جهان، ایران را با شعر می‌شناسد

تهران-ایرنا- پژوهشگر و نویسنده ادبیات فارسی با بیان این که در ایران از شعر به عنوان ثروت ملی یاد می‌شود، گفت: جهان، ایران را با شعر می‌شناسد.

ناصر فیض، روز سه‌شنبه در، نشست تخصصی شعر و ادب‌فارسی در ایران و جهان با عنوان «جام‌جهان‌بین» که در سرای اهل‌قلم به مناسبت روز شعر و ادب‌فارسی و به همت موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران و همکاری انجمن علمی نقد ادبی ایران، برگزار شد، با بیان این که تفکر و دیدگاه ایرانی به سیطره زبان فارسی محدود نمی‌شود، گفت: ایران یکی از بزرگ‌ترین امپراطوری‌های جهان بوده و نماینده اصلی شرق است و به این عنوان در جهان شناخته می‌شود. وقتی حرف فلاسفه جهان می‌آید، شرق چند نماینده دارد و زبان این مفاهیم را انتقال می‌دهد. اندیشه و سخن فلاسفه، ادیبان و حکیمان ایرانی همواره مهم بوده است.

این پژوهشگر ادبی، افزود: ما را در جهان با شعر می‌شناسند و در ایران از شعر به عنوان ثروت ملی یاد می‌شود. غنای فرهنگ ما به خاطر شعر فارسی است. غربی‌ها خیام را ترجمه می‌کنند، چون او نماینده اندیشه و تفکر شرقی است. آن‌ها  خیام می‌خوانند تا ببینند شرقی‌ها چگونه می‌اندیشند و راجع‌ به انسان چگونه فکر می‌کنند.

فیض اضافه کرد: این روزها بحث عدالت‌خواهی اهمیت بیشتری پیدا کرده و مثلا از شاعران کشور ترکیه، ناظم حکمت را به دلیل شعرهایی که برای عدالت اجتماعی، آزادی و مفاهیم انسانی سروده، می‌شناسند، با اینکه شعرهای عاشقانه او هم مخاطب زیادی دارد، کمتر از آن حرف زده می‌شود.

این شاعر ادامه داد: وقتی به شعر مولانا نگاه می‌کنیم، پژوهش‌ها در حوزه اندیشه است نه تغزل عاشقانه. شعر شاعران ایرانی مثل مولانا، سعدی و حافظ نگاه انسانی به عشق دارد و به دلیل آنکه ذات انسان به خیر و نیکی گرایش دارد، فرهیختگان مخاطب شاعران فارسی‌زبان هستند.

فیض با اشاره به این که‌ زبان یکی از ویژگی‌های چندگانه  شعر فارسی است، اضافه کرد: ما در منطقه کشورهایی داریم که با اندکی اختلاف و تفاوت به زبان فارسی سخن می‌گویند و کشورهای زیادی زیر چتر زبان فارسی قرار می‌گیرند و با شعر فارسی ارتباط برقرار می‌کنند، این موضوع بر مسئولیت ما می‌افزاید.

وی اظهار داشت: ما امروز وظیفه سنگینی داریم و باید بیش از پیش برای شناخت اندیشه فارسی تلاش کنیم. چند سال پیش رضا سیدحسینی مجموعه‌ای از شعر شاعران معاصر را جمع‌آوری و در ترکیه منتشر کرد و با استقبال بی‌نظیر همراه شد و این بیانگر ظرفیت‌های آثار ماست. غربی‌ها به واسطه مستشرقین خود تلاش می‌کنند که ما را بشناسند و بیش از آنکه ما به سمت آن‌ها  برویم، آن‌ها  به سمت ما آمده‌اند.

این نویسنده و شاعر ادامه داد: نهادهای متفاوتی در ایران، آثار فارسی را به زبآن‌ها ی مختلف ترجمه می‌کنند و در کشورهای مختلف از این آثار استقبال می‌شود.‌ ما در فرهنگ و نوع زندگی‌مان نشانه‌های مختلفی داریم که بیانگر علاقه ما به ارزش‌های انسانی است و این چیزی نیست که از دید دیگران مخفی بماند. ما ایرانی‌ها غیر از ملیت، از طریق مفاهیم دینی نیز توجه ویژه‌ای به ارزش‌های انسانی داریم؛ چون در دین تاکید می‌شود که راستگو باشیم، کردار نیک، پندار نیک و کردار نیک داشته باشیم. در دین ما اسلام هم تاکید شده که هر حرکتی می‌کنید، نیت آن خیر باشد.

فیض درباره پویایی زبان فارسی گفت: اگر بخواهیم به تاریخ و گنجینه‌های ارزشمندمان نگاه کنیم، می‌توانیم بگوییم فردوسی ۱۰۰۰ سال پیش شعرهایی حماسی سروده است و امروز خیلی از این کشورهایی که ادعای ادبیات دارند، عمر کشورشان به ۵۰۰ سال هم نمی‌رسد. زبان فارسی به قدری قدرتمند است که بعد از این همه سال هنوز دچار مشکل نشده است. ما حدود ۷۰۰ سال پیش سعدی را داریم که اگر امروز آثار او را بخوانیم فکر می‌کنیم که داریم با یک نفر صحبت می‌کنیم و باید گفت که او زبان را به قدری ساده کرده که واقعا شکل زبان گفتاری است اما به شعر.

این طنزپردار، با اشاره به مشکلاتی که در حوزه فرهنگ وجود دارد، اضافه کرد: شاید این روزها انگیزه برای کار فرهنگی کم باشد، اما باید تلاش کنیم که خارجی‌ها زبان فارسی را بیشتر ببینند، نه اینکه بیایند و آن را کشف‌ کنند. ما باید قدر داشته‌هایمان را بدانیم و از آن استفاده کنیم. برای مثال مقبره حافظ باید به یک مکان مرجع برای حافظ‌شناسی تبدیل شود و مثل مقبره مولانا هر اثری که درباره حافظ وجود دارد در آنجا یافت شود.

شعر افغانستان در دهه ۸۰ دچار رنسانس شد

محمدکاظم کاظمی، شاعر افغانستانی، در پیام تصویری که برای نشست فرستاده بود، گفت: شعر فارسی در افغانستان پیشینه دیرینه دارد و بزنگاه‌ها و مقطع‌های تاریخی‌ای آن قابل بحث است، می‌توانیم عصر حاضر را دوره روشنگری بدانیم. دوره دیگر، اواخر دهه ۵۰ هم‌زمان با کودتای کمونیستی و اشغال شوروی است که تحولات ویژه‌ای روی داد. دوره سوم هم که از ۲۰ سال اخیر و از حوالی سال ۸۰ و شکل‌گیری حکومت بعد از طالبان است که متاثر از دوره قبل بود اما ویژگی‌هایی دارد که آن را متمایز می‌کند.

وی شاخصه‌ مهم سومین دوره را شکل گرفتن پایگاه ادبی برای شعر فارسی داخل افغانستان دانست و اضافه کرد: این یک پایگاه نیرومند بود چون قبل از آن شاعران یا مهاجر می‌شدند یا فرصت پیدا نمی‌کردند اما در این دوره شعر جایگاه پیدا می‌کند، محافل ادبی دوباره شکل می‌گیرد و شعر به رسانه‌ها می‌آید و شعر داخل افغانستان دچار رنسانس می‌شود و در هرات، کابل و مزار شریف جلسات جانی دوباره می‌گیرند و یک خیزش جدید پیدا می‌کنند.

این شاعر افغانستانی ویژگی‌های شعر افغانستان در دوره جدید چنین برشمرد: در این دوره ارتباط داخل و خارج زیاد شد و همین موضوع باعث مطرح شدن شعر شاعران افغانستان شد که  جریان‌های جدیدی را تجربه کردیم. اگر در دهه ۷۰ شعر مهاجرت مطرح بود، در دهه ۸۰ و ۹۰ شعر داخل و خارج مطرح می‌شود و شعر مهاجرت وجه جهانی پیدا می‌کند. البته این وجه به این معنی نیست که ما جهانی شده‌ایم، بلکه به این معناست که شاعران افغانستان در نقاط مختلف دنیا حضور دارند.

دبیر دوره یازدهم جشنواره شعر فجر، افزود: در دوره جدید، از نظر صورت، تجربه‌های مختلفی داشتیم که البته همه موفق نبوده است. در حوزه محتوا شاعران این دوره بیشتر فردگرا می‌شوند و بیشتر به سراغ دغدغه‌های شخصی می‌روند و از این رو شعر عاشقانه بیشتر می‌شود؛ شعرهایی که تنوع موضوعی بیشتری هم دارد. موضوع دیگری که در پرداختن به شعر دوره جدید اهمیت دارد، حضور پررنگ بانوان است و در این دوره شعر زنان افغانستان تنها به چند نام محدود نمی‌شود. البته به شعر دوره جدید نقدهای جدی نیز وارد است. برای مثال ما هنوز در عرصه شعر کودک و نوجوان جای کار داریم یا شعر طنز در افغانستان پررنگ نیست و ترانه‌سرایی نیز جایگاه خودش را پیدا نکرده است.

