رئیس بنیاد مستضعفان در ۱۸ مرداد ۱۳۹۹ خورشیدی در برنامه زنده تلویزیونی از ضرورت بازپس گیری برخی اموال و املاک عمومی سخن گفت و نام افراد و نهادهایی را هم برد که املاک را گرفته اند. به دنبال این سخنان، واکنشهای افراد و نهادهای مختلف شروع شد که بیانیه دادند یا موضع گرفتند؛ این واکنش ها همچنان در رسانه ها ادامه دارد و در این نوشتار، واکنش های رسانه های اصولگرا و اصلاح طلب به این سخنان محوریابی و تنظیم شده است.
رسانههای اصولگرا
کیهان: با شناختی که از برادر عزیزمان جناب مهندس فتاح داشتم، اظهارات ایشان در برنامه نگاه یک سیما برایم باور کردنی نبود، نه اینکه سخنگفتن از سوءاستفادهها را ناروا بدانیم چرا که با جرأت میتوان گفت و نسخههای روزنامه نیز بهترین و مستندترین گواه آن است که کیهان در افشای مفاسد اقتصادی و مطالبه بیملاحظه حقوق ملت از مسئولان، در هرپست و مقامی که بوده و هستند، پیشتاز بوده است و همچنان نیز چنین است.
روزنامه کیهان با درج یادداشتی با عنوان سخنی با برادرم فتاح، نوشت: حیرت نگارنده از این بود و هنوز هم هست که چرا جناب فتاح از تابلوی افشای سوءاستفادهها -با عرض پوزش- سوءاستفاده کرده و به بهانه و یا به خیال آنکه از نارواها سخن میگوید، نظام مظلوم را آماج تهمتهای ناروا کرده است! برای نگارنده اگرچه نوشتن در این خصوص آسان نیست ولی دوستیها نباید مانع بیان حقایق و دفاع از نظام مظلومی باشد که دشمنان غدار و خونریز از همه سو به آن تاخته و میتازند و اما، در این باره گفتنیهایی هست؛ حشمتالله طبرزدی، یکی از عوامل کنونی ضدانقلاب، در دهه ۷۰ نشریهای را با عنوان پیام دانشجوی بسیجی منتشر میکرد که بعدها با اعتراض بسیج این پسوند حذف شد و نشریه با نام پیام دانشجو به انتشار هفتگی خود ادامه داد. طبرزدی خود را یک بسیجی تمام عیار میدانست و اولین بار واژه امام خامنهای از جانب او مطرح شد. نشریه طبرزدی در چاپخانه کیهان چاپ میشد. در یکی از شمارههای این نشریه، یادداشت تُند و زنندهای علیه مرحوم هاشمی رفسنجانی چاپ شده و نسبتی به ایشان داده شده بود که تهمتی آشکار بود. بنده با مشاهده این یادداشت از چاپ نشریه خودداری کردم. آقای طبرزدی بعد از اطلاع از ماجرا با اینجانب تماس گرفت و علت را جویا شد. به ایشان اعتراض کردم این چه یادداشتی است که علیه آقای هاشمی نوشتهاید؟ با تعجب گفت؛ خود شما که بارها در کیهان به ایشان انتقاد کردهاید؟ گفتم؛ ما در انتقاداتمان با دشمن مرزبندی داریم و اجازه نمیدهیم دشمنان نظام از انتقادات ما به نفع خود و علیه نظام و انقلاب سوءاستفاده کنند ما آقای هاشمی را بیرون از دایره اسلام و انقلاب تعریف نمیکنیم ولی یادداشت شما با آنچه دشمنان بیرونی علیه آقای هاشمی مینویسند و میگویند تفاوتی ندارد. به همین جهت حاضر نیستیم با چاپ نشریهتان در دروغبافی و تهمتپراکنی شما علیه ایشان سهیم باشیم و اضافه کردم آیا تاکنون حتی یک نمونه هم سراغ دارید که رسانههای دشمن از انتقادات کیهان سوءاستفاده کرده و برای آن بَه بَه و چَه چَه کرده باشند؟!
روزنامه کیهان همچنین با درج گزارش دیگری نوشت: همانطور که پیشبینی میشد اظهارات غیردقیق و بعضاً خلاف واقع رئیس بنیاد مستضعفان درباره برخی املاک این نهاد، با استقبال گسترده رسانههای معاند روبهرو شد. علی رغم گذشت چهار روز از اظهارات قابل تأمل فتاح در برنامه نگاه یک، واکنشها و جنجالها درباره آن همچنان ادامه دارد. رئیس بنیاد مستضعفان با ژست دفاع از حق محرومان، سخنانی اتهامآمیز را نسبت به چندین نهاد و برخی اشخاص مطرح کرد؛ از روسایجمهور سابق گرفته تا نهادهای نظامی. فتاح مدعی شد این اشخاص و نهادها املاکی را در اختیار گرفته و حاضر به تخلیه آنها نیستند. نحوه بیان و ورود رئیس بنیاد مستضعفان به ماجرا بهگونهای بود که گویی فساد اقتصادی رخ داده، حال آنکه قضیه از اساس چنین نبوده است. اختلافاتی عادی و معمول میان نهادها که باید در مسیر قانونی خود حل و فصل شود و برخورد هیجانی و کشاندن آن به سطح رسانه، نتیجهای جز ماهیگیری ضدانقلاب و ترسیم فضایی دروغین و سیاه از وضعیت کشور ندارد.
