به گزارش ایرنا، سیستان و بلوچستان را دنیای پر رمز راز تشکیل می دهد در سفر به گذشته و حالش نام قهرمانان و پهلوانان زیادی به گوش می رسد . سام نریمان، زال زرپیکر، رستم و یعقوب لیث صفاری تنها نام چند تن از پهلوانان نام آشنای تاریخی این سرزمین اسطوره ای است اما قصه دلاورمردی های مردمان سیستان و بلوچستان به اینجا ختم نمی شود در زمان اشکانیان پهلوانی در ایران زیست می کرد که نامش لرزه بر پیکر دشمنان بین المللی تمدن ایرانی می انداخت نام او سورنا است از او زیاده شنیده ایم از زمانی که کراسوس رومی را به زیر افکند و در تاریخ پیش از اسلام ایران نقطه عطفی شد.
آوازه پهلوانان و قهرمانان این دیار پهلوان پرور در طول تاریخ گذشته و حال ادامه داشته، اگر روزگاری سورنا و یعقوب لیث لرزه بر پیکر دشمنان ایران عزیز می انداختند در دوران جنگ تحمیلی هشت ساله نیز نام پهلوانانی چون سردار شهید حاج قاسم میرحسینی یار و همراه و جانشین سردار سپهبدشهید حاج قاسم سلیمانی در لشکر ۴۱ ثارالله، سردار محبعلی فارسی و دهها فرمانده دلیر این لشکر، دشمنان این مرز و بوم را به وحشت می انداخت.
در حیات سورنا چه گذشت
سورنا زاده سیستان و بلوچستان و یکی از هفت خانواده معروف ایرانی در زمان اشکانیان است. سورن در زبان فارسی پهلوی بهمعنی نیرومند است. سیستان یکی از مناطق بسیار مهم دورة اشکانی در باستان شناسی ایران به شمار میرود و دور از انتظار نبود که سرداری از این ناحیه برای رزم با رومیان رهسپار میدان نبرد شود.
این پهنه تاریخی در تاریخ سیاسی و فرهنگی دوره یادشده به لحاظ حاکمیت یونانیهای باختر، ورود سکاها، حضور خاندان قدرتمند سورن پهلو و محل وقوع داستانهای حماسی و پهلوانی ایران از شهرت خاصی برخوردار است. شرایط زیست محیطی مطلوب سیستان و بلوچستان در دوره اشکانی باعث شد که در این منطقه شهرها و استقرارهای فراوانی بوجود آید. چنان که از مجموع ۱۶۶۲ محوطه شناسایی شده در منطقه، ۳۹۲ مکان به دوره اشکانی تعلق دارند که در نیمه شمالی و نیز جنوبی آن که هم اکنون بیابان است،گسترانیده شده اند. در هر یک از دو ناحیه مزبور محوطه های وسیعی شناسایی شدند که بر اساس رتبه بندی می توان آنها را به عنوان مکان های مرکزی سیستان در دوره اشکانی به حساب آورد.
آثار و شواهد باستان شناسی نشان میدهد که سیستان و بلوچستان در دوره اشکانی سرزمینی بسیار آباد، پرجمعیت و دارای ظرفیت های فراوانی بوده است که بر این اساس، در بخش های شمالی و جنوبی آن شهرها و روستاهای بی شماری ساخته شده است. این رخداد بنا به شرایط زیست ـ محیطی مناسب (آب فراوان، خاک خوب، هوای معتدل، مرتع، صید و شکار و تجارت) که در این ایام در سیستان جریان داشت، میسر گردید.
۵۶ سال پیش از میلاد کراسوس سردار رومی تصمیم به حمله به سرزمین ایران را گرفت او سرداری بود که فرمانروای بخش شرقی کشور روم آن زمان؛ یعنی شام را بر عهده داشت و برای گسترش دولت روم در آسیا، قصد حمله به ایران و هند را داشت. تاریخ همآوردی با او را دشوار می دانست. شاه اشکانی، سورنا سردار نامی ایران را که در ناحیه سیستان امروزی زیست میکرد مأمور جنگ با کراسوس و دفع یورش رومیها کرد. نبرد میان دو لشکر در جلگههای میانرودان و در نزدیکی شهر حران روی داد.
در جنگ حران، سورنا با یک نقشه نظامی ماهرانه به یاری سواران پارتی که تیراندازان چیرهدستی بودند، توانست یکسوم سپاه روم را نابود و اسیر کند.
