«مرتضی افتخاری» روز شنبه در گفت و گوی اختصاصی با خبرنگار اقتصادی ایرنا درباره سال آبی و اینکه چرا این مقوله در مباحث علمی و عملیاتی صنعت آب و برق حائز اهمیت است افزود: سال آبی یا سال هیدرولوژیکی یک دوره ۱۲ ماهه است که شروع آن منطبق با شروع وقوع بارشها در هر منطقه است. در ایران سال آبی از اول مهرماه شروع و تا آخر شهریور سال بعد ادامه مییابد ودلیل آن نیز به خاطر شروع بارندگیهای کشور از اوایل پاییز است.
وی ادامه داد: سال آبی برای سنجش پارامترهای آب و هواشناسی تعریف میشود و مبنای بسیاری از برنامهریزی و تصمیمگیریهای مهم در بخش مدیریت منابع آب است. بهعنوان مثال، بسیاری از فعالیتهای مربوط به برنامهریزی و تصمیمگیریهای عملیاتی در خصوص تدوین سناریوهای تخصیص آب به بخشهای مختلف از جمله شرب، صنعت و کشاورزی، انجام مطالعات پایه، تهیه و تدوین گزارشهای مربوط به بیلان آب، مدلسازی و شبیهسازی پیکرههای آبی و ... بر اساس آمار و اطلاعات مربوط به بازه زمانی منطبق بر سال آبی انجام میشود.
افتخاری در پاسخ به این مورد که با توجه به اخباری که در رسانههای عمومی تبادل میشود، آیا تفاوتهای محسوس بین بارشهای سالهای اخیر و سالهای تقریباً خشک گذشته، نشاندهنده آن است که از خشکسالی عبور کردیم و به ترسالی وارد شدهایم؟ گفت: بهطورکلی، طول دوره وقوع پدیده خشکسالی برخلاف وقایع سیلابی، طولانیتر بوده و بر اساس دورههای زمانی مختلفی مورد بررسی و سنجش قرار میگیرد؛ بنابراین، زمانی که در یک دوره بلندمدت خشکسالی قرار داشته باشیم، وقوع بارشهای زیاد در طول یک دوره کوتاهمدت (مثلاً در طول یک سال و یا در برخی از ماههای سال) دریک منطقه به راحتی نمیتواند کمبود منابع آب ناشی از خشکسالی طولانیمدت را جبران کند. بهعنوان مثال، چنانچه دوره زمانی ۱۰ ساله را برای بررسی وضعیت خشکسالیها در ایران مبنا قرار دهیم، به این نتیجه میرسیم که با وجود وقوع بارشهای مناسب در طول ۲ سال اخیر، همچنان شرایط خشکسالی بر بسیاری از مناطق کشور حاکم است.
وی ادامه داد: علاوه بر این، بر اساس اطلاعات منتشرشده توسط مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی کشور تا پایان مردادماه سال آبی جاری، ۷۲.۵ درصد از مساحت حوضههای آبریز اصلی کشور، دچار درجات مختلفی از خشکسالی بلندمدت (۱۰ ساله) بوده که حدود ۳۲.۱ درصد از آن با خشکسالی شدید و بسیار شدید (شامل حوضههای آبریز خلیجفارس و دریای عمان، فلات مرکزی و مرزی شرق) مواجه هستند؛ بنابراین، میتوان گفت که همچنان کشور ایران در شرایط تداوم خشکسالی خفیف تا بسیار شدید بلندمدت قرار داد. لازم به ذکر است که ۳۹.۳ درصد از مساحت کل کشور نیز در معرض خشکسالی کوتاهمدت (۱۲ ماهه) قرار دارد.
رییس موسسه تحقیقات آب درپاسخ به این سوال که میزان بارش در سال آبی ۹۸-۹۹ چقدر بوده است؟ افزود: میزان متوسط دراز مدت بارش سالانه در سطح کشور در حدود ۲۴۰ تا ۲۵۰ میلیمتر است و کشور ایران جزو مناطق خشک و نیمهخشک جهان بهحساب میآید.
افتخاری گفت: پراکندگی مکانی و زمانی وقوع بارش در کشور یکسان نبوده و از پراکندگی مناسبی برخوردار نیست بهطوریکه با حرکت از مناطق غربی به سمت شرق و از مناطق شمالی به سمت جنوب کشور، از میزان بارندگیها کاسته میشود. همچنین از لحاظ پراکندگی زمانی، عمده بارشهای کشور در فصل پاییز و زمستان رخ میدهند و در ماههای گرم سال که نیاز آبی و مصرف آب در بخشهای مختلف افزایش مییابد، مقدار بارشها در کشور کم میشود.
