در روزها و هفتههای اخیر، آتشسوزی مراتع، جنگلها و حتی پارکهای طبیعی بخشی از خبرهای مهم روز رسانههای جمعی و فضای مجازی بود. از آتشسوزی در منطقه خاییز کهگیلویه و بویر احمد تا آتشسوزی در مناطق لار و بیضای فارس در هفته گذشته، همه از روزهای سخت برای محیط زیست ایران حکایت دارند. شکی نیست که هر چه هوا گرمتر میشود، احتمال آتشسوزی در مراتع و جنگلهای کشور از جنوب تا شمال افزایش مییابد. بررسی روزنامهها، تارنماها و خبرگزاریهای داخلی نشان میدهد که رسانههای داخلی به بررسی ابعاد مختلف این بحران زیست محیطی پرداختهاند.
رسانههای اصلاح طلب
خاییز به مانند آتشفشانی سوخت
روزنامه همدلی در سرمقاله به قلم ولی الله شجاع پوریان می نویسد: روزنامه همدلی: منطقه طبیعی و رشته کوه خاییز در فاصله میانی بهبهان در استان خوزستان و دهدشت در استان کهگیلویه و بویراحمد دربردارنده قلههایی هزار تا دوهزار متری، رودهای جاری، جنگلهای بلوط و سایر پوششهای گیاهی، حیات وحش منحصر به فرد، مراتع حاصلخیز، تفرجگاهها، کمپهای گردشگری و آثار دستساز تاریخی، منطقهای شناخته شده برای ساکنان آن است که در آتشسوزی روزهای اخیر آسیبهای فراوانی به آن رسیده است و سوگمندانه بخش زیادی از این ثروت و میراث طبیعی بکر و زیبا از بین رفت. خاییز به مانند آتشفشانی سوخت و دل مردمانش نیز با آن کباب شد. اما کاش شعلههای سر به فلک کشیده آتش که شبهای خاییز را روشن کرده بود، یک بار نیز روشنیبخش عقلانیت و تدبیر مسئولان باشد. مردم هم از نبود امکانات و تجهیزات مینالند و هم از بیتوجهی و غفلت مسئولان، چه بسا اگر مسئولی در غربت خاییز مویهای میکرد، اندکی دردهای این مردم التیام میگرفت، دریغا که فقط ژستهای تبلیغاتی برای پز دادن و خالی نبودن عریضه از زبان عدهای شنیده شد.
پایگاه خبری فرارو در گزارشی می آورد: با وجود اینکه روز گذشته مسئولان محلی و رسانهها و از خاموش شدن آتش در منطقه جنگلی خائیز خبر داده بودند، اما غروب روز گذشته آتش دوباره در این منطقه زبانه کشید. گزارشهای خبرنگاران حاضر در محل حکایت از این داشت که هیچ گروه و نهادی در آنجا حاضر نیست و مردم محلی در تلاشند تا آتش را خاموش کنند. با اینکه خبرنگاران حاضر در محل از گستردگی آتش سخن میگفتند، اما شب گذشته مدیرکل محیط زیست استان کهگیلویه و بویر احمد آتش سوزی را "کوچک" ارزیابی کرد که بر اثر وزش باد رخ داده است. تصاویر منتشر شده چیزی دیگری را نشان میداد. مسئله اینجاست که ظاهرا دیروز مقامات عجله زیادی برای اعلام اطفای حریق در کوه خائیز داشتندو احتمالا بدون لکهگیری اصولی و اطفاء کامل حریق منطقه را ترک کردهاند. جایی که روزهای متولی در آتش سوخته بود.
آتش بر جان جنگل ها
روزنامه همدلی در گزارشی نوشت: در حالی که هنوز داغ آتش بر جان طبیعت خاییز سنگینی میکند، روز جمعه گذشته در استان جنوبی کشورمان، یعنی بوشهر، یک جنگل دست کاشت به نام جنگل عامری دیلم طعمه حریق شد و صدها اصله درخت از بین رفتند. به گفته «غلامحسین آقاجری» رئیس منابع طبیعی و آبخیزداری دیلم استان بوشهر این آتشسوزی پس از چهار ساعت کنترل و مهار شد. در همین حال هفته گذشته جنگلهای چهارمحال و بختیاری طعمه حریق شد. به گفته مدیرکل مدیریت بحران چهارمحال و بختیاری این آتشسوزی در جنگلهای حوالی سد کارون چهار موسوم به بلیط بلند رخ داد. البته استان فارس، پیشتر -هشتم خرداد- هم شاهد بزرگترین آتشسوزی در عرصه منابع طبیعی این استان طی سال جاری در ارتفاعات شهرستان کازرون بود. در از ابتدای اردیبهشتماه ۹۹ تاکنون با افزایش دما تقریبا هر روز آتشسوزیهایی در مراتع، عرصههای طبیعی و زمینهای کشاورزی شهرستانهای هرمزگان اتفاق میافتد، به طوریکه وقوع چندین مورد آتشسوزی در مراتع شهرهای بندرعباس، رودان، بندرلنگه، میناب، جاسک و سیریک گزارش شده است. ضمن آنکه روز شنبه نیز جنگلهای گنوی بندرعباس به دلیل سهلانگاری مردم طعمه حریق شد. اما در شرق کشور، یعنی در نخلستانهای دلگان سیستان وبلوچستان آتش دهها اصله نخل را طعمه خود ساخت.
روزنامه مردم سالاری در گزارشی آورد: از اواسط اردیبهشت هر روز آتش قسمتی از جنگلها و مراتع را سوزانده است. برخی از این آتش سوزیها روزها به طول انجامیده و دلیل همه تنها یک چیز بوده است: «عامل انسانی». از سوی دیگر نبود امکانات اطفای حریق، هر روز این آتشها را شعلهور تر کرده است و ما شاهد نابودی بیشتر پوششهای گیاهی و گونههای حیوانی بودهایم. اوایل خرداد ماه وزش بادهای گرم در نقاط مختلف استان بوشهر، آتش را به جان دهرود دشتستان و خائیز تنگستان انداخت. این آتش سوزیها ۶۲۰هکتار از مراتع این استان را خاکستر کرد. از میانههای اردیبهشت مراتع دژسلیمان در گچساران آتش گرفت. آتش بی مهابا پیش رفت و به پلاک انبارشاهی و تپه های مجاور کوی کارکنان دولت گچساران رسید. آتش بیرحمانه هکتارها هکتار زاگرس را در پنج استان نشانه گرفت. کمبود امکانات و بیمسئولیتی هر روز نفتی شد بر پیکر این آتش تا شعلهها بیشتر زبانه بکشند و قلب زاگرس بیشتر بسوزد.
خبرگزاری ایسنا در گفت و گو با بیتالله محمودی عضو هیات علمی گروه علوم جنگل دانشگاه شهرکرد می نویسد: آتشسوزی در جنگل در ۳ حالت یا عامل آتش سوزی با عامل انسانی به صورت سهوی یا عمدی، آتشسوزی با عامل مخاطرات طبیعی و بر هم خوردن تعادل اکولوژیک سرزمین و آتشسوزی به عنوان مکانسیمی طبیعی برای توالی جنگل اتفاق میافتد. نبود برنامه جامع اطفای حریق در جنگل، کمبود تجهیزات مناسب، مشکلات ساختاری سازمانی و اداری، سهل انگاری و کم توجهی برخی مسئولان، ناهماهنگی دستگاهها، نبود عزم یکپارچه برای کنترل آتشسوزیها، بیمبالاتی برخی مردم محلی، نبود یگان تخصصی مهار آتشسوزی، مشکلات اجتماعی مدیریت منابع طبیعی کشور، ناکارآمدی برخی قوانین موجود، نبود برنامه مدون احیاء و بازسازی مناطق دچار حریق، راهگشا نبودن تحقیقات دانشگاهی و پژوهشی در کنار تغییرات اقلیمی باعث شده است آتش سوزی در جنگلهای کشور به یک معضل و بحران ملی خاص و چند وجهی تبدیل شود.
دست های پنهان آتش
روزنامه آرمان ملی در گزارشی می آورد: در یک ماه گذشته، گوشه و کنار جنگلها و مراتع کشور در آتش میسوزند و این حجم از آتشسوزیها در ۷۴ روز گذشته موجب افزایش نگرانیهای زیادی در میان مردم شده است. با وجود اینکه هدف آتش استانهای جنوبی همچون خوزستان، کهگیلویه و بویراحمد، سیستان و بلوچستان بوده، اما امسال تهران نیز از این شعلههای آتش بینصیب نبوده و وقوع دو آتشسوزی در پارکهای چیتگر و ولایت، به این مناطق خسارت وارد کرد. طبق آمار سالانه نزدیک به ۱۵هزار هکتار از جنگلهای کشور طعمه آتش میشود. در سال۹۸ حدود ۵۶ فقره حریق در جنگلهای کشور رخ داد که به موجب آن حدود سههزار و ۹۰۵ هکتار از مراتع و جنگلها در سراسر کشور در آتش سوختند که این رقم در سال۹۷ حدود سههزار و۹۷۶ هکتار بود. این درحالی است که از ابتدای سال ۹۹ تاکنون ۲۴۰ فقره آتشسوزی در جنگلها و مراتع ۱۱ استان کشور (مخصوصا در منطقه زاگرس) رخ داده و خسارت جبران ناپذیری را به کشور وارد کرده است.
آتشسوزی سریالی
روزنامه جهان صنعت در یادداشتی به قلم محمدرضا محبوبفر کارشناس محیطزیست و توسعه پایدار و عضو انجمن مخاطرات محیطی و توسعه پایدار می نویسد: تعداد آتشسوزیهای جنگلها و مراتع و مناطق حفاظتشده ایران در ابتدای سال جاری رکورد شکسته است. اگر میزان آتشسوزیها در سال ۹۸ نسبت به سال قبل از آن ۳۰ درصد افزایش داشت اما امسال تعداد آتشسوزیها نسبت به مدت مشابه سال قبل ۶۰ درصد رشد نشان داده است. اگر آتشسوزیهای سالهای قبل منحصر به مناطق جنگلی خارج از حدود مرزی شهرها و روستاها بود، امسال آتشسوزیها منحصر به جنگلها نبوده و طیف وسیعی از اراضی مرتعی و کشاورزی و مناطق حفاظتشده کشور را در داخل و خارج حریم شهرها و روستاهای کشور شامل شده است. از تفاوتهای دیگر آتشسوزیهای امسال با سالهای گذشته تواتری و سریالی بودن آتشسوزیها در مدت زمان کوتاه چند ساعت تا یک و چند روزه بوده است. بیتفاوتی سازمانهای مسوول دولتی و اختلافات مالی این سازمانها با نیروهای نظامی پشتیبان و امدادرسان و تاخیر در اعزام نیروهای تخصصی اطفای حریق و همچنین تجهیزات امدادرسان جنگل به مناطق آسیبدیده از دیگر نکات قابل توجه آتشسوزیهای اخیر بوده که این بار بیابانزایی در ایران را روی دور تند قرار داده است و در این شرایط علاوه بر اینکه منابع زیستی مردم ایران هدف قرار داده شده تبعات محیطزیستی آن روی دوش مردم کشور سنگینی میکند و دولت هیچ برنامه حمایتی ندارد.
رسانههای اصولگرا
آتش سوزی های تهران
روزنامه فرهیختگان در گفت و گو با جلال ملکی سخنگوی سازمان آتشنشانی تهران نوشت: روزنامه فرهیختگان: تا این لحظه براساس کارشناسی آتشنشانان سازمان آتشنشانی تهران، دلیلی بر عمدی بودن یا بهنوعی خرابکاری بودن آتشسوزیهای اخیر یافته نشده است. تا وقتی کارشناسان ما مسالهای را دال بر عمدی بودن یا مسائلی از این دست درارتباط با آتشسوزیهای اخیر تهران اعلام نکنند ما نمیتوانیم دلیل دیگری را برای آتشسوزیها اعلام کنیم. تا الان هم چنین اعلامی از طرف کارشناسان ما صورت نگرفته و اینکه برخی چنین ادعایی میکنند مورد تایید ما نیست و ممکن است آنها دلایلی داشته باشند و به اسنادی دسترسی پیدا کرده باشند که ما نمیدانیم. نکته دیگر هم اینکه کارشناسی املاک و اراضی که متولی دارد را به خودشان میسپاریم، مگر اینکه از ما کمک بخواهند. در توضیح این هم که علت آتشسوزیهای اخیر چه بوده است، به هرحال همه آنها در فضای سبز رخ داده و آتشسوزی در این فضا هم ناشی از بیاحتیاطیهای عمومی است. مردم آتشهایی را روشن میکنند و خاموش نمیکنند یا مواردی از این دست. مضاف براین عوامل طبیعی همچون صاعقه و... هم درایجاد این آتشسوزیها اثرگذار است.
آتش به جان خانههای کپری جنگلوک
خبرگزاری فارس در گزارشی می نویسد: از روزی که آتش به جان خانههای کپری منطقه جنگلوک در شهر چابهار افتاد و در یک چشم بر هم زدن، تمام هستی ۲۱ خانواده را خاکستر کرد، یک ماه میگذرد؛ ۳۰ روزی که هر روزش برای خانوادههای آسیبدیده بهاندازه یک سال گذشت. از سختیهای زندگی در چادرهای اسکان موقت در گرمای شدید چابهار آن هم در اوج ایام روزهداری ماه مبارک رمضان هرچه بگویند و بشنویم، کم است. در این میان، فقط محبت و همراهی نهادهای امدادرسان و بهویژه لطف تمامنشدنی گروههای جهادی و خیریه بوده که به این خانوادهها دلگرمی داده و قامتشان را برای صبوری در مقابل این شرایط سخت، استوار نگهداشته است.
نظر شما