روزنامه ایران گفت وگویی را با سورنا ستاری معاون علمی و فناوری رییس جمهوری و رییس بنیاد ملی نخبگان انجام داده است که در ادامه متن آن را می خوانیم: با شروع به کار دولت یازدهم در سال ۹۲، بهعنوان معاون علمی و فناوری رئیس جمهوری منصوب و با انتخاب دوباره حسن روحانی بهعنوان رئیس جمهوری دولت دوازدهم، ریاستاش چهار سال دیگر بر این پست تمدید شد. حالا کمتر از یک سال به پایان کار دولت، زمان مانده است و «سورنا ستاری» در پاسخ به این سؤال که «در این مدت باقی مانده تمایل دارید کدام طرح حتماً به نتیجه برسد؟» با اشتیاقی خاص از تمایل خود برای تثبیت بحث دانش بنیانها میگوید و از اینکه برای رسیدن به این هدف در این مدت باقی مانده هر کاری که نیاز باشد انجام خواهد داد؛ چرا که امروز اکثریت، اقتصاد دانش بنیان را میشناسند و این یک دستاورد بزرگ است. ستاری در این بین به خاطرات نه چندان دور خود نیز اشاره میکند و با گلایه میگوید در دانشگاه خودم، یعنی دانشگاه صنعتی شریف، آنجا که بهعنوان دانشجو وارد شدم و تا مقطع دکتری ادامه تحصیل دادم وقتی اولین مرکز نوآوری را راهاندازی کردم مورد تمسخر قرار گرفتم که فلانی در دانشگاه سوپرمارکت باز کرده، اما خوشبختانه در حال حاضر کل دانشگاه تبدیل به مرکز نوآوری شده است. بنابراین تمام تلاش خودم را انجام میدهم که بحث دانش بنیانها برگشتناپذیر باشد.
این روزها بحث ورود استارتاپها و شرکتهای دانش بنیان به بورس داغ است و در این میان مخالفان و موافقانی نیز وجود دارد چرا باید این شرکتها وارد بورس شوند؟
اول از همه در نظر داشته باشید نوع توسعه شرکتهای دانش بنیان با استارتاپها متفاوت است، در تمام دنیا استارتاپها برای بقای خود وارد بورس میشوند. به زبان ساده، استارتاپ در زیر زمین خانهها و از یک جمع خانوادگی سربرمی آورد و شکل میگیرد و چه بسا اولین بودجه را نیز همین خانوادهها تأمین کنند اما درنهایت توسعه استارتاپها به بورس ختم میشود کاری که اکثر استارتاپهای موفق دنیا همچون آمازون، اوبر و... طی کردهاند.
از چه زمانی تصمیم گرفته شد که استارتاپها و شرکتهای دانش بنیان وارد بورس بشوند؟
حدود ۴ سال پیش این فرآیند آغاز شد و اولین و بزرگترین استارتاپی که به بورس ورود پیدا کرد استارتاپ «آپ» بود که بیش از ۲۰ هزار میلیارد تومان در تابلوی بورس، ارزشگذاری شده است.
در حال حاضر چه تعداد شرکت دانشبنیان و استارتاپ وارد بورس شدهاند و تا پایان این دولت زمینه ورود چه تعداد شرکت دیگر به بورس فراهم خواهد شد؟
۳۵ شرکت دانش بنیان و استارتاپ در تابلوی بورس قرار دارد که ۱۸۰ هزار میلیارد تومان ارزشگذاری شده است. پیشبینی ما این است که تا پایان این دولت، بیش از ۷۰ شرکت خواهیم داشت، البته ما در حال ترغیب شرکتها برای ورود به بورس هستیم.
شرکتهای استارتاپی بهدلیل ماهیت خود برای ورود به بورس با چه مشکلاتی روبهرو هستند؟
اولین و مهمترین مشکل، نحوه قیمتگذاری شرکتهای استارتاپی است، چون این شرکتها برخلاف شرکتهای دیگری که به بورس وارد میشوند زمین، ملک یا سوله ندارند. پس قیمتگذاری آنها نیاز به یک فرهنگ جدید دارد از طرف دیگر بسیاری از قوانین سنتی که داخل بورس وجود دارد با نحوه رشد و بلوغ این شرکتها سازگاری ندارد. به هرحال با وجود این مشکلات ما در حال ترغیب شرکتها، برای وارد شدن به بورس هستیم و از طرف دیگر به بورس برای تغییر نگاه فشار آوردیم و با تمامی این اقدامات امیدواریم بیش از ۷۰ شرکت تا پایان این دولت، به بورس ورود پیدا کنند.
آینده شرکتهای دانش بنیانی که وارد بورس شدهاند را چگونه ارزیابی میکنید؟
قبل از جواب دادن به این سؤال باید بگویم غیر از شرکتهای دانش بنیان و استارتاپها، ما صندوقهای خطرپذیر هم در بورس داریم که در حال حاضر ۸ صندوق در بورس در حال پذیرهنویسی هستند و فکر میکنم ۱۱ صندوق دیگر هم در حال وارد شدن به بورس هستند. این صندوقها یک فرهنگ جدیدی را برای ورود شرکتهای دانش بنیان به بورس ایجاد خواهند کرد. به هرحال ورود این شرکتها به بورس یک فرهنگ جدید در خصوص نحوه سرمایهگذاری ایجاد میکند. در تمام دنیا نیز همین اتفاق در حال شکلگیری است. ما باید به سمتی برویم که ۴۰ درصد بازار سرمایهگذاری بهسمت سرمایهگذاری خطرپذیر بروند به جای اینکه به سمت تأمین مالی از طریق گرفتن وام باشند. چرا که بورس، یک مکان خوبی است که شرکتها میتوانند از طریق آن برای توسعه خودشان تأمین مالی بشوند. حالا این تأمین مالی میتواند به دو صورت باشد یا از طرف صندوقهای خطرپذیری که وارد بورس شدهاند یا از طریق ورود مستقیم خود شرکت به بورس، اتفاقی که در حال حاضر برای شرکتهایی که وارد بورس شدهاند افتاده است و این شرکتها خیلی سریع توانستهاند به بودجه خوبی برای توسعه خودشان
دست پیدا کنند.
در حالی که بسیاری از فعالان حوزه فاوا ورود استارتاپها را به بورس یک اقدام مثبت تلقی میکنند کارشناسانی نیز اعتقاد دارند ورود برخی از این استارتاپهای شناخته شده به بورس و تأمین مالی مجدد آنها در دورانی که هیچ معیار اقتصادی برای ارزشگذاری کسب و کارها وجود ندارد، صرفاً منجر به تسلط جریانی خاص بر اکوسیستم و حذف اکثریت کسب و کارهای مستقل و از بین رفتن انگیزههای کارآفرینی میشود این دیدگاه را قبول دارید؟
روند توسعه استارتاپها به این صورت است که استارتاپهای بزرگ، باید استارتاپهای کوچک را بخرند. توجه داشته باشید استارتاپ، وقتی بزرگ میشود درست است که به منابع مالی زیاد دست پیدا میکند اما یک چیزی را از دست میدهد و آن نوآوری است. نوآوری، قلب توسعه استارتاپ است و نوآوری در استارتاپهای بزرگ شکل نمیگیرد چرا که استارتاپهای بزرگ همیشه یک مسیر مشخص را طی میکنند و آن قدر جرم آنها سنگین است که نمیتوانند برای یک هدف براحتی و خیلی سریع تغییر مسیر بدهند. بههمین علت نوآوری از طریق شرکتهای کوچک باید به این شرکتها تزریق شود. یعنی هر چه استارتاپهای بزرگ، استارتاپهای کوچک را بتوانند خریداری و روی آنها سرمایهگذاری کنند یک مکانیسم برد - برد شکل میگیرد. همین روند یک اکوسیستم نوآوری را شکل میدهد اتفاقی که در حال حاضر در کشور در حال رخ دادن است. یعنی استارتاپهای بزرگ ما در حال خرید استارتاپهای کوچک هستند، چرا که یک استارتاپ کوچک برای توسعه و بقای خود قادر به گرفتن وام نیست اما استارتاپ بزرگ با سرمایهگذاری خطرپذیر میتواند شرکتهای کوچک را جذب و به نوعی نوآوری را به سیستم خود تزریق کند. به هرحال بهنظرم کسانی که مخالف ورود استارتاپهای بزرگ به بورس هستند هنوز مکانیسم اکوسیستم نوآوری را بدرستی نمیشناسند، چون منطقیترین کار همین است که استارتاپهای بزرگ در بورس تخلیه بشوند و استارتاپهای کوچک نیز برای بقا توسط همین استارتاپها خریداری بشوند اتفاقی که در حال حاضر در اکوسیستم کشور در حال انجام است.