وی ادامه داد: بر اساس آمار و اطلاعات منتشرشده توسط دفتر مطالعات پایه منابع آب کشور، میزان بارندگی کشور از اول سال آبی ۹۸-۹۹ تاکنون به میزان ۳۱۶.۹ میلیمتر بوده است (سازمان هواشناسی ۲۹۷.۶ میلیمتر گزارش کرده است) و در مقایسه با سال آبی گذشته ۷ درصد کاهش، نسبت به متوسط کوتاهمدت (متوسط ۱۱ سال اخیر) حدود ۳۸ درصد افزایش و در مقایسه با متوسط بلندمدت (متوسط ۵۱ سال اخیر) حدود ۲۸ درصد افزایش داشته است؛ اما با توجه به اینکه پراکندگی مکانی میزان وقوع بارش در کشور یکسان نیست، در سال آبی جاری، برخی از مناطق کشور در مقایسه با دورههای گذشته، بارش کمتر و برخی دیگر از مناطق، بارش بیشتری را دریافت کردهاند.
رییس موسسه تحقیقات آب افزود:بهعنوان مثال، مقدار بارش سال آبی جاری در مقایسه با سال آبی گذشته، در حوضههای آبریز درجه یک فلات مرکزی و مرزی شرق به ترتیب ۹ و ۲۴ درصد افزایش و در حوضههای آبریز درجه یک دریای خزر، خلیجفارس-دریای عمان و دریاچه ارومیه به ترتیب ۱۳، ۱۶ و ۲۶ درصد کاهش داشته است. میزان بارش سال آبی جاری در مقایسه با متوسط بلندمدت نیز در همه حوضههای آبریز اصلی کشور، همراه با افزایش بوده است.
افتخاری ادامه داد: علت اختلاف میزان بارندگی بین وزارت نیرو و سازمان هواشناسی قرارگیری ایستگاه های وزارت نیرو در ارتفاعات بیشتر است.
وی در پاسخ به این سوال که چه میزان از بارش برف و به چه میزان باران بوده؟ گفت: آمار و اطلاعات دقیق برف در کل سطح کشور بهصورت منظم وجود ندارد، اما برآوردها نشان میدهد بهطور متوسط، در حدود ۵ درصد از ریزشهای جوی سالانه کشور بهصورت برف است. آنچه واضح است، در دهههای اخیر، رژیم بارشهای کشور به دلایل مختلف از جمله گرم شدن کره زمین، دچار تغییر و تحول بوده است و بیشتر از گذشته شاهد وقوع بارشهای شدید که منجر به وقوع سیل میشوند، هستیم. همچنین تحلیلهای صورت گرفته بر اساس تصاویر ماهوارهای نشان میدهد که ریزشهای جوی به صورت برف نیز در کشور روند نزولی داشته است بهگونهای که متوسط بلندمدت نسبت میزان برف به میزان کل بارش در کشور حدود ۵ درصد است که این مقدار در سال آبی ۹۸-۹۹ در حدود ۴ درصد بوده است و نشاندهنده کاهش بارشها بصورت برف در سطح کشور می باشد که عمدتاً تحت تأثیر گرم شدن هوا به واسطه تغییر اقلیم جهانی است.
رییس موسسه تحقیقات آب در پاسخ به این سووال که اگر میزان بارش افزایش یافته چقدر توانسته است به منابع آبی کمک کند؟ و اگر میزان بارش کاهش یافته جه تأثیری بر روی منابع آبی داشته است؟ ادامه داد: بهطورکلی، انتظار نمیرود که افزایش و کاهش بارندگی در یک منطقه، بتواند به نسبت مساوی، باعث کاهش و یا افزایش منابع آب آن منطقه از جمله جریان رودخانهها (رواناب سطحی) شود چراکه از کل بارندگی اتفاق افتاده در طول یک سال آبی، درصدی از آن بهصورت بارش مؤثر بوده و منجر به تولید رواناب جهت ورود به منابع آب سطحی از جمله تالابها و دریاچهها شده است؛ بنابراین برای درک بهتر این موضوع و تعیین تغییرات منابع آب در پی تغییر در میزان بارندگیهای آن منطقه، میبایست بررسیهای کارشناسی گستردهای در بخشهای مختلف انجام شود.
وی افزود: بهعنوان مثال لازم است تا مجموعهای از فعالیتها شامل مدلسازی منابع آب سطحی و زیرزمینی، انجام مطالعات پایه و تحلیلها لازم در خصوص تهیه گزارشهای بیلان آب در یک منطقه انجام شود تا با استفاده از نتایج آن، گزارش دقیقتری از وضعیت منابع آب هر منطقه تهیه و ارائه شود. انجام این امر نیز نیازمند استفاده از طیف وسیعی از دادههای مربوط به پارامترهای سنجش منابع آب و دادههای مربوط به مصارف آب است.
افتخاری ادامه داد: بر اساس آمار و اطلاعات ارائهشده توسط شرکت مدیریت منابع آب کشور، تاکنون میزان ورودی آب به مخازن سدهای کشور از ابتدای سال آبی جاری در حدود ۵۵ میلیارد مترمکعب بوده که در مقایسه با سال آبی گذشته (۸۸ میلیارد مترمکعب آب ورودی به مخازن)، ۳۸ درصد کاهش را نشان میدهد. این در صورتی است که میزان بارش کشور نسبت به سال آبی گذشته حدود ۷ درصد کاهش داشته است؛ بنابراین برای بررسی و شناخت بیشتر وضعیت منابع آب یک منطقه، لازم است تا تحلیلهای کارشناسی بیشتر و گستردهتری انجام شود.
رییس موسسه تحقیقات آب در باره اینکه افزایش و یا کاهش میزان بارش چه تأثیراتی بر دریاچهها بخصوص دریاچه ارومیه داشته است؟ گفت: برای تعیین وضعیت منابع آبی دریاچه و تالابها نیز میبایست همانند دیگر پیکرههای منابع آب، همه تحلیلها و بررسیهای کارشناسی روی آنها انجام شود و متناسب با نتایج مستخرج از آن، در خصوص وضعیت منابع آبی تالابها و دریاچهها اعلام نظر کرد.
وی افزود: امروزه، یکی از مهمترین مسائل و مشکلاتی که متوجه تالاب و دریاچهها است و باید بیشتر مورد توجه مدیران بخش آب قرار گیرد، موضوع تخصیص نیافتن کافی حقابههای زیستمحیطی از منابع آبی واقع در بالادست آنها است به عبارت دیگر، تخصیص آب برای این نوع از پیکرههای آبی چندان عملاً در اولویت قرار ندارد و بعد از تأمین آب مورد نیاز سایر بخشها (کشاورزی، صنعت، شرب و ...)، تخصیص آب برای حقابههای زیستمحیطی تالاب و دریاچهها انجام میشود و در بیشتر موارد، این حقابهها بهصورت ۱۰۰ درصد تأمین نمیشوند. لازم به ذکر است که مشکلات مربوط به کمبود تأمین آب مورد نیاز تالاب و دریاچهها در زمان بروز خشکسالیها کاملاً نمود پیدا میکند، چراکه دریاچهها و تالابها در پایاب حوضههای آبریز قرار دارند و آخرین دریافتکننده جریانات سطحی و زیرزمینی تولیدی حوضههای آبریز میباشند.
افتخاری گفت: در حال حاضر، آمار و اطلاعات نشان میدهد که تراز سطح آب دریاچه ارومیه تا اوایل شهریور سال آبی جاری در حدود ۳۶/۱۲۷۱ متر بوده که در مقایسه با سال آبی گذشته، ۹ سانتیمتر (معادل ۳/۰ میلیارد مترمکعب آب) کاهش داشته است. یکی از دلایل کاهش تراز سطح آب دریاچه ارومیه در سال آبی جاری نسبت به سال آبی گذشته را میتوان به کاهش بارندگی در سطح حوضه آبریز دریاچه ارومیه نسبت داد، زیرا در این حوضه، میزان بارندگی سال آبی جاری نسبت به سال آبی گذشته در حدود ۲۶ درصد کاهش را نشان میدهد.
رییس موسسه تحقیقات آب وزارت نیرو در باره تأثیر عملیات بارورسازی ابرها بر میزان بارشها و میزان آن افزود: بارورسازی ابرها بهصورت موضعی و بر اساس فراهم بودن شرایط جوی و زیرساختهای فنی جهت انجام عملیات بارورسازی در مناطق مختلف کشور، قابل اجرا است؛ بنابراین برای اینکه بتوان برآوردی دقیق از سهم بارورسازی ابرها در میزان بارشهای به وقوع پیوسته در هر سال آبی داشت، میبایست اطلاعات کافی از تعداد عملیات انجامشده در مناطق مختلف کشور، در دسترس باشد و بعد از انجام بررسیهای دقیقتر، به این مسئله پاسخ داده شود.
وی ادامه داد: ولی بهطورکلی، در صورت اجرای مستمر عملیات بارورسازی ابرها در سطح کشور، انتظار میرود ظرفیت این فناوری در افزایش بارش، حدود ۱۰ الی ۱۵ درصد باشد. لازم به ذکر است مبانی تئوری فناوری بارورسازی ابرها اثبات شده است لیکن بارورسازی ابرها برای هر زمان و هر مکانی مناسب نیست و باید حتماً قبل از عملیات مطالعات لازم در هر منطقه انجام شود.
افتخاری گفت: استفاده از فناوریهای پیشرفته و ابزار مناسب در اجرای موفق و مطلوب عملیات مهم است. همچنین بارورسازی ابرها ابزاری در جعبه ابزار مدیریت منابع آب است و نمیتوان آن را روشی برای رفع خشکسالی و یا تنها راه حل جبران کمآبی حوضههای آبریز کشور دانست.
نظر شما