خبرگزاری خبرآنلاین نیز در مطلبی نوشت: «مستقیم به دوربین نگاه میکند و نامهایی را یکی بعد از دیگری مطرح می کند، از حدادعادل تا سیدمحمد خاتمی، از احمدی نژاد تا زاکانی، از کاخ مرمر تا املاک نیروهای مسلح»، ادعاهایی که جنجال به پا می کند و حالا یک علامت سوال بیشتر پیش روی تحلیلگران نیست؛ «پرویز فتاح برای پاستور ۱۴۰۰ خیز برداشته است؟» متولد ۱۳۴۰ است و آنطور که خودش میگوید از همان سال ۵۹ راهی جبهه میشود و با وجود آنکه دانشجو بوده تا پایان جنگ به دانشگاه باز نمیگردد؛ از همان دوران جوانی که وارد جهادسازندگی شد به نوعی قدم به عالم سیاست گذاشت اما هیچگاه تا امروز که در راس بنیاد مستضعفان نشسته است اسم «پرویز فتاح» بر سر زبانها نیفتاده بود. فتاح پس از پایان جنگ تحمیلی به نیروهای مسلح میپیوند و سپاه پاسداران، وزارت دفاع ، دانشگاه امام حسین (ع) و قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء(ص) از نهادهایی است که او سالهای متعددی را در آن گذراند تا اینکه محمود احمدینژاد در کارزار انتخاباتی ۸۴ پیروز میدان میشود؛ از همان سال دریچه دیگری به روی پرویز فتاح قره باغی باز میشود. او در آن سال از سوی احمدینژاد به عنوان وزیر نیرو به مجلس معرفی میشود و تا پایان دولت نهم در این سمت میماند؛ سالهایی که میتوان آن را آغاز ظهور و بروز سیاسی فتاح نامید.
مسعود فروغی در سرمقاله ای در روزنامه فرهیختگان آورده است: پرویز فتاح، رئیس بنیاد مستضعفان شنبهشب در یک برنامه زنده تلویزیونی چند نهاد نظامی، چند نهاد حاکمیتی و چند چهره سیاسی مهم از جناحهای سیاسی را متهم به استفاده غیرقانونی از املاک بنیاد کرد؛ برخی تغییرات کاربری عجیب مثل استخر بزرگ در کاخ مرمر، زمین مدرسه خصوصی که بهرهبردارش اجاره قدیمی میدهد، دفتر کار ۲۰۰ میلیاردی برای رئیسجمهور سابق، زمین بزرگی در منطقه گرانقیمت در اختیار نیروهای مسلح با ذکر نام سپاه و نیروی دریایی ارتش و... از جمله آنهاست. باوجود گذشت تنها چند ساعت از این اظهارات صریح، واکنشها در فضای اجتماعی نسبتبه برنامه نگاه یک با حضور فتاح گسترده شد، البته این حجم از واکنش مساله عجیبی نیست، باوجود این، باید چند نکته مهم درباره این انتحار سیاسی فتاح را مرور کنیم: اولین مساله به جزئیات اظهارات فتاح برمیگردد؛ خبری که رئیس بنیاد مستضعفان داد، فارغ از اهداف سیاسی علامت سوال بزرگی روی نامهایی قرار داد که فتاح با دقت کنار هم چیده بود.
خبرگزاری مهر در گزارشی آورده است: سید پرویز فتاح رئیس بنیاد مستضعفان روز شنبه در یکی از ساعات کمبیننده تلویزیون به یکباره خروشید و اسامی چندین مقام سیاسی و دستگاه نظام را به عنوان کسانی که از املاک بنیاد مستضعفان استفاده کردهاند و پس دادهاند و یا قصد ندارند پس دهند اعلام کرد. صحبتهای فتاح بلافاصله در فضای مجازی همهگیر شد و صبح فردا اغلب بحث و گفتگوها درباره فتاح و آدمها و دستگاههایی بود که او درباره شان حرف زده بود. بدون قضاوت درباره صحت و سقم مسائل گفته شده به نظر میرسد که دقت به چند نکته رسانهای در این میان جالب باشد. حرفهای فتاح نشان داد که گزاره پیش افتادن فضای مجازی از رسانههای رسمی در کشور بسته به محافظهکاری یا عدم محافظهکاری رسانههای رسمی؛ رسمیت مییابد به افسانه شبیه میشود.
