روزنامه ابتکار در گزارشی درباره تغییرات احتمالی هنر در دوران بعد از کرونا نوشته است: کرونا چندین ماه است که تمام جنبههای زندگی مردم را در سرتاسر جهان تحت تاثیر قرار داده و از ویروسی محلی به بیماری اپیدمی در تمام کشورها تبدیل شده است. چندین ماه است که بسیاری از کشورهای دنیا مجبور به اعمال قوانین سخت تردد و ایجاد قرنطینگی شدهاند. هنوز هم درمانی برای این ویروس پیدا نشده، اما دیگر فعالیتها در کشورهای مختلف دنیا از سر گرفته میشود. در این بین، هنر و هنرمند هم به واسطه آنکه آینه جامعه خود هستند، از آن تاثیر میگیرند. بسیاری میگویند، دنیا پس از کرونا دیگر شبیه قبل نخواهد بود، با توجه به این موضوع آیا هنر نیز پس از کرونا دچار تحولاتی شگرف خواهد شد؟
هنر در طول تاریخ خود بارها و بارها دستخوش تغییرات بسیاری شده اما نقش برخی اتفاقات در این تاثیرگذاری بیش از همه بوده است، اتفاقاتی نظیر بیماریهای همهگیر، جنگهای طولانیمدت مثل جنگهای جهانی و... تقریبا پس از هر کدام از این اتفاقات سبکهای هنری دچار دگرگونی شدهاند. به عنوان مثال در سال ۱۳۴۷ که ویروس مرگ سیاه بر اروپا سایه انداخت، به گفته مورخان حدود یک سوم جمعیت کل اروپا را از بین برد و برخی از شهرهای ایتالیا مثل ونیز حدود ۶۰ در صد از کل جمعیت خود را از دست دادند. آن زمان رنسانس به تازگی آغاز شده بود و طاعون نیز شیوع وحشتناکش را تازه آغاز کرده بود. طاعون چیزی بیشتر از انفجار وحشت در قرون وسطا بود. اما همزمان با ایجاد تغییرات بزرگ در نظم اقتصادی و اجتماعی، راه را برای ظهور رنسانس فراهم کرد. جان هندرسون نویسنده کتاب فلورانس در محاصره که به تازگی در باب شیوع طاعون منتشر شده، معتقد است این همهگیری به طور مستقیم به رنسانس منتهی نشد اما به متمرکز شدن ثروت بین گروه کوچکی از افراد، دو برابر شدن دستمزدها و ثروتمندتر شدن ثروتمندان منجر شد که در نتیجه به آنها اجازه داد از هنر حمایت مالی کنند. همهگیری طاعون ردپای خود را حتی در سبکهای نقاشی بر جای گذاشت. در اولین دهه از قرن چهاردهم میلادی، جوتو دی بوندونه نقاش ایتالیایی یک مجموعه اثر در سبک فرسکو را خلق کرد که به طور بیسابقهای زنده بودند و احساسات انسانی را با واقعگرایی که بعدها به نماد رنسانس تبدیل شد، به تصویر میکشیدند. البته همانطور که لئوناردو داوینچی میگوید، هنر بعد از جونو دی بوندونه به عقب برگشت. نقاشان دستکم برای مدتی، فرمهای قدیمی و متعارف بازنمایی را به راندوهای فضایی و رسمهای زنده ترجیح دادند. به تعبیر هندرسون، ترومای طاعون اشتیاق افراد را به پرداختن به آنچه برایشان آشنا بود، احیا کرد درست همانطور که بسیاری از ما در این روزهای قرنطینه به رمانهای نامآشنا و فیلمهای قدیمی روی آوردهایم.
برای ۳۰۰ سال طاعون و مرگ به قسمتی ثابت از زندگی مردم اروپا تبدیل شد. شیوع وحشتناک و مرگبار این بیماری شهرها را یک از پس از دیگری ویران میکرد و یکی از آخرین و وحشتناکترین دورههای شیوع این بیماری در حدود سال ۱۶۶۵ در لندن بود.
همچنین ویروسی که فلورانس را ویران کرد، بارها و بارها بازگشت. آخرین دوره از شیوع این ویروس در اروپا در سال ۱۷۴۳ میلادی در بندر مسینا واقع در شهر سیسیلی اتفاق افتاد، همان بندری که چهار قرن پیش این بیماری برای اولین بار از طریق آن وارد قاره اروپا شد. زندگی در سایه تهدید بروز اپیدمی، ژانری هنری را به وجود آورد که معمولا از طرف جوامع یا انجمنهای توابین حمایت میشد. هدف از خلق این نوع از آثار در اغلب موارد، توسل به مریم مقدس و یا سباستین و روک قدیس بود که به حافظان در برابر طاعون شناخته میشدند.
همچنین جنگ اول جهانی هم نقطه عطف و مبدا تغییرات در هنر بود. به ندرت ظرف تنها چند سال به این اندازه سبکهای هنری جدید پدیدار میشود. اما از آنجا که هنرمندان رابطهای چندجنبه با جنگ داشتند، جنگ به گونهای بر تمام آنها اثر گذاشت.
کل جنبشهای هنری تجربهگرا در پارادایم فکری هم پس از جنگ جهانی دوم شکل گرفت. سایه شوم بمب اتم بر سراسر دهه ۵۰ و ۶۰ حاکم بود. در این دوران، اکسپرسیونیسم انتزاعی آثاری با این پارادایم فکری تولید میکند.
حالا چند ماهی است که کووید- ۱۹ اکثر کشورهای جهان را درنوردیده است. برخی تاثیرات این ویروس بر جنبههای مختلف زندگی را به جنگ جهانی دوم تشبیه میکنند. از آنجا که هنر و هنرمندان به مثابه آینه جامعه هستند و از آن تاثیر میگیرند، برخی معتقدند که هنر پس از کرونا، شکل جدیدی به خود خواهد گرفت. آیدین آغداشلو در این باره گفته است: «مطمئنم که پس از این دوران نکبت و پس از پایان شیوع کرونا به یک دوران هنری بسیار تلخ میرسیم که به مدت طولانی ادامه خواهد داشت. شاید این تاثیرات غیرمستقیم باشد، اما قطعا آثار هنری بسیار تلخ خواهد بود.»
همچنین احمد عربانی، کارتونیست پیشکسوت معتقد است دیگر آدمها، آدمهای قبل از کرونا نیستند. او میگوید یک اتفاق تاریخی بیسابقه افتاده است و همه جهان درگیر آن شدهاند؛ بنابراین مسلما دیگر آدمها آرامش قبلی را نخواهند داشت، چراکه دنیای مالیخولیایی را تجربه کردهاند که پیشتر فقط در فیلمها دیده بودند.
عربانی در گفتوگو با «ابتکار» درباره هنر پساکرونا میگوید: یکی از مسائلی که ذهن من را برای خلق آثار هنری درگیر کرده است این است که فضای فرهنگی و اجتماعی به چه صورت خواهد بود. مسلما شرایط تغییر خواهد کرد. ویروس کرونا اتفاقی کمسابقه است که امکان پیشبینی آن به شدت سخت بوده است. اما شکی نیست که در حوزه هنر، سوژههایی که مورد استفاده هنرمندان در گونههای مختلف هنری مثل تئاتر، سینما، هنرهای تجسمی، کاریکاتور و... قرار میگیرد، تفاوت بسیار زیادی با دوران پیش از کرونا خواهد داشت.
این کارتونیست میافزاید: همانطور که پس از جنگ جهانی دوم مکاتب هنری دچار دگرگونی شدند، پس از کرونا هم شاهد تغییراتی خواهیم بود. ما پس از کرونا شاهد سبک جدیدی خواهیم بود.
او معتقد است چگونگی این تغییرات با مدتزمان تداوم این ویروس رابطه خواهد داشت. عربانی میگوید: باید دید این مهمان ناخوانده تا چه زمانی وجود خواهد داشت.اگر مدت زمان زیادی طول نکشد، مثل این است که دوباره متولد شدهایم، فضا رنگ و بوی امید و قدردانی از آنچه که به آن اعتنا نمیکردیم خواهد گرفت اما اگر مدت زمان تداوم این ویروس طولانی باشد، فضا تلخ خواهد شد. در این شرایط چیزی نیست که ما به آن دلگرم باشیم. این شرایط باعث انسجام نیست؛ بلکه باعث بیبرکتی و فضای سرد اجتماعی خواهد شد.
او درباره تاثیر شبکههای اجتماعی و بمباران خبری بر تداوم تاثیر کرونا بر هنرمندان نیز میگوید: بدون شک، اوضاع مثل گذشته نخواهد بود و هنرمندان در میان تاثیر کرونا بر آنها از دیگر اتفاقات در سراسر دنیا نیز تاثیر خواهند گرفت.
عربانی در پایان میگوید: من برای مردم آرزوی امید دارم. امیدوارم نگذارند شادابی و سرزندگی کمرنگ شود. امید که فضای عادی هرچه زودتر به جهان بازگردد.
تهران- ایرنا- چند ماهی است که کووید- ۱۹ اکثر کشورهای جهان را درنوردیده است. برخی تاثیرات این ویروس بر جنبههای مختلف زندگی را به جنگ جهانی دوم تشبیه میکنند. از آنجا که هنر و هنرمندان به مثابه آینه جامعه هستند و از آن تاثیر میگیرند، برخی معتقدند که هنر پس از کرونا، شکل جدیدی به خود خواهد گرفت.
نظر شما