این روزها سخنانی شنیده می شود که کشورمان را با سایر کشورهای جهان در مقابله با کرونا مقایسه می کند، کاری که دور از مبانی علمی است و ممکن است پشیمانی به بار آورد. کاری که تجربه آن را در همین مدت کوتاه داریم و نقل محافل سیاسی و خبری کشورمان است.
در همین ابتدای گفتار با سه دلیل روشن عام و خاص را از این قضاوت نارس بر حذر می دارم:
۱- قضاوت کار پیچیده و سختی است که حداقل پیش نیاز آن دانش زمینه ای در موضوع مورد قضاوت است، در این مقال بعضی از پیش زمینه های این قضاوت را مطرح می کنم تا پیچیدگی موضوع خاص کرونا را در حد بضاعت نشان دهم.
۲- ویروس کووید-۱۹ بسیار با هوش تر از آن است که به آسانی با علم امروز بشر مورد قضاوت قرار گیرد، تاکنون تمام پیش بینی های بیولوژیک و همهگیرشناسی ویروس به یک حقیقت علمی منجر نشده است.
توجه فرمایید تمام دانش بشر و تحقیقات چند ماهه اخیر دنیا نتوانسته است رفتار امروز و فردای ویروس را تبیین کند و هر ساعت با چهره ای متفاوت از ویروس مواجه شده ایم.
۳- توصیه می شود از هم اکنون مبانی درست علمی را که سعی می کنم بخشی از آن را بیان کنم، تبیین کنیم تا اولا پاسخ های آماده برای دوستان و دشمنان داشته باشیم، ثانیا جایگاه واقعی خود را بهتر و دقیق تر ارزیابی کنیم تا به نقاط قوت و ضعف خود برای حال و آینده پی ببریم.
بعضی از متغیرها که باید با دقت مورد توجه قرار گیرند عبارتند از :
۱- جمعیت: اولین مولفه تاثیرگذار در قضاوت «کمیت جمعیت» است، بدیهی است جمعیت ۳ میلیونی با ۳۰۰ میلیونی و میلیاردی متفاوت است و تاثیرگذار و به همین دلیل در نامه ای به روسای دانشگاه ها خواهش کردم شاخص های رسمی و علمی را در این باب مبنا قرار دهند تا امروز آسان تر بیان مطلب کنیم.
۲- ساختار جمعیت: دومین مولفه موثر ساختار جمعیت است که در کشورهای جهان بسیار متفاوت است. این ساختار مشتمل بر سه بخش اصلی است:
الف- جمعیت پایه: که جمعیت زیر پانزده سال است.
ب- جمعیت مولد یا در سن کار : که شامل جمعیت ۱۵ تا ۶۵ سال می شود و به اسم جمعیت مولد خوانده می شود.
ج- جمعیت سالمند که بیش از ۶۵ سال سن دارند.
با توجه به کشتار بیشتر کرونا در سالمندان به دلایل مختلف، ساختار جمعیتی تاثیر زیادی در خروجی عملکرد کشورها دارد که هرگز نباید از قلم بیفتد.
خوشبختانه امروز ما از ساختار جمعیتی مناسبی در کشور برخورداریم و نسبت های فوق با استانداردهای مقبول علمی فاصله زیادی ندارند، اگر چه متاسفانه این وضعیت پایدار نیست و در سال هایی نه چندان دور همانند کشورهای غربی امروز و بسیار بدتر از آنها توان پاسخگویی به معضلات اجتماعی را از دست خواهیم داد. اتفاقی که با یقین کارشناسی عرض می کنم فاجعهبارتر از کرونای امروز خواهد بود و متاسفانه با وجود پشتوانه های قوی حقوقی مورد عنایت مسئولین کشور قرار نگرفته است. این مولفه را در بروز بیماری کرونا در جهان به خوبی می بینیم؛ منظور پیر شدن جمعیت و به هم خوردن نسبت های ساختار جمعیتی است.
۳- ساختار اجتماعی حاکم بر کشور: این موضوع در امر کنترل کرونا خیلی روشن تاثیر گذاشته است. اگر در کشورهای سرمایه داری با اقتصاد مبتنی بر نئولیبرالیسم و ثروت زایی که تنها با مولفه های درآمد هزینه ای حکومت می شود، می بینیم مردم برای تامین نیازهای خود به فروشگاه ها هجمه می کنند یا فروشندگان قیمت ها را به دلیل تقاضای بیشتر بالا می برند. گناهی ندارند؛ این ساختار اجتماعی و اقتصادی حاکم بر آن کشور است که آنها را وادار به این کار می کند. ساختارهای فردگرایانه و عدم پذیرش مسئولیت اجتماعی حاصل چنین اندیشه و رفتارها است، اینجانب این امر را مولفه موثر در کنترل همه گیری می شناسم.
توفیق کشورهایی مانند چین، سنگاپور، ژاپن و کشورهای سوسیالیستی شمال و شرق اروپا در مقابل زبونی کشورهایی همچون آمریکا، انگلیس، فرانسه، و غیره شاهد این مدعا است.
کشورهای غربی با وجود ثروت بیشتر، علم فراوان تر و مدیران تحصیل کرده تر تسلیم این ساختار نابهنجار شدند و شکست را پذیرفتند. کشورهای موفق علاوه بر مولفه های دیگر از یک ساختار اجتماعی مناسب تری برخوردار بودند که حقوق اجتماعی را پذیرفته و گاهی آن را بر حقوق فردی مزیت دادند.
کشورمان در این شاخص مثال زدنی است، اگرچه در روزهای ابتدایی صدای نعره های سرمایه داری به گوش رسید و عده ای با احتکار و گران فروشی جامعه را به پرتگاه کشاندند، اما به زودی آنچه را که می توان فطرت ایرانیان مسلمانش خواند، چهره نمایان کرد و فریادهای عشق آفرین خدمت و ایثار، بخشش و مهربانی فضای کشور را عطرآگین کرد.
تاثیر این نگرش و عملکرد حتما کمتر از رعایت مولفه های بهداشت فردی نخواهد بود و احتمالا بیشتر است. امروز خوشبختانه ایثار مردمان مان به یک فرهنگ اجتماعی قابل ارائه تبدیل شده است. البته این وضعیت مخصوص کشور ما نیست و در همه دنیا و همان کشورهای سرمایه داری هم کم و زیاد وجود دارد.
۴- ساختار سیاسی کشور: این هم از عوامل تاثیرگذار است. کشورهایی که مدیریت منسجم و یک پارچه داشتند، از آن بهره برده اند و خیلی زود با فرماندهی واحد در بالاترین سطح توانستند پیام واحدی را به مردم برسانند و موفق شوند، اما کشورهای حزب گرا و قطبی شده نتوانستند چنین کاری انجام دهند.
آمریکا و انگلیس مصداق بارزی بر این معنی هستند، همان طور که جهانیان دیدند این کشورها به دلیل پاسخگویی به نیازهای سیاسی داخلی و خارجی سعی در محاق کشیدن کرونا داشتند. رییس جمهوری آمریکا معتقد بود که کشورش مستثنی است و کرونا نخواهد دید یا مهار خواهد کرد، اما دیری نپایید که کرونا بر اندیشه او غلبه و اعلام حضور کرد، ساختار سیاسی به کمک نیامد بلکه به جبهه مقابل ملت تبدیل شد؛ سیاستمداران به مقابله با هم پرداختند و کرونا را از قلم انداختند.
نخست وزیر انگلیس هم به دلیل فشارهای حزبی استراتژی عملیاتی خود را عوض کرد و نتوانست از انسجام حزبی مناسب بهره ببرد.
کشور ما وضعیتی متفاوت داشت. ابتدا تولیت را به وزارت بهداشت سپردیم و به ابعاد پیچیده کرونا توجه نشد، اما خیلی زود رهبری نظام به میدان آمدند و ضمن تایید تولی گری حوزه سلامت، ساختارهای نظامی و انتظامی را به میدان آوردند و یک باره کرونا شد محور دیدگاه سیاست مداران از هر قبیله ای که بودند و هستند. انسجام مدیریتی در همه زمینه ها موجب غنای دل مردم شد و مردم از این یکپارچگی بهره بردند و یکپارچه اقدام کردند.
در ایران حاکمیت، حکومت، تولیت و مردم یک هدف را تعقیب می کنند و این سرمایه اجتماعی کمی با تاخیر، اما به موقع عملیاتی شد و مهار کرونا هم آسان تر و با هزینه های بسیار کمتر مقدور شد.
این حالت را کم و بیش در کشورهایی مانند سنگاپور، کره جنوبی، ژاپن، چین و کشورهای شمال اروپا می توان دید و کشورهای حزبی با عدم انسجام سیاسی نظیر ایتالیا، اسپانیا، از آن ضرر دیدند.
۵- ساختار نظام سلامت: شاید برای خوانندگان عجیب باشد که بگوییم کشور آمریکا یکی از بدترین کشورها از نظر عدالت در سلامت در جهان است. این کشور با مصرف قریب ۱۵ درصد از درآمد ناخالص ملی خود در حوزه سلامت که نزدیک به دو برابر اکثر کشورهاست، حداقل ۴۰ میلیون نفر از جمعیت را کاملا نادیده گرفته و بقیه را هم بر حسب میزان ثروت و هزینه دسته بندی کرده است.
سلامت کشور و نظام سلامت بر مبنای بیمه گری و آن هم بر حسب سرانه های مختلف طراحی شده است. ساختارهای پیشگیرانه که معمولا پوشش عمومی بیمه ای ندارند، ضعیف است. البته توسعه های اجتماعی تا حدود زیادی در موضوع بهداشت و پیشگیری توفیق ایجاد کرده است، اما در هجمه هایی همچون کرونا تعریف روشنی بر آن ندارند. یعنی مردم توسعه یافته هستند، اما نظام عدالت محور نیست.
این امر باعث شده طراحی پاسخگویی ساختار سلامت در قبال کرونا در قالب بخش های ویژه و بخش های بیمارستانی تعریف شود که عملا نمی توانست پوشش جامع و عمومی ایجاد کند.
سایر کشورهای غربی که در این موضوع توفیق بالایی پیدا نکردند از قبیل ایتالیا، اسپانیا نیز پیشتر این گرفتاری ها را داشتند. اما کشورهایی همچون سوئد، نروژ، دانمارک و هلند از ساختارهای علمی تر و مناسب تری برخوردار بودند.
کشور سنگاپور یکی از ساختارهای سطح بندی خدمات پیشرفته در دنیا را دارد که عامل مهمی در توفیق آن به شمار آمد، در این میان کشور انگلیس یکی از بهترین کشورها در قالب سطح بندی خدمات و نظام ارجاع است و شاید نمونه مترقی آن در جهان باشد. اما ساختارهای اقتصادی و نحوه طراحی امور مالی این شبکه عظیم و همچنین ساختارهای سیاسی غیرمنسجم اجازه بهره برداری درست از این امکانات را نداد. در کشور ما وضعیت متفاوت بود، ما صاحب یکی از پرافتخارترین ساختارهای بهداشتی در جهان هستیم که در بخش پیشگیری مبتنی بر عدالت در سلامت است.
این ساختار تحت عنوان نظام شبکه خدمات بهداشتی درمانی از دورترین نقطه کشور در روستاها تا شهرهای بزرگ را شامل می شود، قدرت این ساختار در مناطق محروم و کوچکتر بسیار قوی تر از شهرهای بزرگ تر است و امید داریم موضوع سطح بندی خدمات و نظام ارجاع که پشتوانه های قانونی متعددی هم دارد، هر چه زودتر در تمام کشور با بهره گیری از امکانات دولتی و غیردولتی معمول شود.