همچنین این خبرگزاری در مطلبی دیگر در همین زمینه آورد: کاخ مرمر پس از ۶ ماه باز هم خبرساز شد بهمن ماه از این جهت که درهای آن به روی مردم پس از سالها باز خواهد شد و این بار درباره وجود جکوزی و امکانات هتل ۵ ستاره در کاخ تاریخی و ملی! این موضوع باز هم توسط پرویز فتاح رئیس بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی در مصاحبه تلویزیونی مطرح شد او گفته است: «در ۴ ماه اینجا را بازسازی کردیم برای موزه هنر ایران و اگر کرونا اجازه بدهد درهای آن را به روی مردم از خیابان ولیعصر باز میکنیم.
به گزارش خبرگزاری دانشجو، محمدجواد عمرانی، دبیر قرارگاه احمدی روشن سیستان و بلوچستان در توئیتی نسبت به اظهارات فتاح، رئیس بنیاد مستضعان واکنش نشان داد. عمرانی در این توئیت نوشت: زمین ولنجک، ملک خوب جماران، کوهک، آن پنج میلیارد، کاخ مرمر و کاخهای دیگر... ارزش تقریبی شان هزاران میلیارد است. اینها را فتاح لطفی کرد و گفت و مابقی ناگفته. تصور کنید پول به مستضعفان برسد، به آن گورخواب سیستانی و کپرنشین بلوچ که سهمشان را از انقلاب بگیرند؛ میشود یعنی؟
پایگاه خبری تحلیلی صراط با درج گزارشی آورده است: پرویز فتاح در برنامه نگاه یک سیمای جمهوری اسلامی، با نام بردن از افراد مختلف در طیفهای سیاسی گوناگون، چنان غوغایی به پا کرد که تیتر نخست بسیاری از رسانهها تبدیل شد. رئیس بنیاد مستضعفان با برشماری اسامی نهادهایی همچون مجمع تشخیص مصلحت نظام، سپاه پاسداران، مرکز پژوهشهای مجلس و ارتش و همچنین افرادی مثل خاتمی، حداد عادل، مرحوم رفسنجانی، احمدی نژاد و ابتکار، درخواست داشت تا املاک متعلق به بیت المال را به بنیاد بازگردانند. فارغ از اینکه انگیزه پرویز فتاح از افشای این ویژه خواریها و حاتم بخشی ها، آن هم در سال پایانی دولت و نزدیک شدن به انتخابات ۱۴۰۰ چه بوده است، واقعیت تاسف برانگیز در این خصوص، بهره مندی افراد منتسب به نحلههای گوناگون سیاسی از مواهبی است که میبایست خرج مستضعفان و رفع محرومیت از قشر آسیب پذیر جامعه میشده است!
رسانههای اصلاحطلب
آرمان ملی: این روزها شاهد اظهارنظرها و تحلیلهای بسیاری در خصوص اظهارات اخیر رئیس بنیاد مستضعفان در برنامه نگاه یک تلویزیون هستیم. چنانکه بسیاری بیش از اصل حرف به حواشی و تحلیلهای ناظر بر صحبتهای فتاح میپردازند.
روزنامه آرمان ملی در گزارشی آورده است: این مساله باعث نمیشود که اصل موضوع پنهان بماند. محمد هاشمی رفسنجانی در خصوص اظهارات فتاح در مورد اینکه کاخ مرمر آسیب دیده، میگوید: «برخی مراجعان مجمع اعم از مهمانها یا بعضی اعضا مسن بودند بر اثر پادرد نمیتوانستند این پلهها را بالا بروند بنابراین در کنار یکی از درهای ورودی که جای خالی داشت و کریدوری بود، آسانسور یکنفرهای نصب شد. این آسانسور یک طبقه بالا و پایین میرفت، پس نه جایی خراب شد و نه هیچ پتک و کلنگی برای نصب آسانسور در کاخ مرمر استفاده شد.» شاید خود پرویز فتاح رئیس بنیاد مستضعفان نیز تصور نمیکرد که اظهاراتش با واکنشهای بسیاری روبهرو شود و هر آن کسی که اسمش در آن برنامه تلویزیونی به میان آمد به سخنان فتاح واکنش نشان دهد. هر چند که در مورد این اظهارات دو دیدگاه مطرح میشود. عدهای بر این عقیدهاند که فتاح با این اظهارات رسما ورود خود به انتخابات ۱۴۰۰ را کلید زد تا نخستین کاندیدای اصولگرایان ماهها زودتر از انتخابات مشخص شود.
این روزنامه همچنین در مطلب دیگری نوشته است: ظاهرا حاشیهسازیهای پرویز فتاح رئیس بنیاد مستضعفان تمامی ندارد. او در حالی شنبهشب مدعی حضور برخی مسئولان فعلی و سابق در ساختمانها این بنیاد شد که فردای آن روز یعنی یکشنبه همه افرادی که فتاح به آنها اشاره کرد بود بهجز نیروهای مسلح و حدادعادل به توضیح یا تکذیب ادعاهای او پرداختند. نکته قابل تامل اینکه دیروز همشهری آنلاین نوشت: پسلرزههای حضور پرویز فتاح، رئیس بنیاد مستضعفان و جانبازان در برنامه «نگاه یک» شبکه یک و سخنان جنجالی او درباره ملکهای در اختیار افراد و نهادها دامن تلویزیون را هم گرفت و این برنامه از بایگانی سایت تلویزیون حذف شد. دو روز پس از افشاگریهای عجیب فتاح در شامگاه روز شنبه و نخستین دقایق بامداد یکشنبه در برنامه نگاه یک و در شرایطی که واکنشها به سخنان او همچنان ادامه دارد، تلاش برای یافتن این برنامه در سایت تلوبیون دستکم تا ظهر روز دوشنبه ۲۰ مردادماه به نتیجه نمیرسد. هر چند در آرشیو سایت دو قسمت نگاه یک وجود دارد اما با کلیک کردن روی هر قسمت، پاسخی که کاربران دریافت میکنند «این محتوا در حال حاضر در دسترس نیست» البته به زبان انگلیسی است.
آیا سخن صرف فتاح را فاتح میکند؟، عنوان یادداشتی در این روزنامه است که در بخشی از آن می خوانیم: سخنان پرویز فتاح در برنامه نگاه یک تلویزیون را میتوان رونمایی زودهنگام و آرام اصولگرایان از کاندیدای خود در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ دانست. آنچه را فتاح بر زبان راند میتوان تولیدات و برساختههای گفتمانی اتاق فکر و طراحان انتخابات آینده، برای تصاحب پوپولیسم منفی ارزیابی کرد. فتاح در این گفتوگو کوشید تا معطوف به آنچه در زیر پوست و نبض سیاست در سپهر سیاسی ایران میگذرد، «خود» را در قاب و قالبی نرم و پنهان، بهعنوان «دیگری» اشخاص و جریانهای سیاسیای که در موقعیت گلایه، اعتراض و تنفر توده مردم قرار دارند، رونمایی کند. نرم و پنهان، از آن جهت که کوشید سخنانش، سویههای سیاسی خشن و آشکاری نیابد، مرزهای مرسوم را درنوردد، از بخشی اشخاص و کانونهای اصولگرایی تنفرزا، فاصله بگیرد و از نقطه عزیمت سلامت و پاکی، با مخاطب سخن بگوید. این پنهانسازی اما آنچنان آشکار است، که خود ایشان نیز نتوانست بدان نپردازد، مخصوصا آنجا که گفت «میگویند من برای تبلیغات پوپولیستی و ۱۴۰۰، اینگونه سخن میگویم، که اهمیتی ندارد.» اما نگفت که آنهایی که این را میگویند، درست تشخیص دادهاند یا نه و نه تنها حضور خود را تکذیب نکرد، که بخشی از پروژه اتاق فکر پشت سر خود را آشکار ساخت. آنچه اما فتاح و اتاق فکر پشتیبان ایشان در این برنامه نادیده انگاشت، فراتر از آن پنهانسازی آشکار، بیالتفاتی به این نکته مهم بود که «گفتمانسازی» امری فراتر از سخن و گفتار است و سویههای قدرتمندی از کردار، زمینه، زمانه، هارمونی گفتار و کردار و... را شامل میشود.
فتاح و سیاست ورزی در ایران امروز، عنوان سرمقاله ای در روزنامه مردم سالاری است که در آن می خوانیم: خبر مهم چند روز اخیر صحبتهای پرویز فتاح، رئیس بنیاد مستضعفان در مورد برخی سوء استفادههای افراد سرشناس و نهادها از اموال بنیاد بود. به نظر میآید مطلع و شاه بیت فعالیت فتاح در این نوع از سیاستورزی، «مبارزه با رانت و فساد» باشد. شعاری که در سرلوحه خیلی از فعالیتهای افراد و نهادهای به اصطلاح راست مثل آقای رئیسی و قوه قضائیه تحت امرشان و الان آقای فتاح قرار گرفته است. هر چند این جریانسازی را با اموال مورد سوء استفاده شده از بنیاد مستضعفان آغاز کردند اما نشانی از به معرکه رقابت ریاست جمهوری آمدن ایشان دارد. «مبارزه با رانت و فساد»، شعار خوبی است که البته ظاهرا در حال حاضر در ید قدرت جریان راست سیاسی است و دیگر جریانها توان لازم را در طرح و پیگیری ندارند. ولی در این شعار، مشکلی جدی وجود دارد و آن اینکه کار انگار صرفا در مرحله شعار است و نتیجه اینگونه شعارها در عمل، معلوم نمیشود و ثمره آن برای عموم مردم به طور دقیق، مشخص نیست؛ به عبارت دیگر مردم نفع خود را عینا در اینگونه شعارها نمیبینند. وضع به گونهای شده که تلقی تخصصی و حتی عمومی این است که این شعار، بیشتر جنبه ویترینی و عوام گرایی دارد. در راستای این ادعا میتوان مطرح کرد که هدف «کم کردن فاصله فقیر و غنی» که از شعارهای انقلاب ۵۷ بود در حال حاضر بجای اینکه کمتر شود در سنوات اخیر افزایش بیشتری یافته است و این افراد داخل سیستم هستند که باید پاسخ دهند و جالب اینجاست این افراد، دیگران را متهم و خود را مبرا میکنند.
جواد امام فعال سیاسی اصلاحطلب، مدیرعامل بنیاد باران و دبیرکل مجمع ایثارگران اصلاحطلب در گفتوگو با خبرگزاری ایلنا، در خصوص حواشی مباحث مطرح شده از سوی پرویز فتاح رئیس بنیاد مستضعفان در یک برنامه تلویزیونی، گفت: به نظر من این حرفها و رفتارها تکرار احمدینژاد است و چیزی بیش از آن نیست؛ چراکه ایشان هیچ ویژگی خاص مدیریتی یا شخصیتی و یا سابقه برجستهای ندارد. لذا بهنظر میرسد که الگوی رفتاری ایشان همان رفتار گذشته است. به نظر من فتاح خودش در آن برنامه به درستی به این موضوعات اشاره کرد؛ چراکه هنوز کسی در خصوص او و این حرفها اظهارنظر نکرده بود، اما خودش بعد از مطرح کردن این سخنان در این برنامه، گفت که «برخی میگویند این رفتارها پوپولیستی است و برای انتخابات ۱۴۰۰ است» به نظر من همین جمله از سوی خود ایشان بیشتر از هر چیز نشاندهنده انگیزههای این رویکرد است. از آنجا که معدل معرفی اشخاص برای کاندیداتوری ریاستجمهوری پایین آمده است، تا پیش از این اگرچه برخی گمانهزنیها وجود داشت که ایشان هم میتواند یکی از گزینههای ریاست جمهوری در سال ۱۴۰۰ باشد، اما هنوز کسی به طور رسمی پاسخی نداده بود که ایشان خودش مساله ۱۴۰۰ را هم مطرح کرد.
روزنامه اطلاعات در مطلبی آورده است: رئیس بنیاد مستضعفان در یک برنامه تلویزیونی از عزم جزم این بنیاد برای بازپسگیری اموال و املاکی گفت که در دست این و آن و این ارگان و آن نهاد و فلان شخص و بهمان مقام هستند و اینکه همه اینها باید به این بنیاد برگردند و به فروش برسند و صرف خدمت به محرومان و مستضعفان شوند. انصاف باید داد که جریانی و جناحی هم صحبت نکرد. حتی پای ارتش و سپاه هم به میان آمد. پس از آن جوابیههایی البته توسط آنها که نامی از آنان برده شده بود، رسانهای شدند که نقض جدی صحبتهای او نبودند. داوری درباره عملکرد ریاست جدید بنیاد و نیت خوانی این مقام مسؤول البته هدف این مقال نیست و در مقام داوری هم نیست؛ اما اینکه بههرحال باید از یک جایی مقامات ما که منزلت و مأموریتی جز خدمت به مردم و مملکت ندارند در مقام استیفای حق ملت برآیند و ملاحظههای دامنگیر را به کناری نهند؛ مطالبه بهحق مردمی است که همواره از پاکدستی و خدمتگزاری مقامات و جانبداری آنان از حقوق محرومان و مستضعفان حکایتها و گزارشها و روایتها شنیدهاند اما اغلب آنرا باور نکردهاند و هر روز اتفاقاً شایعات و شائبههایی را که در رسانههای معاند درباره زیست و عملکرد کارگزاران نظام و اکثراً با نیت تخریب نظام مطرح شده، بیشتر پذیرفتهاند و این روند نامطلوب هر روز بیشتر از دیروز و دیروزها بر میزان اعتماد عمومی اثر سوء گذارده است.
روزنامه اعتماد با درج یادداشتی با عنوان نشد آقای فتاح! آورده است: من مجموعا علاقهمند بعضی خصال نیک افراد مستقل اصولگرا هستم. جایی که بر اصول میایستند اما از عکس سیل گلستان تاکنون؛ سیر قهقرایی آقای فتاح در ذهن من و افراد بیطرف دیگر که ماقال را میبینند آغاز شد. علتش احساسات منفی نیست. علتش جایگزینی نمایش به جای چالش است. افراد زرنگباشی معمولا سس زیاد را بر غذای فاقد کالری میریزند. دلخواه آدمهای عجول میشوند. این زندگی فستفودی خوشمزه، مخالف سلامت بدن جامعه است و مگر روزنامهنگار وظیفهای جز جداسازی سره از ناسره دارد؟ چیزی که فتاح را به دل مینشاند، تصوری از شجاعت چالش با مشکلات حوزهاش بود ولی هرروز این شجاعت چالش به اعتماد به نفس کاذب نمایش مقابل دوربین میل میکند. تصور کنید که آقای فتاح یک جراح است که بیمارستانی را به او سپردهاند و او به جای جراحیهای ضروری به کوتاه کردن موی بیماران مبادرت میکند. خوشگلسازی اقدامات به خصوص با جذب تیمهای پرگوی تبلیغاتی آقای احمدینژاد، در یکسال گذشته، آن خلوص را به رنگارنگی خروس مبدل کرده است. از این بگذریم. آقای فتاح عزیز؛ آیا جنابعالی قصد دارید جای پرنشدنی احمدینژاد را پر کنید؟ میتوانم تا دوسال آینده تمام دیالوگهایتان را حدس بزنم و در همینجا بنویسم. سخنهایی از این قبیل: چپ و راست بر سر من ریختهاند. از حلقومشان بیرون میکشم.
این روزنامه در مطلبی دیگر آورده است: یک سیاستمدار دهه چهلی که با نگاهی به میانگین سنی مقامات جمهوری اسلامی، جوان محسوب میشود از قرهباغ ارومیه تا تهران و رسیدن به وزارت و سپس انتخاب شدن برای ریاست بر نهادهای حاکمیتی راهی را طی کرده که مقبول افتاده است. مردی که این روزها فریمهای مشخصی از او در اذهان عمومی نقش بسته؛ «تا زانو در گل و لای»، رییس کمیته امداد امام خمینی که مشغول کمکرسانی به در سیل ماندگان است. در حالی که هنوز واکنشها و جوابیهها به مدعیات رییس بنیاد مستضعفان ادامه دارد، صداوسیما این مصاحبه را از آرشیو خود حذف کرده است.
به گزارش سایت خبری انصاف نیوز: محمد فاضلی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در یادداشتی تلگرامی با عنوان «ده سؤال بنیادین از «بنیاد»» نوشت: من در متن «فتوحات فتّاح» مختصری درباره «بنیاد مستضعفان چیست؟» و «گفتههای جنجالی» پرویز فتاح رئیس بنیاد نوشتم. فتوحات را به معنای گشودن بهکار بردم و اکنون قصد دارم سؤالاتی بپرسم که سخنان رئیس بنیاد درهایی به سوی آنها میگشاید. توضیح: رؤسای بنیاد در گذشته عبارت بودهاند از: علینقی خاموشی، محمدعلی رجایی، میرحسین موسوی، محسن رفیقدوست، محمد فروزنده و محمد سعیدیکیا و از چپ تا راست بر آن ریاست کردهاند. سؤالات من ناظر بر کلیت بنیاد است و صرفاً به دوران پرویز فتاح بازنمیگردند. طبق اساسنامه بنیاد «به منظور تمرکز اموال خاندان پهلوی و همه کسانی که با وابستگی به این خاندان ثروتهای نامشروع به دست آوردهاند و دادگاه انقلاب حکم استرداد اموال مزبور را صادر کرده و میکند و تملک آنها از طرف مستضعفان و به مصرف رساندن همه درآمدهای آن اموال در راه بهبود وضع زندگی و بهخصوص مسکن آنان …» تشکیل شد.
به گزارش روزنامه جهان صنعت، جریان اصولگرا در انتخابات ریاستجمهوری پیشرو به قدر دانههای تسبیح نامزد دارد و هرازگاهی نیز شاهد خودنمایی یکی از این دانهها هستیم. نمونهاش پرویز فتاح و مصاحبه تلویزیونی اخیرش که بیشتر شبیه یک تسویهحساب سیاسی با برخی چهرههای شاخص این عرصه بود و این گمانه را به ذهن رساند که او در حال مهیا شدن برای کارزار ۱۴۰۰ است؛ گمانهای که از سوی رسانه طرح و از سوی سیاسیون رد میشود. رییس بنیاد مستضعفان که این روزها نامش در همه گمانهزنیهای رسانهای برای انتخابات ریاستجمهوری سال بعد به چشم میخورد، در برنامه نگاه سیمای جمهوری اسلامی ایران حاضر شد و توضیحاتی را درباره املاک این سازمان که در اختیار افراد حقیقی یا سازمانها قرار داشته و دارد، ارائه کرد.به عنوان مثال فتاح گفت:«آقای احمدینژاد هم در حال حاضر در ملک بنیاد مستضعفان در منطقه ولنجک هستند که زمین آن ۱۸۰۰ مترمربع است. البته آماده هستند منتقل شوند و به محلی در جنوب شهر بروند. اگر آقایان مدعی مردمداری هستند باید ملک بیتالمال را پس بدهند.» رییس بنیاد مستضعفان در این مصاحبه به دیگران نیز پرداخت. از خانمها ابتکار و مولاوردی گرفته تا غلامعلی حداد عادل. آن بخش از سخنانش که به احمدینژاد مربوط میشد از آنجایی قابل تاملتر است که بسیاری از اهالی سیاست گمان میکنند، پرویز فتاح با پرچمداری سادهزیستی و عدالتمحوری و محرومیتزدایی و… جایگزین خوبی برای احمدینژاد است و این ظرفیت را دارد که از بدنه رای او در جامعه که از قضا نقشی تعیینکننده در انتخابات آتی دارد، بهره بگیرد.
همچنین بیژن مقدم فعال سیاسی و رسانهای اصولگرا، در گفت وگو با این روزنامه می گوید: آقای فتاح اکنون مسوولیت یک تشکیلات بزرگ اقتصادی را برعهده گرفته و اگر بتواند در همین جایگاه کار را خوب پیش ببرد و سلامت این مجموعه را ارتقا بخشد، خدمت کرده و نیازی نیست که جایگاهش را تغییر دهد. هرچه باشد خیلی وقت نیست که او مسوولیت این بنگاه اقتصادی را به عهده گرفته و باید در خدمت جریان محرومیتزدا و توزیع عادلانه ثروت عمل کند. روشن است که این کار باید خالصانه و صادقانه و به شکل کاملا آبرومندانه و با حفظ احترام طبقه ضعیف جامعه انجام شود و هیچ شائبهای هم نباید داشته باشد.
روزنامه همدلی در مطلبی نوشت: پرویز فتاح در چندسال اخیر به عنوان یک چهره پاکدست و دارای ظرفیت ریاست جمهوری همواره از سوی رسانهها و محافل اصولگرا حمایت میشد، اما افشاگری دو روز پیش او همان قدر که مورد استقبال اصلاحطلبان قرار گرفت، چندان به مذاق محافل و رسانههای اصولگرا واقع نشد. اگرچه فتاح نامی از برخی چهرههای اصلاحطلب که املاکی از بنیاد مستضعفان در اختیار دارند برده، اما گویی افشاگری درباره برخی مشاهیر اصولگرا مانند حدادعادل و احمدینژاد خوشایند این جناح واقع نشد، به طوری که برخلاف آنکه افشاگریهای این چهره سیاسی و اجرایی در صفحه اول روزنامههای اصلاحطلب نمود زیادی داشت، اما چندان مورد توجه رسانههای ارزشی و اصولگرا واقع نشد. هر چه به آستانه انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ نزدیکتر میشویم، صحبتها و انتقادهای تازهتر و داغتری از گوشه و کنار فضای سیاسی توسط چهرههایی شنیده میشود که هر کدام خود را در قامت رئیس جمهور آینده میبینند؛ چهرههایی که اغلب آنها کارنامه مشخصی دارند و خیلی نیاز به زدن حرفهای عجیب نیست تا بیش از این که هستند شناخته شوند. اگرچه گرم کردن تنور هر انتخاباتی ملزوماتی دارد و هر کس حق دارد بهنوعی خود را در این فضای هیجانزده مطرح کند، اما مردم هم حقدارند که بیش از گذشته به دیده شک به جنجالها و بازار گرم کردنها بنگرند. پرویز فتاح، رئیس بنیاد مستضعفان که از ظواهر امر چنین برمیآید آماده داوطلبی در این وادی است، در گفتوگویی تلویزیونی که از شبکه یک سیما پخش شد، موضوعاتی را در باره املاک این بنیاد مطرح کرد و در این بین نام تعدادی از شخصیتهای سیاسی نامآشنا را به میان آورد. نام بردن از سه رئیس جمهور و یک رئیس مجلس ۳۰سال گذشته کشور اگرچه با شدت و ضعف همراه بود، اما به اذعان برخی تحلیلگران هدفی فراتر از بازپسگیری املاک بنیاد تحت ریاستش را در نظر دارد. او میخواهد با این حرفهای به ظاهر غیرمتعارف که از جنس گفتههای احمدینژاد است، حساب خود را از بقیه رقبای درونجناحی و حتی جناح رقیب جدا کند؛ وگرنه کیست نداند این نوع ادبیات سالهاست هرازگاهی با شگردی تازه و روایتی بدیع در فضای سیاسی کشور قبل از انتخابات مختلف موج میزند.
فتاح و سیاست ورزی در ایران امروز، عنوان سرمقاله ای در روزنامه مردم سالاری است که در بخشی از آن می خوانیم: خبر مهم چند روز اخیر صحبتهای پرویز فتاح، رئیس بنیاد مستضعفان در مورد برخی سوء استفادههای افراد سرشناس و نهادها از اموال بنیاد بود. به نظر میآید مطلع و شاه بیت فعالیت فتاح در این نوع از سیاستورزی، «مبارزه با رانت و فساد» باشد. شعاری که در سرلوحه خیلی از فعالیتهای افراد و نهادهای به اصطلاح راست مثل آقای رئیسی و قوه قضائیه تحت امرشان و الان آقای فتاح قرار گرفته است. هر چند این جریانسازی را با اموال مورد سوء استفاده شده از بنیاد مستضعفان آغاز کردند اما نشانی از به معرکه رقابت ریاست جمهوری آمدن ایشان دارد. «مبارزه با رانت و فساد»، شعار خوبی است که البته ظاهرا در حال حاضر در ید قدرت جریان راست سیاسی است و دیگر جریانها توان لازم را در طرح و پیگیری ندارند. ولی در این شعار، مشکلی جدی وجود دارد و آن اینکه کار انگار صرفا در مرحله شعار است و نتیجه اینگونه شعارها در عمل، معلوم نمیشود و ثمره آن برای عموم مردم به طور دقیق، مشخص نیست؛ به عبارت دیگر مردم نفع خود را عینا در اینگونه شعارها نمیبینند.