با حمایت معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، سال گذشته از نسل چهارم «روبات انساننمای سورنا» در دانشگاه تهران رونمایی شد و قرار بود اگر حمایتها صورت بگیرد نسل پنجم این روبات نیز ساخته شود، ساخت این روباتها با چه انگیزهای صورت می گیرد و به زبان ساده این روباتها قرار است چه کاری انجام دهند؟
پروژه روبات انسان نما «سورنا» یک پروژه مرز دانشی است. نباید انتظار داشته باشیم این روبات، وارد یک کار تجاری شود چرا که قرار است از طریق آن ریزش دانش در صنایع مختلف صورت بگیرد. در حال حاضر ما روبات سازهای فوقالعادهای در کشور داریم که در حوزه روباتهای صنعتی مشغول به کار هستند و کمکم به سمت تکنولوژیهایی مثل هوش مصنوعی، تشخیص چهره و... روی آوردهاند؛ یعنی دقیقاً استفاده از دانشی که چند سال پیش در روبات سورنا پیادهسازی شده بود، در مجموع باید گفت در تمام دنیا، این پروژهها به طور سمبولیک در حال اجرا است و هدف از توسعه آنها نیز بحث فرهنگسازی روبات و توسعه تکنولوژی است و در کل روباتها، مرز دانشی هستند و هزار تکنولوژی از دل آنها برای توسعه دانش بیرون میآید.
بنا بر اعلام شما در سال گذشته با فعالیت شرکتهای دانش بنیان بیش از ۳۰۰ هزار شغل در کشور ایجاد شد، این درحالی است که مخالفان دولت بر این اعتقاد هستند که دولت در زمینه اشتغالزایی بسیار ضعیف عمل کرده است؟
سال گذشته فروش شرکتهای دانش بنیان ۱۲۰ هزار میلیارد تومان بود و اشتغال مستقیم آنها نیز بیش از ۳۰۰ هزار شغل، توجه داشته باشید ایجاد شغل غیرمستقیم آنها از این رقم بسیار بالاتر است. چرا که بهعنوان نمونه به اسنپ نگاه کنید حدود ۱۵۰۰ نفر پرسنل دارد اما یک میلیون و ۴۰۰ هزار راننده در سراسر کشور در این شرکت مشغول به کار هستند؛ این یعنی اشتغال غیرمستقیم و اینکه شما این هنر را داشته باشید که به فردی که شغل ندارد درکمتر از ۱۰ دقیقه یک شغل بدهید از نگاه من، یک نوآوری بزرگ به حساب میآید. ما از این نمونههای موفق بسیار داریم. از طرفی دیگر در نظر داشته باشید پلتفرمهای زیادی نیز ایجاد شدند و این شرکتها را تقویت میکنند. مثلاً تاکسیهای آنلاین اگر یک فینتک خوب پشت سر آنها نباشد امکان تراکنش برایشان مهیا نیست و از سوی دیگر روزانه، میلیاردها تراکنش بانکی داریم و اینها تنها از طریق فین تکها در حال انجام است و اکثر بانکها بهعنوان یک بازیگر سنتی در اقتصاد ما در حال خرید فین تک هستند و تمامی این موارد نشان از ایجاد شغل مستقیم و غیرمستقیم از طریق این شرکتهای جدید دارد.
با حضور وزیر ارتباطات در مجلس شاهد بودیم بسیاری از نمایندگان از افزایش پهنای باند ناراضی بودند و به نوعی این تفکر در نگاه منتقدان دولت وجود دارد که باید به سمت اینترنت ملی برویم از نگاه شما اینترنت ملی قابلیت اجرا دارد؟
ما چیزی به اسم اینترنت ملی نداریم و فکر نکنم در مصوبات نیز چنین چیزی وجود داشته باشد. همه ما داریم در مورد شبکه ملی اطلاعات صحبت میکنیم که البته مسئولیت توسعه آن با وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات است و در واقع استارتاپهای ما، یوزر این شبکه هستند. آن چیزی که مهم است توسعه شبکه ملی اطلاعات است. کاری که در حال انجام است. اگر الان ما قطعی اینترنت بینالملل داشته باشیم تمام استارتاپها براحتی کار خودشان را انجام میدهند و از نگاه من یکی از اتفاقات ارزنده و بزرگی است که در این دولت انجام شده است چرا که قبل از این دولت، ما چنین قابلیتی نداشتیم.
در حال حاضر زیست بوم و اکوسیستم استارتاپی در کشور در چه وضعیتی است از نظر کمی رشد داشته یا کیفی و به نوعی فاصله ما با استارتاپهای خارجی به چه میزان است؟
ما منحصر بفردترین زیست بوم استارتاپی منطقه را داریم. بسیاری از استارتاپهایی که در حوزه آی سی تی فعال هستند در منطقه بینظیر هستند. وقتی از فین تکها صحبت میکنیم در همسایگی ما ترکیه، حتی فین تکی وجود ندارد که بخواهیم با فینتکهای خودمان مقایسه کنیم. بسیاری از استارتاپهای ما در فروش آنلاین نیز همین وضعیت برتری را دارند. در حوزههای دیگر تکنولوژی که متأسفانه ما زیاد در مورد آنها صحبت نمیکنیم حتی در این گفتوگو هم در مورد آنها صحبتی نداشتیم. استارتاپهای حوزه بیوتک است. ما در این حوزه بزرگترین استارتاپهای منطقه را داریم و در بسیاری از حوزههای دیگر مانند سلولهای بنیادی، هوا - فضا واقعاً برتری بسیاری داریم؛ حتی در حوزه ارائه مقالات باید گفت جایگاه برتری داریم. اگر به مقالات سال ۲۰۱۹ نگاهی داشته باشید در مجموع یک رتبه جایگاه ما بهبود پیدا کرده و رتبه ۱۵ دنیا را کسب کردهایم و به نوعی فاصله ما با رقبای منطقه مانند ترکیه، عربستان و... بسیار زیاد شده است. ما در بسیاری از رشتههای مهندسی جزو ۱۰ کشور اول هستیم بهعنوان نمونه در ریاضی ۶ ، عمران ۶ و بیوتک رتبه ۸ را کسب کردهایم. اما در عین حال در رشتههای دیگر مانند علوم انسانی، هنر، زبان شناسی عقب هستیم؛ دلیل هم به این برمی گردد که استادان این رشتهها، مقاله به زبان انگلیسی ارائه نمیدهند. بههمین خاطر وقتی مجموعه گرفته میشود رتبه ما ۱۵ جهان را کسب میکند. بههرحال در حال حاضر ما صاحب بزرگترین استارتاپهای منطقه هستیم ولی متأسفانه مسألهای که مانع توسعه استارتاپها درکشور میشود نبود محیط کار مناسب برای این کسب و کارها است.
در سالهای اخیر دقیقاً شما روی کدام حیطههای استارتاپی و دانش بنیان سرمایهگذاری بیشتری انجام داده اید؟
به صورت خاص سرمایه معاونت علمی و فناوری را بهطور مستقیم در بخش بیوتکنولوژی لحاظ کردیم و فکر میکنم با اتفاقهای اخیری که در حوزه کرونا شکل گرفت این درس را به تمام دنیا داد که «بیوتک» فقط یک علم نیست. بحث امنیت و اقتصاد است و این بخشی بود که در این سالها ما روی آن خیلی سرمایهگذاری کردیم و خوشحال هستم که این بخش را جدی گرفتیم چرا که با شیوع کرونا به جرأت میتوان گفت اکثر نیازهای ما از کیتهای تشخیص گرفته تا تجهیزات بیمارستانی بینیاز به خارج در داخل تولید شدند. یکی دیگر از برنامههای جدی ما بحث امنیت غذایی است که تقریباً یک سالی است که روی آن متمرکز هستیم و فکر میکنم برای آینده کشور نیز این مبحث خیلی مهم است.
شما جزو افرادی هستید که پروژههای بسیاری را در شهرستانها کلید زدید در حال حاضر وضعیت شرکتهای دانش بنیان و استارتاپها در شهرستانها به چه صورتی است؟
بسته به فرهنگ هر شهرستان متفاوت است اما در اکثر استانهایی که حضور داشتم خوشحالم که خیلی بهتر از من به مفهوم و توسعه اکوسیستم استارتاپی اشراف دارند و دقیقاً در جریان هستند به چه دلیل قرار است با آنها همکاری کنیم. در مجموع دانشگاهها به سمت نوآوری در حال حرکت هستند چرا که پایه حرکت اکوسیستم استارتاپی، نوآوری است و خوشبختانه این اتفاق در شهرستانهای ما در حال شکلگیری است.
محصولات تولیدی شرکتهای دانشبنیان بیشتر در چه بخشهایی است آیا آماری از فروش محصولات دانش بنیانی کشور وجود دارد؟
بیشتر فروش ما مربوط به شرکتهای بیوتیک است ولی از نظر اشتغالزایی شرکتهای حوزه آی سی تی حرف اول را میزنند و در مجموع سال گذشته شرکتهای دانش بنیان ۱۲۰ هزار میلیارد تومان فروش داشتند.
شاهد هستیم تحریمها هر روز شدیدتر از قبل علیه کشور اجرا میشود آیا این تحریمها در برنامههای شما تأثیری داشته و اگر جوابتان مثبت است برای مقابله با آنها چه برنامههایی در دست داشته و دارید؟
نمیتوان گفت تحریمها تأثیر نداشته اما در مقابل مزایای زیادی نیز برای شرکتها بههمراه داشته، چرا که بازار خوبی را برای شرکتها ایجاد کرده و مهمتر اینکه فرهنگ با تحریمها تغییر پیدا میکند چون کشوری که سالیان سال نفت فروخته و جنس وارد کرده حالا دارد به جایی میرسد که صادرکننده باشد. یعنی از واردات چی داریم تلاش میکنیم تبدیل به صادرات چی بشویم و این تغییر تفکر بهنظر من خیلی مهم و ارزشمند است. باوجود تحریمها در بعضی از حوزهها ما رشد خوبی داشتیم مثلاً در قضیه کرونا خیلی از استارتاپها مانند حوزه آموزش، رشد بسیار خوبی را تجربه کردند ولی در مقابل استارتاپهای حوزه حملونقل و گردشگری دچار مشکل شدند در کل تحریمها به رشد شرکتهای دانش بنیان کمک کرده است.
شما رئیس بنیاد ملی نخبگان کشور هستید آیا آماری دارید که چه میزان نخبه در این دولت از کشورخارج و چه میزان به کشور بازگشته است؟
ما آمارهای ریز مهاجرت را هر دو سال یکبار به شورای عالی انقلاب فرهنگی اعلام میکنیم و در آخرین پایش مشاهده کردیم که آمار خروج از کشور رو به کاهش است و بزودی سالنامه آماری مهاجرت برای اولین بار با حمایت ما و از سوی رصد خانه مهاجرت دانشگاه شریف منتشر می شود. ما دنبال آن هستیم که قضیه مهاجرت شفاف باشد. چه مهاجرت به خارج و چه مهاجرانی که به داخل کشور میآیند این سالنامه بسیار مفید است حتی نوع مهاجرت نیز در آن دیده شده بهعنوان نمونه در حال حاضر مهاجرت تحصیل بشدت کاهش و مهاجرت کار رو به افزایش است.
مهاجرتهایی که از کشور صورت میگیرد بیشتر برای کسب تجربه و کاریابی است یا باید از آن بهعنوان فرار مغزها یاد کرد؟ شما بهعنوان رئیس ملی نخبگان، برای بازگرداندن نخبهها به کشور تاکنون چه کارهایی انجام داده اید؟
در حال حاضر آمار دانشجویان ما در خارج از کشور بسیار پایین است یعنی چیزی در حدود بیش از یک درصد و این مسأله بسیار نگرانکننده است. این در حالی است که کشورهای عرب همسایه ما بیش از ۳۵درصد دانشجو در خارج از کشور و مشغول تحصیل دارند. حتی ابتدای انقلاب، ما ۱۷۰هزار دانشجو داشتیم که ۱۰۰ هزار دانشجو خارج از کشور مشغول تحصیل بودند و در حال حاضر جمعیت دانشجویی ما بیش از ۴میلیون است و از این تعداد، تنها ۵۰ هزار دانشجو خارج از کشور مشغول تحصیل هستند. جالب است بدانید اوایل انقلاب ۵۰ هزار دانشجو ما تنها در امریکا مشغول تحصیل بودند و برای من دردناک است آن زمان این آمارها، فرار مغزها نبود ولی الان آمار ۵۰ هزار دانشجوی که تنها ۱۲ هزار نفر آنها در امریکا مشغول تحصیل هستند به یک باره به فرار مغزها تعبیر می شود. به هرحال ما دنبال آن هستیم که یک چرخش ایجاد کنیم. کاری که در بنیاد ملی نخبگان بهصورت جدی روی آن کار کردیم و باعث شد در ۴ سال گذشته ۱۶۰۰ نخبه ما از ۱۰۰ دانشگاه برتر دنیا به کشور خود برگردند و برنامهای را توسعه دادهایم که بتوانیم یک محیطی را آماده کنیم که بچههای خارج از کشور بتوانند برگردند و برگشت تنها در یک اقتصاد دانش بنیان ایجاد میشود. چون اگر اقتصاد بر پایه منابع زیر زمینی باشد فرق یک آدم نخبه با عادی قابل درک نیست. در حال حاضر بسیاری از این عزیزان که به کشور بازگشتند در استارتاپها مشغول فعالیت هستند و جالب است بدانید بسیاری از استارتاپهایی که در حال رفتن به بورس هستند، توسط همین افراد پیادهسازی شدهاند. نخبههایی که در گوگل، مایکروسافت، فیسبوک و... مشغول به فعالیت بودند و الان در این استارتاپها فروش میلیاردی دارند از طرف دیگر از این تعداد ۱۶۰۰ نخبه که به کشور بازگشتند حدود ۳۵۰ نفر نیز جزو اعضای هیأت علمی دانشگاههای کشور شدند. از نگاه من آمار پایین دانشجویان ما در خارج از کشور یک زنگ خطر محسوب میشود چون باید تبادل دانش با تمام دنیا وجود داشته باشد و در عین حال زمینه را به صورتی طراحی کنیم که دانشجویان ما بعد از اتمام تحصیل به کشور برگردند و بستر استفاده از دانش آنها نیز مهیا باشد.
