به گزارش ایرنا، این یادداشت تحلیلی که توسط سه نفر از پژوهشگران اندیشکده چتم هاوس در لندن تهیه شده تلاش دارد در وضعیت «پسا برگزیت» راه حلی برای حفظ روابط امنیتی و دفاعی با اروپا ارائه دهد. این نوشتار به تاریخچه شکل گیری ساختار E۳ پرداخته و در ادامه فواید و نقصان های آن را مورد بررسی قرار می دهد.
نویسندگان در پایان پیشنهاد می کنند به نفع انگلیس است که اکنون و پس از خروج از اتحادیه اروپا، روابط امنیتی و سیاست خارجی خود را با قدرت های اروپایی آلمان و فرانسه از طریق ادامه حیات E۳ و با در نظر گرفتن برخی ملاحظات قطع نکند.
در ابتدای این یادداشت آمده است که E۳ با بهره برداری از فرصت مذاکرات هسته ای با ایران و در سال ۲۰۰۳ شکل گرفت و خود را به عنوان یک محور همکاری دیپلماتیک در داخل اتحادیه اروپا تعریف کرد. بر اساس نظر نویسندگان در اکتبر ۲۰۰۳ وزرای خارجه آلمان، انگلیس و فرانسه با هدف جلوگیری از حمله نظامی آمریکا به ایران، درست در زمانی که به تازگی عراق را اشغال کرده بود به تهران سفر کردند.
بر اساس این نظریه به مرور زمان E۳ برای همراهی با تحولات مرتبط با ایران تغییراتی یافت. به عنوان مثال در سال ۲۰۰۴ خاویر سولانا که در عمل نقش وزیر خارجه اتحادیه اروپا را بازی می کرد در این چهارچوب وارد شده و در سال ۲۰۰۶ چین، روسیه و آمریکا نیز وراد مذاکره با ایران شدند.
با ورود اعضای دائم شورای امنیت به این گروه، E۳ توانست مشروعیت بیشتری برای خود دست و پا کند. تصمیم ترامپ برای خروج از برجام در سال ۲۰۱۸ وضعیت بغرنجی برای E۳ بوجود آورد. با این حال آنها تلاش کردند یکپارچگی خود را حفظ کنند. بدین ترتیب شکاف بین دیدگاه آمریکا و اروپا بر سر ایران، موجب تمرکز روی منافع اروپا شده و در نتیجه چشم انداز آینده گروه E۳ را تقویت کرد.
بیرون از مذاکرات هسته ای ایران، E۳ در عرصه های دیگری مانند بحران سوریه، حمله سال ۲۰۱۹ به تاسیسات نفتی سعودی و آزادی عبور و مرور از دریای جنوبی چین فعال بوده است.
اما اکنون با خروج انگلیس از اتحادیه اروپا موجودیت این تشکل سه جانبه در معرض تردید قرار گرفته است. مفید بودن همکاری سه قدرت اروپایی در آینده دور وابسته به وضعیت روابط بین آمریکا و اروپا و توسعه سیاستهای خارجی، دفاعی و امنیتی اتحادیه اروپا خواهد بود.
این مقاله توضیح میدهد که ادامه حضور در E۳ به نفع انگلیس خواهد بود.
روش دیپلماسی E۳ عموماً بر اساس واکنش های مقطعی به موارد خاص بوده است و با اتکا به روابط غیر رسمی و در سطح مقامات غیر رسمی و رسیدگی به موضوعاتی که در داخل ساختار اتحادیه اروپا به سختی و کندی پیش می روند. در واقع E۳ وظیفه اش آسان کردن و میانبر زدن فعالیتهای دیپلماتیک اتحادیه اروپا است اما به همین مقیاس نیز به دلیل غیر رسمی بودن، تصمیم های آن قابلیت اجرایی کمی دارند.
این یادداشت همچنین اشاره می کند که دیدارهای مرتب اعضا که ریشه در پروسه مذاکرات برجام داشته اکنون به بررسی مسائلی مانند گفتگو با ترکیه نیز کشیده شده است.
این یادداشت تحلیلی نقاط قوت ساختار E۳ را به شرح زیر بر می شمارد:
- اثربخش بودن همکاری در زمینه ساستگذاری ها
- ایجاد توافق های کارآمد
- مدیریت اختلاف دیدگاه ها با آمریکا
- توانایی پل زدن (به عنوان مثال آنها توانسته اند به عنوان یک رابط بین ایران و آمریکا وارد مذاکرات اتمی بشوند)
- نهادگرایی ساده و منعطف
نویسندگان همچنین موارد زیر را به عنوان محدودیت های E۳ برشمرده اند:
- رویکرد مقطعی
- مقاومت از داخل اتحادیه اروپا ( به عنوان مثال ایتالیا از اینکه در آغاز مذاکرات با ایران کنار گذاشته شده بود همواره ناراضی بوده است)
- این واقعیت که وزن تاثیر آن به اندازه تصمیمات اتحادیه اروپا نیست
- و اینکه با خروج انگلیس از اتحادیه اروپا از قدرت این نهاد کاسته شده و حتی با ادامه عضویت انگلیس در E۳ برای این گروه دشوار خواهد بود که بیانیه های خود را به اتحادیه اروپا مرتبط کند.
پسا برگزیت
نویسندگان معتقد هستند که در صورت توقف همکاری های مرتبط با سیاست خارجی، امنیتی و دفاعی انگلیس با اتحادیه اروپا، اهمیت E۳ بیشتر خواهد شد؛ همچنان که ساختار این گروه در برابر برگزیت تا کنون دوام آورده است. آنها سه عامل را در تقویت همکاری های سه قدرت اروپایی پس از برگزیت شناسایی می کنند. ۱) افزایش چالشهای امنیتی ۲) اختلاف دیدگاه ها با آمریکا ۳) نبود توافق جمعی در سطح اتحادیه اروپا که در فضای پس از برگزیت یک چالش سیاسی خواهد بود.
نویسندگان این یادداشت اعتقاد دارند که در صورت تضعیف کانالهای رسمی بین اتحادیه اروپا و انگلیس، ساختار E۳ می تواند با هدف تاثیر گذاشت روی سیاستهای اروپا بسیار برای انگلیس سودمند باشد. این ساختار می تواند همزمان به آلمان و فرانسه نیز برای تاثیرگذاری روی سیاستهای انگلیس کمک کند.
در حالی که انگلیس اکنون خارج از اتحادیه اروپا قرار دارد، ادامه ساختار E۳ می تواند موجب اعتراض اعضای دیگر اتحادیه اروپا شود.
در ادامه یادداشت تصریح شده است که چرا ساختار E۳ نه فقط برای انگلیس که برای آلمان و فرانسه نیز مفید است؛ چرا که آنان نیز به جایگاهی خارج از ناتو و اتحادیه اروپا علاقه مند هستند. نویسندگان به طور مکرر به ساختار لَخت، کند و سنگین اتحادیه اروپا و دشواری اعضای آن در رسیدن به توافق های جامع اشاره کرده و از ساختار غیر رسمی و منعطف E۳ به عنوان راه حل جایگزین نام می برند.
به باور نویسندگان باید توجه کرد که به دلیل اختلاف دیدگاه های آلمان و فرانسه و رابطه پیچیده این دو کشور از جمله خرسند نبودن آلمان از داعیه رهبری اتحادیه اروپا توسط فرانسه و همچنین نبود توافق در بسیاری از مسائل استراتژیک، حضور انگلیس به نفع این دو کشور خواهد بود. آلمان و فرانسه هر یک می توانند از حضور انگلیس برای ایجاد توازن استفاده کنند.
در پایان نویسندگان یادداشت به دولت انگلیس که در زمان حاضر در حال بررسی جامع سیاستهای دفاعی، امنیتی و خارجی خود است پیشنهاد می کنند که اکنون بهترین زمان برای اهمیت دادن به E۳ است. آنها در پیشنهاد خود چند سناریوی احتمالی را برای E۳ بررسی کرده و یکی از آنها را مطلوب ترین گزینه برای انگلیس برمی شمارند.
اولین سناریوی محتمل می تواند کاهش تاثیرگذاری E۳ باشد به ویژه پس از برگزیت. حالت دوم گسترش همکاری هاست. دراین حالت E۳ با اضافه کردن اعضای جدید مانند ایتالیا یا اعضایی خارج از اتحادیه اروپا مانند کانادا و استرالیا تلاش خواهد کرد به قدرت سیاسی و حتی اقتصادی این گروه بیفزاید. با این حال این تصمیم همواره در مظان نقد اعضای دعوت نشده اتحادیه اروپا باقی خواهد ماند. حالت بعدی نهادمند شدن E۳ است به معنی دادن چهارچوب رسمی و تعیین سخنگو و مقامات رسمی برای آن و غیره. اما این کار نیز ممکن است موجب اعتراض اعضای دیگر اتحادیه اروپا قرار گرفته و حتی هزینه های آن بر فوایدش بچربد.
این یادداشت حالت چهارم یعنی یک رویکرد منعطف را برای انگلیس توصیه می کند. به این معنی که از E۳ به صورت یک نهاد غیر رسمی و منعطف استفاده کند. بدین ترتیب ساختار فعلی حفظ شده و فضایی برای تکامل و انطباق با شرایط جدید نیز فراهم خواهد شد. انگلیس با این کار ضمن حفظ همکاری امنیتی، دفاعی و سیاست خارجی خود با اروپا، این نگرانی را هم در بین اعضای اتحادیه اروپا بوجود نمی آورد که در حال دور زدن ساختارهای اتحادیه اروپا است.
نظر شما