خبرگزاری ایسنا در گزارشی آورده است: جمعی از دانشجویان تشکل جامعه اسلامی دانشگاه های بوعلی سینا، علوم پزشکی ابن سینا، ملایر، شهرکرد، الزهرا(س)، آزاد همدان و فرهنگیان همدان از سخنان شجاعانه و افشاگرانه رئیس بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی دفاع کردند. این دانشجویان در قالب نامه ای خطاب به پرویز فتاح نوشتند: سخنان شجاعانه و افشـاگرانه شمـا در برنامه «نگاه یک» سیمـای ملی، دربـاره تعیین تکلیف بخش مهمی از املاک بنیـاد مستضعفان انقـلاب اسـلامی که در اختیـار برخی مسئولان فعلی و سـابق نظام است، موجی از امید را در دلهای ما و مردم به ویژه محرومـان و مستضعفان ایجـاد کرد. سخنانی که در دو روز گذشته، بازتاب گسـتردهای در فضـای رسـانهای کشور و حتی خـارج از کشور، ایجاد کرد.
همچنین این خبرگزاری در مطلبی دیگر جوابیه موسسه مطالعات و تحقیقات زنان پیرو اظهارات فتاح را انتشار داد و آورد: هیات مدیره موسسه مطالعات و تحقیقات زنان در پی اظهارات پرویز فتاح- رئیس بنیاد مستضعفان در برنامهای تلویزیونی که در بخشی از صحبتهای خود به موضوع بازپسگیری ملکی که از سوی بنیاد مستضعفان در اختیار مرکز مطالعات زنان بود اشاره کرده بود، جوابیهای منتشر کرد. در جوابیه موسسه مطالعات و تحقیقات زنان آمده است:« پیرو اظهارات جنابعالی در مصاحبه تلویزیونی برنامه نگاه یک روز شنبه مورخه ۱۷ مرداد ماه سال ۹۹، نام موسسه مطالعات و تحقیقات زنان و دو تن از اعضای هیات امنا را در کنار اسامی کسانی که املاک بنیاد را مسترد ننموده اند مطرح کردید، حال آنکه ملک در اختیار این موسسه یک سال و نیم پیش بر اساس مصوبه هیات امنای بنیاد مستضعفان تخلیه و تحویل داده شده است.»
به گزارش ایلنا، سید حسن رسولی عضو شورای اسلامی شهر تهران، با بیان اینکه شهادت میدهم ادعای «پرویز فتاح» رئیس بنیاد مستضعفان درباره ساختمان پیشین بنیاد باران صحت ندارد، اظهار داشت: از ابتدای تأسیس مؤسسه آزادی، رشد و آبادانی ایران (بنیاد باران) در سال ١٣٨٤، افتخار همکاری و عضویت در شورایعالی و هیئت مدیره آن را داشته و دارم، هنوز هم اسناد مالی بنیاد را امضاء میکنم.
به گزارش فرارو، خلاصه سخنان جنجالی فتاح این بود که املاک بنیاد مستضعفان در دست نهادها حکومتی و سیاستمداران است و برخی از آنها این املاک را بر گردانده اند و برخی دیگر بر نگرداندهاند. کاخ مرمرسالها در تملک آقای هاشمی رفسنجانی و سپس در دست تشخیص مصلحت بود و زمانی که دولت قصد بهره برداری دیگری از این ملک را داشت با همکاری آقای روحانی کاخ مرمر باز پس گرفته و با همکاری سازمان میراث فرهنگی قرار شد این بنا تبدیل به موزه گردد. بازسازیهای لازم انجام شد، اما هنوز هم آثار دردناکی در این کاخ خود نمایی میکند، زیرا در این کاخ آسانسور نصب کرده اند، حمام و جکوزی برقرار کرده اند. ساختمان مرکز مطالعات و تحقیقات زنان سالها و با مجوز در اختیار عدهای از بانوان از جمله خانم ابتکار، مولاوردی و بقیه بود که پیش از تصدی مسئولیت بنده در بنیاد، آن را تخلیه کردند. آنها بابت تخلیه با توافق بنیاد در همان زمان، پنج میلیارد تومان میگیرند و پس از بررسیها مشخص بود خلاف بود و کسی که ملک بنیاد مستضعفان در اختیار او بوده است باید اجرت المثل هم بپردازد و امیدواریم این مبلغ برگردد و مشکل حقوقی و قضایی پیدا نکند.
نظر شما