۱ مهر ۱۳۹۹، ۱۰:۱۳
کد خبرنگار: 1160
کد خبر: 84044796
T T
۲ نفر

برچسب‌ها

دفاع مقدس حماسه ای ماندگار برای عبرت زیاده خواهان تاریخ

رشت - ایرنا - دفاع مقدس ملت ایران یکی از نقاط عطف تاریخ در جهان معاصر و مظهر حقانیت مقاومتی سترگ در برابر زیاده‌خواهی استکبار جهانی، حاصل پایمردی همه ایرانیان در جای‌جای این خاک مقدس از جمله گیلان است که دست در دست یکدیگر حماسه‌ای ماندگار را برای عبرت همه تاریخ رقم زدند.

 یکی از بزرگترین دستاوردهای هشت سال دفاع مقدس ، کوتاه شدن دست بیگانگان از میهن عزیزمان ایران است.
هشت سال دفاع مقدس جانانه باعث شد که نه تنها دست بیگانگان از کشور اسلامی کوتاه شود، بلکه جانفشانی سربازان ، بسیجیان و پاسداران گمنام با حمایت های همه جانبه مردم در پشت جبهه ها و همچنین هدایت های حکیمانه امام راحل تمامیت ارضی ، استقلال و اقتدار ایران حفظ شود.

آن روزها فرزندان این سرزمین بی هیچ ادعا و با خلوص و ایثار در جبهه های جنگ تحمیلی حضور یافته و  شماری به افتخار شهادت نائل آمدند. برخی از این جان برکفان هم اینک نیز هر یک در نقطه ای از ایران پرافتخار در جبهه دیگری مشغول به فعالیت و تلاش هستند که  خاطرات تلخ و شیرین زیادی از دوران هشت سال دفاع مقدس دارند.

طرز تفکر رزمندگان، بسیجی بود

سردار قلی زاده یکی از رزمندگان بسیجی گیلان به مناسبت هفته دفاع مقدس در مصاحبه اختصاصی با خبرنگار ایرنا اظهار داشت: با رشادت های رزمندگان اسلام و پای کار بودن همه آحاد ملت ،  دست بیگانگان از کشور عزیز ما کوتاه شد.

وی افزود: گرچه هم اینک بی توجهی بعضی از مسئولان و مشکلات اقتصادی را شاهد هستیم اما جانفشانی رزمندگان اسلام در هشت دفاع مقدس و مقاومت مردم در سال های پس از انقلاب، باعث شده تا دست طمع دشمنان از خاک میهن عزیز ما کوتاه شود که این امر یک دستاورد بسیار بزرگی است.

وی در ادامه با اشاره به خاطرات هشت سال دفاع مقدس یادآور شد: من اهل روستای چنار رودخان شهرستان شفت هستم که یکی از همکلاسی های ما در مدرسه شهید رجایی چوبر شفت عازم جبهه شد و پس از مدتی به درجه رفیع شهادت نایل شد که این شهید بزرگوار، الگوی من و  بسیاری از دانش آموزان آن مدرسه شد.

وی که هم اینک در اداره ورزش و جوانان گیلان مشغول به کار است، ادامه داد: من نیز در بسیج محل ثبت نام کردم تا عازم جبهه های نبرد حق علیه باطل شوم که البته ثبت نام و اعزامم بدون اجازه از پدر و مادرم بود که البته آنها نیز اگر از نیت و هدفم خبر داشتند، به طور حتم واکنشی نشان نمی دادند.

وی بیان کرد: به هرحال به همراه لشگر ۲۵ کربلا که رزمندگان استانهای گیلان و مازندران در آن حضور داشتند، عازم جنگ تحمیلی شدم که یکی از دوستانم که هم اینک مدرس دانشگاه آزاد فومن است با من در این اعزام حضور داشت که در تاریخ بیستم فروردین ۶۲ در عملیات والفجر ۱ حضور یافته و دوشادوش رزمندگان در آن عملیات شرکت کردیم و شیرین ترین خاطره ام از حضور در جبهه نیز مربوط به همین عملیات است.

قلی زاده اضافه کرد: شبی به ما اطلاع دادند که یکسری نیروهای خط مقدم مجروح شده اندو ما باید آنها را پشت خاکریز انتقال دهیم و من نیز یکی از نفراتی بودم که این سعادت نصیبم  شد و در این عملیات حضور یافتم که از قضا یکی از رزمندگانی که بر اثر ترکش خمپاره هر دو پای خود را از دست داده بود را به همراه یکی از رزمندگان به پشت خاکریز انتقال  دادیم.

این رزمنده بسیجی تصریح کرد: هنگام انتقال این رزمنده و جانباز سلحشور ، از روی احساسات اشک می ریختیم که آن رزمنده با لبخند خطاب به من گفت چرا گریه می کنی ؟ خدا را شکر که توانستم عضو کوچکی از اعضای بدنم را هدیه انقلاب و خاک سرزمین کنم که این طرز تفکر این رزمنده سلحشور همیشه در ذهنم باقی خواهد ماند.

وی اظهار کرد: رزمندگان، جوانان و حتی نوجوانان ما با این نگاه در جنگ تحمیلی حضور می یافتند و هم اینک نیز خون شهدا ، جانفشانی ایثارگران ، جانبازان و آزادگان هست سال دفاع مقدس باید الگوی جوانان عزیز امروزی ما باشد.

سردار قلی زاده در خاتمه گفت: وجب به وجب خاک عزیز این مرز و بوم به راحتی بدست نیامده چون خون هزاران جوان ریخته شده تا ما با آسایش و با امنیت کامل هم اینک به زندگی خود ادامه می دهیم.

سربازان و بسیجیان بی ادعا هنوز هم بی ادعایند

همه سربازان ، پاسداران و بسیجیان در دوران دفاع مقدس بسیار بی ادعا و فقط بخاطر دفاع از میهن اسلامی در جبهه های جنگ تحمیلی حضور می یافتند که این بی ادعایی هنوز نزد اکثر قریب به اتفاق آنان باقی مانده است.

یکی از سربازان دلاور و بی ادعای دوران جنگ تحمیلی به مناسبت هفته دفاع مقدس در گفت و گو با خبرنگار ایرنا اظهار داشت: آن زمان همه یک هدف را دنبال می کردیم و آن هم حراست و محافظت از خاک پاک میهن اسلامی و دفاع از ملت سلحشور ایران بود و به حق که مردم نیز از سربازان خود حمایت همه جانبه ای می کردند که این امر با هدایت مدبرانه امام راحل باعث پیروزی ایران در جنگی ناخواسته و نابرابر شد.

اکبر یونسی افزود: استقبال بسیار پرشور مردم هنگام عزیمت رزمندگان  به جبهه ها،  قوت قلبی برای ما بود و از طرف دیگر همه کمک می کردند تا ما در جبهه کمبودی را احساس نکنیم.

وی که هم اینک و پس از سالها از اتمام جنگ تحمیلی با شور و شوق خاصی از آن دوران صحبت می کرد، ادامه داد: همه می دانند که ایران در این جنگ تنها بود اما همه یکصدا و یکدل بودیم که این امر، رمز پیروزی ما در برابر رژیم تا بن دندان مسلح بعثی مورد حمایت همه کشورهای جهان بود.

وی که هم اینک شغل مناسبی نیز ندارد و در هیچ اداره و نهادی نیز استخدام نشده، به خاطرات آن دوران اشاره و بیان کرد: پس از اخذ دیپلم از شهر کلاچای رودسر گیلان به خدمت سربازی رفتم و در جبهه های نبرد حق علیه باطل حاضر شدم.

اکبر یونسی که اهل روستای بی بالان کلاچای است ، خاطرنشان کرد: روز ۲۹ اسفند سال ۶۶ قرار شد که در یک حمله محدود در ارتفاعات قصر شیرین شرکت کنیم و پس از انجام مقدمات جنگی ، هنگام شب عملیات ما در تاریکی و زیر نور ضعیف ماه آغاز شد.

وی تصریح کرد: ما به طرف سنگرهای عراقی حرکت کردیم و جالب اینکه تا نزدیکی های پایگاه های عراقی هیچ صدا و جنب و جوشی را شاهد نبودیم و به فاصله حدود ۵۰ متری سنگرها رسیدیم اما جز صدای  پراکنده خنده و موسیقی صدای دیگری از سنگرهای عراقیان به گوش نمی رسید.

وی افزود: حدود ساعت یک بامداد بود که دستور حمله با صدای الله اکبر صادر شد و در مدت کوتاهی عراقی های داخل سنگر بدون کوچکترین مقاومتی دستگیر شدند و حتی یک کشته نیز ندادند که پس از اسیر شدن عراقی ها، دو سرباز رژیم بعث با هم درگیر شدند که این درگیری از ناسزاگویی شروع و به درگیری فیزیکی نیز منجر شد.

