ششمین جلسه از سلسله نشستهای گفتگوهای آزاد دانشگاه علامه با حضور علی سرزعیم عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی به همت معاونت فرهنگی و اجتماعی این دانشگاه سهشنبهشب سوم تیرماه به صورت مجازی در فضای اینستاگرام برگزار شد. «مهدی مهدوی زاهد» دبیر این گفتوگو و موضوع نشست در خصوص چالش تحلیل چرایی.وضع موجود در اقتصاد ایران بود.
آنچه در ذیل میخوانید، شرحی از این گفتو شنود است:
مهدوی زاهد: آیا مسائلی که امروز در حوزه اقتصاد شاهد هستیم و مصادیقش ملموس است به دلیل نحوه ارتباط با نظام بین المللی است یا به دلیل بی کفایتی؟
سرزعیم: من در کتابی که در حال نوشتن آن هستم بیان کردهام که چرا ما رشد نکردهایم و چرا ایران که با کره جنوبی همسان بود، مانند آن پیشرفت نکرد. این سوال بسیار مهم است. در فصل اول آن کتاب ده نظریهای را که در جامعه ما مطرح است احصا میکنم و نقد میکنم. میگویم این ده ظریه تلاش میکنند تا مسائل توسعه نیافتگی در کشور ما را تبیین کنند که در واقع بخاطر چه است و من همه را بیان میکنم و نقد میکنم.
یکی از ده نظریه نظریه، نظریهای است که مهمترین سخنگوی آن دکتر سریعالقلم است. ایشان بحثشان این است که تا جهانی نشویم، استانداردها بالا نمیروند. کیفیتها بالا نمیروند و رقابتها بیشتر نمیشود. به همین خاطر ما روی قطار توسعه که در حال حرکت است نمیتوانیم سوار شویم. لذا جا میمانیم. اما چرا اینگونه شدیم؟ چون با نظام جهانی که اکنون رییس آن آمریکا است درافتادیم و نتیجه منطقی آن این است که اگر میخواهیم وضعیتمان بهتر شود باید کنار بیاییم و سازش کنیم و یا تسلیم شویم. بنابراین دکتر سریع القلم مساله را از رابطه بیرونی اقتصاد ما مینگرد. آیا این سخن درست است یا خیر؟پاسخ من این است که هم درست است و هم نیست. به این معنا درست است که پدیدهای مثل تحریم آنقدر وزن زیادی دارد که همه متغیرها را دستخوش تسلیم میکند و وقتی تنشها از حدی بالا میرود اثرش را بر فضای کسب و کار میگذارد. معیشت و رشد میان مدت و بلند مدت را تحت تاثیر قرار میدهد. اما این نگاه که توسعه از بیرون میآید، نگاه غلطی است.
توسعه از درون میآید و بیرون آن را کمک میکند. برای مثال سرمایه گذاری خارجی خوب است اما رشد ما بخاطر سرمایه گذاری خارجی نیست. رشد ما منوط به سرمایه گذاری داخلی است. وقتی شرایط سرمایهگذاری داخلی خوب باشد، صد در صد سرمایهگذاری خارجی هم جذب میشود. یعنی ما از داخل باید روندی را طی کنیم و سپس سرمایه گذاران دیگر وارد شوند. بنابراین اینکه فکر کنیم راه حل از بیرون است مانند همان تبیین است که معتقد است همه بدبختی ما بخاطر دشمنی آمریکا است. این دو نگاه به نظر من آینه هم هستند. همانطور که اولی را نمی پذیرم، دومی را هم به تنهایی نمیپذیرم.
مهدوی زاهد: اگر واقع بینانه نگاه کنیم، تصمیم نظام حکمرانی بر این است که با همین رویه با نظام بینالملل پیش برویم یا بخاطر مصلحت سنجیها یا منفعت ملی. با هر مبنایی تا اطلاع ثانوی بر این مدار از مواجهه با نظام بین الملل پیش میرویم آیا امیدی به بهبود ارزش پول ملی ایران است؟
سرزعیم: لازم نیست صرفا نگاه صفر و یک داشته باشیم. بنابراین چه مساله ایدئولوژیکی و چه مسائل بینالملل صفر و یک نیست به این معنا که صرفا در شرایط تحریم وحشتناک باشیم و یا تسلیم شویم. من اینطور به این امر نگاه میکنم که ما چه کارهایی نکردهایم که امروز گرفتار این مشکلات شدهایم. تحریم صرفا یک پدیده سیاسی و شخصی ترامپ نبوده است. شاید اقتصاد ما آسیبپذیریهایی داشته است که دشمن را به طمع انداخته است که نظام آسیبپذیر است و در نتیجه میتوانیم تحریماش کنیم. بنابراین نگاه ما باید به داخل باشد و باید بدانیم در کجا اشتباه عمل کردهایم که تحریم پذیر شدهایم. چه بسا حتی رشد ما قبل از تحریم هم پایین بوده است. متوسط رشد اقتصادی ما از سال ۷۹ تا ۸۹ یعی بهترین دوران درآمدهای نفتی از متوسط رشد کشورهای در حال توسعه دیگر پایینتر بوده است. بنابراین مساله ما صرفا تحریم نیست گرچه فوریترین مساله ما تحریم است اما مساله ریشه دارتر است. چون قبل از تحریم هم رشد ما منفی بوده است. بنابراین مساله به داخل اقتصاد ما بر میگردد و باید نگاه آسیب شناسانه در این زمینه داشتهباشیم.
سرزعیم افزود: نکتهای که دوست دارم بدان اشاره کنم مرتبط با یکی از نظریهها به نام نظریه سیاسی حول دموکراسی است. صاحبنظران آن میگویند مساله به نهادهای دموکراتیک بر میگردد مانند قانون که قطعا تاثیر مهمی در رشد بلند مدت اقتصاد دارد و آسیبهایی که اکنون میبینیم به این خاطر است که قانون به آن صورت اعمال نشده است؛ اما حرکت در مسیر دموکراسیِ زیاد هم اتفاقا به گونهای میتواند رشد را پایین بیاورد. لااقل تحقیقات دانشگاهی بسیاری وجود دارد که میگویند وقتی اقتصادها به سمت دموکراسی حرکت میکنند خیلی خیلی مستعد پوپولیسم میشوند. من مایلم اینگونه تبیین کنم که مساله، مساله سیاست نیست بلکه مساله، مساله اقتصاد سیاسی است.
مهدوی زاهد: با استمرار شرایط حال، آیا شاخصهای اقتصادی ما روند رو به رشدی خواهند دید؟
سرزعیم: واقعیت داستان این است که حدس ما این بود که پارسال قبل از کرونا رشد ما صفر شود و مقدار منفی آن کاهش یابد. اما متاسفانه، تحریم متوسط رشد میانمدت ما را پایین آورد. حتی اگر رشد ما مثبت باشد و تحریم حدود ده سال طول بکشد باز هم مقدار رشد کم خواهد بود. بنابراین جواب سوال شما این است که البته تحریم در سال ۹۷ و ۹۸ آسیب وارد کرده و متوسط رشد ما را پایین آورد اما اگر کرونا اتفاق نمیافتاد از ۹۹ به این سو نمیبایست رشد منفی داشتیم.
سرزعیم اظهار داشت: به نظر من اگر تحریم اثر میانمدتش مهمتر از اثر کوتاه مدتاش بود، اثر کرونا برعکس است و اثر کوتاهمدت آن شدیدتر از اثر میانمدتش است. اگر تحریم روی انرژی و صنعت اثر شدید میگذاشت کرونا بیشتر روی بخش خدمات اثر گذاشته است. بنابراین به نظر من خطر کرونا ای بسا مهمتر و شدیدتر از اثر تحریمها است.
