امضای این توافق نامه با توجه به شرایط و اوضاع منطقه بازتاب گسترده ای در رسانه های منطقه و جهان داشت و هر کدام از زوایایی به این موضوع پرداخته و آن را تحلیل کردند.
باید در نظر داشت که روابط تهران – دمشق راهبردی و بسیار گسترده تر از روابط معمول بین کشورهای جهان است و با توجه به اراده و عزم مسوولان ایران و سوریه در بخش های مختلف همچنان رو به پیشرفت و توسعه بیش از پیش است.
یکی از مهم ترین اصول اولیه این روابط همسان سازی آن در بخش های مختلف متناسب با روابط سیاسی است و برای این مهم دیگر بخش ها در دو کشور تلاش می کنند تا با توجه به سطح گسترده روابط سیاسی مناسبات خود را همپای آن گسترش دهند که روی همین اصل هیات های زیادی بین دو کشور به صورت مستمر در رفت و آمد هستند تا این افق روابط محقق شود .سفرهای رییس ستاد مشترک ایران به سوریه در دو سال اخیر و دیگر مقام ها و وزرا موید این نگاه است.
یکی از ملاحظات دو کشور برای توسعه روابط، تامین نیازهای هر کدام متناسب با شرایط و رویدا های خاص در منطقه است .سوریه در سال های اخیر به عنوان یکی از کشورهای محور مقاومت و به دنبال پیروزی بر تروریست های مورد حمایت برخی کشورهای همسایه، عربی، غربی و رژیم صهیونیستی تلاش دارد تا بشدت و هر چه سریع تر اوضاع این کشور را در همه ابعاد به خصوص زیرساخت ها و ویرانی های ناشی از اقدامات تروریستی یک دهه گذشته سامان دهد.
در این مسیر تامین امنیت سرمایه گذاران خارجی برای ورود به سوریه جهت بازسازی سریع خرابی های ناشی از یک دهه جنگ، درگیری و بحران، می طلبد تا ثبات و امنیت در سوریه از همه ابعاد تامین شده تا بار دیگر خرابی های بازسازی شده مورد هجوم و حمله دشمنان این کشور و منطقه قرار نگیرند.
یکی از نگرانی های مهم مسوولان دمشق در این مسیر حملات مکرر و پیاپی رژیم صهیونیستی به مناطق مختلف این کشور و مورد هدف قراردادن برخی تاسیسات و مراکز دولتی و غیر دولتی با هدف جلوگیری از پیشرفت و ایجاد اخلال در مسیر سازندگی این کشور است . این حملات پیش از این در هر ماه به صورت میانگین به یک حمله می رسید ولی در ماه های اخیر به حملات هفتگی منجر شده و حتی تا سه حمله در یک هفته نیز ثبت شده است.
یکی از علت های این حملات شکست های تروریست های مورد حمایت اسراییل با وجود حمایت های همه جانبه از آنان است و علاوه بر این برخی اقدامات سوریه نیز برای مقابله با این تجاوزات در سال های اخیر مانند افزایش قدرت سامانه های پدافندی و برخی توافق های نظامی تاکنون منجر به حصول نتیجه روشن و ملموس نشده و حتی فرضیاتی منفی نیز در ارتباط با آن مطرح شده و بررسی روند آن نیز موید صحت این فرضیات و نداشتن عزم راسخ برخی در این مسیر است.
اکنون سوریه با توجه به در پیش گرفتن مسیر سازندگی در همه ابعاد و تبدیل کشور به یک کارگاه سازندگی همه جانبه تلاش دارد تا در ابتدا امنیت خود را تقویت کرده و در ادامه نیز با توجه به عزم و همتی که در مردم این کشور از دیرباز وجود داشته است گام های اساسی را برای بازگشت به دوران قبل از یک دهه بحران بردارد و عزم خود را در این مسیر با توجه به تجربیات گذشته و برخی نارسایی ها جزم کرده است.
در گذشته سوریه با کشورهای مختلفی در جهان به خصوص کشورهای اروپایی مناسبات گسترده ای داشت و حتی برخی مدیران میانی این کشور بشدت به دنبال افزایش این مناسبات بودند ولی این کشورها نه تنها دمشق را در جریان بحران این کشور تنها گذاشتند بلکه با خارج شدن از سوریه حتی برخی از آنان از تروریست ها حمایت کرده و تحریم هایی علیه آن وضع کردند و اکنون چنین برخوردی برای سوریه به منزله یک درس تاریخی جهت آینده و در پیش گرفتن استقلال بیشتر است و می داند که هر توافق با طرف های اروپایی و امریکایی نمی تواند این کشور را از وضعیت کنونی خارج کرده و باید راهی مستقل تر و بر خلاف گذشته در پیش گیرد.
اکنون سیاست مستقل جمهوری اسلامی ایران در جهان به عنوان الگو برای بسیاری از کشورهای جهان معرفی شده است و آنان دریافت اند با توجه به تجربیاتی که برخی کشورها نظیر کره شمالی در مذاکره با امریکا و خلف وعده های واشنگتن در صحنه های مختلف دارند چنین مسیری نمی تواند خواسته های آنان را با توجه به منافع و مصالح استعماری امریکا و غربی ها تامین کند و روی همین نگاه باید سیاستی مستقل و به دور از وابستگی در پیش بگیرند که ونزوئلا نمونه روشن و امروزی در این ارتباط است.
در همین حال برای ادامه چنین سیاستی کشورهای مختلف در جهان تلاش دارند تا به جای توسعه مناسبات با قدرت های بزرگ و استعماری به توسعه مناسبات با برخی کشورها مانند جمهوری اسلامی ایران و ممالک شرقی روی آورده تا هم قدرت آنان افزایش یافته و هم از برخی مشکلات مناسبات گذشته به دور باشند و بتوانند مسیر توسعه و سازندگی را با وجود برخی مشکلاتی که قدرت ها برای آنان ایجاد می کنند، طی کنند.
سوریه به این امر واقف است که رژیم صهیونیستی زبانی جز زور نمی فهمد و با صدور بیانیه های مختلف، ارسال نامه به شورای امنیت سازمان ملل و برخی اعتراض ها در مجامع بین المللی به خاطر تجاوزات مستمر که اکنون رقم آن در چند دهه اخیر به بیش از ۲۵۰ مورد رسیده است نمی تواند با ادامه تجاوزات آن به عنوان یکی از کشورهای عضو جبهه مقاومت مقابله کند و تنها راه افزایش توان نظامی با امضای برخی توافق نامه ها با قابلیت عملیاتی شدن نظیر توافق اخیر با ایران است و تنها راه دستیابی به بازدارندگی افزایش قدرت نظامی است و با توجه به تجارت گذشته تا متجاوز پشیمان نشود دست از تجاوزات خود برنخواهد داشت.
در همین حال سوریه به عنوان یکی از کشورهای محوری مقاومت در کنار دیگر کشورهای منطقه نظیر لبنان، عراق و یمن است و برای حفظ حضور خود در این جبهه باید روز به روز بر میزان توانایی های نظامی خود بیفزاید تا هم جبهه مقاومت تقویت شده و هم دشمنان جبهه مقاومت تبعات هرگونه تجاوز و اقدام نظامی بعدی را متوجه شوند.
در همین حال باید یادآور شد امروز بر خلاف یک دهه گذشته محور مقاومت در منطقه از نظر جغرافیایی بسیار گسترده تر و قوی تر شده است و اسراییل را از همه طرف حتی در فلسطین اشغالی نیز در محاصره دارد و هر شرارتی از جانب آن به خاطر از بین رفتن قدرت پوشالی و شکست های مکرر در لبنان امکان پذیر است و باید جبهه مقاومت از هر نظر آمادگی پاسخگویی به این شرارت ها را داشته تا از تکرار آن جلوگیری کند.
سخن آخر این که اگر روزی دشمنان سوریه به دنبال طرح و نقشه برای نابودی نظام سیاسی در این کشور بودند تا وابستگان خود را در این کشور روی کار بیاورند و در مسجد جامع دمشق نماز جمعه و جماعت بخوانند اکنون ناامید از هر اقدامی به حملات موشکی و هوایی روی آورده و باید در این جبهه نیز درسی مانند ساقط کردن جنگنده اف ۱۶ رژیم صهیونیستی در بهمن ماه ۱۳۹۶ داد تا دست از ادامه این تجاوزات بردارد.
نظر شما