وی ادامه داد: هنگام برگشت با کامیون از قصرشیرین رد می شدیم ک که ناگهان صدای رگبار و توپ را شنیدیم که در این لحظه به راننده کامیون گفتم بهتر نیست جایی توقف کند تا شلیک رگبار و توپ پایان یابد که وی با خنده گفت وارد سال ۶۷ شدیم و این شادی سال تحویل از سوی رزمندگان اسلام است.

این ایثارگر دوران دفاع مقدس اضافه کرد: در این هنگام به یاد درگیری دو سرباز اسیر عراقی افتادم و از یکی از دوستانم که عربی بلد بود در این خصوص سوال کردم که وی گفت اسیر عراقی به دوستش می گفت که چرا امشب نگهبان نگذاشتی تو که گفتی فردا عید ایرانیها است و آنها حمله نمی کنند پس چرا عملیات انجام شد.

وی اظهار کرد: دوستم ادامه داد که اسیر دیگر عراقی نیز در جواب دوستش گفت من چه می دانستم که ایرانیها در این شب نیز حمله می کنند ولی ناراحت نباش چون عیدهای دیگر در ایران آرامش داریم که این امر موجب درگیری آنها شده بود.

سقوط همزمان تیربار ایرانی و هواپیمای عراقی              

اکبر یونسی به خاطره جالب دیگری اشاره کرد و گفت: در منطقه صالح آباد بودیم و آماده عملیات در سومار شدیم اما نیروهای عراقی متوجه جابجایی ما شدند و مرتب هواپیماهای جنگی آنان در حال پرواز بود و البته با توجه به آگاهی عراقی ها و بنا به دلایل دیگر، این عملیات انجام نشد.

این سرباز دلاور جنگ تحمیلی افزود: نیروهای ما نیز دو طرف تپه ای مشرف به هم مستقر بودند که روی یکی از تپه ها و در بالاترین نقطه، یک دستگه دوشکا(تیربار) مستقر بود تا برای هدف قرار دادن هواپیماهای دشمن که در ارتفاع پایین پرواز می کردند، مود استفاده قرار گیرد.

وی ادامه داد: در یکی از حملات هوایی نیروهای عراقی که همه ما از سنگر بیرون آمده بودیم تا ببینیم که چه می شود، متصدی مربوطه پشت تیربار قرار گرفت و شروع به تیراندازی کرد که ما نیز با یک چشم تیربار و با چشم دیگر نیز، هواپیمای رژیم بعثی را دنبال می کردیم.
وی بیان کرد: ناگهان زیر یکی از پایه های تیربار خالی شد و تیرانداز کنترل مهار آنرا از دست داد و این تیربار به سمت پایین تپه سقوط کرد که در همان لحظه نیز شاهد سقوط هواپیمای متجاوز عراقی شدیم.

وی تصریح کرد: در آن هنگام سربازان با گفتن "الله اکبر" از سقوط هواپیما خوشحال بودند و سقوط نا بهنگام تیربار نیز باعث خنده ما شد چون به طور همزنان و در یک لحظه تیربار ما و هواپیمای عراقی با هم سقوط کردند که البته افرادی که در نقطه دیگر قرار داشته و مسلط به این منطقه بودند، گفتند که هواپیمای عراقی توسط یک موشک و از منطقه دورتر مورد هدف قرار گرفت و سقوط کرد.
یونسی در خاتمه اظهار کرد: خاطرات بسیار زیاد است و هر لحظه از حضور در جبهه های جنگ تحمیلی، خاطره است اما آن چیز که مشخص است در آن زمان همه بی ادعا بودند و هیچوقت پشت هم را خالی نمی کردند و امیدوارم که در برهه کنونی نیز مردم ما همچنان اتحاد خود را حفظ کنند و با یکدلی برابر دیگر نیرنگها و ترفندهای دشمنان بایستند که البته تاکنون نیز مردم سلحشور ما توانسته اند برابر همه ترفندهای دشمنان ایستادگی و پیروز شوند.

گیلان زمین که از جبهه های دفاع مقدس صدها کیلومتر دور بود در طول دفاع مقدس هشت هزار شهید تقدیم میهن کرد. این استان بیش از ۲۲ هزار جانباز و دو هزار و ۶۰۰ آزاده نیز دارد .


       
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha