که ایران با هزینه کمتری بحران کرونا را پشت سر خواهد گذاشت به شرط آنکه همه جریانات گروهها و طیفهای سیاسی و اجتماعی با درک شرایط کشور دست به دست هم داده و دست کم خط تخریبی علیه یکدیگر را تا زمان برون رفت از شرایط کنونی متوقف کنند.
نظر شما