«شهناز یاری» سرمربی تیم ملی فوتسال زنان از خاطرات خود در زمانی که در تیم ملی هندبال بود تا دورانی که به عنوان بازیکن و سرمربی تیم ملی فوتسال زنان انتخاب شد در گفت وگو با خبرنگار ایرنا صحبت کرد که مشروح این گفت و گو به شرح زیر است:
از فوتبال خوشم نمیآمد
در خانوادهای بزرگ شدم که برادر و پدرم خیلی به فوتبال علاقه داشتند. هنوز مدرسه نرفته بودم و خاطرم بود که در ۵ سالگی پدرم همواره فوتبال میدید و وقتی میخواستم برنامه کودک ببینم بدلیل آنکه تلویزیون در اختیار پدرم بود، نمیتوانستم برنامه کودک ببینم. در آن دوران هرگز از فوتبال خوشم نمیآمد. اما تا حدی در خانواده ما مسابقات فوتبال را تماشا میکردند که ناخوادآگاه علاقهمند شدم و همین امر سبب شد تا بتدریج سمت ورزش بیایم. در آن زمان برای فوتبال زنان فعالیتی نداشت و همه کسانی که اکنون در فوتسال و فوتبال هستند قبل از آن در رشتههای دیگری بودند.
مقام دومی در تنیس رویمیز استانی
از همان زمان پدرم که به باشگاه میرفت، من هم همراه او میرفتم و بتدریج در محیط ورزش بزرگ شدم. حتی با پدرم به سالن تنیس رویمیز میرفتم و این رشته را در حد عالی بازی میکردم. در دوران راهنمایی در مسابقات تنیس روی میز استان دوم شدم و از دوم راهنمایی در سال ۷۱ وارد هندبال شدم.
خانم گل مسابقات هندبال شدم
در هر رشتهای که میرفتم زود پیشرفت میکردم و در هندبال چندین بار خانم گل مسابقات کشور شدم. تا زمانی که فوتسال برای زنان شکل بگیرد یعنی تا سال ۷۸ در این رشته فعالیت میکردم. به این دلیل بازیکن تیم ملی هندبال بودم که این رشته مثل فوتبال دروازه داشت. زیرا در آن زمان فوتبال و فوتسالی برای زنان وجود نداشت. در مسابقات کشورهای اسلامی در آسیا نیز مقام سوم را در سال ۷۷ بدست آوردیم.
با تشکیل فوتسال زنان از هندبال کنار کشیدم. در آن زمان با تیم استان و تیم ملی خداحافظی کردم و گفتم از دوران کودکی بدنبال فوتبال و فوتسال بودم و دوست دارم در رشتهای که علاقه دارم فعالیت کنم. هم تیمیهایم باور نمیکردند که من در روزهای اوج هندبال به این راحتی این رشته را کنار بگذارم.
وقتی نخستین دوره کلاس مربیگری را برگزار کردند جزو نفرات برتر کلاس بودم. در آن زمان بازیکنی نبود و میگفتند باید کسی باشد تا فوتسال را آموزش دهد. چون فوتبال را بلد بودم و در آن کلاس مربیگری ۴۰ نفر بودیم جزو سه نفر اول شدم. به من گفتند که در این رشته خیلی خوب هستی و باید هندبال را کنار بگذاری و برای همین فوتسال را انتخاب کردم. همزمان هم بازی و هم مربیگری میکردم. در آن زمان در تیم صنعت کرمانشاه بازی میکردم و نخستین مربی استان بودم و فوتسال را در کرمانشاه راهاندازی کردم. کلاسهای مربیگری فوتسال و فوتبال را در سطوح مختلف بینالمللی گذراندم و هم اکنون مدرک سطح ۲ و سطح اول فوتبال آسیا را دارم و مدرس ای اف سی هم هستم.
فوتبال را راهاندازی کردیم
در زمانی که بازیکن فوتسال بودم، بیشتر در مسابقات منطقهای بازی میکردم و احساس کردم سخت است که هم مربی و بازیکن باشم و وقتی در زمین هستم تمرکز لازم برای مربیگری نداشتم و در تمرین با بازیکنان بازی میکردم و خودم دیگر بازی کردن را کنار گذاشتم.
بعد از آن «ماریا گالاس» مدرس پرتغالی نخستین دوره فوتبال را برای ما برگزار کرد و اولین دوره مسابقات فوتبال را در سال ۲۰۰۷ راهاندازی کردیم. پس از آن فوتبال پایهگذاری شد، اما تعداد تیمها کمتر بود و در فاصله خیلی کوتاهی فوتبال و فوتسال رشد چشمگیری داشت. به ویژه فوتسال بدلیل امکانات بیشتری که داشت توسعه یافت و ورزشکاران دختر زیادی در این رشته فعالیت خود را آغاز کردند.
از سال ۲۰۱۵ سرمربی تیم ملی فوتسال شدم و در آن مقطع نزدیک ۲ سال با تیم تمرین و خیلی انگیزه ایجاد کردم و تیم خوبی شد اما بنا به دلایلی نگذاشتند تا به همراه تیم ملی فوتسال راهی مسابقات قهرمانی آسیا شوم. یک ماه و نیم قبل از مسابقات نایب رییس عوض شده بود و کارشکنیهایی انجام شد.
عربعامری من را کنار گذاشت
«الهه عربعامری» نایب رییس وقت فدراسیون فوتبال از من خوشش نمیآمد و از جاهای دیگر مشاوره گرفته بود تا من را به این مسابقات اعزام نکنند و به هر قیمتی میخواست نفرات خود را به این مسابقات بفرستد. در حالی که ما زحمت زیادی برای آن تیم کشیدیم اما نفرات کادرم را عوض کردند و کاری کردند تا از تیم کنارهگیری کنم.
بعد از آن تیم به طور کامل بهم ریخت. خیلی ناراحت بودم و به من ظلم شد اما قهرمانی بازیکنان در مسابقات قهرمانی آسیا آبی روی آتش بود.
پس از چند ماه عرب عامری به من گفت که درباره شما بخاطر مشاورههای غلط اشتباه کردم و تصمیم دارم تا سمت سرمربیگری تیم جوانان فوتسال زنان را به شما بدهم. در ابتدا قبول نکردم اما از من دلجویی کردند. حس بدی بود که پس از ۲ سال زحمت کشیدن برای یک تیم و به هنگام برداشت محصول در کنار آنان نبودم.
بزرگترین ضربه زندگیم را خوردم
بعد از آن سرمربی تیم جوانان شدم و ۲ سال با تیم جوانان کار کردیم و قرار بود به بازیهای المپیک ۲۰۱۸ جوانان در آرژانتین بروند و بخشنامه شد که از هر کشور یک تیم باید برود. در آن زمان پسران اعزام شدند. اعتراض کردم و بسیار تند با من برخورد شد. «علی کفاشیان» رییس وقت فدراسیون به من گفت که صلاح دیده تا پسران راهی این مسابقات شوند. من باید از حق بازیکنانم دفاع میکردم و آنان اشک میریختند. تیم جوانان را با استعدادیابی از روستاها تشکیل دادیم.
کفاشیان گفت سکوت کنم
از صفر بازیکن ساختم و حتی فوتسال بازی نکرده بودند. بسیاری از بازیکنان از قشر ضعیف جامعه بودند. وقت میگذاشتم و می رفتم به شهرها تا بازیکن انتخاب کنم. کفاشیان گفته بود حق ندارید در مورد این موضوع صحبت کنید. ابتدا که جواب ما را نمیداد و خیلی راحت روی این مساله سرپوش گذاشته شد. خیلی جنگیدیم تا این تیم اعزام شود اما مسوولان تصمیم گرفتند تا ما نرویم و تیم فوتسال پسران نیز در المپیک اوت شد. اشک آن بازیکنان را بخاطر دارم و والدین بازیکنان از شهرستانها آمدند و گفتند با «عباس ترابیان» رییس کمیته فنی فوتسال صحبت میکنیم اما او حاضر نشد تا آنان را ببیند.
تیم فوتسال دختران منحل شد
پس از مدتی تیم دختران منحل شد و یکسال اردویی برگزار نشد و تیم فراموش شد و در دوره «داوود پرهیزکار» ریس کمیته فنی فوتسال تصمیم گرفته شد تا تیم جوانان دوباره تشکیل شود. تیمی که در تورنمنت کافا در سال ۲۰۲۰ قهرمان شد در واقع همان تیمی بود که برای المپیک آماده کرده بودم. گرچه سطح این تورنمنت پایین بود اما بازیکنان به خودباوری رسیدند که سطح آنان از آسیا بالاتر است و نباید این نسل را نادیده گرفت. باید برای این رده برنامهریزی شود و بازیکنان جایگزین را در تیم ملی بزرگسالان بیاوریم تا تیم تقویت شود.
دوباره به سراغ من آمدند تا سرمربی تیم ملی شوم و به خواست من کادر فنی را انتخاب کردند. گرچه پیش از آنکه دوباره سرمربی تیم ملی شوم سرمربی تیم فوتسال دانشجویان بودم و با این تیم در مسابقات دانشجویان جهان در بلژیک قهرمان شدیم.
نظر شما