برخی اصولگرایان ژست اصلاح‌طلبی خواهند گرفت

تهران- ایرنا- داریوش قنبری معتقد است این احتمال وجود دارد که در مجلس آینده برخی از اصولگرایان شکل اپوزیسیونی به خود گرفته و رویکرد اصلاح‌طلبانه در مواجهه با مشکلات کشور در پیش بگیرند.

روزنامه آرمان‌ملی در گفت و گو با داریوش قنبری نماینده سابق مجلس و مشاور پارلمانی شهردار تهران آورده است: مجلس یازدهم از امروز کار خود را به‌صورت رسمی آغاز می‌کند. مجلسی که اصولگرایان در آن در اکثریت هستند اما با مشارکت بالای مردم شکل نگرفته است. با این وجود مهم‌ترین تصمیم اصولگرایان در روزهای آینده انتخاب رئیس مجلس یازدهم است. جایی که خبرها حکایت از ائتلاف سه عضو سابق کابینه محمود احمدی‌نژاد علیه محمدباقر قالیباف دارد. سیدشمس‌الدین حسینی، حمیدرضا حاجی‌بابایی و علی نیکزاد سه وزیر احمدی‌نژادی هستند که تصمیم گرفته‌اند از بین خود حاجی‌بابایی را به‌عنوان کاندیدای ریاست مجلس معرفی کنند. این در حالی است که تک‌صداهایی مانند سیدمصطفی میرسلیم و حتی فریدون عباسی رئیس سابق سازمان انرژی اتمی نیز مدعی ریاست برمجلس آینده است. در نتیجه محمدباقر قالیباف برای رسیدن به صندلی اول بهارستان کار بسیار سختی در پیش دارد. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی وضعیت مجلس یازدهم، «آرمان ملی» با داریوش قنبری نماینده سابق مجلس و مشاور پارلمانی شهردار تهران گفت‌وگو کرده است. در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.

آیا انتخاب رئیس و هیات رئیسه مجلس یازدهم می‌تواند نقطه آغاز اختلاف در بین اصولگرایان باشد؟

شرایط مجلس یازدهم به شکلی جلو رفته که مدعی ریاست مجلس زیاد است و هر کدام نیز تلاش می‌کنند با حربه‌های مختلف به این مهم دست پیدا کنند. در چنین شرایطی تنها موضوع ائتلاف می‌تواند سرنوشت ریاست مجلس آینده را مشخص کند، البته در این زمینه زمزمه‌هایی شنیده می‌شود اما این مساله که چه میزان این ائتلاف شرایط تحقق دارد در انتخاب رئیس آینده مجلس تعیین‌کننده خواهد بود. طیف‌های مختلف اصولگرایی حاضر در مجلس یازدهم دغدغه‌های متفاوتی دارند، به همین دلیل اگر این طیف‌ها بتوانند در روزهای آینده به اجماع نسبی دست پیدا کنند می‌توانند بدون کمترین هزینه سیاسی رئیس مجلس آینده را انتخاب کنند. در غیراین صورت شرایط متفاوت خواهد بود و اختلافات اصولگرایان از ابتدای مجلس آغاز خواهد شد. به‌نظر می‌رسد محمدباقر قالیباف مدعی اصلی ریاست مجلس آینده خواهد بود. این در حالی است که حمیدرضا حاجی‌بابایی نسبت به رقبای دیگر برای قالیباف رقیب جدی‌تری خواهد بود و عزم خود را برای به دست گرفتن سکان مجلس آینده جزم کرده است. از سوی دیگر میرسلیم نیز خود را مدعی ریاست مجلس می‌داند. این وضعیت برای علی نیکزاد و شمس‌الدین حسینی وزرای دولت احمدی‌نژاد نیز وجود دارد. نکته مهم این است که کدام یک از این افراد می‌توانند محوریت یک ائتلاف درون گروهی قرار بگیرد تا طیف‌های مختلف اصولگرایی روی چنین فردی اجماع کنند. از پدیده‌های نادر فضای سیاسی این است که در درون یک جریان سیاسی رقابت وجود داشته باشد. از این نظر که به‌صورت طبیعی در درون یک جریان سیاسی رقابت معنا و مفهومی ندارد و همه اعضای این جریان باید در یک مسیر واحد حرکت کنند. این در حالی است که این وضعیت در بین اصولگرایان وجود دارد. رقابتی که از نظر سیاسی و تشکیلاتی دارای اهمیت تلقی نمی‌شود. به هر حال مجلس یازدهم یک مجلس یکدست است که دیگر جریان‌های سیاسی در آن سهمی ندارند. تنها تعداد انگشت شماری نماینده مستقل در این مجلس حضور دارد وگرنه بقیه نمایندگان اصولگرا هستند. به همین دلیل رقابت بین اصولگرایانی که در مجلس حضور دارند دارای اهمیت نیست. چون همه دارای یک رویکرد و خط مشی هستند و تفاوت معناداری با هم ندارند. در چنین شرایطی اختلاف بین اصولگرایان پس از پایان انتخابات بر سر ریاست و کمیسیون‌های مجلس کلید خورده است.

علی نیکزاد و شمس‌الدین حسینی قرار است از ریاست حمیدرضا حاجی‌بابایی برای ریاست مجلس حمایت کنند. آیا این ائتلاف می‌تواند شرایطی را به وجود بیاورد که محمدباقر قالیباف به ریاست مجلس یازدهم دست پیدا نکند؟

اگر شرایط به شکلی پیش برود که اصولگرایان سنتی، احمدی‌نژادی‌ها و جبهه پایداری روی ریاست یک نفر اجماع کنند کار برای محمد باقر قالیباف سخت خواهد شد. به هر حال قالیباف انتظار دارد اصولگرایان در چنین شرایطی وی را به‌عنوان رئیس مجلس انتخاب کنند. این در حالی است که برخی از طیف‌های اصولگرایی با این انتخاب موافق نیستند و ترجیح می‌دهند فرد دیگری به‌عنوان رئیس مجلس انتخاب شود. به همین دلیل نیز این امکان وجود دارد که ائتلافی در درون جبهه اصولگرایان برای رقابت با قالیباف برای به دست گرفتن ریاست مجلس یازدهم شکل بگیرد. در چنین شرایطی باید به وزن سیاسی طرفین و همچنین میزان مقبولیت آنها در بین نمایندگان مجلس توجه کرد.

به چه میزان این احتمال وجود دارد ابهامات مدیریتی قالیباف در شهرداری تهران زمینه‌ساز تشکیل یک ائتلاف قدرتمند برای جلوگیری از ریاست قالیباف بر مجلس آینده شود؟

تجربه تاریخی نشان داده اصولگرایان هنگامی که پای آبروی جمعی وسط باشد از اتفاقات گذشته چشم‌پوشی خواهند کرد. این در حالی است که این وضعیت را برای رقبای سیاسی خود ندارند و در صورت کوچک‌ترین موردی هجمه‌های گسترده‌ای را علیه رقبای سیاسی خود وارد می‌کنند. تجربه محمود احمدی‌نژاد به خوبی در خاطر همه ما مانده است. احمدی‌نژاد که از دل گفتمان اصولگرایی بیرون آمده بود خیلی زود به همه برنامه‌های اصولگرایی پشت پا زد و رویکردی مستقل در پیش گرفت. از سوی دیگر در دوران مدیریت وی بر کشور سوء مدیریت‌ها و تصمیمات نادرست گرفته شد که به کشور ضربه زد. با این وجود اصولگرایان تا آنجا که می‌توانستند اجازه ندادند اقدامات احمدی‌نژاد به پای جریان اصولگرایی نوشته شود. اصولگرایان تنها در شرایطی به مسائل شخصی ورود می‌کنند که رقابت درون گروهی در این جریان برای ریاست مجلس تشدید شود. به هر حال هنوز مجلس یازدهم تشکیل نشده و هنوز مشخص نیست که اصولگرایان قرار است با چه رویکردی در مجلس نقش آفرینی کنند. آنچه از رفتارهای گذشته طیفه‌های مختلف اصولگرایی وجود دارد این نکته را به ذهن متبادر می‌کند که در شرایطی که این جریان رقیب جدی برای خود متصور نیست احتمال شکل‌گیری جنگ‌های درون گروهی در این جریان بیشتر می‌شود. اصولگرایان تنها در شرایطی به‌صورت منسجم و واحد عمل می‌کنند که احساس کنند یک رقیب جدی آنها را تهدید می‌کند. در غیراین صورت و در شرایطی که رقیبی را در کنار خود احساس نکنند اختلافات در این جریان سیاسی پررنگ و جدی‌تر از گذشته خواهد شد.

جبهه پایداری به چه میزان قابلیت واگرایی و ایجاد اختلاف در بین اصولگرایان را در مجلس یازدهم خواهد داشت؟

جبهه پایداری برخلاف هیاهوها و جنجال‌هایی که در کشور ایجاد می‌کند دارای پایگاه بسیار محدودی در کشور است و اقشار مختلف مردم عناصر این جبهه را بیشتر تندرو قلمداد می‌کنند. این وضعیت حتی در بین اصولگرایان نیز وجود دارد و این طیف از اقبال کمی در اردوگاه اصولگرایی برخوردار است. با این وجود اینکه آیا جبهه پایداری در مجلس آینده زمینه اختلاف در بین اصولگرایان را به وجود خواهد آورد یا خیر به عوامل مختلفی بستگی دارد. بنده چنین تحلیلی ندارم و معتقدم اصولگرایان در هر حال جبهه پایداری را جزئی از خانواده خود می‌دانند و در سال‌های اخیر نیز با رویکردها و رفتار این جبهه آشنایی دارند. هر چند این احتمال وجود دارد که در مجلس آینده برخی از اصولگرایان شکل اپوزیسیونی به خود بگیرند و رویکرد اصلاح‌طلبانه در مواجهه با مشکلات کشور در پیش بگیرند. در چنین شرایطی جبهه پایداری نسبت به این رویکرد اصولگرایان واکنش نشان خواهد داد و در نتیجه اختلافات عمیق‌تر می‌شود. هر چند که از نظر فکری ماهیت تفکر اصولگرایی با اصلاح‌طلبی تفاوت‌های معناداری دارد و به همین دلیل اصولگرایان نمی‌توانند به معنای واقعی نقش اصلاح‌طلبی در مجلس داشته باشند. با این وجود نقش جبهه پایداری در مجلس آینده به شکلی نیست که در مناسبات کلی مجلس و سرنوشت کلی آن تاثیرگذار باشد.

مهم‌ترین چالش‌هایی که پیش روی جریان اصولگرایی در مجلس آینده وجود دارد چیست؟ آیا مجلسی که از افراد ناشناخته تشکیل شده می‌توان در شرایط بحرانی کشور مشکلات را حل کند؟

مجلس یازدهم در شرایطی آغاز به کار می‌کند که سایه بیماری کرونا همچنان بر سر کشور وجود دارد. این در حالی است که این بیماری روی اقتصاد جهان و به تبع آن اقتصاد ایران تاثیر منفی گذاشته است. از سوی دیگر بیماری کرونا روی بخش‌های دیگر جامعه نیز تاثیرگذار بوده و چالش‌های جدیدی را در کشور به وجود آورده است. چالش دیگری که پیش روی مجلس آینده است موضوع تحریم‌هاست که اقتصاد کشور را تحت تاثیر قرار داده است. این در حالی است که چشم انداز مثبتی نیز در آینده برای برداشته شدن تحریم‌ها وجود ندارد. به همین دلیل مجلس یازدهم در شرایطی کار خود را آغاز می‌کند که چالش‌های بزرگی پیش روی مجلس وجود دارد و حل کردن این چالش‌ها انرژی زیادی از مجلس آینده خواهد گرفت. البته اگر مجلس در مسیر صحیحی قرار بگیرد که بتواند این مشکلات را حل کند. تجربه تاریخی نشان داده که گروه‌های سیاسی پس از رسیدن به قدرت به جای اینکه به فکر حل کردن چالش‌های موجود کشور باشند بیشتر انرژی خود را صرف تخریب رقیب سیاسی خود می‌کنند. در شرایط کنونی نیز این وضعیت برای اصولگرایان وجود دارد. به هر حال اصولگرایان در سه انتخابات گذشته کشور شکست خورده‌اند و هیچ‌توفیقی به دست نیاورده بودند. با این وجود در انتخابات مجلس یازدهم به‌دلیل برخی رویکردهای نظارتی که در پیش گرفته شد، موفق شدند دوباره به قدرت بازگردند و مجلس را در اختیار بگیرند. افرادی که وارد مجلس شده‌اند نیز از جمله کسانی بودند که بیشترین هجمه‌ها و تخریب‌ها را علیه اصلاح‌طلبان وارد می‌کردند. در نتیجه به‌نظر می‌رسد یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های نمایندگان اصولگرایی که وارد مجلس شده‌اند این باشد که عملکرد اصلاح‌طلبان در مجلس و دولت را زیر سوال ببرند. نکته مهم دیگر اینکه اصولگرایان با مشارکت بالای مردم در انتخابات وارد مجلس نشده‌اند. میزان مشارکت مردم در انتخابات مجلس نسبت به دوره‌های گذشته با افت قابل توجهی مواجه بود که بیشتر ناشی از فضای ناامیدی در جامعه و همچنین ردصلاحیت نیروهای اصلاح‌طلب بود. در نتیجه اصولگرایان با یک رأی شکننده وارد مجلس شده‌اند. در تاریخ انقلاب کمتر سابقه داشته که مردم با چنین مشارکت ضعیفی در انتخابات حضور پیدا کنند. به همین دلیل اصولگرایان نمی‌توانند مدعی مطالبه‌گری دغدغه‌های اصلی همه طیف‌های مردم باشند. همه این عوامل سبب می‌شود که پشتوانه مردمی و اجتماعی مجلس یازدهم شکننده و محدود باشد. این پشتوانه محدود نیز بیش از اینکه جنبه ایجابی داشته باشد به‌دلیل تخریب رقیب سیاسی خود بوده است. در چنین شرایطی اصولگرایان تلاش کرده‌اند خود را در قامت معجزه‌گر و کسانی که می‌توانند مشکلات کشور را حل کنند معرفی کنند و به پشتوانه این مساله پشتوانه محدودی برای خود به وجود آورده‌اند. این در حالی است که بحران‌ها و چالش‌های کنونی جامعه به‌اندازه‌ای عمیق و جدی شده که حل آنها از توانایی اصولگرایان خارج خواهد بود. آنچه مشخص است این است که مجلس آینده نمی‌تواند برای حل مشکلات کنونی کشور معجزه کند و مشکلات را به راحتی حل کند. حل مشکلات کشور تنها با وحدت رویه و حرکت در مسیر صحیح صورت می‌گیرد که در شرایط کنونی چنین وضعیتی وجود ندارد. در نتیجه مجلس یازدهم به مرور زمان همان پایگاه محدود اجتماعی خود را نیز از دست خواهد داد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha