عبدالکریم حسینزاده در گفت وگو با روزنامه آرمان ملی می گوید:
با پایان کار مجلس دهم، کارنامه این مجلس را به چه شکلی میبینید؟ با توجه به مشکلاتی که شاهد آن بودید چه ارزیابی از عملکرد نمایندگان در این دوره از مجلس دارید؟
نمیتوانیم بدون در نظر گرفتن شرایطی که از داخل و بیرون مجلس به آن حاکم بود، شرایط مجلس دهم را قضاوت کنیم و برای آن کارنامه تعیین کنیم. مجلس شورای اسلامی در دوره دهم با شرایط بحرانی زیادی روبهرو بودیم، در وهله اول ما با برجامی روبهرو بودیم که آمریکا به شکل یکطرفه از آن خارج شد، دوم با تهدیدهای شدید برای کشور روبهرو شدیم که دایره فعالیت و توسعه را از هر سمت و سویی برای کشور محدود کرد و با مشکلات عدیدهای مواجه میشدیم. در مرحله بعد هم با سقوط قیمت مواجه شدیم که در همه ابعاد اقتصادی کشور تاثیر بسزایی داشت. باید توجه داشته باشیم مجلس دهم در چنین شرایط و با این مشکلات به فعالیت و کنشگری ادامه میداد.
با این تفاسیر فکر میکنید بار این مشکلات در مجلس یازدهم کمتر روی دوش نمایندگان باشد؟
دوستانی که از قبل از شروع مجلس و حتی قبل از شروع انتخابات شاخ و شانه میکشیدند، باید اول وارد پارلمان شوند بعد دوباره شعارهای خود را بازبینی کنند. برخی از دوستان در مجلس یازدهم حتی مراتب قانونگذاری را نمیدانند، اما لحظهای دست از شعار برنمیدارند. از امروز نمیتوان گفت که مجلس یازدهم قوی یا ضعیف است، مجلس دهم، به لحاظ کارنامهای بد نبود، اما موانع مشکلات پیش روی مجلس دهم بزرگ و بعضا لاینحل بودند. مجلسی که نشان بدهد مطالبات مردم برای آن مهم نیست، بهطور واضح مجلس مردم نیست. برخی نمایندگان مجلس یازدهم هم پیشاپیش با برخی شعارها مطالبات مردم را درست تحلیل نمیکنند. فصل سوم قانون اساسی بهطور کلی به حقوق مردم اشاره دارد، از کارهای اساسی مجلس پاسداری از حقوق ملت و اجرای کامل حق و حقوق مردم است. مجلس باید مطالبهگر و پیگیر قاطبه جامعه باشد.
فکر میکنید چه میزان از سنگاندازیها در مجلس دهم مرتبط با مشی قاطبه آنها یعنی اصلاحطلبی بود؟
اصلاحطلبی نباید جرم باشد و هر جامعهای که نیاز به اصلاح نداشته باشد علائم حیات هم ندارد. شاید عدهای ادعا کنند اصلاحطلبی را قبول ندارند یا به آن نقد دارند ایرادی هم ندارد چون همه اینها تفاوتهای عقیدهای، بینشی و سیاسی است. این تفاوتها فعالیت سیاسی را ممکن میکند و به آن اهمیت میدهد اما برخی معتقدند اصلاحطلبی جرم است و آن را جرمانگاری میکنند در هیچجا ندیدهام که عضو حزببودن و بینش سیاسی مشخص داشتن جرم انگاری شود و اعتقاد دارم دلیل اینکه افرادی به این روشها متوسل میشوند، ناشی از ضعف بینش سیاسی آنهاست.
با این تفاسیر عملکرد مجلس یازدهم را چگونه پیش بینی میکنید؟
افرادی که وارد مجلس یازدهم میشوند خود را اصولگرا میدانند و برخی از آنها فکر میکنند چون مجلس گذشته اصلاحطلب بوده آنها رهاییبخش و آزادی بخش کشورند که من تصور میکنم این نگاه دقیق نیست و خود آنها هم با ورود به مجلس این موضوع را متوجه میشوند که عنوانگذاریهای ارزشی که خودشان روی جریانشان میگذارند کاملا مطابق با عملکردشان نخواهد بود و به بیان دیگر بهخاطر عملکرد و نتیجهای که از کارشان به دست میآورند، ارزشگذاری آنها معلوم میشود، اما ورای موضوع مجلس دهم یا یازدهم، مشکل در ابعاد گستردهتری وجود دارد و این موضوع هم مطلب جدیدی نیست.
پیشنهاد شما برای اصلاحطلبان باتوجه به انتخابات اسفندماه چیست؟
اصلاحطلبی تعطیلیناپذیر است و اصلاحطلبان چه در درون قدرت و چه بیرون از آن باید فعالیت کنند. در جریان اصلاحطلبیبودن یا نبودن در قدرت موضوع مهمی نیست، بلکه نقد امروز به آنها سیستماتیک نبودن یا سازماندهی نداشتن آنهاست. چطور ممکن است یک جریان سیاسی ۲۷ حزب داشته باشد؟ مگر اصلاحطلبی چه میزان تعریف پذیر است؟ افرادی هم در این جریان وجود دارند که مشی اصلاحطلبی ندارند. جریان اصلاحطلبی به برنامهپذیری نیاز بیشتری دارد تا حضور در قدرت.
نظر شما