به هر حال این ساختار در موضوع کرونا معجزه کرد. قرار بود به محض احساس نگرانی از بروز اپیدمی، بلافاصله به این ساختار اعلام آماده باش دهیم و آن را در قبال یک اتفاق سلامت آگاه کنیم. با توجه به توصیه های کارشناسان این امر کمی با تاخیر به این مهم رسیدیم ولی بالاخره حدود ۲۰ اسفند فرمان آماده باش به نظام شبکه صادر و وظیفه آن غربالگری جامعه از نشانه های ویروس کرونا اعلام شد.
این اتفاق معجزه کرد، قریب ۱۰۰ هزار نیروی بهداشتی درمانی در کنار نیروهای بسیجی این وظیفه را به عهده گرفتند و توانستند سربلند از حیطه عملکردی بیرون آیند.
این ساختار و شناخت مردم با نشانه های کرونا را به عهده گرفت و آنها را به مراکز درمان نزدیک محل سکونت ارجاع داد و چگونگی مراقبت از آنها را تدوین و اجرا کرد. اقدامی که انگلستان با وجود دارا بودن نظام خوب ارائه خدمات نتوانست از آن بهره کافی را در هفته های اولیه ببرد.
۶- امکانات بهداشتی درمانی: بدیهی است امکانات شامل نیروی انسانی، تجهیزات و محافظت فردی آنها و همچنین لوازم و امکانات ارائه خدمت به بیماران از مولفه های تاثیرگذار در این مورد است.
لازم به ذکر است که کشورهای غربی که امروز پیش از دیگران گرفتار پاندمی کرونا هستند، بیش از ما و حدود ۲-۳ برابر ما نیروی انسانی و تجهیزات پزشکی دارند، اما این زیادی تجهیزات و پیشرفت های علمی و انسانی آنها در محاق سیاست زدگی ها و نظام های سرمایه داری گم شد و نتوانست پاسخ مناسب را بدهد و گاهی هم نتیجه معکوس داد و به قول معروف (سرکنگبین صفرا فزود) در کشور ما آنچه این کمبودها را جبران کرده، غیرت و همیت نیروهای حوزه سلامت بود که در کمتر کشوری از جهان دیده شد.
بسیار دیدیم که نیروهایی حوزه سلامت بدون لوازم محافظت های فردی، در خدمت به بیماران اعجاز و جلب رحمت الهی برای توفیقات ملی و بین المللی کردند و حتی در این راه از جان به راحتی گذشتند، خداوند رحمتشان کند. اتفاق اعجاب آوری که پیش آمده، نهضت تولیدات علمی در کشور در پاسخگویی به نیازهای حوزه سلامت بود.
تحریم های بین المللی چهره نمایی کرد و دست دروغگویان جهانی رو شد که دارو و تجهیزات پزشکی را تحریم کرده بودند و می گفتند نکرده ایم و نمی کنیم. اما این تحریم ها موجب تخریب نشد بلکه نهضتی عظیم را راه انداخت که ایران را از کشورهای واردکننده خدمات مورد نیاز به صادرکننده این ملزومات تبدیل کرد. در این زمینه هم همان انسجام سیاسی، اقتصادی و مدیریتی کشور بسیار کمک کننده بود.
۷- دانش پاسخگو: منظور بنده از این دانش، علم به روز در پاسخگویی به نیاز های بیماران کرونایی نیست، زیرا این علم هم بحمدالله در کشور موجود بود و هم امروزه انتقال این علوم در لحظه حاصل می شود و تجربه یک کشور یا یک انسان به دیگران منتقل می شود.
منظور نبود دو علم کاملا متمایز «سلولی مولکولی» و «دیجیتال» است. این دو علم مبنای توسعه اجتماعی، اقتصادی جهان هستند و شما کشوری را نمی پسندید که پیشرفته تلقی شود و از این دو علم بهره کافی نبرده باشد.