کاظمی در پایان گفت: یکی از بزرگ‌ترین مشکلات شاعران افغانستان، حمایت است؛ چون حکومت افغانستان توانمند نیست و در این حوزه ورود نمی‌کند و از طرفی نهادهایی هم که فعال هستند تمایلی به گسترش زبان فارسی و شعر فارسی ندارند.

فردوسی ملت‌های چند پارچه را کنار هم نشانده است

رئیس انجمن نقد ادبی ایران، با بیان این که سیمرغ‌گونگی شاهنامه است که به داد ملتش می‎رسد، گفت: امروز فارسی‌زبانان در سه کشور ایران،‌ افغانستان و تاجیکستان متمرکز هستند و صد البته ما نمی‌توانیم، تاجیک‌های ازبکستان، قرقیزستان، چین و برخی دیگر از نقاط دنیا را فراموش کنیم. مردمان این کشورها ملیت‌هایی جداگانه‌ای دارند که به یک فرهنگ یگانه تعلق دارد که از نزدیک سه هزار سال پیش تا به امروز آن‌ها  را در کنار هم نشانده است.

ابراهیم خدایار، با اشاره به دین اسلام به عنوان یک حلقه و پایگاه استوار میان کشورها، اضافه کرد: ما باید یک شناسه‌ مهم و ویژه هم برای این ملت‌ها در نظر بگیریم که توانسته در درازنای تاریخ پیداش‌شان به فرهنگ آن‌ها رنگ و بوی ویژه‌ای بدهد.

وی افزود: مرزهای جغرافیایی، ملت‌های چندپارچه‌ای درست کرده و به ظاهر این ملت آریایی تبار را از هم جدا کرده است، اما فرهنگی پشت این ملت است که همچون یک مغناطیس پرکشش آن‌ها  را به هم پیوند داده است. در این بین نقش فردوسی بیشتر از شخصیت‌های جهانی ادب فارسی در کنار هم نشاندن این ملت‌های چند پارچه بارز و پررنگ‌ است.

خدایار با اشاره به نقش فردوسی در یکپارچگی فارسی‌زبانان گفت: هرجا این ملت چندپارچه تنها مانده، به سراغ شاهنامه آمده است و به ظرفیت‌های پیوند دهنده این تاریخ اسطوره‌ای و حماسی تکیه داده است. گویی فارسی‌زبانان به سرزمین بی‌مرزی که دانای توس یعنی فردوسی بزرگ با استناد بر تاریخ شفاهی و مکتوب این ملت ساخته و پرداخته کرده، آمده‌اند و در این سرزمین اقامت گزیدند. این خاصیت اسطوره‌هاست که با نوشونده‌اند و پی در پی خودشان را می‌سازند و در گردنه‌های سختی که برای ملت‌ها رخ می‌دهد به داد فرهنگ خودشان می‌رسند و آن‌ها  را از زوال حتمی نجات می‌دهند.

وی درباره شعر گل‌رخسار صفی آوا بانوی نخست شعر معاصر تاجیکستان، گفت: این بانو برای نخستین بار در میراث شعر فارسی‌زبانان با تکیه بر همین شاهنامه یک تحلیل نو از وطن ارائه داده است. گفتیم که فارسی‌زبانان دارای شناسنامه‌ها و ملیت‌های مختلفی هستند و از نظر شاعر این مرزهای تصنعی که در سده‌های اخیر ایجاد شده است، هرگز معیار درستی برای تعیین حدود وطن نیست و نمی‌تواند باشد، بنابراین می‌رود سراغ وطنی که نشود با ابزارهای معمول مثل مرز، گذرنامه، ملیت و زبان جدید شهروندانش را از هم جدا کرد. شاعر شعری می‌نویسد از تاویل شاهنامه و عنوان شعرش را می‌گذارد، شاهنامه وطن است و در این وطن به قول خودش سرزمینی را می‌آفریند که فارسی‌زبانان خارج از هر نوع تعلق و وابستگی به یک ملیت جداگانه می‌توانند وارد این وطن شوند و در آغوش مام وطن آرام بگیرند.

آخرین بخش از این برنامه پخش فایل‌های تصویری از شعرخوانی فردوس اعظم، شاعر تاجیک بود که برای این برنامه ارسال کرده بود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha