روزنامه اطلاعات، خبر آن افتتاح را در شماره پنجم اردیبهشت ۱۳۱۹ منتشر کرد و نوشت: «ساعت هفت بعدازظهر دیروز [چهارشنبه چهارم اردیبهشت] آئین گشایش دستگاه پخش صدای تهران در پیشگاه مبارک والاحضرت همایون ولایتعهد انجام گردید. عمارت مرکز فرستنده بیسیم [در جاده شمیران] با پرچمهای سهرنگ ملی و چراغهای رنگارنگ تزیین شده بود. سر درِ عمارت در پرتو فروغ نورافکنها و چراغهای الکترونیکی مانند روز روشن شده بود. چند رشته چراغ به رنگ پرچم ایران در اطراف دکلهای بیسیم نورافشانی میکرد. مقارن ساعت شش بعدازظهر هیئت دولت، [محمود جم] وزیر دربار شاهنشاهی، [محتشمالسلطنه اسفندیاری] رئیس مجلس شورای ملی، جناب آقای [حسین] شکوه رئیس دفتر مخصوص شاهنشاهی، جناب آقای دکتر [علیاصغر] مودب نفیسی پیشکار والاحضرت همایون ولایتعهد، جناب آقای [احمد] قوام[السلطنه]، رئیس تشریفات خارجی سلطنتی، رئیس تشریفات والاحضرت همایون ولایتعهد، سران لشکر، هیئت رئیسه مجلس شورای ملی، معاونین وزارتخانهها، رئیس و دادستان دیوان کشور، رئیس بانک ملی ایران، روسای کمیسیونهای پرورش افکار و روسای شعب کمیسیون رادیو همگی با لباسهای رسمی در مرکز فرستنده بیسیم حضور یافتند.»
اداره رادیو که با بودجه هشتادهزار تومانی آغاز بهکار کرده بود برعهده عیسی صدیقاعلم نهاده شد و او نخستین مدیر اداره کل انتشارات و تبلیغات شد - که در برخی منابع، نام آن، انتشارات و تعلیمات ضبط شده است -.
او که از ابتدای تاسیس دانشگاه تهران، رئیس دانشکده علوم بود، حالا باید «تعیین سیاست و خط مشی رادیو، توسعه فرهنگ عمومی و آشنا کردن مردم بهاصول زندگی نوین، توجه به وحدت ملی، مبانی ملیت و حفظ استقلال، شرح تحولات کشور، رعایت کامل سیاست دولت در انتشار اخبار، تأسیس مدرسه برای تربیت خطیب، قصهگو، شاهنامهخوان، نصب رادیو و بلندگوی عمومی در مرکز شهر و تأسیس مدرسه هنرپیشگی» را جامه عمل میپوشاند.
فردای گشایش، پنجم اردیبهشت، جشن سالیانه سازمان پرورش افکار، با حضور احمد متیندفتری، نخستوزیر، اسماعیل مرآت، وزیر فرهنگ و مظفر اعلم، وزیر امورخارجه برگزار شد. ازجمله سخنرانیهای این برنامه، صحبتهای محمد حکیمی، معاون وزیر پست و تلگراف و تلفن و معاون رئیس کمیسیون رادیو این سازمان بود که در غیاب مافوق خود، ابراهیم علم، که ریاست این کمیسیون را برعهده دارد، در این جلسه حاضر شده بود.
