شهید صارمی از جمله خبرنگاران سخت کوش و آزاده ای بود که از حضور در خطرناک ترین میدان ها ترسی نداشت و همواره شجاعت و غیرت ایرانی بودنش اجازه نداد تحت سلطه قدرتهای استکباری قرار گیرد و جوهر قلمش را با خون خود رنگین کرد و نوشت در راستای رسالت و تعهد به دین و کشور خط سرخ شهادت همواره امتداد دارد.
شهید محمود صارمی خبرنگار شجاع ایرانی در لحظه لحظه درگیریهای طالبان در افغانستان با قلم و اندیشه خود مظلومیت مردم افغان را فریاد زد و دنیا از ظلم طالبان مطلع نمود.
اری یک روز با خون شهید صارمی بساط طالبان جمع و روزی دیگر با خون سردار سلیمانی ها زاییده طالبان که همان داعش بود برچیده شد.
زندگینامه شهید صارمی
محمود صارمی در هفتم خرداد ماه سال ۱۳۴۷ در شهرستان بروجرد متولد و در سال ۱۳۶۷ در کنکور سراسری رشته علوم انسانی دانشگاه تهران پذیرفته شد و دوران تحصیلات دانشگاهی خود را در سخت ترین شرایط زندگی با کارکردن جهت امرار معاش و تامین هزینه های تحصیل طی کرد.
وی در دوران تحصیل در دانشگاه بنا به وظیفه و احساس مسوولیت از طریق بسیج دانشجویی دانشگاه تهران به جبهه های کردستان، حلبچه و جنوب خرمشهر اعزام و ۱۷ ماه در این جبهه ها در کنار سایر رزمندگان اسلام به دفاع از کیان و تمامیت ارضی ایران اسلامی پرداخت.
شهید صارمی در سال ۱۳۷۱ با داشتن دانشنامه کارشناسی در سازمان خبرگزاری جمهوری اسلامی استخدام شد و به عنوان کارشناس متون خبری فعالیت خود را آغاز نمود.
محمود صارمی با پشتکار فراوان در حین اشتغال در خبرگزاری، تحصیلات خود را در دوره کارشناسی ارشد ادامه داد و در سال ۱۳۷۴ موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد از دانشگاه شهید بهشتی در رشته جغرافیای انسانی با گرایش روستایی شد.
محمود پس از استخدام در سازمان «ایرنا»، تشکیل خانواده داد و در سال ۱۳۷۲ خداوند پسری را به او عطا نمود که نامش را «سینا» گذاشت.
اعزام به «افغانستان» و شهادت
در تاریخ ۱۳۷۵ به عنوان مسئول دفتر خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (ایرنا) در «مزارشریف» انتخاب و در ۲۶ دیماه همان سال به عنوان مسئول نمایندگی خبرگزاری راهی «کابل» شد یعنی زمانی که این کشور درگیر جنگهای داخلی بود و بهخوبی میدانست در این سرزمین آشوب زده خطر به اسارت درآمدن و حتی شهادت وجود دارد، اما بر حسب وظیفه و رسالت و تکلیف، این راه را انتخاب کرد.
وی با تنها سلاح خود که ایمان و قلمش بود در آن وضعیت بحرانی کشور افغانستان توانست از یک سو مظلومیت مردم ستمدیده، زجر کشیده، بی دفاع و بی گناه این کشور بویژه مردم مزار شریف و از سوی دیگر جنایات گروه ضدبشری، متحجر و خائن طالبان را به طور صریح و سالم به گوش جهانیان برساند.
شهید صارمی حدود ۲۰روز قبل از سقوط مزار شریف و شهادت در افغانستان دچار بیماری آپاندیس شده بود که با مشکلات فراوان و تلاش و پیگیری دوستانش شبانه به دکتر رفت و در محیطی کاملاً غیربهداشتی بدون امکانات، نور کافی و برق تحت عمل جراحی قرار گرفت.
بعد از گذشت دو روز از این جراحی به ایران اعزام شد ولی با وجود طی کردن دوران نقاهت در تهران، پس از به اوج رسیدن جنگ افغانستان بنا به احساس مسوولیت شرعی و حرفه ای کار خبرنگاری دوباره در تاریخ چهاردهم مرداد ۱۳۷۷ از طریق ایرنا به کشور افغانستان و محل کارش مزار شریف اعزام شد و پس از سه روز یعنی ۱۷مردادماه خبر سقوط مزار شریف و به خاک و خون کشیدن و قتل عام زنان، مردان و کودکان بی گناه را به ایران و سراسر جهان مخابره نمود.
