یکی از بازیکنان پرسپولیسی که موفق شد در هفته آخر فاتح اولین دوره لیگ برتر شود «محمد برزگر» بود. بازیکن سرعتی که به عنوان هافبک چپ یکی از مهرههای تاثیرگذار تیم «علی پروین» محسوب میشد. برزگر بعد از پرسپولیس برای صنعت نفت، شهرداری بندرعباس و تربیت یزد بازی کرد و هیچوقت نتوانست توانایی بالقوه خود را بالفعل کند. با این حال سبک بازی او از یاد هواداران پرسپولیس نمیرود.
وی در گفت و گویی پاسخگوی سووالات خبرنگار ایرنا بود که مشروح آن را در زیر میخوانیم.
حضور در پرسپولیس؛ چطور اتفاق افتاد؟
برای پشتسر گذاشتن خدمت مقدس سربازی به فجر سپاسی رفته بودم که در این تیم بهترین نمایش را به اجرا گذاشته و عنوان پدیده لیگ را به دست آوردم. این موضوع باعث شد همه تیمها خواهان جذب من شوند اما در نهایت پرسپولیس را انتخاب کردم.
استقلال هم جزو تیمهایی بود که تو را میخواست؟
بله و حتی پیشنهاد مالی استقلال نسبت به پرسپولیس خیلی بیشتر بود اما به خاطر علاقهای که به پرسپولیس داشتم این تیم را برای ادامه بازیگری، انتخاب کردم.
چه کسی با تو تماس گرفت؟
اولین بار «حمید درخشان» با من تماس گرفت اما در ادامه «محمود خوردبین» و «امیر عابدینی» صحبتهای جدی را انجام دادند و در نهایت منجر به این شد تا قراردادم را به امضا برسانم.
نخستین ملاقات با «علی پروین» را به خاطر داری؟
در نمایشگاه سورتمه با علی آقا حرف زدم و او گفت به پرسپولیس خوش آمدی و میخواهم با تو و «علی کریمی» قهرمان آسیا شویم.
دوران حضور در پرسپولیس برای تو چگونه گذشت؟
من ۵ سال بازیکن پرسپولیس بودم و در این تیم فراز و نشیبهای زیادی را پشتسر گذاشتم. با جرات میتوانم بگویم من مظلومترین بازیکن تاریخ پرسپولیس هستم.
چرا مظلومترین؟
برای اینکه خیلی جاها حقم بود بازی کنم اما این اتفاق رخ نمیداد و خیلی کمتر از آن چیزی که استحقاقش را داشتم در پرسپولیس نصیب من شد. میتوانم برایتان مثال بزنم.
بارها اتفاق افتاد با اینکه من بازیکن تخصصی در پست چپ بودم اما روی نیمکت مینشستم و به جای من بازیکنانی همچون «پژمان جمشیدی» و «علی انصاریان» که راستپا بودند به بازی گرفته میشدند.
این نیمکت نشینی دلیل فنی نداشت؟
نه، من از خودم تعریف نمیکنم اما تمام آنهایی که با من کار کردهاند همگی اعتقاد دارند از نظر فنی در سطح بالایی قرار دارم.
درباره این موضوع با «علی پروین» حرف نزدی؟
نه؛ چرا که همانطور گفتم مظلوم بودم. الان که سالها از دوران حضورم در پرسپولیس میگذرد متوجه یک موضوع شدهام.
چه موضوعی؟
اینکه برخی اطرافیان «علی پروین» و آدمهایی که در تیم نبودند روی او اثر میگذاشتند و کاری میکردند تا من بازی نکنم و جایم دوستانشان در ترکیب ثابت قرار بگیرند. متاسفانه یکی از همبازیانم نیز چند باری زیر آبم را زد تا در نبودم فرصت حضور در ترکیب اصلی را پیدا کند.
چه کسی؟
اسم نمیبرم اما خودش میداند و خدایش که در آن روزها وجدان را زیر پا گذاشت و با نامردی از من به علی پروین دروغ گفت.
چه چیزی به پروین گفت؟
او رفت به «علی پروین» گفت که «محمد برزگر» حاشیه دارد و چند روز قبل در دماوند حضور داشته است. برای همین موضوع علی پروین ۲ بازی مرا روی نیمکت ذخیرهها گذاشت و خودش جایم به میدان رفت. زمانی پروین این موضوع را به من گفت که با مدرک ثابت کردم دروغ میگوید و حتی اعلام کردم مرا با وی رودررو کند.
«علی پروین» وقتی از اصل ماجرا باخبر شد حرفی نزد؟
گفت فلان فلان شده به من دروغ گفته است، اما چه فایده من به خاطر این دروغ چند بازی روی نیمکت ذخیرهها نشستم. تیم ملی را از دست دادم. ماجرای از دست دادن تیم ملی را میدانید؟
خودت توضیح بده؟
قبل از جام ملتهای آسیا ۲۰۰۴ لبنان من در فهرست ۱۸ نفره تیم ملی بودم و برای بازی با ژاپن به این کشور سفر کردیم. وقتی برگشتیم در جام آزادگان با ذوبآهن بازی داشتیم که در کمال تعجب من نیمکتنشین شدم. از تعجب نزدیک بود شاخ در بیاورم. چند روز بعد «جلال طالبی» میهمان برنامه ۹۰ بود و از «عادل فردوسیپور» خواست مربیان پرسپولیس را پشت خط بیاورد. او به «ناصر ابراهیمی» گفت برزگر فیکس من در جناح چپ تیم ملی است چرا به او ۲ بازی است میدان نمیدهید و اگر این اتفاق بیفتد مجبور هستیم بر خلاف میل باطنی بازیکنی را که در باشگاهش بازی نمیکند را خط بزنیم.
واکنش ابراهیمی به این حرفهای طالبی چه بود؟
او گفت برزگر در حمله عالی است اما در دفاع ضعف دارد که وی جواب داد شما میتوانید از خصوصیات مثبت وی استفاده کنید. بازیکنی را در دفاع قرار بدهید که برزگر بتواند برایتان گلزنی و گلسازی کند. در نهایت این وضیعت ادامه داشت تا از تیم ملی خط خوردم.
چطور شد از پرسپولیس رفتی؟
من قرارداد ۵ سالهای را با پرسپولیس به امضا رسانده بودم که وقتی به پایان رسید تصمیم به جدایی گرفتم. نمیدانم شاید اشتباه کردم و باید میماندم اما خودم اعتقاد دارم در انتخاب تیمم اشتباه کردم و نباید به آبادان میرفتم. نه اینکه نفت آبادان تیم بدی بود نه، اما همان سال ذوبآهن که در جام باشگاههای آسیا عضویت داشت مرا میخواست اما احساساتی شدم و به اصفهان نرفتم.
نظر شما