امروز در جامعه پرمخاطرهای زیست میکنیم که هر روز مخاطره جدیدی ظهور میکند و آدمهای این جهان باید برای مواجهه با این مخاطرات در آماده باش کامل باشند. اما آیا همه مردم به یک اندازه آمادگی دارند؟ چه کسانی بیشتر آسیب میبینند؟ درنهایت چه رویکردی بهتر است در سیاستگذاری اجتماعی اتخاذ شود؟
مخاطرهای که این روزها به زیست جامعه ایرانی نفوذ کردهاست، ویروس کروناست. در مواجهه با کرونا، یکی از مهمترین استراتژیهایی که تا به امروز بر آن تاکید میشود، دعوت شهروندان به خودمراقبتی است. مثل دیگر کشورها چون چین و ایتالیا قرنطینه عمومی اتفاق نیفتاده است و بیشترین تاکید بر خود مراقبتی و مسئولیتهای فردی شهروندان است. البته صدای مسئولیتهای اجتماعی نیز با دعوت از نیروهای مردمی و خیریهای شنیده میشود.
به نظر میرسد این روزها به یکباره در جامعهای که نظام سلامتش تا به امروز عمدتاً بر درمان محوری تکیه داشت، حال در وضعیت مواجهه با بحران بزرگی به نام ویروس کرونا، بر خود مراقبتی تکیه بیشتری میکند. اما خود مراقبتی چیست و در چه گفتمانی بحث میشود؟
به طور کلی نظامهای سلامت مبتنی بر دو رویکرد اصلی درمان و پیشگیری هستند که تاکید نظام سلامت ایران تا به امروز عمدتاً بر درمان محوری بوده است. پیشگیری قبل از ایجاد بیماری و با هدف کنترل عوامل خطر در بدن به منظور حفظ سلامتی و جلوگیری از بروز بیماری با اقداماتی چون رعایت بهداشت فردی و اجتماعی، سبک زندگیسلامت محور و مراقبتهای پیشگیرانه انجام میشود. خود مراقبتی در گفتمان دوم یعنی رویکرد مبتنی بر پیشگیری مطرح است.
تاکید امروز نظام سلامت بر خود مراقبتی و پیشگیری را باید به فال نیک گرفت اما آیا در این وضعیت بحرانی می توان بیشترین تاکید را بر خود مراقبتی داشت؟ آیا همه طبقات، توانایی کاربرد خود مراقبتی را در زندگی روزمره دارند؟ مردم چقدر از رفتارهای پیشگیرانه و خود مراقبتی آگاهی دارند؟ در نظام سلامتی که سالیان سال بردرمان محوری تاکید داشته و بسیاری از اقشار اجتماعی در چنین بستری زیست کردهاند آیا اتخاذ چنین سیاستمیتواند موفقیت آمیز باشد؟
خود مراقبتی استراتژی بسیار مفید و موثری است، اما نه برای همه طبقات. خودمراقبتی چیزی نیست که به شکل آنی آموخته شود و در زندگی روزمره به کار گرفته شود.خودمراقبتی، سبک زندگی است که محصول تاریخ زندگی افراد است. برای جامعهای که فاقد سواد سلامت و تغذیه، سواد پیشگیری و سواد خود مراقبتی است، آیا استراتژی خود مراقبتی میتواند موثر باشد؟
نظام سلامت ایران تا به امروز مبتنی بر درمان محوری بوده و بسیاری از افراد جامعه ایرانی از رفتارهای پیشگیرانه، سبک زندگی سلامت محور و خود مراقبتی آگاهی کافی ندارند. نتیجه تاکید بر درمان و کم توجهی به پیشگیری در نظام سلامت، در افزایش بیماریهایی مانند فشار خون، دیابت، بیماریهای قلبی عروقی، چاقی، نبود فرهنگ چکاپ دورهای پزشکی، ضعف سیستم ایمنی بدن و مواردی از این قبیل دیده میشود.
حاکمیت و دولت نمیتواند خود مراقبتی را در لحظات بحرانی به عنوان مهمترین استراتژی برای همه طبقات قلمداد و بر آن تاکید کند و از این طریق بر ویروس کرونا پیروز شود. این استراتژی برای همه طبقات اجتماعی موثر نیست؛ همه طبقات، فرصت و توان یکسانی برای خود مراقبتی ندارند. در این استراتژی، بسیاری از لایههای طبقات پایین جامعه مانند ساکنان روستاهای دورافتاده و مناطق حاشیهای، کارگران خدمات شهری، بیخانمان ها، کودکان کار، سالمندان کار و دستفروشان جزء دیده نشدهاست. این گروهها چقدر فرصت و توان خودمراقبتی دارند؟ آنها چقدر با خود مراقبتی آشنا هستند؟ به یقین میتوان گفت ترویج خود مراقبتی در بین طبقات تهیدستی که فاقد سرمایههای لازم برای مراقبت و حمایت از خود هستند، نمیتواند موثر باشد.
این روزها جمله «در خانه بمانید» زیاد به گوش می رسد! آیا در جامعه ای که بخش زیادی از افراد آن در اقتصاد غیر دولتی، بخش خصوصی، بازار، مشاغل خانگی و اقتصاد غیررسمی کسب معاش می کنند چطور می توانند قرنطینه خانگی را انتخاب کنند؟ آنها بنا بر ضرورت و اجبار، کار را انتخاب میکنند. مگر چند درصد از جامعه ما کارمندان رسمی دولت هستند که خیالشان بابت حقوق ثابت ماهیانه راحت باشد؟ فردی که تمام سرمایهاش، درآمد ناشی از شغلش است، چطور میتواند شغلش را رها کند و در منزل بنشیند؟
آیا سیاستی برای حمایت از طبقات پایین، مشاغل روزمرد و دستفروشان جزء اندیشیده شدهاست؟ آیا سیاستی برای حمایت از گروههای شغلی که در این شرایط آسیب بیشتری دیدهاند اندیشیده شدهاست؟ آنها بدون حضورسیاستهای حمایتی چطور میتوانند در خانه بمانند؟
تاکید بر خود مراقبتی شروع بسیار خوبی است ولی ما امروز تاوان سالها بیتوجهی به پیشگیری و خود مراقبتی را خواهیم داد. امروز در وضعیت بحرانی نباید مردم این تاوان را بدهند، امروز باید به جای خود مراقبتی، سیاست های موثر دیگری برای اقشار تهیدست و لایههای پایین جامعه ارائه شود. حاکمیت و دولت باید در مقابل گروههای آسیبپذیر، ناتوان، فقیر و تهیدست، مسئولیت بیشتری بپذیرد. افرادی که به دلایل مختلف نتوانستهاند به جایگاه میانی و بالا در بین طبقات اجتماعی دست یابند و درنتیجه در طبقات پایین و تهیدست با سبک زندگی خاص خود زیست میکنند؛ سبک زندگیای که با خودمراقبتی و رفتارهای سلامت محور آشنا نیست.
در پایان باید گفت به نظر میرسد جامعه ایرانی به سمتی پیش میرودکه تنها خود افراد مسئول زندگی در جامعه پرمخاطره هستند؛ دولت، شهروندان را دعوت به خود مراقبتی میکند و سیاست عمومی و فراگیری را پیاده نمیکند؛ در چنین شرایطی، هر کسی امکان و توان خود مراقبتی و خودقرنطینگی داشت، از ویروس کرونا در امان است و افراد ناتوان و تهیدست، برای امنیت تنها میتوانند به شانس و تقدیر پناه آورند. درحالی که غلبه بر ویروس کرونا مستلزم خود مراقبتی افراد، مشارکت نیروهای مردمی و مهمتر از همه سیاستهای دولت است. نمی توان نقش سیاستهای دولت را بر زیست روزمره مردم نادیده گرفت. دولت باید برای گروهها و اقشار مختلف سیاستگذاری کند
باید توجه داشت که نمی توان برای همه طبقات و گروه ها، سیاست های یک شکل و یکسانی پیاده کرد. حتما باید تفاوت ها را دید. دولت و حاکمیت در سیاستهای اجتماعی نباید با همه مردم به شکل یکسانی برخورد کن. افراد جامعه ما همگون نیستند بلکه پر از تفاوتند؛ باید این تفاوتها را در سیاستگذاریها ملاحظه کرد. نمی توان ویژگیهای برخی از طبقات و اقشار را در سیاستها نادیده گرفت.
امروز جامعه ایرانی نیازمند مسئولیتپذیری بیشتر دولت است؛ به همان اندازه که مسئولیت فردی و اجتماعی مردم با اهمیت است و در سیاستهای دولت ترویج میشود، مسئولیتپذیری بیشتر دولت نیز حیاتی است. این روزها در مواجهه با کرونا، زندگی روزمره مردم بیش از همیشه به سیاستهای دولت گره خوردهاست.
نظر شما