بازار داغ پیش‌بینی‌ها از گزینه‌های احتمالی در انتخابات ریاست‌جمهوری

تهران-ایرنا- کمتر از یک سال به انتخابات ریاست‌جمهوری زمان باقی مانده‌ و گمانه‌زنی‌ها زیادی در مورد نامزد اصلی جریان‌های اصلاح‌طلبان و اصولگراها برای انتخابات ۱۴۰۰ منتشر شده است اما اظهارنظر قطعی درباره گزینه‌های نهایی انتخابات‌ ریاست‌جمهوری آن هم در شرایطی که ایران با مشکل و معضل‌های اقتصادی متعدد مواجه است، امری ناممکن خواهد بود.

تقریباً یک سال تا برگزاری سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۴۰۰ مانده است و بازار پیش بینی‌ها درباره نفرات حاضر در این انتخابات بسیار داغ است. گزینه‌های شناخته شده زیادی در میان گزینه‌های مطرح شده وجود دارد اما هنوز خبر رسمی و متقنی از اینکه چه افرادی می‌خواهند در کارزار انتخاباتی نقش‌آفرینی کنند، در دست نیست. با این حال امروز اغلب گزینه‌هایی که پیش‌بینی می‌شود، کاندیدا شوند، همان گزینه‌هایی هستند که یکی، ۲ سال اخیر نیز در مورد حضورشان گمانه‌زنی می‌شد؛ در صورتی که از ۱۳۹۶خورشیدی تاکنون، شرایط به‌ شکلی دیگر رقم خورده و جز حوادث سیاسی و اقتصادی ۲ گزینه احتمالی انتخابات ریاست‌جمهوری که سال ۱۳۹۶خورشیدی با حسن روحانی رقابت کردند، امروز هرکدام روسای یکی از قوای سه‌گانه‌اند همچنین احتمال بازگشت دوباره احمدی‌نژاد یا افرادی با دیدگاه او قوت گرفته است. در این خصوص به منظور بازتاب دیدگاه‌ها و نظرات منعکس شده در رسانه‌های گروهی در این مجمل، مطالب مربوط به انتخابات ریاست جمهوری به صورت گزیده‌وار انتخاب و گردآوری شده است.

رسانه‌های اصلاح‌طلب

فرش قرمز برای بازگشت احمدی‌نژاد!

روزنامه شرق در گزارشی نوشت:روزنامه شرق: محمود احمدی‌نژاد که این روزها در مظان آمدن دوباره به عرصه قدرت است، در یک گفت‌وگوی اسکایپی با شبکه یو. اس. ایران گفته است: «درباره انتخابات فکری نکرده و شخصا تمایلی ندارم، اما مثل همه ایرانیان آماده فداکاری هستم». احمدی نیاد در پاسخ به این سؤال که آیا در انتخابات پیش‌رو کاندیدا می‌شوید و چه پیامی برای ایران‌دوستان دارید، گفت: «فکر می‌کنم تا انتخابات خیلی وقت داریم و باید به فکر امروز باشیم. امسال در کل دنیا سال تحولات است و باید خودمان را برای آن آماده کرده و مراقب باشیم تا ملت‌ها آسیب نبینند. امروز بیشتر از آنکه مراقب یک منطقه باشیم باید فکر جهان، اصلاح و تغییر آن باشیم. هر تغییر در ضعف جهان و در ضعف جامعه انسانی رخ می‌دهد. من فرد کوچکی از هفت میلیارد جمعیت جهان هستم که دوست دارم جهان آزادی و عزت داشته باشد. درباره انتخابات فکری نکرده و شخصا تمایلی ندارم، اما مثل همه ایرانیان آماده فداکاری هستم». از سویی دیگر، عباس امیری‌فر که پیش‌تر بسیار به احمدی‌نژاد نزدیک بود، قبلا خبر داده بود که احمدی‌نژاد صددرصد برای ۱۴۰۰ می‌آید و حالا به خبرآنلاین تأکید کرده است: «با شناختی که من دارم او در انتخابات شرکت خواهد کرد. ممکن است که افراد دیگری هم در این انتخابات شرکت کنند، منتها باید شرایط زمان را هم در نظر بگیریم، الان با توجه به این تورم بی‌سابقه و فضای اقتصادی این سال‌ها و... محبوبیت آقای احمدی‌نژاد بالا رفته است، بنابراین به نظر من شرکت می‌کنند».احمدی‌نژاد برای آمدن سدی محکم به نام شورای نگهبان دارد؛ سال ۹۶ رد صلاحیت شد. باهنر گفته بود: «من حضرت آیت‌الله جنتی را در یکی از جلسات مجمع تشخیص دیدم. بعد از این بود که حضرت آقا سفارش کرده بودند که آمدن احمدی‌نژاد به مصلحت نیست. به آقای جنتی گفتم احمدی‌نژاد کاندیدا می‌شود. گفت واقعا کاندیدا می‌شود؟ خبر داری؟ گفتم به‌هیچ‌وجه. فقط تحلیل دارم. آیت‌الله جنتی خیلی تعجب کرد و گفت اگر نامزد بشود یعنی به دنبال فتنه است...». حالا برخی مدعی شده‌اند که او رایزنی برای نزدیکی به شورای نگهبان را آغاز کرده است.

اصلاح‌طلبان هنوز به انتخابات ۱۴۰۰ ورود نکرده‌اند

خبرگزاری ایسنا به گفت و گو با حجت‌الاسلام ‌رسول منتجب‌نیا دبیرکل حزب جمهوریت ایران اسلامی پرداخت و آورد: نزدیک به یک سال تا انتخابات ریاست‌جمهوری باقی مانده و معمولا گمانه‌زنی‌های انتخاباتی در این مقطع انجام شده و برخی اسامی مطرح می‌شوند که طبیعی است، اما تا جایی که من اطلاع دارم، احزاب اصلاح‌طلب تاکنون به بحث انتخابات ریاست‌جمهوری ورود نکرده‌اند. وی ادامه داد: شوراها یا ائتلاف‌ها هم در رتبه بعد از احزاب قرار دارند و باید اول بحث انتخابات در احزاب انجام شود سپس این شوراها یا ائتلاف‌ها به بحث انتخابات ورود کند؛ البته اگر مثل دوره‌های گذشته این شوراها از قبل تصمیمات خود را بر احزاب تحمیل نکنند. در مجموع هنوز اصلاح طلبان به موضوع چگونگی حضور در انتخابات و تعیین نامزدهای انتخاباتی ورود نکرده‌اند. برخی اصلاح طلبان در انتخابات ۹۲ و ۹۶ حضور داشتند و طبیعی است که اکنون ذهنیت‌ها به سوی این افراد برای حضور در انتخابات برود مثلا این ذهنیت در بین اصلاح طلبان وجود دارد که اسحاق جهانگیری که در انتخابات ۹۶ به نفع روحانی فعالیت کرد و در این هفت سال معاون اول رئیس جمهور بود، به انتخابات ۱۴۰۰ ورود می‌کند مخصوصا که مورد حمایت حزب کارگزاران است. افراد دیگری هم مثل محمدرضا عارف هستند که ممکن است وارد انتخابات شوند. دبیرکل حزب جمهوریت ایران اسلامی با بیان ‌این‌که اصلاح‌طلبان نه عجولانه بلکه به تدریج باید وارد موضوع انتخابات ریاست‌جمهوری شده و زمینه‌های آن را فراهم کنند تا دچار محدودیت‌های زمانی نشوند، تصریح کرد: برخی می‌گویند عمر اصلاح‌طلبان به پایان رسیده است اما من تاکید کرده و می‌کنم که اصلاح‌طلبی یک تفکر بوده و قابل حذف شدن نیست. این جریان ماندگار است و هرچه جلوتر می‌رویم، علاقه جامعه به این جریان بیشتر می‌شود اما آنچه اهمیت دارد، روش و استراتژی اصلاح‌طلبان در جهت تحقق اصلاحات است.

شرط بازگشت احمدی‌نژاد

روزنامه اعتماد در گزارشی نوشت: هیچ ‌یک از چهره‌های نزدیک به رییس‌جمهوری سابق منظور خود از کلیدواژه «تیم انقلابی» را تشریح نکرده‌اند ولی با اتکا به نوع کنش و واکنش نهادهای حاکمیتی با احمدی‌نژاد، به نظر می‌رسد شرط بازگشت او، خداحافظی با نزدیک‌ترین رفقایش از اسفندیار رحیم مشایی و حمید بقایی گرفته تا مرتضی تمدن و محمدرضا الهام است. محمود احمدی‌نژاد این روزها یکی از مهم‌ترین گزینه‌های انتخاباتی محسوب می‌شود که حدود یک سال تا برگزاری آن، باقی مانده و با توجه به خوی تغییرپذیر و پیش‌بینی‌ناپذیر سیاست ایرانی، اظهارنظر قطعی درباره گزینه‌های سیزدهمین انتخابات‌ ریاست‌جمهوری، آن هم در شرایطی که جمهوری اسلامی با هزار و یک مشکل و معضل اقتصادی مواجه است و همزمان شاهد برگزاری انتخاباتی با کمترین مشارکت تاریخ خود بوده، امری است ناممکن اما بازار گمانه‌زنی‌ها این روزها چنان داغ شده که گویی خیال همه هم از تایید یا احزار صلاحیت گزینه‌ها توسط شورای نگهبان آسوده است و هم از میزان مشارکت انتخابات ۱۴۰۰. این میان، یکی از چهره‌هایی که بحث درباره تایید یا عدم تایید صلاحیتش نقل محافل است، همان رییس‌جمهوری سابق ایران است که حالا از آمادگی خود برای «فداکاری» در راه «ایران» سخن گفته است. مساله صلاحیت احمدی‌نژاد که روزگاری بهترین رابطه ممکن را با نهادهای حاکمیتی و انتصابی همچنین طیف موسوم به «حزب‌اللهی» دیروز و «انقلابی» امروز داشت از آنجا آغاز شد که او پس از خداحافظی‌اش از کاخ «پاستور»، در پی محاکمه نزدیکانش، مقابل همین نهادها ایستاد و همزمان با بی‌توجهی به «نهی رهبری» در انتخابات ریاست‌جمهوری اعلام کاندیداتوری کرد تا شورای نگهبان را ناچار به ردصلاحیت مردی کند که تنها ۴ سال پیش از آن، رییس‌جمهوری نزدیک به نظام بود. این مهم سبب شد تا بخش قابل‌ توجهی از چهره‌های نزدیک به او برای آنکه شانس تایید صلاحیت خود را حفظ کنند، رفته‌رفته از احمدی‌نژاد و مواضعش فاصله بگیرند.

روزنامه ابتکار در گزارشی نوشت: شاید سردرگمی دو جریان‌های اصلی موجود در کشور باعث شده است که احتمال بازگشت دوباره احمدی‌نژاد و یا افرادی با دیدگاه او قوت بگیرد. بعد از ناکامی اصلاح‌طلبان در انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی در اسفندماه ۹۸ بسیاری از تحلیلگران معتقدند که این دورند در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ نیز تکرار خواهد شد. یعنی اصلاح‌طلبان طی این سال‌ها نتوانستند از فرصت‌های خود بهره ببرند و یا در ایجاد گفتمان‌سازی و اصلاحات ساختاری عملکرد خوبی نداشتند که مجموعه این عوامل باعث شد اعتماد پایگاه اجتماعی خودش را از دست بدهد. در ادامه با توجه به هشدارهای تئوری‌پردازان و نخبگان فکری همچنان جریان اصلاحات اقداماتی برای بازگشت به سوی قدرت سرمایه اجتماعی نداشته است و به نوعی فضا برای ظهور امثال احمدی‌نژاد با رویکرد پوپولیستی‌شان فراهم شده است. همان‌طوری که صادق زیباکلام، استاد دانشگاه اخیرا در تحلیلی بازگشت احمدی‌نژاد را محتمل دانسته و گفته است که «احمدی‌نژاد در میان جریان اصولگرایان طرفداران خیلی زیادی دارد که البته به دلایلی، حمایت‌شان را علنی نمی‌کنند. همچنین او در جامعه و میان اقشار کمتر تحصیلکرده رای بالایی دارد و اگر سال بعد در انتخابات باشد، حتی اگر هیچ حمایتی از او نشود و صداوسیما و ائمه جماعت هم برایش تبلیغ نکنند، بازهم حداقل ۲۰ میلیون رای دارد. بنابراین شورای‌ نگهبان نمی‌تواند به‌ راحتی احمدی‌نژاد را ردصلاحیت کند». در آن سو اصولگرایان نیز اوضاع چندان مناسبی ندارند و تنها در نبود رقیب قادر خواهند بود که پیروز انتخابات شوند. اما حالا ماجرا تا حدودی نسبت به انتخابات مجلس شورای اسلامی متفاوت‌تر است. یعنی اصولگرایان اگرچه رقیبی همچون اصلاح‌طلبان را در مقابل ندارند اما نباید از ظهور افرادی با رویکردهای پوپولیستی و عوام‌فریبانه چشم‌پوشی کنند که پیش از این یک ‌بار تجربه کرده‌اند. این ترس اصولگرایان از آمدن احمدی‌نژاد قابل کتمان نیست، همان‌طوری که پیش از این برخی سیاسیون این جریان دراین‌باره هشدار داده‌اند.

چگونه رضاخان، رضاشاه شد نه رئیس‌جمهور؟

روزنامه ایران در گزارشی نوشت: اول بهمن‌ماه ۱۳۰۲ بود که مقاله‌ای به طرفداری از جمهوری در ایران در یکی از روزنامه‌های استانبول به چاپ رسید؛ روزنامه‌های هوادار رضاخان با تعریف از آن مقاله، نظر رضاخان را پرسیدند ولی او از پاسخ مستقیم طفره رفت. فردای همان روز روزنامه‌ای از قولش نوشت: «ترقی هر کشور بیشتر بستگی دارد به روحیه مردم تا شکل حکومتش. نگاه کنید به یونان و انگلستان. هر دو سلطنتی‌اند؛ یکی فاسد و منحط و دیگری بزرگ، مرفه و سرزنده.» حتی مکزیک و فرانسه را به‌عنوان دو جمهوری باهم مقایسه کرد. می‌گویند اندیشه‌ جمهوری زمانی که با احمدشاه برای رئیس‌الوزرایی گفت‌وگو می‌کرد در ذهن‌اش قوت گرفت؛ بی‌تفاوتی شاه را به سرنوشت کشور دید و مزدوری برخی از رجال را برای قدرت‌های بزرگ به یاد آورد. اواخر سال ۱۳۰۲، زمانی‌که شاه جوان در سفر اروپایی بود، رضاخان کاری شتاب‌زده انجام داد؛ می‌خواست جمهوری در ایران برقرار کند. مشاوران رضاخان او را تشویق به این‌کار می‌کردند، تنها علی‌اکبر داور بود که می‌گفت ایران هنوز آماده جمهوری نیست. کمیته‌های جمهوری‌خواهی تشکیل شد؛ مسکو پیامی در حمایت از جمهوری به سفارت خود در تهران فرستاد، حتی شاهزاده‌هایی چون فرمانفرما و عین‌الدوله می‌خواستند ایران جمهوری شود. ملک‌الشعرای بهار در کنار مخالفانی چون سیدحسن مدرس و سیدابوالحسن حائری‌زاده جمهوری را مقدمه دیکتاتوری رضاخان می‌دید و میرزاده عشقی و عارف قزوینی که پیشتر در مدح رضاخان می‌گفتند و می‌سرودند، جمهوری رضاخانی را قلابی می‌خواندند؛ روزنامه «ایرانشهر» در سرمقاله «جمهوریت و انقلاب اجتماعی» نوشت «ما از ته دل این جمهوریت را سلام خواهیم کرد.»شرایط علیه طرح رضاخان بود؛ از ابتدا به جمهوری رضاخانی بدبین شدند، برخی آن را طرح انگلیسی دانستند و برخی زمینه‌ساز دیکتاتوری. بالاخره روز پنجشنبه، سی‌ام حوت۱۳۰۲، مؤتمن‌الملک در هفتمین جلسه مجلس پنجم شورای ملی طرحی سه‌ماده‌ای به قید فوریت وصول کرد که ماده اول آن تبدیل رژیم مشروطیت به جمهوریت بود.

رسانه‌های اصولگرا

انتخابات ۱۴۰۰ یک قطبی می‌شود

خبرگزاری نامه نیوز به گفت و گو با مرتضی طلایی فعال سیاسی اصولگرا پرداخته و آورده است: خبرگزاری نامه نیوز: «تقریبا در تمامی ادوار شاهد یک دو قطبی انتخاباتی بوده‌ایم که ممکن است در انتخابات ۱۴۰۰ این کلیشه شکسته شود و یک انتخابات یک‌قطبی را تجربه کنیم و اگر نخبگان سیاسی بر اساس منافع و مصالح ملی رفتار کنند مشارکت حداکثری هم پدید می‌آید«اگر آقای لاریجانی نامزد انتخابات۱۴۰۰ شود و اگر اصلاح‌طلبان نتوانند یک نامزد کاملا اصلاح‌طلب ارائه کنند، به احتمال زیاد آنها به‌سمت او می‌روند و از او حمایت می‌کنند».طلایی در پاسخ به این پرسش که آیا دولت می‌تواند در انتخابات۱۴۰۰ با مطرح‌کردن افرادی چون نوبخت، واعظی یا جهانگیری نقش‌آفرینی کند و نسبت اصلاح‌طلبان با دولت در سال آینده چگونه خواهد بود، تصریح کرد: «فارغ از آنکه چه طیفی یا چه گروهی دولت آینده را در دست بگیرد، باید منافع ملی در نظر گرفته شود. دولت سیزدهم باید مشکلات مردم را به صورت واقعی و نه شعاری حل کند. واقعا طبقات فرودست به سختی زندگی می‌کنند. همین چندروز پیش یک جوانی به من زنگ زد و با گریه گفت که یک شغلی برای من پیدا کنید که خانواده‌ام گرسنه‌اند. امروز مردم از انقلاب انتظار دارند که زندگی‌شان را بهبود ببخشد».

گزینه اصلاح‌طلبان برای انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ کیست؟

خبرگزاری آنا در گزارشی نوشت: اصلاح‌طلبان هم برای حضور در انتخابات ریاست‌جمهوری دست به‌کار شده‌اند. نخستین ورود جدی این جریان سیاسی به انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۷۶ صورت گرفت. در آن سال محمد خاتمی گزینه اصلاحات برای انتخابات بود که رای آورد و کلید پاستور در اختیار اصلاح طلبان قرار گرفت. آنها در سال ۱۳۸۰ هم با خاتمی ادامه دادند و در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شدند. اولین اختلاف اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ ظهور و بروز کرد. از این رو بود که اصلاح‌طلبان در سال ۱۳۸۴ با سه گزینه وارد عرصه شدند. مهدی کروبی از سوی حزب اعتماد ملی و مجمع روحانیون، مصطفی معین از طرف اصلاح‌طلبان پیشرو و محسن مهرعلیزاده به عنوان اصلاح‌طلب مستقل وارد عرصه شد. در آن انتخابات سه گزینه اصلاح طلب سال ۸۴ توانستند در حدود ۱۱ میلیون رأی کسب کنند. انتخابات سال ۸۴ برای اصلاح‌طلبان به شدت گران تمام شد و سر منشأ اختلاف‌های زیادی بین آنها شد. در سال ۸۸ هم اصلاحات از موسوی حمایت کرد و در سال ۹۲ و ۹۶ هم روحانی را انتخاب کردند. اما اصلاح‌طلبان یکسالی صحبت از گزینه تمام اصلاح‌طلب برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ می‌کنند.

اسحاق جهانگیری:او از اصلاح‌طلبان مطرح و عضو رسمی حزب کارگزاران سازندگی است. جهانگیری بارها از اصلاح‌طلبان حمایت کرده است و در زمانی اعلام شده بود که او واسط بین رهبری و اصلاح‌طلبان است. از معاون اول رئیس جمهور به‌عنوان یک گزینه بالقوه در جریان اصلاح‌طلب نام برده می‌شود. ظریف:او چند بار حضور در انتخابات را تکذیب کرده است. اما در یک ارتباط تصویری و مجازی که در روزهای گذشته  داشت، اعلام کرد که تمایلی برای حضور ندارد. اما برخی اخبار شنیده می‌شود که افرادی از جریان اصلاح طلب از محمد خاتمی خواسته‌اند که از ظریف بخواهد وارد گود انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ شود۳-محسن هاشمی:فرزند ارشد مرحوم هاشمی که اعضای حزب کارگزاران سازندگی تلاش زیادی انجام می‌دهند که او وارد انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ شود. دلیل اصلی آنها هم این است که محسن هاشمی دارای تجربه اجرایی است و باید بر روی او سرمایه گذاری شود. البته هاشمی چند روز قبل در صفحه توئیترش اعلام کرد که برنامه‌ای برای حضور در انتخابات ندارد. مسعود پزشکیان:نایب رئیس اول مجلس دهم که ۶ دوره نماینده مجلس را در کارنامه خود دارد و وزیر بهداشت دولت دوم محمد خاتمی بوده است.

چهره‌های باسابقه اصلاحات عادت کردند جایی در قدرت داشته باشند

خبرگزاری خبر آنلاین به گفت و گو با علی تاجرنیا، عضو حزب اتحاد ملت و نماینده مجلس ششم پرداخت و آورد: آینده حیات سیاسی جریان اصلاح طلب ماه‌هاست که زیر ذره بین رسانه‌ها و منتقدان قرار گرفته است. برخی چهره‌های اصلاح طلب بحث ضرورت بازسازی درون تشکیلاتی را مطرح می کنند و بعضی از ناکارآمدی اصلاح طلبان در مجلس دهم و سومدیریت شورای عالی‌سیاستگذاری اصلاح طلبان می گویند؛ نقطه عطف همه بحث ها اما چند و چون حضور این جریان سیاسی در انتخابات ۱۴۰۰ و اما و اگرها پیرامون نحوه بروز و ظهور اصلاح طلبان در  آن است. در همین رابطه تاکید می کند که بهتر است جریان های سیاسی هر کدام به چند تشکل اصلی تقسیم شوند و هر یک در انتخابات کاندیدای خود را داشته باشند. از نظر او تعدد کاندیدا در یک جریان سیاسی ایراد نیست به همین دلیل توضیح می دهد که چرا مخالف ائتلاف و اجماع بر سر یک فرد است. این فعال سیاسی اصلاح طلب معتقد است که انتخاب افراد برای حضور در انتخابات ها به اسم مصلحت اندیشی صورت می گیرد و نهایتا باعث می شود هر روز یک نوع تفکر محافظه کاری که به حضور در قدرت به هر جهت اعتقاد دارد، بر اصلاح طلبان سایه بیاندازد. با توجه به شرایطی که جریان اصلاح طلب در آن قرار دارد، به خصوص با ضعف ساختاری موجود در شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان، فکر می کنید اصلاح طلبان باید چه روشی را برای ادامه راه خود انتخاب کنند؟ رفتارهای جبهه ای چه از طرف مجموعه اصلاح طلب و چه از طرف مجموعه اصولگرا باعث شده که پاسخگویی جدی درمورد تصمیمات و کنش های سیاسی این مجموعه ها وجود نداشته باشد؛ یعنی هرکدام از این  ائتلاف ها بعد از بحث و جدل های فراوان در هر انتخابات به یک لیست واحد می رسند و با آن وارد انتخابات می شوند اما به دلیل شرایطی که بعد از انتخاب فرد یا افراد، به وجود می آید هیچ جریانی پاسخگوی عملکرد آنها نیست. به طور مثال در مجلس دهم، شورای عالی اصلاح طلبان لیست امید را معرفی کرد، بعد از اینکه نتوانست آنطور که باید و شاید عمل کند یکسری از احزاب درون اصلاح طلبان نسبت به عملکرد آنها منتقد شدند، یا مثلا درمورد شورای شهر هم ما شاهد بودیم که مجموعه هایی شکل گرفت اما کسی پاسخگوی این نبود که چرا در حوزه مدیریت شهری در یک دوره، ۳ شهردار عوض شد و فعالیت هایی که آنها انجام داده اند تا چقدر کارآمد بوده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha