روایت بهبودیافتگان کرونا از ابتلا تا درمان

بیرجند - ایرنا - روند ابتلا به بیماری کووید ۱۹ در خراسان جنوبی پس از یک دوره کاهشی بار دیگر صعودی شد و در شرایط مبارزه با موج دوم کرونا، روایت بهبودیافتگان از این بیماری تجربه‌های گران‌سنگی را پیش روی همگان قرار می‌دهد.

به گزارش ایرنا از اسفند ۹۸ تاکنون بسیاری از افراد ناخواسته به دام ویروس کرونا افتادند، برخی روزها و لحظات طاقت فرسایی را پشت سر گذاشتند و بهبود یافتند اما برخی ناباورانه به دیار باقی شتافتند.

براساس اعلام رسمی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تاکنون ۲۸۸ هزار و ۸۳۹ نفر در کشور به طور قطعی به ویروس کرونا مبتلا شده‌اند و شمار جان‌باختگان کرونا در کشور به ۱۵ هزار و ۴۸۴ نفر رسید.

خوشبختانه تاکنون ۲۵۱ هزار و ۳۱۹ نفر از بیماران کرونایی، بهبود یافته یا از بیمارستان‌ها ترخیص شده‌اند. همچنین تا دیروز سه هزار و ۶۷۰ نفر از بیماران مبتلا به کووید ۱۹ در وضعیت شدید این بیماری تحت مراقبت بوده‌اند.

مداوا و بهبودی بسیاری از بیماران مبتلا به کووید ۱۹ در ایران دستاورد بزرگی بین همه کشورهایی محسوب می‌شود که در سراسر جهان درگیر با ویروس کرونا هستند و البته مرهون تلاش و ایثار کادر درمانی و توسعه زیرساخت‌های بهداشتی و درمانی در کشور است.

استان مرزی خراسان جنوبی از اوایل شیوع کرونا در روزهای نخست اسفند ۹۸ تا اواسط خرداد امسال نسبت به بسیاری از استان‌ها و شهرستان‌های کشور در وضعیت بهتری قرار داشت اما اکنون بیش از یک ماه است که آژیر خطر افزایش تعداد مبتلایان و فوتی‌ها در این استان هم به صدا درآمده است.

تا دیروز (چهارم مرداد) ۲۱ بیمار کرونایی در بخش مراقبت ویژه (ICU) بیمارستان‌های استان خراسان جنوبی بستری بوده‌اند که حال عمومی هفت نفر از آنها مناسب نیست.

تعدادی از بهبودیافتگان کرونا در استان که چند روزی میزبان ناخواسته این ویروس بودند تجربیات و حال و روز خود را برای ما به اشتراک گذاشتند.

علائمی ابتدا شبیه سرماخوردگی

فریدون طاهری ساکن شهرستان سرایان بازنشسته آموزش و پرورش یکی از بهبود یافتگان کرونا در خراسان جنوبی است که ۵۶ سال سن دارد و شروع بیماری را این گونه روایت می‌کند:

اوایل اسفند علائمی مانند سرماخوردگی داشتم و چند مرتبه برای همین منظور به بیمارستان مراجعه و بنا به تجویز پزشک قرص مصرف کردم.

یک روز که زیر باران خیس شده بودم علائم سرماخوردگی خیلی شدیدتر شد لذا مجددا برای درمان به بیمارستان مراجعه کردم و در حالی که ترس از کرونا مانند خوره به جانم افتاده بود اما به هیچ عنوان تصور نمی‌کردم که مبتلا شده باشم.

ناگزیر من را برای انجام تست کرونا به محل مربوطه فرستادند و تا آمدن جواب تست ۲ روز در بیمارستان امام علی (ع) سرایان قرنطینه بودم که در کمال ناباوری جواب من و همسرم مثبت شد.

اصلا متوجه نشدم از چه طریقی مبتلا به کرونا شده بودم چون از همان ابتدای شیوع بیماری، ماسک، دستکش و سایر مسایل بهداشتی را رعایت می‌کردم و هیچ مراسم یا مسافرتی نیز نرفته بودیم.

به هر حال صبح روز ۱۴ فروردین به بیمارستان ولی عصر (عج) بیرجند منتقل شدیم و ۱۰ روز بسیار سخت را پشت سر گذاشتیم چون من بیماری زمینه‌ای قندخون و چربی خون داشتم و همسرم نیز سابقه سکته قلبی داشت.

