انسان در این دنیا اگر چه با تمام موجودات به لحاظ نوع حیات و شکل زیست متفاوت است ولی اساس حیات این تفاوت در کمیت می باشد. زیرا ماهیت زیست مادی همه موجوادت بر مدار نیازهای مادی خورد و خوراک و پوشش و محل زندگی جمعی و برخی دیگر امور، چیزی بیشتر نیست اما ماهیت و هویت کیفیت زندگی، ادراک و شعور، فهم معانی و حقایق، درک زیبایی ها و انجام نیکی و احسان، انسان را با همه موجودات متفاوت می کند؛ تفاوتی عمیق و زیربنایی، تفاوتی که انسان را از فرش به عرش می برد و او را از تعلقات زمانی و مکانی و جسمانی و مادی خلاص می کند و به اوج معارف آسمانی و حالات روحانی و ملکوتی می کشاند؛ تفاوتی که عقل آدمی را شکوفا و دل انسان را بیدار می کند.
انسان باید بداند که در این جهان تنهاست و همه مسافران و همراهان او می آیند و می روند ولی یک مونس و همراه همیشگی، هیچگاه ا نسان را تنها نمی گذارد؛ مونسی که چشم بر همه خطاها می بندد و در پیچ و خم مشکلات زندگی یاور آدمیزاد است.
در حقیقت معنای زندگی ناب و اصیل، درک این معناست که انسان صاحب روح و نفس ناطقه ای است که ماهیت وجودی وی را تشکیل می دهد؛ روحی که خدا آن را به خود نسبت داده است و فرموده فاذا سویت و نفخت فیه من روحی فقعوا له ساجدین (سوره ص آیه ۷۲)
به همین دلیل انسان در این عالم خاکی علیرغم تمام تنهایی های دنیا در شاکله وجودی و حقیقیت خود تنها نیست. زیرا که خدا با اوست و فرموده است هو معکم (سوره حدید آیه ۴) یعنی خدا با شماست؛ لذا یار و مونس واقعی انسان فقط خداست به همین دلیل ارتباط انسان با تمام ارتباطات فرق دارد. این ارتباط از جنس عشق و عقل می باشد و نباید در رفع نیاز و حاجت خلاصه شود.
ارتباط انسان با خدا مثل مادری است که فرزند خود را می جوید و هرگاه او را می بیند تمام دردها و غصه ها را فراموش می کند. بنده مومن باید به دنبال چنین ارتباطی باشد. برای رسیدن به چنین ارتباطی ماه مبارک رمضان با کلیدواژه های خاص، معنای زیبایی پیدا می کند. زیرا انسان در این ماه به اوج ارتباط معنوی و اتصال روحانی می رسد.
به همین دلیل نام مبارک برای آن تعیین شده است. همانگونه که عید و لباس نو و خرید لوازم نو را انسان ها به هم تبریک می گویند، تبریک این ماه نیز لازم است. چرا که ماه رمضان برای انسان تولدی دیگر است و موجب می شود که از پوست تعلقات مادی خارج شود و به لباس ایمان و تقوا آراسته گردد. لذا این ماه برای مومنین و متقین مبارک است به نزول قرآن و این کتاب، چراغ هدایت است. به همین دلیل تنها و زیباترین نوع ارتباط انسان با خدا در این ماه اتفاق می افتد. زیرا در این ماه انسان به قرائت قرآن و خواندن دعا انس می گیرد. چون خدا با انسان سخن می گوید و راه سعادت و بندگی را نشان می دهد ولی در دعا انسان با خدا سخن می گوید که این سخن گفتن آداب و اصولی دارد که مهمترین ساختار دعاست.
ساختار ادعیه بر مدار این واقعیت است که انسان خود را در اوج فقر، تنهایی، گمراهی و جهل معرفی کند که دستش خالی است ولی خدا را با شکوه و عزت و جلال یاد کند که کوهی از گناهان بندگان را با نظر لطف نگاه می کند. در ساختار دعاها، خدا چون عاشقی به تصویر کشیده شده است که پیوسته محبت و رحمت و بخشش و کرمش شامل حال بندگان می شود. در این رابطه عاشقانه، انسان با دستان خالی روی گنهکار و حال غافل، امید به فضل و کرم الهی دارد و این ارتباط، انسان را غنی می کند.
انسان در این ارتباط با خداوند به ویژه در لحظات ملکوتی اذان یا هنگامه غروب و سحر رنگ و بوی معنویت و اخلاص پیدا می کند. انسان مومن و اهل دغدغه با شنیدن کلام حق غرق حالات روحانی و عرفانی می شود و در چنین حالاتی وجودش از نفسانیت خالی و غرق در معنویت و عرفان می شود.
نظر شما