براساس نوشته های تاریخی، افسران رومی درباره شکستشان از سپاه ایران به فرماندهی پهلوان سورنا به سنای روم چنین گزارش دادند: سورنا فرمانده ارتش ایران در این جنگ از تاکتیک و سلاحهای تازه بهره گرفت. هر سرباز سوار ایرانی با خود مشک کوچکی از آب حمل میکرد و مانند ما دچار تشنگی نمیشد. به پیادگان با مشکهایی که بر شترها بار بود آب و مهمات میرساندند. سربازان ایرانی به نوبت با روش ویژهای از میدان بیرون رفته و به استراحت میپرداختند. سواران ایران توانایی تیراندازی از پشتسر را دارند.
ایرانیان کمانهایی تازه اختراع کردهاند که با آنها توانستند پای پیادگان ما را که با سپرهای بزرگ در برابر آنان و برای محافظت از سوارانمان دیوار دفاعی درست کرده بودیم به زمین بدوزند. ایرانیان دارای زوبینهای دوکیشکل بودند که با دستگاه نوینی تا فاصله دور و به صورت پیدرپی پرتاب میشد. شمشیرهای آنان شکننده نبود. هر واحد تنها از یک نوع سلاح استفاده میکرد و مانند ما خود را سنگین نمیکرد. سربازان ایرانی تسلیم نمیشدند و تا آخرین نفس باید میجنگیدند. این بود که ما شکست خورده، هفت لژیون را بهطور کامل از دست داده و به چهار لژیون دیگر تلفات سنگین وارد آمد.
جنگ حران که نخستین جنگ بین ایران و روم بهشمار میرود، دارای اهمیت بسیار در تاریخ است زیرا رومیها پس از پیروزیهای پیدرپی برای اولین بار در جنگی در حوالی حران، بین فریقین شکست بزرگی خوردند. این جنگ برای روم به قیمت جان ۲۰ هزار نفر مقتول و ۱۰ هزار اسیر تمام شد و به روم نیز که با سرسختی همچنان طالب استیلا بر آسیا باقیماند نشان داد که در سرحد بابل و پارت با حریف دلیری سروکار دارد که آن را نباید با چشم کوچک شماری بنگرد.
پس از پیروزی سورنا بر کراسوس و شکست روم از ایران، دولت مرکزی روم دچار اختلاف شدید شد. پس از این جنگ نزدیک به یک قرن، رود فرات مرز شناخته شده بین دو کشور گردید و مناطق ارمنستان، ترکیه، سوریه و عراق به استانهایی از ایران تبدیل شدند. رومیها برای جلوگیری از شکستهای آینده و به پیروی از ایرانیان ناچار شدند به وجود سواره نظام در سپاه خود بیشتر توجه کنند.
هویت طلبی از مفاخر ایران باستان و ایران بعد از اسلام
هر چند اندیشمندان کنونی جهان هویت ملی را پدیدهای مدرن میدانند که در بطن مدرنیته و الزامات جهان جدید پدید آمده است اما می توان گفت که اکثر اندیشمندان و پژوهشگران ایرانی و غربی و همچنین تاریخنگاران اسلامی و عرب معتقدند که ایران جزو ملتهای کهن بوده و هویت جمعی آن ریشه در اعصار تاریخی دارد و در اکثر آمیختگی و ترکیب فرهنگهای مختلف، به عصر معاصر رسیده است.
جوانان این سرزمین می توانند از اسطوره ها و شخصیت های تاریخی الگو برداری و نوعی از هویت را برای خود تعریف کنند. سورنا و هماوردی او با یکی از قطب های ظلم جهان در دوران باستان این روحیه حق طلبی را به جوانان ایران القا می کند.
محمد علی ابراهیمی کارشناس میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی سیستان و بلوچستان در گفت وگو با خبرنگار ایرنا در رابطه با نقش شخصیتی چون سورنا بر پدید آمدن هویت های قهرمان گونه نسل ها و قرن ها بعد گفت: مردان مردی که تیمور در وصفشان سخن گفته و کوروش بزرگ انصار نامیدشان و در مقابل هیچ ظلم و ظالمی سرخم نکرده و با استعمارگران به فرماندهی حَمّل در دریای مکران نبرد کرده و در کنار ملک محمود کیانی از مرز شان دفاع نمودند همچنین دوشادوش هم پشت سر آیت الله شریفی و سردار محمدرضا خان پردلی تن به مجلس فرمایشی ندادند و با فرمان معمار انقلاب جوانانشان را تقدیم انقلاب نمودند و در دفاع مقدس در کنار امیرانی همچون شهیدان میرحسینی ها از کیان ایران دفاع کرده و یا در تامین امنیت مرز ایران همچون شهید مسلم کیخا جانشان را مخلصانه تقدیم کردند، همه و همه نشان دهنده تاثیر این روحیه ظلم ستیزی بر هویت مردان و زنان سیستان و بلوچستان است که ریشه در قهرمانان گذشته این سرزمین دارد.
ظرفیتهای تاریخ سیستان و بلوچستان
ابراهیمی کارشناس میراث فرهنگی به خبرنگار ایرنا گفت: سیستان وبلوچستان این کهن دیار ایران زمین در زمینه های مختلف دارای گنجایشهای بسیاری برای توسعه است ظرفیت هایی که دردل تاریخ این مرز وبوم باید جستشان و برای جوانان بازگو کرد تا از این گنجینه ها در مسیر احیا هویت ملی و پایه ریزی توسعه پایدار بهره برد.
فرهنگ و هنر هر کشوری، رابطه نزدیکی با شناخت و حفظ هویت ملی آن کشور دارد و انسان بدون فرهنگ و هنر معنایی ندارد. فرهنگ و هنر در عین حال که دو مقوله ی جدا از هم هستند ولی مکمل یکدیگرند، به این معنی که مهم ترین میراث تاریخی بشر، فرهنگ اوست که وسیله تعامل و ارتباط او با دنیای پیرامونش به شمار می رود و هنر مهم ترین بخش فرهنگ است. اصالت هنر و پیوند آن با زندگی بشر، رمز ماندگاری آن است که در طول تاریخ و با زندگی وی عجین شده است.
نام و آوازه سورنا در فرهنگ و هنر ایران جایگاه مهمی دارد. فرهنگ از عناصری تشکیل شده که مجمع آن در روح و جان هر ایرانی نفوذ دارد پهلوانی های سردار ایرانی برای دفاع از تمامیت کشورش موضوعی نیست که تنها به قرنها پیش بازگردد تاریخ فرهنگ ایران می تواند شاهد دلاوری های افراد زیادی باشد که اگر به دوران معاصر رجوع کنیم بینظیر از این دلاور مردیهای خواهیم دید در نبردی که شاید بتوان ان را ناعادلانه تر از نبرد کراسوس رومی خواند دیگر خبر از سورنا پهلوانی با هیبت و شمایلی خاص نبود بلکه جوانان و نوجوانان با هیبت های کوچک و نحیف قهرمان نبرد بودند، آری سورنا بر فرهنگ و هنر ایران چنان تاثیر گذاشت که در قرن بیستم در یکی از نابرابر ترین جنگ های جهان سرداران و پهلوانانی چون سورنا سر برآوردند. شهید قاسم میر حسینی یکی از این قهرمانان است که چون سورنا زاده دیار سیستان و بلوچستان است.
بهرهمندی از شخصیتهای تاریخی یک شهر علاوه بر نقش فرهنگی دارای اهمیت اقتصادی نیز هست و این مهم خود را در صنعت گردشگری یک شهر نشان میدهد توجه به مفاخر فرهنگی و تاریخی می تواند در خلق فرصتهای اقتصادی یک شهر موثر باشند. خوشبختانه با وجود شخصیتهای بزرگی که آوازه ایشان به اقصی نقاط عالم رسیده است میتوان فرصتهای بزرگی را در راستای جلب گردشگران ایجاد کرد.گردشگری که با تمرکز بر مشترکات، هرساله انگیزههای اولیه برای افراد زیادی ایجاد میکند ، شخصیتی چون سورنا در سیستان و بلوچستان می تواند در یک نام خلاصه نشود می تواند در جای جای سیستان و بلوچستان نمادها و تندیس های از این شخصیت اسطوره ای یافت شود که بتواند افراد زیادی را به این استان برای شناخت شخصیت سورنا جلب کند. همانگونه که شیراز را به رسم شعرایش می شناسند سیستان و بلوچستان را به نام نام آورانی چون سورنا می توان شناخت.
نظر شما