تست دو فرزند دختر (۲۱ ساله) و پسرم (۲۸ ساله) که مقداری کم اشتها شده و حس بویایی خود را از دست داده بودند نیز مثبت شد اما در قرنطینه خانگی بودند ما نیز تا دو هفته بعد از بهبودی بین مردم ظاهر نمی‌شدیم تا عید فطر نه کسی ما را دید و نه ما به دیدن کسی رفتیم.

صادقانه بگویم ۲ روز که در بیمارستان سرایان بودیم به دلیل کمبود امکانات، کمبود پزشک و پرستار با تجربه از ۱۰ روز بیمارستان ولی عصر بیشتر سخت گذشت این در حالی بود که در بخش مربوط به بیماران کرونایی بیمارستان بیرجند پرستاران و کادر درمان به ویژه متخصص بیماری‌های عفونی ( دکتر عابدی) به قدری به ما روحیه می‌دادند که احساس نمی‌کردیم مریض هستیم و از همین جا از تمام زحمات کادر درمان خستگی ناپذیر این بیمارستان قدردانی می‌کنیم.

روحیه و انگیزه کادر درمان بیمارستان به قدری خوب بود که استرس و ترس شدید ما از این بیماری منحوس با توجه به بیماری‌های زمینه‌ای که داشتیم از بین رفته و خیالمان آسوده بود.

من بعد از پنج روز مرخص می‌شدم اما همسرم چون تنگی نفس داشت و اکسیژن خون وی پایین بود باید هنوز بستری می‌بود اما دلم نمی‌خواست او را در این وضعیت تنها بگذارم لذا با همکاری پزشک که دعای خیر من و خانواده همیشه همراه وی خواهد بود تا روز مرخصی کنار همسرم بودم و با هم ترخیص شدیم.

حتی وقتی مرخص شده بودیم با همکاری بهداشت سرایان یک کپسول اکسیژن در منزل در اختیار همسرم قرار گرفت که جای قدردانی دارد.

در نهایت من و خانواده بعد از گذشت چندین روز سخت و طاقت فرسا مجدد در کنار هم قرار گرفتیم اما به شهروندان توصیه می‌کنیم حتما برای حفظ جان خود و همنوعان از ماسک استفاده کنند، دست‌های خود را مرتب با آب و صابون شست و شو دهند و به هیچ عنوان در دورهمی‌ها یا مراسم شرکت نکنند چون از شنیدن تا دیدن تفاوت از زمین تا آسمان است.

پیشگیری از این بیماری خیلی راحت اما درمان آن واقعا سخت و دلهره‌آور است چه بسا افراد زیادی که بخاطر استرس و ترس از این بیماری جان خود را از دست دادند.

این بیماری در مجموع ۴۰ روز از زندگی ما را به شدت تحت تاثیر قرار داد و هنوز استقامت بدنی ضعیفی داریم که بدون شک شاید تا آخر عمر به سلامت قبلی که داشتیم برنگردیم و آثار این بیماری همراه همیشگی ما باشد.

از مردم تمنا داریم بیماری کرونا را جدی بگیرند و بدانند تا زمانیکه در دورهمی‌ها شرکت کنند، ماسک استفاده نکنند و بی‌جهت رفت و آمد داشته باشند این بیماری در میان ما خواهد بود و هر روز شاهد از دست دادن عزیزانمان خواهیم بود پس بیاید با رعایت اصول بهداشتی با جان همدیگر بازی نکنیم.

تصور عادی شدن و به صفر رسیدن بیماری

فاطمه رستگار ۴۸ ساله یکی دیگر از بهبودیافتگان کرونا درباره روند ابتلای خود به این بیماری گفت: از ابتدای شیوع بیماری خود و فرزندان را بنا به توصیه پزشکان در منزل قرنطینه کردیم و تنها همسرم برای کار و خرید مجبور بود به بیرون رفت و آمد داشته باشد البته در بیرون از منزل و بعد از آمدن به خانه تمام نکات بهداشتی را رعایت می‌کرد.

خوشبختانه تا زمانیکه مسایل و پروتکل‌های بهداشتی را رعایت می‌کردیم همیچکدام از خانواده و حتی فامیل درگیر این بیماری نشدیم تا اینکه تعطیلات خرداد که روند شیوع بیماری در استان به صفر رسید تصور کردیم از گزند این بیماری خطرناک رها شده‌ایم از طرفی ماندن بیش از حد در منزل روحیه همه ما را خسته کرده بود لذا برای سفر به مشهد وسوسه شدیم.

حین مسیر به هیچ وجه از ماشین پیاده نشدیم و به محض رسیدن به مشهد به منزل اقوامی رفتیم که از قبل هماهنگ کرده بودیم، وضعیت تا حدودی مطلوب به نظر می‌رسید، روز را در منزل بودیم و شب‌ها بچه‌ها را برای تفریح به بوستان محله می‌بردیم تا حال و هوایی عوض کنند.

یک هفته مشهد ماندیم البته در این مدت استفاده از ماسک و شست و شوی مکرر دست‌ها را فراموش نکرده بودیم همچنین ۲ مرتبه حرم رفتیم و بازار نزدیک خانه را هم سر زدیم اما بعد از برگشت تمام آنچه باید انجام می‌شد را رعایت کردیم.

در نهایت یک هفته بعد از برگشت از مشهد احساس بدن درد، سردرد، سرگیجه و خستگی داشتم هرچند به شدت از رفتن به پزشک ترس داشتم اما بعد از یک هفته خوددرمانی بی نتیجه، حداقل بخاطر حفظ سلامتی فرزندانم با نذر هزاران صلوات به پزشک مراجعه کردم اما دیری نشد که به طیف بیماران کرونا پیوستم.

علایم بیماری در همسر و یکی از فرزندانم نیز بروز پیدا کرد و مسافرت یکی از دلایل ابتلای به بیماری تشخیص داده شد که خوشبختانه به دلیل اینکه بیماری زمینه‌ای نداشتیم همه به مدت دو هفته در منزل قرنطینه شدیم و در این مدت به صورت تلفنی مرکز بهداشت جویای حال ما بود.

ترس و استرس کرونا قبل از خود بیماری انسان را می‌کشد، روز و شب کارم گریه و دعا شده بود. از همه بدتر نگاه جامعه به خانواده‌ای است که یک نفر مبتلا به کرونا داشته باشند حتی بعد از بهبود کرونا همه انگ می‌زنند و از ما دوری می‌کنند در حالیکه نمی‌دانند شاید روزانه با دهها نفر کرونایی ملاقات داشته باشند.

ابتلای به کرونا اصلا دور از انتظار نیست کوچکترین غفلت شاید هر فردی را مبتلا کند، مردم باید تصور کنند همه افراد کرونایی هستند تا همانطور که از ما ترس دارند مسایل بهداشتی را به شدت رعایت کنند تا در دام بیماری نیفتند.

کرونا با کسی شوخی ندارد

حسین جوان ۲۵ ساله بیرجندی نیز گفت: ویروس کرونا با کسی شوخی ندارد و هیچ بدنی چه جوان و چه پیر در مقابل این ویروس مقاوم نیست.

من و دوستانم کرونا را شوخی گرفته بودیم و مانند همیشه شب‌ها تا دیرهنگام خارج از منزل و در بوستان‌ها یا تفریح بسر می‌بردیم، حتی استفاده از ماسک را به تمسخر گرفته بودیم چون بارها گفته شده بود کرونا افراد سالمند را نشانه گرفته و جوانان کرونا نمی‌گیرند.

تا اینکه پدر ۶۰ ساله من که بازنشسته آموزش و پرورش است به کرونا مبتلا شد و ۲ هفته در بیمارستان بستری بود، بعد از درمان ۲ هفته نیز در منزل قرنطینه بودند و در این مدت مدام به من توصیه می‌کردند دور دوستان و بیرون رفتن از خانه را خط بکشم اما کو گوش شنوا.

برای کمک به پدربزرگم در امور کشاورزی به روستا رفتم و سه روز را با آنها گذراندم بعد از یک هفته حس چشایی و بویایی خود را از دست داده بودم و به شدت بدن درد داشتم در حالیکه از روستا تماس گرفتند که حال پدربزرگ هم خوب نیست.

آری انگار من ناقل بیماری بوده و کرونا را به پدربزرگم منتقل کرده بودم، پدر بزرگ تنها ۲ روز در بیمارستان بستری بود و بعد در کمال ناباوری خبر فوت او را به ما دادند، در آن لحظه فقط دوست داشتم زمین دهان باز کند، کاش من به جای پدربزرگ مهربانم مرده بودم، اکنون سه هفته است دوری و فراق پدربزرگ، زندگی همه ما را سیاه کرده در حالیکه تنها مقصر فوت او من بودم و هیچوقت بابت این مساله خود را نخواهم بخشید.

دوران سخت بی بی زهرا در بیمارستان

بی بی زهرا ۷۰ ساله یکی دیگر از بهبودیافتگان کرونا گفت: سپری کردن بیش از ۱۰ روز در بیمارستان با درد سخت بیماری بدون هیچ همراهی سخت و طاقت فرسا است، انگار دنیا به پایان رسیده و دیگر قرار نیست هیچکدام از اعضای خانواده را ببینی.

سال‌ها پیش عمل قلب باز انجام داده بودم به همین خاطر در طول دوران شیوع کرونا فرزندانمان خیلی به ندرت از ما سر می‌زدند و بیشتر ارتباط‌گیری از طریق فضای مجازی بود.

تا اینکه یکی از اقوام نزدیک ما فوت کرد و با اینکه فرزندانم توصیه کرده بودند در مراسم شرکت نکنم اما به دلیل حرمت، عزت و احترام متوفی و خانواده وی در مراسم ختم شرکت کردم و بعد از چندین روز متوجه شدم به کرونا مبتلا شده‌ام.

به خاطر بیماری زمینه‌ای که داشتم دو هفته در بیمارستان بستری و تحت درمان بودم که در این مدت تلاش و روحیه کادر درمان واقعا مثال زدنی است چون نمی‌گذاشتند در کنار دردها و سختی‌های درمان احساس یاس و ناامیدی کنیم، خدا به همه پرستاران و کادر درمان سلامتی، اجر و مزد بی پایان بدهد.

بعد از ترخیص از بیمارستان در منزل تحت مراقبت قرار گرفتم اما اکنون نیز به دلیل رعایت نکات بهداشتی هیچکدام از اعضای خانواده نباید به من نزدیک نشوند و یک نفر از من پرستاری می‌کند.

به اعتقاد من شاید کرونا آخر راه زندگی برای برخی نباشد اما اول راه بسیاری از بیماری‌هاست بعد از گذشت یکماه از درمان بیماری، هنوز برخی اوقات دچار تنگی نفس، بدن درد و کم اشتهایی هستم لذا نباید این بیماری را ساده گرفت.

به عنوان فردی که روزهای سخت این بیماری را تجربه کردم از مردم خواهش می‌کنم در خانه بمانند، در مراسم ختم، عزا و عروسی شرکت نکنند و فاصله‌های اجتماعی را رعایت کنند تا با همکاری یکدیگر زنجیره انتقال این بیماری را از بین برده و کادر درمان را نیز نجات بدهیم.

شکست کرونا با امید و تلاش تیم پزشکی

عادل نیز که به گفته خودش با روحیه بالا، امید و تلاش تیم پزشکی و لطف خداوند توانست به سلامتی از چنگال این بیماری منحوس رهایی یابد گفت: رعایت نکردن بهداشت فردی من را به این حال و روز انداخت و با اینکه بارها توصیه بر استفاده از ماسک، رعایت نکات بهداشتی و فاصله اجتماعی شده بود اما من زیاد حساسیت نشان نمی‌دادم و مانند گذشته زندگی می‌کردم.

با اینکه خود را جوانی مغرور و مستحکم در برابر انواع و اقسام بیماری‌ها می‌دانستم اما ابتلای به ویروس کرونا نشان داد این بیماری شوخی‌بردار نیست و پیر، جوان، کودک یا نوجوان نمی‌شناسد.

همچنین ابتلای به ویروس کرونا به من و سایر افرادی که گرفتار آن شدند یادآوری کرد هیچ سرمایه‌ای باارزش‌تر از سلامتی و تندرستی نیست که با ماندن در خانه و حتی الامکان رعایت اصول بهداشتی می‌توان سلامت خود و اطرافیان را حفظ کرد.

اولین مورد بروز ویروس کرونا (کووید ۱۹) که سازمان بهداشت جهانی آن را به عنوان پدیده‌ای «همه گیر» شناسایی و اعلام کرد، در خراسان جنوبی اوایل اسفند سال گذشته اعلام شد و موارد مثبت ابتلا به ویروس کرونا در این استان از اواخر فروردین تا اوایل خرداد امسال روند کاهشی نسبتا ثابت داشت ولی از اواسط خرداد امسال دوباره صعودی شد.

خراسان جنوبی از یک هفته گذشته در شمار استان‌های دارای وضعیت هشدار قرار گرفته است.

براساس آخرین رنگ‌بندی از نظر شیوع کرونا، ۶ شهرستان از ۱۱ شهرستان خراسان جنوبی در وضعیت قرمز (بسیار پرخطر)، سه شهرستان در وضعیت نارنجی (پرخطر) و ۲ شهرستان در وضعیت زرد (متوسط خطر) قرار دارند و هیچ شهرستان استان در وضعیت سفید (کم خطر) نیست.

اخبار مرتبط