او ضمن ذکر این نکته که «اساسنامه کمیسیون رادیو در ۱۸ شهریور ۱۳۱۸ به تصویب هیئت مرکزی سازمان پرورش افکار رسیده و آئیننامهای نیز برای تنظیم کار کمیسیونهای فرعی تهیه گردیده است»، گویی این سازمان شکلدهنده هر آن چیزی است که باید پخش شود، به تشریح رئوس برنامههای رادیو پرداخت: «برنامه رادیو بهطور ملی مرکب میشود از سه قسمتِ اخبار و موسیقی و قسمت پرورشی. راجع به اخبار، کمیسیون فرعی اخبار رادیو خبرهای مهم داخلی و خارجی را جمعآوری و روزی سهبار به فارسی و یکبار از زبانهای عربی، تُرکی، روسی، فرانسه، انگلیسی و آلمانی توسط رادیو پخش خواهد نمود. قسمت موسیقی، بهترین هنرپیشگان و نوازندگان به اهتمام اداره موسیقی کشور انتخاب و تعیین شدهاند که بهطور جمعی و انفرادی آهنگهای مختلف را بنوازند... روزهای آدینه صبح به برنامه خردسالان اختصاص خواهد داشت. برنامههای پرورشی رادیو از گفتارهایی در موضوعهای کشاورزی و بهداشت و ورزش و تاریخ و جغرافیای ایران و خانهداری تشکیل گردیده است... تا به حال متجاوز از ۵۰۰ گفتار در رشتههای گوناگون توسط مطلعین و اشخاص صلاحیتدار تهیه گردیده است.»
و در ادامه، به لزوم در اختیار عموم قرار گرفتن رادیو اشاره میکند: «... برای افزودن شمار شنوندگان علاوه بر جالب بودن برنامه لازم است که دستگاههای رادیو گیرنده مناسب و کمبها در دسترس اهالی کشور گذارده شود و وسائلی برای شنیدن برنامه بهطور جمعی در اماکن عمومی برقرار گردد. بنابراین در نظر گرفته شده که گیرندههای رادیو ساده بیچراغ و گیرندههای رادیو کوچک با چراغ وارد و با شرایط آسانی برای استفاده خصوصی در دسترس گذاشته شود و نیز برای استفاده جمعی، بلندگوهای بزرگ در میدانهای مرکز و شهرستانها نصب گردد. اقدامات مقدماتی برای اجرای این منظور بهعمل آمده و در سال ۱۳۱۹ محق خواهد شد... دستگاه فرستنده رادیو ایران که اکنون شروع بهکار کرده، امواج نامرئی خود را در فضا پخش مینماید و گوشه و روزنهای نمیتوان یافت که از تاثیر آن برکنار ماند و هرجا دستگاه گیرنده موجود باشد استفاده از رادیو ممکن خواهد بود.»
برای چنین اهداف مهمی، علیالقاعده باید اهالی فرهنگ پای کار میآمدند. همین هم شد و کسانی چون علامه محمد قزوینی، محمدعلی فروغی، دکتر قاسم غنی، دکتر علیاکبر سیاسی، صادق رضازادهشفق، دکتر محمود افشار و علینقی وزیری به کار گمارده شدند تا به عضویت شورای عالی همان اداره کلی درآیند که رادیو رکنِ رکین آن بود، که ناگفته نماند آنان، خود از سیاستگذاران سازمان پرورش افکار نیز بودند.
رسانه تازه، مختصات تازه میخواست و باید خط مشیهای آن تبیین میشد. آن زمان، رادیو جایگاه و پایگاهی خاص داشت. حتی نخستین کسانی که به رادیو دعوت شدند تا برای مردم بنویسند هم، کم کسانی نبودند که از میانشان باید از محمد حجازی (مطیعالدوله)، عبدالرحمن فرامرزی، حسینقلی مستعان، ابوالقاسم پاینده، ابوالقاسم اعتصامزاده و ربیع مشفق همدانی نام برد. زیرا به قول همان آقای معاون وزیر، «رادیو آموزشگاه بزرگی است که درسها و تعلیمات خود را بدون تحمیل هیچگونه رنج و خستگی همراه با نشاط و تفریح به دانشجویان میآموزد.»
*تیتر این مطلب برگرفته از مصراعی از یک شعر بلند سروده سیدمحمود فرخ خراسانی در وصف ملکالشعرا بهار به سال ۱۳۲۸ است.
نظر شما