انتخابات ۱۴۰۰ ریاست جمهوری مانند دیگر انتخاباتهایی که در کشور انجام گرفت و از جمله انتخابات مجلس یازدهم از اهمیت خاصی برخوردار است. به این معنی که سرنوشت هر جامعهای از جمله جامعه ما از درون صندوقهای رای بیرون خواهد آمد و اگر یک مجموعه سیاسی به صندوقهای رای بیتوجهی کند، نخستین فردی که متضرر خواهد شد، خود آن مجموعه است. کما اینکه چندبار این اتفاق افتاده است. بنابراین در خصوص انتخابات ۱۴۰۰ ریاست جمهوری دیدگاه های مختلفی وجود دارد. در این خصوص به منظور بازتاب دیدگاهها و نظرات منعکس شده در رسانههای گروهی در این مجمل، مطالب مربوط به انتخابات ریاست جمهوری به صورت گزیدهوار انتخاب و گردآوری شده است.
رسانههای اصلاحطلب
اصلاحطلبان و انتخابات ۱۴۰۰
روزنامه آرمان ملی در یادداشتی به قلم محمدرضا خباز نماینده ادوار مجلس می نویسد: همه دلسوزان توصیه میکنند که نباید با صندوق انتخابات قهر کرد. البته عوامل دیگری هم موجب یأس و ناامیدی میشود؛ از جمله رد صلاحیت گستردهای که اتفاق افتاد و یک جریان سیاسی با همه افراد شایسته و شناخته شدهاش از حضور در انتخابات محروم و زمینه برای کاهش حضور مردم فراهم شد و ۴۲ درصد واجدین شرایط در آن شرکت کردند. کاهش حضور مردم، اتفاقاتی را در کشور رقم خواهد زد.
برای انتخابات ۱۴۰۰ هم شرایط به همین صورت خواهد بود. اگر هیات نظارت، افراد صلاحیتدار را تایید صلاحیت نکند و زمینه برای حضور اصلاحطلبان فراهم نشود، طبیعتا همین اتفاق میافتد. البته عدهای از اصولگرایان نهتنها بدشان نمیآید بلکه خیلی هم خوشحالند که انتخابات حداقلی برگزار شود تا بتوانند با همان تعداد اندک رای، پیروز انتخابات شوند چون میدانند با حداکثر حضور مردم، امید یا شانس موفقیت کمی دارند. رای بالا علامت ظرفیت جمهوری اسلامی در خارج و داخل کشور است و شرایط توطئه را به حداقل میرساند.
احمدی نژاد و انتخابات ۱۴۰۰
روزنامه آفتاب یزد در گزارشی آورد: افزایش نفوذ احمدینژاد باعث شده که تحلیلگران مختلف به این عقیده برسند که تحرکات تازهای از سوی او و نزدیکانش در راه است. این دسته از تحلیلگران این احتمال را مطرح میکنند که احمدینژاد و یا یکی از نزدیکانش در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده نامزد خواهد شد. به طور مثال صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران معتقد است احمدینژاد برای انتخابات ریاست جمهوری برنامه دارد. این دیدگاه در میان فعالان سیاسی اصولگرا هم وجود دارد. حسین کنعانی مقدم احتمال نامزدی احمدی نژاد را دور نمیداند. بزرگترین چالشی پیشروی محمود احمدی نژاد، احتمال ردصلاحیت اوست.
رئیس جمهور پیشین سال ۹۶ به راحتی از سوی شورای نگهبان ردصلاحیت شد تا احمدینژاد متحمل یک ناکامی سنگین سیاسی شود. حالا هم بعید نیست که دوباره این اتفاق رخ دهد.حسین کنعانی مقدم در این باره گفته است نامزد شدن دلیل بر تایید صلاحیت و انتخاب شدن نیست؛ حتی رهگذرها هم میتوانند در انتخابات ثبت نام کرده و بگویند میخواهیم رئیس جمهور شویم. اسفندیار عبداللهی عضو شورای مرکزی و مسئول کمیته روابط عمومی حزب جمهوریت نیز نظر مشابهی دارد و میگوید که نزدیکان احمدی نژاد در حال فرآهمآوردن شرایط تائید صلاحیت او هستند.
خبرگزاری ایسنا در گفت و گو با حجت الاسلام بهمن شریفزاده از چهره های نزدیک به محمود احمدی نژاد در خصوص برخی گمانهزنیها مبنی بر حضور احمدینژاد در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ آورد: ظاهرا برخی آقایان با این ادعاهایی که مطرح میکنند، بیشتر از خود آقای احمدینژاد از مقاصد ایشان باخبر هستند؛ چراکه هنوز آقای احمدینژاد چنین قصد و تصمیمی ندارد اما دیگران از حضور قطعی ایشان صحبت میکنند. آقای احمدینژاد چنین تصمیمی ندارد، اما دیگران از حضور قطعی ایشان صحبت میکنند و حتی افزون بر اینکه حضور ایشان را قطعی دانستهاند، حتی نتیجه را هم اعلام کردهاند، ظاهرا برخی آقایان فکر میکنند صاحب تحلیل سیاسی عمیقی هستند که اینگونه مطالب را عنوان و تحلیل میکنند. من نمیگویم آقای احمدینژاد تصمیم بر نیامدن دارد، بلکه میگویم ایشان تا این لحظه هیچ تصمیمی برای این عرصه ندارد.
آقای احمدی نژاد فارغ از اینکه او را قبول داشته باشیم یا نداشته باشیم، پتانسیلی است که گمان میرود با مطرح کردن حضور او در انتخابات میتوان شور ایجاد کرد و درصدی از مردم را وارد حوزه انتخابات کرد. نگاه بنده این است که سیاست مطرح کردن آمدن آقای احمدینژاد با عبارتهایی مانند اینکه «قطعا می آید» برای این است که بحران بزرگی به نام احتمال کاهش حضور مردم در انتخابات را مدیریت کنند، به این دلیل این کار را در خصوص انتخابات مجلس هم انجام دادند اما فکر میکنم مشارکت مردم در انتخابهای بعدی نسبت به قبل رو به کاهش خواهد بود و مشارکت در هیچ انتخاباتی از این به بعد افزونتر از قبلی نخواهد بود. البته این کار را در ادوار قبلی با افرادی مانند آقای خاتمی هم کردند و شاید باز هم انجام شود و حضور ایشان را مطرح کنند.
قالیباف و انتخابات ۱۴۰۰
روزنامه اعتماد در گفت و گو با فریدون عباسی نماینده مجلس یازدهم نوشت: مخالف اخذ التزام از آقای قالیباف برای عدم حضورش در انتخابات ریاستجمهوری آینده هستم. چرا نباید شرکت کند!؟ اگر او قابلیتی دارد و کشور به تواناییهای او نیاز دارد باید از آن استفاده کند. ممکن است آقای قالیباف ۹ ماه نماینده مجلس باشد و روی این صندلی بنشیند ولی ببیند که جای دیگر بهتر میتواند کار کند! ما نباید او را از این حق و آزادی محروم کنیم. من اخذ این التزام را برای خودم هم نمیپذیرم و گفتم که اگر حضور در انتخابات ۱۴۰۰ برای نمایندگان مساله است به من برای ریاست مجلس رای ندهند.
معتقدم که ما باید فضا را برای خدمت افراد در نهادهایی که نظام به آن نیاز دارد، باز بگذاریم؛ بنابراین درباره آقای قالیباف هم مخالف اخذ التزام هستم ولی شنیدهام که آقای قالیباف در جلسه فراکسیون رسما اعلام کرده که در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ کاندیدا نخواهد شد. ولی اگر این کار را هم انجام دهد، شخصا آن را نقد نمیکنم. اگر آقای قالیباف احساس میکند در مقام ریاستجمهوری میتواند بهتر فعالیت کند و صندلیاش را عوض کند.
وی در پاسخ به پرسش که شما گفتید که خودتان هم کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری میشوید، گفت: من برای ریاست مجلس تبلیغی نکردم و اکثر رسانهها نیز پوشش خبری لازم را برای من ایجاد نکردند. تصمیمی برای ریاست آقای قالیباف گرفته شده بود که همه خود را با آن تصمیم تطبیق دادند. اعلام حضور من در انتخابات ریاستجمهوری در حقیقت خواست تعدادی از مردم کازرون بود. همانند حضورم در انتخابات ریاست مجلس. باور این نکته سخت است که ظرفیتهای بسیاری در جامعه داریم که میتوانند کشور را بهتر اداره کنند. در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ نیز اگر خواست عمومی برای حضورم در انتخابات ایجاد شود به آن «نه» نخواهم گفت؛ فقط امیدوارم این بار هم این اقدام به وسیله دشمن انجام نشود.
رسانههای اصولگرا
اصلاحطلبان و انتخابات ۱۴۰۰
روزنامه صبح نو در گفت و گو با علی صوفی وزیر تعاون دولت اصلاحات می نویسد: اصلاح طلبان هنوز برای تعیین مصادیق انتخابات۱۴۰۰ ورود نکردهاند؛ چون بعد از انتخابات مجلس، شورایعالی بهدلیل شیوع کرونا تشکیل جلسهای نداده است. فقط شورای هماهنگی جبهه اصلاحات هفته پیش جلسه حضوری داشت که در آن جلسه اصلاً بحثی درباره ریاست جمهوری نشد. در قانون اساسی، یک متر و معیاری برای نامزدهای ریاستجمهوری وجود دارد و آن «رجل سیاسی» بودن است.
این باعث میشود که مانند انتخابات مجلس، هر فردی نتواند کاندیدای ریاست جمهوری شود. هر کسی میتواند نامزد خودش را معرفی کند اما شورای نگهبان هم میتواند بگوید که آن فرد، رجل سیاسی نیست و بنابراین ردصلاحیتش کند. از سویی، دست اصولگرایان هم در زمینه داشتن نامزدی که مصداق رجل سیاسی باشد، چندان باز نیست. البته ممکن است برای۱۴۰۰، ردصلاحیتها سیاسی شود اما بهطور کلی یک متر و معیاری وجود دارد و آن «رجلسیاسی» بودن است.
نظر شما