اکبر محسنی در ۱۲۹۱ خورشیدی در تهران متولد شد. پدرش سیدحسین محسنی، مردی مذهبی بود که البته نظر مساعدی هم نسبت به موسیقی نداشت. با همه این مخالفتها، اکبر محسنی از کودکی علاقه شدیدی به موسیقی داشت. همین شوق و ذوق باعث شد که پس از مرگ پدر در مدرسهٔ موسیقی نظام ثبت نام کند. در این مدرسه بود که او مبانی موسیقی را زیر نظر اساتید بزرگ فراگرفت. نخستین سازی که او در مدرسهٔ موسیقی مینواخت، آلتو برنجی بود، امّا بعدها به تدریج ترومپت و فلوت را هم به عنوان ساز تخصصی خود انتخاب کرد و در همان مدرسه به فراگیری نُت پرداخت. در ادامه نوازندگی تار هم میکرد و از شاگردان "موسی معروفی" بود. محسنی سرانجام موفق شد، نزد این استاد ردیف موسیقی ایرانی را بیاموزد و با نواختن تار به خوبی آشنا شود. در همین ایام بود که با حضور تعدادی از دانشآموزان مدرسهٔ نظام، یک گروه موسیقی درست کرد و در ادامه به هنرجویان هم موسیقی درس میداد.
همکاری با رادیو
استاد محسنی در یک دوره ۱۰ ساله ( ۱۳۲۶ تا سال ۱۳۳۶ خورشیدی) با رادیو همکاری میکرد و به جز اینکه در رادیو موسیقی میساخت، برای فیلمهای آن روز هم به ساخت موسیقی میپرداخت و او را یکی از نخستین سازندگان موزیک متن در سینمای ایران میدانند. در همین دوران بود که آهنگ های جاودانه و ماندگاری را با همکاری اساتیدی چون روحالله خالقی، کریم فکور و غلامحسین بنان ساخته و اجرا شد و بدین ترتیب در سطح جامعه و نزد مردم، شهرت و محبوبیت زیادی پیدا کرد. او برای چند سال با تلویزیون ملی ایران همکاری میکرد و نتیجه فعالیتهایش تهیهٔ آهنگها و سرپرستی ارکستر در برنامه تلویزیونی "هفت شهر عشق" بود.
احیای یک ساز ایرانی
استاد اکبر محسنی به جز تعلیم شاگردان در عرصه موسیقی دست به احیای یک ساز ایرانی هم زد. عود سازی ایرانی است که جزو سازهای زهی زخمهای محسوب میشود و نواختن آن در خاورمیانه و کشورهای عربی شمال آفریقا بیشتر رایج است. در ایران با تشکیل هنرستان عالی موسیقی استادانی که بیشتر در کار نواختن تار مهارت داشتند، تمام سعی خود را به کار بستند با تهیه عود شیوه درست نواختن آن را یاد بگیرند که اکبر محسنی یکی از این افراد بود.
او خودش در گفت و گویی که پیش از انقلاب داشته، درباره سفرش به عراق و ماجرای احیای ساز عود گفته است: "مدتی است که محیط هنری ما آلودگی محسوسی پیدا کرده و اعتیادات زیانآور در میان هنرمندان ما رواج یافته و علاوه بر این، فرق بین هنرمند و بیهنر یکی شده است. بدین سبب من که از این محیط خسته و دلسرد شدهام، سه سال به عراق رفتم و درآنجا فعالیتهای هنری خود را دنبال کردم؛ به طور کاملا تصادفی همزمان با این جریان از طرف وزارت فرهنگ و اداره کل هنرهای زیبای کشور به من پیشنهاد شد که به عنوان هنرآموز سرود و موسیقی در مدارس ایرانیان در بغداد و کاظمین به تدریس بپردازم. در عراق برای دانشآموزان ایرانی سرودهای مهیجی که شعارهای وطنی را ترویج میکند، ساختم که بعضی برای رادیو ضبط شدهاند. در ضمن همانطور که میدانید عود یک ساز اصیل ایرانی است اما از هزار سال پیش به این طرف چون استادی برای تعلیم این ساز نبود، رواج خود را در ایران از دست داده بود. نواختن این ساز متدی خاص دارد و برای آگاهی و تسلط در آن باید چند سالی وقت صرف کرد. ضمن اقامت در عراق من تصمیم گرفتم که متد نواختن این ساز را بیاموزم و زیر نظر سلیمان شکور، حکمت فاضل عراقی و وکیلی که ایرانی و مقیم عراق بود، شیوههای عودنوازی را آموختم. حالا چقدر افتخارآمیز است که بتوانم نتیجهٔ فعالیتهای خود را به صورت جزوههایی از تکنیکهای عود و نواختن آن در اختیار علاقمندان بگذارم."(۱)
از نگاه اهالی موسیقی
درجه استادی و اهمیت استاد اکبر محسنی تا آنجاست که بسیاری از هنرمندان و اهالی مطرح موسیقی درباره ایشان سخن گفته و سبک و فعالیت وی را ستوده اند. از جمله "پشنگ کامکار" نویسنده و استاد موسیقی درباره استاد محسنی گفته است: "گاهی شنیدن تصنیفی یا ترنمی، روح آدمی را پرداختی جانانه داده با خود به سیر آفاق عرفان و زیبایی میبرد و از همین روی میگویند آن موسیقی مراحل تکوین را طی کرده، به تکامل خود رسیده است. مگر میتوان تصنیف های زیبای استاد اکبر محسنی را با گوش جان شنیده و متاثر نشده باشد. به گمان من چندین نسل از شنیدن این آهنگ ها لذت برده و در خاطر خود ثبت و برای نسل دیگر حفظ خواهند کرد."
همچنین استاد اسداله ملک از نوازندگان مشهور ویولن و آهنگساز توانای معاصر در خصوص اکبر محسنی گفته است: "زنده یاد استاد اکبر محسنی یکی از هنرمندان بسیار ارزشمند موسیقی سرزمین مان بود. انسانی خلاق و یکی از نخستین معلمان انجمن موسیقی ملی بود. استاد اکبر محسنی هفت شهر عشق را عطاروار گشت و رمز و رموز عاشقی را با سیمهای عود برملا کرد. حلاوت موسیقی را به جانهای محرمی چشاند که اهلیت داشتند و حرمت نگه میداشتند و قدر میدانستند… "(۲)
آثار
اکبر محسنی در طول فعالیت حرفه ایاش بیشتر از ۴۰۰ آهنگ ساخت که بعضی که بیش از بقیه مطرح است، عبارتند از: الهه ناز، تصنیف انتظار (او نیامد)، بازآ (بخت بیدار)، دگر چه میخواهی، دلشکن، دخترک فالبین، دختر رامشگر، شوق دیدار، چه شود. او برخی از آهنگها را هم بازسازی کرده که عبارتند از: شب فروردین، دو یار قدیمی، همچنین ۶ ترانه از هشت ترانه موجود در آلبوم "صیاد".
پینوشت:
۱- چهرههای موسیقی ایران، گردآوری و نگارش: شاپور بهروزی، انتشارات کتابسرا، چاپ دوم، ۱۳۷۲، صفحات :۲۴۵ تا ۲۴۹
۲- اقتباس از کتاب الهه ناز به کوشش دکتر سیدرضا حاج محسن تهرانی پسر اکبر محسنی
نظر شما