در بحبوحه انقلاب اسلامی «میشل فوکو» فیلسوف معروف فرانسوی دو سفر تاریخی به ایران داشت تا از نزدیک با وقایع ایران آشنا شود؛ ماحصل این سفرها مجموعه مقالاتی در نشریات فرانسوی شد که بعدا توسط خود او چاپ و در ایران تحت عنوان کتاب "ایران، روحِ جهان بدون روح" منتشر شد.
«محمدباقر خرمشاد» پژوهشگر و استاد دانشگاه علامه طباطبایی در تحلیل نگرش فوکو به انقلاب اسلامی مینویسد: به اعتقاد فوکو ماده اساسی پدید آوردنده، محرکه اصلی، علت بقا و دوام و نیز جهت و آینده انقلاب ایران را باید در عـنصر بـنیادین دین جستجو کرد. به نظر فوکو آنچه که در انـقلاب اسـلامی ایرانیان یافت میشد، قـصد و اراده آغـازی نوین در کل زندگیشان از طریق تجدید حیات یک آزمون و تجربه معنویت گرایانه بود که به زعم خودشان در بطن اسلام شیعی آنها یافت میشد.
انقلاب اسلامی ایران فیلسوف چپگرای فرانسوی را وا میدارد که جمله ناشناختهای از مارکس را جانشین فرازی مشهور از او در باب اهمیت و جایگاه دین نماید. از همین رو در انـقلاب اسـلامی ایران اسـت که دین از «افیون» بودن، برای ملتها خارج شده و به «امیدی» برای جهانیان تبدیل میشود.
بدیهی است برای فوکو به عنوان یک فیلسوف «فرامدرن» و «جامعه نگر» سیر تحولات، بدون در نظر گرفتن نقش افراد مورد بحث و بررسی قرار میگیرند. اما خود فوکو زمانی که در مقالاتش درخصوص انقلاب ایران به ریشه یابی تحولات میپردازد به کرات به قدرت نهادها و رهبران دینی اشاره میکند و اهمیت آنها را متذکر میشود.
هر چند فوکو که شیفته تحولات ایران شده بود، کمتر از شخص امام خمینی (ره) سخن گفته، اما بررسی آثار او نشان میدهد که از منظر فوکو دوران قدرت منبعث از دولتها و ساختارهای حکومتی (بر اساس اندیشه هابز) به سر آمده و قدرت در دنیای کنونی منبعث از شخص و توان او برای اداره آحاد ملت است از همین رو فوکو سخن از «قدرت انسانمحور» یا به تعبیر خودش bio power (به فرانسوی biopouvoir ) میراند.
بیگمان نه تنها در مورد انقلاب ایران، بلکه در کل تاریخ معاصر نمیتوان مثالی بیبدیلتر از شخص امام خمینی (ره) یافت. امام بیگمان مُثُل اعلی stereotype قدرت انسان محور بود. قدرت امام در دوران مبارزه برخلاف سایر رهبران مبارز و آزادیخواه سال های پایانی قرن بیستم بر اسلحه و مبارزه مسلحانه استوار نبود.
راه امام (ره) نه خشونت آمیز بود و نه مشی گروههای چریکی آمریکای لاتین و جهان عرب را طی کرد. از همان ابتدای مبارزه اعلام کرد اعتقادی به مبارزه مسلحانه ندارد، نیازی هم نداشت. امام به نیکی میدانست قدرتاش در اقتدار اوست و اقتدار در نفوذ به قلب و انسانها است نه تهدید و ارعاب.
قدرت و اقتدار امام مبتنی بر اسلام بود، آن هم در عصری که همه رهبران مبارز سعی میکردند ایدئولوژیشان را جایگزین دین کنند. امام در عصر بیدینی و گریز از معنویت در عصر غلبه «ایسمهای دستساز» بر ادیان الهی سخن از اسلام و لزوم بازگشت به معنویت راند. در زمانی که در سراسر گیتی همه گروه ها از «خلق» میگفتند، خمینی از «خدا» سخن گفت.
بقول مرحوم سید احمد خمینی: «خمینی روح خدا بود در کالبد زمان و روح خدا جاودانه است.»
دانشجوی روابط بین الملل
تهران-ایرنا- «امام خمینی (ره) در عصر بیدینی و گریز از معنویت در عصر غلبه «ایسم های دست ساز» بر ادیان الهی سخن از اسلام و لزوم بازگشت به معنویت راند. زمانی که در سراسر گیتی همه گروهها از «خلق» میگفتند، خمینی از «خدا» سخن گفت.»
اخبار مرتبط
-
مجمع نیروهای خط امام (ره) :
دوری و نزدیکی با اندیشههای امام(ره)، نقش تعیین کنندهای در بقا و کارآمدی نظام دارد
تهران- ایرنا- مجمع نیروهای خط امام (ره) با صدور بیانیهای به مناسبت سالروز "ارتحال حضرت امام…
-
امام خمینی(ره) و مسئله تمدناندیشی
تهران- ایرنا- امام خمینی(ره) تمدنسازی را یک فرایند و محصول تربیت و زیست اخلاقی یک جامعه میدانند…
نظر شما