مهدوی زاهد: علت کوتاه شدن نوسانات اقتصادی چیست؟
سرزعیم: خیلی روشن است. همانطور که سرطان ابتدا کوچک است واگر زود متوجه شوی و درمان کنی زود رفع میشود و هر چه از آن غفلت کنی، بزرگتر میشود و شانس بهبودش کمتر میشود و دردش بیشتر میشود و شانس معالجه آن کمتر میشود. دقیقا عین این داستان هم در مشکلات اقتصادی ایران وارد است. ما میدانیم که مشکلات اقتصادی ایران بیمار بوده و کسی در این زمینه تردید ندارد، مساله این است که دولتهای قبل یا این بیماری راعلاج نکردند یا احتمالا بدتر هم کردهاند و پیامداش این است که می بینید دردها بیشتر شده است.
سرزعیم ادامه داد: ما فکر میکردیم که پسابرجام بهترین موقعیت برای جبران است اما متاسفانه آن را هم از دست دادیم. البته من دوست دارم این قضیه را کمی بشکافیم چون افراد جسارت صحبت در این خصوص ندارند و در نتیجه جامعه هم درک درستی نخواهد داشت. اینکه اصلاحات اقتصادی انجام نمیشود یک سری به سیاستگذار و سیاستمدار بر میگردد و یک سری هم به جامعه بر میگردد. یعنی این قضیه مثل به جنگ مشکلات رفتن است. تنهایی نمی شود با لشگر مقابل جنگید مساله این است که ایا جامعه ما برای حل مشکلات اقتصادی همراهی کرده است یا خیر؟ و اگر نکرده باشد سوال این میشود که چرا نکرده است؟
سرزعیم گفت: ما تخصصی در دانشگاه داریم که بسیار کمیاب است با عنوان طراحی گذار و ساختار و اینگونه نیست که بگوییم که میخواهیم اصلاحات انجام دهیم و الان برای این کار اقدام کنیم. این امر برنامه ریزی مناسب میخواهد و به نظر من یکی از ضعفهای بزرگ دولت هم این بود که چنین طراحی نداشت و ثانیا کسانی بودند که وسوسه میکردند که اصلاحات اقتصادی لزومی ندارد. خب، نتیجه چه بود؟ این بود که زمانهای طلایی و مناسبی که داشتیم را از دست دادیم و گرینههای بهتر از دست رفتند. ما یک مسیر را به شکلهای مختلف میتوانیم طی کنیم متاسفانه چیزی را که من فهمیدم این بود که دولت در قبضه مدیران دهه ۶۰ بود و این تفکر بدبجور در نظام حکمرانی ما خیمه زده است.
قبلا مشکلات کوچکتر بود اما امروزه بزرگتر و بیشتر احساس میشوند. شما نمی توانید بگویید این دولت بیشتر از دولتهای قبل متهم است بلکه باید بگویید که این دولت هم مانند دولتهای قبل متهم است که با همان روشهای غلط پیش رفتند.
مهدوی زاهد: علت اینکه وضعیت در زمان آقای خاتمی مناسبتر بود چیست؟
سرزعیم: من با چند نکته موافق و مخالفم. غیر از علاقه شخصی خودم به آقای خاتمی باید به کارنامه دولت ایشان نگاه کنیم. دولت آقای خاتمی یک دولت اول و یک دولت دوم دارد. دولت موفق آقای خاتمی دولت اول است که اتفاقا وضعیت خوب نبود و وضعیت مردم بد بود. ولی چون حمایت نخبگان بیشتر بود در نتیجه مردم هم از ایشان حمایت کردند. در دولت دوم کابینه ضعیف بود و ابعاد مشکلات اقتصادی اوج نگرفته بود اما متاسفانه در دولت آقای روحانی مشکلات اقتصادی اوج گرفته است. دولت دوم آقای خاتمی با وفور درآمد نفتی مواجه شد.البته که برخی چیزها مانند سیاست تنش زدایی بسیار به این امر کمک کرد و بالاخره عسلویه در آن زمان انجام شد؛ اما حواسمان باشد محیط فرق میکند. دولت آقای روحانی از زمان تحریم بیرون آمده است.
مهدوی زاهد: مهمترین چالش دولت آقای روحانی چیست؟
سرزعیم: من فکر میکنم جدی نگرفتن اصلاحات اقتصادی و فرصت پسابرجام بود.
نظر شما