بعد از آن شنبه سیاه دیگر کسی نبود تا خبر شهادت و یا به اسارت درآمدن او و ۹دیپلمات و پرستوی عاشق، غریب و بی گناه را که در زیرزمین کنسولگری ایران با بی رحمی تمام توسط پیشرفته ترین سلاح های آمریکایی به رگبار مسلسل بسته بودند به دنیا مخابره نماید تا این که پیکرهای آنان در یک گور جمعی در خرابههای پشت کنسولگری به دست آمد. پیکر آنان ۲۲ شهریور ۱۳۷۷ به تهران منتقل شد و به خاک سپرده شد.
این بار دست جنایتکاران تاریخ از آستین گروه تروریستی «طالبان» درآمد و با حمله به سرکنسولگری ایران در شهر «مزارشریف» هشت نفر از کارکنان سرکنسولگری و «محمودصارمی» که رفته بود تا فریاد مظلومیت مردم بیگناه «افغانستان» را به گوش جهانیان برساند و راوی ددمنشی یزیدیان زمان باشد، به شهادت رساندند.
آخرین پیام شهید صارمی
«مزار شریف» سقوط کرد. هفدهم مردادماه ۱۳۷۷، اینجا محل کنسولگری ایران در «مزار شریف» است، من «محمود صارمی» خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران هستم، گروه طالبان چند ساعت پیش وارد «مزار شریف» شدند.
خبر فوری، فوری. «مزار شریف» به دست طالبان سقوط کرد، عدهای از افراد طالبان در محوطه کنسولگری دیده میشوند به من بگویید که چه وظیفهای دارم»
یک سال بعد از شهادت صارمی شورای فرهنگ عمومی کشور ۱۷ مردادماه سالروز شهادت شهید محمود صارمی را به عنوان روز خبرنگار در تقویم ایران اسلامی نامگذاری کردند.
شهادت زیباترین واژه ایست که بهشت را بهشت میکند و شهید با انتخاب مسیری الهی سبکبار کوله بار رستگاری خویش را پیش میبرد چرا که روح بزرگش در قفس دنیا نمیگنجد و غم ها و رنجهای دنیا را بردوش میکشد که انسانیت تا انتهای تاریخ زنده و قامتش در زیر رنجها و غم ها خمیده میشود تا فردای موعود راست قامتان جاودانه باشند
شهدا چنان راههشان را زیبا میپیمایند که خدا هم عاشق آنها میشود چنان جان میسپارند که خدا خودش خون بهایشان میشود. در این میان شهدای خبرنگار که برای ثبت لحظات تقابل حق و باطل، برای ثبت لحظات ناب ایثار و گذشت هابیلیان در مقابل زور گویی قابیل صفتان سینه خود سپر تیر بلا قرار دادند جایگاه ویژه ای دارند. همان ها که مصداق بارز آیه شریفه«إِنَّ اللَّهَ اشتَریٰ مِنَ المُؤمِنینَ أَنفُسَهُم وَأَموالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ ۚ یُقاتِلونَ فی سَبیلِ اللَّهِ فَیَقتُلونَ وَیُقتَلونَ ۖ وَعدًا عَلَیهِ حَقًّا فِی التَّوراةِ وَالإِنجیلِ وَالقُرآنِ ۚ وَمَن أَوفیٰ بِعَهدِهِ مِنَ اللَّهِ ۚ فَاستَبشِروا بِبَیعِکُمُ الَّذی بایَعتُم بِهِ ۚ وَذٰلِکَ هُوَ الفَوزُ العَظیمُ» هستند.
خداوند از مؤمنان، جانها و اموالشان را خریداری کرده، که بهشت برای آنان باشد. در راه خدا پیکار میکنند. میکشند و کشته میشوند. این وعده حقّی است بر او، که در تورات و انجیل و قرآن ذکر فرموده است و چه کسی از خدا به عهدش وفادارتر است. اکنون بشارت باد بر شما، به داد و ستدی که با خدا کردهاید؛ و این است آن پیروزی بزرگ!آری پاداش الهی ی در برابر مجاهدت خدا بهشت است.
آری در امر شهادت آنچه مهم است که کسی آگاهانه جانش را در طبق اخلاص می گذارد و اسماعیل وار به مسلخ گاه عشق میرود. رزمند گان و شهدای ما با پشت پا زدن به تمامی تعلقات مادی و از خود گذشتگی امنیت، آرامش و سر بلندی را برای ما به ارمغان آوردند.
نظر شما