همه گیری جهانی کرونا این موضوع را عیان ساخت و معلوم شد که برای نجات انسان نیازمند دو علم متمایز سلولی مولکولی و دیجیتال هستیم. تمام کشورهایی که توفیق مقابله مناسب با کرونا را پیدا کردند از این دو علم بهره بالایی برده اند. سنگاپور، ژاپن، چین، هنگ کنگ و کره جنوبی در مالکیت این دو علم مثال زدنی بودند تقریبا با بهره گیری از علم دیجیتال تمامی مردم این کشورها تحت پوشش مراقبتی قرار گرفته اند و بسیار آسان توانستند ویروس را کنترل کنند.
کشور کره جنوبی آزمایشگاهی به اسم مگالب دارد که در علم سلولی و مولکولی اعجاب آور است، کشور چین تنها در شهر شن زن به اندازه یک سوم جهان دستگاه های مرتبط با علم سلولی مولکولی اعم از ژنتیک و پروتئومیکس و غیره دارد و با انسان های فرهیخته ای از آنها بهره برداری می کند. این دو علم زیرساختی هستند و عامل توسعه در همه امور که در این پاندمی هم نمایان شد.
در کشور ما وضعیت متفاوت است، علم سلولی مولکولی در حال پیشرفت است، اگر چه نقصان های بسیار اصولی داریم، اما توانستیم در این برهه تا حدود زیادی پاسخ بدهیم. به عنوان مثال کیت را ساختیم، برای تهیه آنتی بادی ها اقدام کردیم، برای ساخت واکسن حداقل اینکه قرارداد بستیم، اما باید در این زمینه بسیار کار کنیم. ما هنوز بانک ملی ژنتیک نداریم و در دنیای امروز این امر عقب افتادگی تلقی می شود و آثار سلامت، امنیت و توسعه ای دارد.
به هرحال آنچه باید مورد عنایت سیاستمداران و مجریان ملی قرار گیرد و پشتیبانی حاکمیت را نیز جلب کند توسعه علم سلولی مولکولی است که امید داریم اتفاق حسنه بیفتد.
اما در مورد علم دیجیتال وضعیت در کشور ما متفاوت است، امروز دنیا علم دیجیتال را در همه ابعاد زندگی فیزیکی و توسعه ای دخالت داده است. امروز هیچ جنبنده ای حرکت نمی کند، هیچ موتوری نمی چرخد و هیچ داده ای منتقل نمی شود مگر با علم دیجیتال، به قولی زندگی بدون دیجیتال بسیار مشکل و یا غیر ممکن است.
اما ما هنوز در این زمینه در ابتدای راه هستیم و باید جهش های معنی داری در این زمینه انجام دهیم. هنوز پیام رسانی در اختیار نداریم که بتوانیم بار انتقال داده را به آن بسپاریم و از نظر امنیتی هم خیالمان راحت باشد.
هنوز کلاس های درسی ما باید با رسانه های بین المللی برگزار شود، مجلس محترم شورای اسلامی باید حضوری جلسه برگزار کند و امتحان کنکور باید فیزیکی برگزار شود. یعنی خیلی راه مانده تا به ابتدای راه هم برسیم و امیدوارم این مهم مورد عنایت کافی دست اندرکاران مدیریت ملی قرار گیرد. اینها خلاصه ای از عوارض موثر در امر ارزیابی عملکرد کشورها در مقابله با پاندمی کرونا است و لازم است برای قضاوت مورد عنایت قرار گیرد.
هر کدام از این مولفه ها، وزن خاصی دارند و باید با تعیین میزان وزن و ارزش آنها ارزیابی شوند.
امید که توفیق تبیین علمی موضوع را بیطرفانه داشته باشیم که یقینا موجب رشد ما نیز خواهد شد.
محمد اسماعیل اکبری رییس مرکز تحقیقات سرطان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و مشاور عالی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی است.
نظر شما