برنامه همکاری راهبردی و بلندمدت میان ایران و چین مدتی است در دستور کار دولتهای دو کشور قرار گرفته و متن اولیه توافق نیز منتشر شده است. این توافق ۲۵ ساله که حوزه گستردهای از همکاریها میان تهران و پکن را در بر میگیرد مورد نقد و بررسیهای پرشماری قرار گرفته است.
تقریبا تمامی کارشناسان واقع بین بر این باورند که وابستگی متقابل و داشتن دشمن و تهدیدات مشترک باعث میشود تا کشورها روابط نزدیکتری را با یکدیگر پایه گذاری کنند. این استدلال در مورد ایران و چین نیز صدق میکند و به همین دلیل اکنون نقشه راه اولیه همکاری بیشتر تدوین شده است.
با این حال برخی تحلیلگران و رسانهها در داخل و خارج کشور رویکرد انتقادی تندی را نسبت به این توافق و گاهی اوقات علیه دولت به کار گرفتهاند. به طور معمول این منتقدان بدون توجه به مزایای پرشمار توافق فوق که تدوین دقیق آن میتواند از فشار تحریمها بکاهد، تنها با سیاهنمایی و استفاده از واژههایی همچون وابستگی به شرق به این سند میتازند.
«جواد منصوری» سفیر پیشین جمهوی اسلامی ایران در پکن در زمینه اهمیت و قابلیتهای برنامه همکاری جامع تهران و پکن بر این باور است ایران و چین دو کشور تاثیرگذار در غرب و شرق آسیا بوده و ضرورت داشتن روابط خوب و نزدیک میان آنها بر کسی پوشیده نیست. بر همین اساس دو کشور به طور جدی تلاش میکنند تا در زمینههای مختلف تبادل نظر، انتقال اطلاعات و همکاری و هماهنگی خود را گسترش دهند تا دقیقا منافع دو کشور و دو ملت را برآورده سازند.
البته وی ضمن برشمردن چند نکته مهم در زمینه برنامههای همکاری میان کشورها از جمله روابط میان ایران و چین تاکید دارد هرگونه تفاهمنامه و قرارداد وابستگی مستقیمی با منافع کشورها دارد. به عبارت دیگر هر دولتی موظف است منافع ملت خود را تامین کند و کوتاهی در این زمینه به زیان کشورها تمام میشود. همچنین سطح و ماهیت این روابط را باید از طریق بررسی منافع دوطرف مورد ارزیابی قرار داد. تفاهمنامهها هم یادداشتهای اولیهای هستند که در مرحله نخست اعتبار حقوقی ندارند و باید مراحل قانونی خود را در دو کشور طی کنند تا به یک سند رسمی تبدیل شوند.
به گفته منصوری، هنوز ابعاد این همکاری مشخص نیست اما ایران و چین در مسیر تعمیق روابط زمینههای مورد علاقه فراوانی را دارند. اگرچه ما باید بر ظرفیتها و امکانات داخلی خود اکتفا داشته باشیم و به امید دیگران بیکار نمانیم، همکاری در طیف گوناگونی از حوزهها از علمی و آموزشی تا بهداشت و دارو ، کشاورزی، صنعت و ... میتواند در روابط تهران و چین مورد توجه قرار بگیرد. چین تجریبات گستردهای را دارد و ایران هم در بخشهایی امکانات و تجربیاتی کسب کرده است. این موضوع میتواند به تحکیم روابط دو طرف کمک کند.
منصوری اظهار داشت: تفاهمنامهها موضوعات ساده یا کوتاه مدتی نیستند بلکه برنامهای بلندمدتند. آنطور که برخی منتقدان توافق ایران و چین بیان میدارند اینگونه نیست که اکنون با امضای تفاهم همه چیز تمام شده باشد. باید به خاطر داشت هرگونه همکاری و روابط یا برنامه اجرایی بین دو کشور تابعی از شرایط روز است و این احتمال وجود دارد پس از امضای یک قرارداد وضعیت تغییر کند. امضای یک نقشه راه به مفهوم اجرای کامل آن نیست و شاید در اجرای بلندمدت آن موانعی ایجاد شود. به عنوان مثال میان ایران و عراق در سال ۱۳۵۳ توافقی به امضا رسید اما چند سال بعد بروز تحولاتی در هر دو کشور موجب اجرا نشدن آن شد.
هراس از روابط راهبردی دو قدرت بزرگ آسیا
منصوری بین سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۸ سفیر کشورمان در چین بوده و با مسائل و تحولات در روابط دو کشور به خوبی آشنا است. وی در مورد انتقادات داخلی و خارجی نسبت به این توافق میگوید: چین در شرق و ایران در غرب آسیا به عنوان دو قدرت بزرگ با مجموعهای از تهدیدات روبرو هستند که برخی از آنها مشابه است؛ این امر مساله مهمی برای دو طرف است. به همین دلیل است که پس از طرح مساله همکاری راهبردی ایران و چین جنجالهای گستردهای از سوی قدرتهای بزرگ به راه افتاد و عوامل آنها نیز همین خط تخریب را دنبال کردند.
طبق نظر این دیپلمات پیشین، این کشورها و عوامل آنها با اطلاع دقیق از ظرفیتهای توافق میدانند اگر تهران و پکن با درک شرایط، همکاری مشترک خود را گسترش دهند به ضرر آنها تمام میشود. به طور قطع اجرای این توافق باید در دستور کار هر دو طرف قرار بگیرد و هر دو کشور با توجه به منافع ملی خود بهترین روابط را با یکدیگر برقرار سازند. باید پذیرفت که چین هم با نگاه به منافع خود به دنبال همکاری راهبردی با تهران است.
وی در پایان با بیان این نکته که بخشی از انتقادهای داخلی ناشی از عملکرد دولت است تصریح کرد: بخش مهمی از انتقادها به دلیل هراس غرب از میزان ظرفیتهای این توافق راهبردی است. روابط دولتها تابعی از شرایط موجود در فضای بین المللی است و درصورتی که روند افول هژمونی ایالات متحده ادامه پیدا کند به طور قطع بسیاری از دولتها هم رفتار خود را در عرصه جهانی تغییر خواهند داد.
نظر شما