بشر امروز با یک پدیده مبهم و پیچیده و چند رشتهای بنام ویروس کرونا یا (کووید 19) مواجه شده که یک بحران جهانی حاد ایجاد کرده و بیش از ۲۰۸ کشور جهان را مشغول خودش کرده است؛ اپیدمیای که از ووهان چین با سرعتبالا راهی جهان گردید. مهمانِ شوم ناخواندهای که بدون دعوت وارد فضای سرسبز و چهارفصل و سرزمین عزیزمان ایران اسلامی شد و روال عادی زندگی مردمان این مرزوبوم را با بحران مواجهه کرده است.
کرونا از چشم انداز بیوتروریسم
گمانهزنیهای وجود دارد مبنی بر وجود بیو تروریسم قرن ۲۱ که میتوان گفت با نظام برنامهریزیشده خاص در جهت نیل به اهداف مشخص وارد چرخه انسانی شده و امروزه تبدیل به یک بحران بشری و جهانی است. فارغ از بیوتروریستی بودن، کوید ۱۹ توانست کل جهان را تحت تأثیرات خودش در ابعاد مختلف زیستی – روانی – اجتماعی – اقتصادی – فرهنگی و حتی مدیریت قرار دهد.
ویروس کرونا طوری لرزه بر اندام جهان انداخته که نگاهها به سمتوسوی جنگ بیولوژیکی تمامعیار خیره شده است. هدف بیوتروریسم برنامهریزیشده کاهش جمعیت و آسیب زدن به چرخه اقتصادی جهانی است.
آنچه وجود این ویروس را بیشتر قابلتوجه میکند وسواس و استرس افراد خاص است که شاید بنابر تنوع اطلاعات و پیچیدگی موضوع و مهمتر از همه نقطه نظرات افراد صاحبنظر در رسانهها – برنامههای تلویزیونی – و فضای مجازی و اینترنتی و ردوبدل کردن کلیپهایی در فضای مجازی باشد که حاصل از یک تشویش خاطر و نگرانی و بههمریختگی اعصاب و روان است. جای شک نیست و قطعاً یکی از اهداف طرح برنامه این بحران جهانی جنگ روانی بوده و هست.
هرچند نباید غافل شد که جنگ اقتصادی دو کشور متهم به تولید این ویروس از یک سال پیش به اوج خود رسید تا جایی که در اوایل شیوع این ویروس، اقتصاد کشور چین دومین قدرت بزرگ اقتصادی بهشدت آسیب دید و حتی به حالت فلجی کشید. از طرفی دیگر: ساخت ویروس (H.I.V) یا همان ایدز در آمریکا نگاه محققین و جامعه علم پزشکی و حتی علوم سیاسی و اجتماعی را به سمتوسوی این مولد منفی سوق میدهد.
یا نگاه دیگر که دولت آمریکا را از این قاعده مستثنا میداند، که شیوع سریع و آمار بالای مبتلایان و فوتشدگان در این کشور است چون جای سؤال است که اگر دستساز بودن ویروس کرونا توسط آمریکا بود فقط باید همزمان واکسن یا داروی آن نیز ساخته میشد. سیاست حذف افراد ضعیف و ناتوان – معلولین جسمی و عقبماندگان ذهنی از سالها پیش از برنامههای سیاستمداران جهان پیشرفته بوده ازجمله آمریکا – انگلیس – آلمان. و کنترل نسل یهود در دهه ۱۹۴۰ توسط هیتلر بعد از جنگ جهانی دوم یکی از بارزترین جنایات است.
کرونا و سبکهای زندگی در حال تغییر
هرچی که هست این ویروس منحوس ناخواسته ما را وارد یک سبک جدید از زندگی کرده است طوری که میتوانیم بگویم زندگی کرونایی و میطلبد که یک تغییر کاملاً محسوس در زندگی به وجود بیاوریم.
این سبک و شیوه زندگی که در اواخر بهمن شروعشده است و شاید تا مدتها تابع پروتکلهای بهداشتی برای پیشگیری از این بیماری باشیم همواره در حال تغییر است. هرروز با یک سفارش جدید از کانالهای مختلف مواجه میشویم و هر روز تجویز جدیدی برای درمان از فضای مجازی میخوانیم. اگر درگذشته ماندن در خانه بهنوعی سخت به نظر میرسید اما امروزه برای پیشگیری از شیوع بیماری چارهای جز ماندن در خانه نیست.
پیامدهای شرایط کرونایی عبارت است از تعطیلی مشاغل سنتی بنا بهضرورت امر در جهت سلامتی افراد ازیکطرف و بروز مشکلات خانوادگی و ترس از ابتلا به کرونا و قرنطینه ماندن قشر محصل – دانشجو در منزل و آشفتگی و اختلال زمان در تفریح و مطالعه و غیره از طرف دیگر.
بعلاوه، تعطیلی مراکز سینمایی – تئاتر و مراکز تفریحی و همچنین تعطیلی سمینارهای آموزشی و... همه و همه دستبهدست هم دادند تا سکوت را به خانوادهها حاکم کنند. نامشخص بودن زمان خاتمه این ویروس مُهلِک که خود باعث استرس و ترس و افسردگی است نیز تلنگری است به ما انسانها که اوّل باید توکل به خداوند بزرگ کرد.
خود مدیریتی استرس کرونا
استرس ناشی از کرونا را میتوان بهگونهای مدیریت کرد. اضطراب یک واکنش طبیعی به شرایط سخت و تهدیدآمیز است و استرس مواجهشدن با این شرایط رعایت اصول زیر را ضروری میکند.
۱- بهداشت را رعایت کنیم.
۲- به دنبال اطلاعات و آمار و ارقام لحظهبهلحظه نباشیم چون دریچه ذهن بعضیها پر از افکار منفی است.
۳- مکانهای خلوت خصوصاً دامنهها را جهت پیادهروی انتخاب کنید.
۴- نگرانیهایتان را با افراد مثبت نگر در میان بگذارید.
۵- خود این استرس و اضطراب را باید برایش زندگی و قانون تعریف کنیم و بهراحتی اسیر یک تفکر منفی نشویم. اگر مانتوانیم بر هیجانات منفی غلبه کنیم سیستم ایمنی بدن را دچار چالش میکنیم.
۶- ایدئولوژی خودتان را در جهت سرود و نشاط و شادی همراه کنید.
گاهی چالشها و مشکلات حاد و نبود امکانات لازم در جهت مراقبت از مراکز سالمندان – معلولان و افراد آسیبپذیر جامعه خصوصاً افراد مسن به وجود میآید که غیرمترقبه طبیعی به نظر میرسد و باید در پی چاره باشیم.
آمیختن ساعتهای کاری – استراحت و بر هم خوردن ساعت فیزیولوژی بدن یکی از پیامدهای جسمی شیوع این بیماری در جامعه است که باید با مدیریت زمان از آن پرهیز کنیم.
نبود بستر مناسب در تدوین برنامههای نرمافزاری – فضای مجازی جهت آموزش مجازی و نبود امکانات برای دانش آموزان مناطق محروم و عدم دسترسی اینترنتی – گوشهای لمسی و... نظام آموزشی را مختل کرده است؛ باید برای آن چارهای اندیشید.
۷- فرهنگ دورکاری فاقد بسترسازی مشخص است، باید دستورالعملهای مشخصی منتناسب با هر اداره برای آن تهیه شود.
جنگ روانی قابل کتمان نیست و شیوع بیماریهای روانی و تشدید بیماران روانی با اختلالات بیماریهای روانی و کرونا قابلتأمل است. وسواس – اضطراب – افسردگی – خودبیمارانگاری – بیکاری – کاهش تعاملات اجتماعی – بروز اختلافات خانوادگی و لجبازی کودکان و گاهی سالخوردگان دور از انتظار نیست. اما اگر به آیه ۴ سوره طارق بسنده کنیم کفایت است که در هر مشکل باید روح بزرگی و صلابت در جامعه بدمد، همدوش و همراه نظام روزهای سخت و هجران و دوری از همدیگر را به امید وصال سپری کنیم و هر دم به امید روزهای زیباب بدون کرونا باشیم.
نظر شما