داوود رشیدی ۲۵ تیر ۱۳۱۲ در تهران متولد شد. او از خاندان حایری مازندرانی دارای اصالت بابلی است. پدر او عبدالامیر رشیدی و پدربزرگش علامه ابن الشیخ حائری از روحانیان مشروطهخواه و جدش آیتالله زینالعابدین حائری مازندرانی از مراجع تقلید عصر قاجار است.
به دلیل فعالیتهای دیپلماتیک پدرش در کشورهای ترکیه و فرانسه، او مقطع متوسطه خود را در این کشورها سپری کرد و پس از آن به کشور سوئیس سفر کرد و در رشته علوم سیاسی تحصیلات دانشگاهی را در ژنو، دومین شهر پرجمعیت این کشور به پایان رساند. وی همچنین فارغالتحصیل رشته کارگردانی و بازیگری تئاتر از کنسرواترا ژنو است.
حضور در عرصه بازیگری
واسطه حضور داوود رشیدی در عرصه بازیگری دخترعمه اش بود که او را به عبدالحسین نوشین معرفی کرد. رشیدی در این زمان ۷ ساله بود. پس از آن او تا ۳۱ سالگی فعالیتهایی داشت اما از این زمان بود که به تهران آمد و در اداره تئاتر استخدام شده و گروه تئاتری را تاسیس کرد که هنرمندان مشهور و باسابقه ایران از جمله سوسن تسلیمی، مهدی هاشمی، مرضیه برومند، داریوش فرهنگ، فهیمه راستکار، پرویز فنیزاده و سیاوش طهمورث در آن عضویت داشتند.
سال ۱۳۵۰ با اکران فیلم سینمایی "فرار از تله" به کارگردانی جلال مقدم و اولین تجربه داوود رشیدی در زمینه بازیگری سینما مصادف بود. خودش درباره حضورش در این فیلم گفت: "با جلال مقدم از جوانی دوست بودیم. روزی به خانه ما آمد و گفت داوود میخواهم یک فیلم با تو بسازم. سناریو را داد که من خوشم آمد و بعد در پشت بام خانه با هم نشستیم و صحبت کردیم. او آدم روشنفکری بود که متأسفانه سالهای آخر عمرش درگیر بیماری شد". او همچنین کارهایش با علی حاتمی را از آثار مورد علاقهاش دانسته و در جایی گفته است: "با حاتمی دوست نزدیک بودیم. در کلاسهایی که در دانشگاه داشتم با هم آشنا شدیم و از همانجا دوستی بین ما برقرار شد و معمولا کارهایش را با من در میان میگذاشت. نمایش «حسن کچل» نوشته او را به روی صحنه بردم که بسیار مورد توجه قرار گرفت. نقش مفتش شش انگشتی در «هزار دستان» را خیلی دوست داشتم. همچنین رضا خان در «کمال الملک» که از کارهای خوبم است". او بعد از ۹ سال فعالیت در اداره تئاتر به تلویزیون ملی منتقل شده و مدیریت گروه نمایشها و سرگرمی این سازمان را به عهده گرفت.
آثار و موفقیت ها
داوود رشیدی بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون دارای نشان درجه یک فرهنگ و هنر است و در ۱۳۸۷ خورشیدی به عنوان یکی از چهرههای هفتمین دوره چهرههای ماندگار برگزیده شد. او تهیهکنندگی ۳ فیلم صبحی دیگر، امتحان و قطعه ناتمام را بر عهده داشت و در سریالهای تلویزیونی نیز به ایفای نقش پرداخته که از جمله برجسته ترین آنها میتوان به هزاردستان، گرگها، ولایت عشق، آوای فاخته، عطر گل یاس و تنهاترین سردار اشاره کرد.
برخی از آثار صحنهای داوود رشیدی عبارتند از:
کارگردانی و بازی در نمایش بریتانیکوس، کارگردانی و بازی در نمایش مرید شیطان، بازی در نمایش آنتیگون، بازی در نمایش مگسها، بازی در نمایش یک نوکر و دو ارباب، بازی در نمایش ریچارد سوم، کارگردانی نمایش میخواهید با من بازی کنید؟، کارگردانی و بازی در نمایش کاپیتان قراگز، کارگردانی و بازی در نمایش اوژنی گرانده، کارگردانی نمایش دیکته و زاویه، کارگردانی و بازی در نمایش پیروزی در شیکاگو، کارگردانی و بازی در نمایش هنر، بازی در نمایش اسبها، بازی در نمایش آوازهخوان طاس، بازی در نمایش تئاتر بیحیوان و بازی در نمایش زمین مقدس.
داوود رشیدی همچنین در آثار سینمایی چون پرچم های قلعه کاوه، ماه شب چهارده، ملاقات با طوطی، تکیه بر باد، تهران روزگار نو، بزرگ خیلی بزرگ، بازیهای پنهان، خط آتش، عبور از تله، بی بی چلچله، تاتوره، گلهای داوودی، تفنگدار، خانه عنکبوت، شیلات، کمال الملک، هیولای درون، جایزه، رهایی، بازرس ویژه، مرز، شمر، آقای هیروگلیف، اعدامی، طلوع انفجار، کرکسها میمیرند، قدغن و کندو به ایفای نقش پرداخته است.
رشیدی و نگارش
جلد اول مجموعه نوشتههای رشیدی با عنوان درخت تبریزی دوم و چند نمایشنامه دیگر در ۴۴۸ صفحه خرداد ۱۳۹۲ منتشر شد. این دفتر در بردارنده نمایشنامههای «کاپیتن قراگز» لوئی گولیس، «ماجرای کوچه لورسین» اوژن لابیش، «میخواهید با من بازی کنید؟» مارسل آشار، «درخت تبریزی دوم، دست چپ» ماتئی ویشنییک، «آخرین گودو» ماتئی ویشنییک، «جاندربرده» میشل ریپ، «لباس باشکوهی بهرنگ بستنی شیری» ری برادبری، «مالبورو به جنگ میرود» مارسل آشار و «پیروزی در شیکاگو» از والتر وایدلی بود. آثاری که جزو ترجمه های دوران جوانی مرحوم رشیدی محسوب می شود. "بازیکشتار و چند نمایشنامه دیگر" نام دفتر دوم این مجموعه است که ۳۵۲ صفحه داشته و نمایشنامههای «بازی کشتار» از اوژن یونسکو، «آری» گابریل آروت، «شایعه» ژان میشل ریب، «معجزه در آلاباما» ویلیام گیپسن و «مهمان» اریک امانوئل اشمیت را در بردارد.
جلد سوم این مجموعه با نام «داوود رشیدی و در انتظار گودو» به چگونگی ترجمه نمایشنامه «در انتظار گودو» توسط داوود رشیدی و حواشی نخستین اجرای آن پرداخته است. این کتاب نوشته کاظم شهبازی و ستاره خرمزاده است و قرار بود، توسط نشر دف منتشر شود که با درگذشت داوود رشیدی این اتفاق نیفتاد.
در این کتاب تاریخ و چگونگی تولد نمایشنامه مهم و تاثیرگذار «در انتظار گودو» نوشته ساموئل بکت و همچنین مراحل آوردن این نمایشنامه به ایران و حواشی پیرامون نخستین اجرای آن به کارگردانی داوود رشیدی در ۱۳۴۷ خورشیدی و نقدهای این اجرا در مطبوعات آن دوران، مطرح شده است. گفتنی است، جلد چهارم این مجموعه به گفت وگوی محمدعلی منصوری با استاد داوود رشیدی، نحوه علاقهمندی رشیدی به تئاتر، اولین اجراهای او و اسناد و مطالعات استاد اختصاص یافته که هنوز منتشر نشده است.
از نگاه دیگران
داوود رشیدی بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون ایران پنجم شهریور ۱۳۹۵ به دلیل ایست قلبی درگذشت.
همان زمان با درگذشت این هنرمند برجسته جمشید مشایخی در یادداشتی در روزنامه ایران نوشت: "او همیشگی است، چون از جنس بودن است و روشنایی. از این پس هر جا نور هست، هر جا روشنایی و ستاره هست میتوان از او سراغ گرفت. در باغ و بوستان هنر ایران، در لابهلای شقایقها آنجا که به احترام بالا میرود پرچم سینمای ایران، داوود رشیدی را میشود دوباره دیدار کرد. در قلهها، در سینههای مالامال از عشق و ایمان، آنجا که سخن میرانیم از اراده، خودباوری، اعتماد و گفته میشود واژه زیبای پدر، همسر، خانواده و انسان داوود رشیدی هست. باغبان پیر گلشن رازهای ناب انسانی از میانمان رفت. اما او هست و همیشه خواهد ماند در خاطرمان."
عزت الله انتظامی بازیگر سینما و تلویزیون نیز در خصوص درگذشت داوود رشیدی اظهار داشت: "باعث تاسف است؛ یکی از بهترینهای تئاتر را که از شعور و تحصیلات عالی برخوردار بود، از دست دادیم. هیچ وقت جای بزرگانی چون رشیدی پر نخواهد شد. من نمیتوانم درد خود را با دو، سه کلمه بیان کنم؛ چرا که داوود رشیدی باارزش و باقیمت بود."
نظر شما