آمریکا، امارات و رژیم صهیونیستی، پنجشنبه ۲۳ مردادماه با انتشار یک بیانیه مشترک سهجانبه از عادیسازی روابط میان ابوظبی و تلآویو خبر داده و جزئیات آن را اعلام کردند.
آن طور که از بیانیه انتشار یافته در تارنمای کاخ سفید استنباط میشود، رژیم صهیونیستی و امارات قصد دارند با میانجیگری آمریکا، توافقنامههای دوجانبه در زمینه سرمایهگذاری، گردشگری، پروازهای مستقیم، امنیت، مخابرات، فناوری، انرژی، خدمات بهداشتی، فرهنگی، محیط زیست، ایجاد سفارتخانه و دیگر حوزههای دارای منافع متقابل را امضا کنند.
از طرفی نخستین پرواز تجاری بین رژیم صهیونیستی و امارات که دوشنبه ۱۰ شهریور از فرودگاه« بنگورین» در تلآویو به سوی امارات حرکت کرده بود در فرودگاه ابوظبی به زمین نشست و «جرد کوشنر» مشاور ارشد کاخ سفید و داماد «دونالد ترامپ» هیات اسرائیلی را در این پرواز همراهی میکرد.
در میانه سکوت و حتی رفتارهای حمایتگرانه برخی کشورهای عربی اما برخی بازیگران منطقه همچون تشکیلات خودگردان فلسطین، پاکستان، ترکیه، ایران و گروههای مقاومت نسبت به این مساله موضع محکمی گرفته و این اتفاق را محکوم کردند.
در بین کشورهای مسلمان جهان، جمهوری اسلامی ایران شدیدترین انتقادها را به توافق ابوظبی و تلآویو داشته است زیرا با اینکه امارات و اسرائیل به توافقی برای عادی سازی روابط خود دست یافتند اما این توافق به هیچ وجه تضمینی برای آینده مردم فلسطین نیست و به باور ناظران، توقف موقت الحاق کرانه باختری به سرزمین اشغالی از سوی تلآویو پایدار نخواهد ماند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی سهشنبه ۱۱ شهریورماه در ارتباط تصویری با سی وچهارمین اجلاس مدیران و رئیسان آموزش و پرورش با اشاره به توافق اخیر امارات با رژیم صهیونیستی فرمودند: امارات متحده عربی هم به دنیای اسلام خیانت کرد، هم به ملتهای عرب و کشورهای منطقه و هم به فلسطین؛ البته این خیانت دیر نخواهد پایید اما این لکه ننگ بر آنها خواهد ماند.
ایشان تأکید کردند: ملت فلسطین زیر فشارهای شدید قرار دارند از همه جهات، آنوقت آنها میآیند با اسرائیلیها و عناصر پلید آمریکایی مثل آن یهودی که در خانواده ترامپ وجود دارد علیه مصالح دنیای اسلام کارمیکنند.
نگاهی به مداخلات سیاسی غرب در کشورهای عربی
در این رابطه «جعفر قنادباشی» کارشناس ارشد مسائل آفریقا و سفیر سابق ایران در لیبی در گفتوگو با ایرنا بر دو موضوع متمرکز شد؛ نخست اهمیت و آینده روابط ابوظبی و تلآویو و دوم علل سکوت کشورهایی چون عربستان.
قنادباشی با بیان اینکه کشور امارات از نظر شمولیت روابط، دارای اهمیت چندانی نیست، گفت: امارات کشوری کوچک و چندپاره است که هنوز در آن هویت ملی شکل نگرفته و در این کشور هنوز «ملت» امارات شکل نیافته است. این کشور پیشتر به صورت امیرنشینهای چندپارهای بوده که حدود پنج دهه پیش به صورت ایالات متحده عربی برای خود هویتی را اعلام کرد؛ بنابراین دارای تمدن تاریخی نیست.
از نگاه این کارشناس جهان عرب، هنوز روابطی بین امارات و اسرائیل به معنای واقعی شکل نگرفتهاست. این روابط پیشتر نیز به صورت زیرزمینی وجود داشته و اکنون فقط آشکار شده است.
قنادباشی در ادامه به وابستگی برخی دولتهای عربی خاورمیانه به آمریکا اشاره کرد و گفت: بیشتر دولتهایی که اکنون در کشورهای عربی حکومت میکنند، از ابتدا با توافق و همکاری غرب به قدرت رسیدند. بنابراین باید به خواستههای غرب تن دهند؛ به عنوان مثال در جنگ یمن، آیا منافع ملی عربستان جنگ با این کشور را تجویز میکند؟ آیا واقعا در این جنگ سودی عاید ریاض میشود؟ پاسخ منفی است. عربستان تنها برای جلب رضایت و موافقت غرب وارد این جنگ شد.
وی ادامه داد: از طرف دیگر تقویت گروههای تروریستی همچون داعش و گروههای تکفیری در منطقه نیز نه تنها به نفع منافع ملی و حکومتی عربستان نیست، بلکه به زیان این کشور است. حاکمان این کشور برای باقی ماندن در قدرت باید این اقدام را انجام دهند. بنابراین میتوان گفت، بسیاری از حاکمان جهان عرب به نوعی مامور اداره کشورها بوده و حکومتی برآمده از یک ملت نیستند.
این کارشناس بینالملل، سرسپردگی برخی کشورهای عربی منطقه به آمریکا را یادآور شد و افزود: ترامپ در یکی از سخنرانیهای خود گفت، اگر آمریکا از عربستان یک هفته حمایت نکند، این کشور فرو خواهد پاشید. تاریخ کشورهای عربی نیز نشان میدهد حاکمان آن به انتخاب غرب روی کار آمده و تقویت شدهاند، حتی انتقال قدرت از پدر به پسر نیز با دخالت غرب صورت میگیرد
تصور برگ برنده برای پیروزی در انتخابات ۲۰۲۰
در چند قدمی برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، تکاپوی ترامپ برای انعقاد توافقهای به قول خود تاریخی افزایش یافته و «مهدی جوکار» پژوهشگر مرکز پژوهشهای علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه و «محمد خواجویی» تحلیلگر مسائل خاورمیانه این توافق را بر انتخابات پیش رو بدونتاثیر نمیدانند.
جوکار در گفتوگو با ایرنا، این تاثیر را بسیار زیاد دانست و تاکید کرد: این توافق بر انتخابات آمریکا تاثیر شایان توجهی داشته باشد زیرا این موضوع از دید دولتمردان تیم ترامپ بسیار اهمیت دارد. عاملان اصلی این توافق تیم «جرد کوشنر» داماد و مشاور ترامپ بوده است. همچنین ریش سفید آمریکا در اسرائیل یعنی فریدمن و از طرف دیگر، پمپئو و «رابرت اوبرایان» مشاور امنیت ملی نیز در پشت پرده نقش داشتهاند. این امر برای ترامپ به عنوان یک دستاورد در سیاست خارجی محسوب میشود.
این تحلیلگر مسائل خاورمیانه اضافه کرد: ترامپ پس از صلح اردن، نخستین رئیس جمهوری محسوب میشود که توانست مساله فلسطین را آنگونه که تمایل دارد پیش ببرد. وی همچنین معامله قرن را بدون توجه به خواست طرف فلسطینی تحمیل کرد. انتقال سفارت به بیت المقدس، پذیرش اشغال بلندیهای جولان و به تازگی نیز عادی سازی روابط با اسرائیل که خواست چندین دولت آمریکا بوده، بخشی از اقدامات ترامپ در رابطه با جایگزینی تهدید تلآویو است.
پژوهشگر مرکز پژوهشهای علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه ادامه داد: در زمینه داخلی نیز این اقدامات ترامپ برگ برندهای برای وی محسوب میشود زیرا تندروهای یهودی در انتخابات از وی حمایت خواهند کرد. بنابراین برآورد تیم ترامپ با توجه به موارد یاد شده این است که این توافق بر انتخابات تاثیر خواهد داشت.
«محمد خواجویی» تحلیلگر مسائل خاورمیانه نیز بر این باور است که دولت ترامپ در عرصه سیاست خارجی در مجموع ناکام بود و تنشهای زیادی را با کشورها ایجاد کرد. ترامپ در بسیاری از بزنگاهها موفقیت نداشته و از نظر دیپلماتیک تنشها را بیشتر کرده است.
به گفته خواجویی، ترامپ اکنون در تلاش است تا در عرصه سیاست خارجی برگههای برندهای را برای خود داشته باشد که یکی از آنها عادیسازی روابط کشورهای منطقه با اسرائیل است. این موضوع میتواند در اندازه خود در انتخابات تاثیرگذار باشد اما به عنوان تنها عامل موفقیت که بتواند ورق را در آمریکا برگرداند، نمیتوان به آن نگاه کرد.
این کارشناس مسائل خاورمیانه و جهان عرب نتیجه میگیرد ترامپ حتی در خود آمریکا نیز با این انتقاد مواجه است که آمریکا را در عرصه سیاسی در جهان منزوی و روابط را با متحدان این کشور ضعیف کرده است. در چنین شرایطی ترامپ به دنبال اثبات سودمندی اقدامات خود در عرصه سیاست خارجی است.
نظر شما