اواخر سال گذشته شما در گفتوگویی اعلام کردید برای تولید ۵ میلیون ماسک برای کادر درمان با شرکتهای دانش بنیان قرارداد امضا شده، آیا این امکان وجود ندارد شرکتهای دانش بنیان برای عموم مردم ماسک با قیمت پایین تولید کنند چون در حال حاضر راه کنترل و پیشگیری از کرونا توصیه به استفاده از ماسک است و در عین حال بالا بودن قیمت ماسک به صورتی است که شاید برای قشر کم درآمد، تهیه آن چندان آسان نباشد آیا برای حل این معضل معاونت برنامه خاصی دارد؟
شرکتهای دانش بنیان در تولید ماسک در حوزه نانو فعال هستند. البته من در آن گفتوگو درمورد تولید دستگاه ماسک توسط شرکتهای دانش بنیان حرف زدم تا آنجا که در حال حاضر همه ماسکهای نانو در داخل تولید می شود؛ زمانی که کرونا، تازه در کشور شیوع پیدا کرده بود ظرفیت تولید ماسک کشور ۲۰۰ هزار تا بود که از این تعداد، مقدار کمی تولید میشد. اما ظرف یک ماه، اولین شرکت دانش بنیان ما توانست اولین دستگاه تولید ماسک نانو را بسازد، در ادامه چند شرکت دیگر نیز به این چرخه تولید دستگاه افزوده شدند. در حال حاضر ما صادرکننده دستگاه تولید ماسک نانو هستیم. توجه داشته باشید اطلاعات ما در مورد این بیماری نیز توسعه پیدا کرده و الان به این نتیجه رسیدهایم که ماسکهای پارچهای و قابل شستوشو هم برای کنترل این بیماری قابل استفاده است و این موارد اطلاعات جدید پزشکی در مورد این بیماری است که مشخص کرده هر نوع ماسکی قابل استفاده است و با آموزشهایی که دکتر حریرچی(معاون کل وزارت بهداشت) دادند براحتی هرکس میتواند از یک پیژامه نیز ماسک تولید کند. به هرحال من خوشحال هستم در حال حاضر بیش از ۵ میلیون ظرفیت تولید ماسک داریم.
وضعیت تولید ماسک برای مردم به چه صورتی است؟
ظرفیت تولید ماسک در داخل کشور روزانه بیش از ۱۰ میلیون است.
پس چرا در دسترس نیست؟
در دسترس هست.
اما با قیمت بسیار بالا، قبول دارید؟
قیمت برمیگردد به نظارت در بازار و موارد دیگر، اتفاقی که بتازگی افتاد و ما به آن معترض بودیم ممنوعیت صادرات ماسک بود و به نوعی وقتی صادرات ممنوع شود قیمت تا حدودی پایین میآید. خیلی از شرکتها تولید داشتند برای صادرات چرا که با این قیمت دلار برای آنها صادرات صرفه اقتصادی داشت و این وسط بسیاری از شرکتها هم برای صادرات ماسک مذاکره کرده بودند و تعدادی در حال صادرات بودند اما خوب با این ممنوعیت خسارت زیادی به این شرکتها وارد شد.
آیا آماری در دست هست که با شیوع کرونا شرکتهای دانش بنیان و استارتاپها توانستهاند چه خدماتی را به کادر درمان یا مردم ارائه دهند؟
من خاطرم هست که روزهای اول شیوع کرونا در امریکا ۴ بیمار را به یک دستگاه ونتیلاتور (دستگاه تنفس مصنوعی) وصل میکردند حتی نمونههایی ساخته بودند که ۸ بیمار به یک دستگاه ونتیلاتور متصل میشد. این اتفاق وحشتناکی بود و خودشان هم در جریان بودند که از این ۸ نفر، تعدادی قربانی میشوند ولی ما این اتفاقهای تلخ را در کشور خودمان نداشتیم. دقت کنید ساخت یک دستگاه ونتیلاتور آسان نیست و هزینه هر کدام بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیون تومان هست البته این قیمت داخلی است چرا که قیمت بینالمللی آن خیلی بیشتر است و در یک مقعطی این دستگاه در بازار وجود نداشت که بتوانیم آن را خریداری کنیم؛ چون امریکاییها و اروپاییها ریخته بودند در بازار و هر چی از دستگاه ونتیلاتور گرفته تا وسایل اتاق آی سی یو و مواد ضدعفونی را خریده بودند و ما همه اینها را توسط شرکتهای داخل تولید کردیم و در حال حاضر نیاز نیست وسیلهای برای این بیماری از خارج کشور وارد شود.
در حال حاضر وضعیت ساخت واکسن کرونا در کشور در چه مرحله ای است؟
برای تولید واکسن کرونا ما با ۶ شرکت و پژوهشگاه قرارداد داریم که از این تعداد، ۲قرارداد خوب پیش رفته و به مرحله کارآزمایی بالینی حیوانی رسیده ولی هنوز نیاز است که صبر کنیم، چون کرونا یک ویروس بشدت پیچیده است و در تمام دنیا نیز وضعیت ساخت واکسن به همین حالت است اگر ویروس یک ویروس ساده بود واکسن انسانی آن خیلی زود ساخته شده بود.
کمتر از یکسال از عمر دولت باقی مانده در این مدت چه طرحهایی هست که تمایل دارید حتماً به نتیجه برسد؟
من بشدت تمایل دارم بحث مراکز دانش بنیان در کشور تثبیت شود و برای رسیدن به این هدف در این مدت باقی مانده هر کاری نیاز باشد انجام خواهم داد که دیگر برگشت نداشته باشیم. وقتی شاهد هستم این روزها همه در خصوص اقتصاد دانشبنیان صحبت میکنند این یک دستاورد بزرگ است. من هرگز یادم نمیرود که در دانشگاه خودم یعنی دانشگاه صنعتی شریف که در آن بزرگ شدم بهعنوان دانشجو وارد و الان استاد آن هستم مرا مسخره میکردند که این بچه بازی راه انداخته است. وقتی اولین مرکز نوآوری راهاندازی شد گفتند فلانی در دانشگاه سوپرمارکت باز کرده و الان خوشبختانه کل دانشگاه تبدیل به مرکز نوآوری شده است. از نگاه من کل این شهر باید به مرکز نوآوری تبدیل شود. چون توسعه کشور زمانی اتفاق میافتد که کل شهر تهران تبدیل شود به پارک علم و فناوری و این بچهها بتوانند براحتی در آن کار کنند و اگر کسی کارآفرین است باید بتواند از داخل اتاق خود این کار را انجام دهد. این دقیقاً کاری است که ما در ناحیههای نوآوری داریم انجام میدهیم. ولی متأسفانه بعضی از دوستان در وزارت علوم میخواهند برای این ناحیههای نوآوری قانون بگذارند و قانون محدودیت ایجاد میکند و با قانون، نوآوری از بین میرود و دیگر توسعه ایجاد نمیشود و به تبع آن اقتصادی شکل نخواهد گرفت. اقتصاد نوآور به یک ذهن وحشی نیاز دارد که به هر سمت برود و نوآوری ایجاد کند. ما بهعنوان دولت، تنها کاری که میتوانیم انجام دهیم این است که جلوی آن را نگیریم و محدودیت برای آن ایجاد نکنیم. خوشبختانه با کمک رهبری امسال وضعیت بودجه ما بهتر خواهد شد و ما سرمایهگذاری لازم را در این حوزه انجام خواهیم داد.
نظر شما