به گزارش ایرنا ، کتاب «ایزی و آرو ، هرن و پرن» با مقدمه ای با عنوان «بی مقدمه» آغاز می شود و با شعری با عنوان «تَتَمه» با پایان می رسد.
سید در این کتاب سروده های خود را با موضوعات مذهبی و هویتی با گویش سمنانی همراه با برگردان آن به فارسی در سه بخش با عناوین اشعار آیینی، اشعار مناسبتی و اشعار آزاد منتشر کرده است.
در بخش اول این کتاب با واژگان سمنانی با عنوان «اولِمین قسمت:آیینی شعری» نام گذاری شده و اشعاری مانند مِنجون و منِنِجون، شعری تَیی سفری زیارتی ایمامون، مشهدی قِطار، دل تَیی طَشتی، اَفتُووین بُرمَه و ۲۱ سروده دیگر ، در بخش دوم با عنوان «دویمین قسمت:مناسبتی شعری » اشعاری مانند سمنی مناره، هزار ساله دانشگاهه، اُولِمین شهیدی سمنی، ترامپی جُوآب(پاسخ به ترامپ)،حکاتی با چَشُون:برای حضرت امام(ره)، سرچَشمه وا کَه (در استقبال از دکتر حسن روحانی) و ۱۰ سروده دیگر و در سومین بخش با عنوان «هِیریمین قِسمِت،آزدَه شعری» اشعاری مانند سمنی دریا، پَش و پَرون، سِمنی آفتو، سمنی چار خشتی و ۳۰ سروده دیگر آورده شده است که در مجموع این کتاب حدود ۸۰ شعر را شامل می شود.
بخشی از کتاب
یکی از سروده ها را سید خطاب به رییس جمهور روحانی هم استانی خویش در سال ۱۳۹۵ سروده و از وی مطالبه انتقال آب برای سمنان با گویش محلی کرده است:
بیا دکتر حسن جان ریکه نَشا
ای خورده ویشتری بمون و دبا
هَما خیلی حِکاتی تَه رَه دارین
تَه ره، ای چی مایون و ای چی مِشنا
بیا خوش امیچه، بَر وایَه انجُو
پیدا مبو ای جایی سایه انجو
درستَه کو هَما دریا ندارین
هما دل خُوشتِره دریایَه اِنجو
دارین سمنی دوباره مسازین
مگی همدیگرون قدره بَزونین
دیمی چَشون سمن نیا مِدارین
خوشتون دازَه به هیچ دُنیه منادین
سری اُوین دَره، سَرچشمَه وا کَه
خیلی تشونِه اِن سمنی خاکه
ولی لَس ببیچَن و دارَه خشکه
اگه تو بیا و دَردی دواکه
فقط خشکه زمین افتو دارین
دوون اورَه، کلک بُوسَن حسن جان
هَما رَه او تو بِراسن حسن جان
اِگه تو بَشه کی فِریا مِرسِه ؟
بشنا چی چی ته ره باتَن حسن جان
ترجمه فارسی(به ترتیب)
دکتر حسن زود بیا و زود نرو
یک مقدار بیشتر بمان و باش
ما با تو خیلی حرف داریم
من یک چیزی میگم و تو یک چیزی میشنوی
بیا خوش آمدی اینجا در باز است
یک تکه سایه اینجا پیدا می شود
درست است که ما دریا نداریم
دل ما در اینجا خودش دریاست
ما داریم سمنان را دوباره می سازیم
باید قدر همدیگر را بدانیم
سمنان را روی چشمان خود نگاه می داریم
ما بوته خار سمنان را با دنیا عوض نمی کنیم
بالای چشمه آب هستی ، راه چشمه را باز کن
خاک سمنان خیلی تشنه است
گل ها شل و درخت خشک شده است
مگر اینکه تو بیایی و درد را درمان کنی
بالای چشمه آب هستی ، راه چشمه را باز کن
خاک سمنان خیلی تشنه است
گل ها پلاسیده و درخت خشک شده است
مگر اینکه تو بیایی و درد را درمان کنی
فقط زمین خشک و آفتاب سوزان داریم
کلیدت را بینداز و کلک کار را بکن حسن جان
به ما آب برسان حسن جان
اگر تو بروی چه کسی به فریاد ما می رسد؟
بشنو چه چیزی به تو گفتم حسن جان
درباره نویسنده
سید در سال ۱۳۳۶ در روستای اعلای سمنان به دنیا آمد و از آنجا که پدرش در موزه مردم شناسی تهران شاغل بود کودکی را در تهران گذراند و در نوجوانی به سمنان آمد و در دبیرستان شریعتی و صفایی سمنان تحصیلات خود را ادامه داد و از همان زمان نوشتن شعر و داستان های طنز را آغاز کرد.
وی پس از انقلاب تا ۱۳ سال در مدارس روستاهای سمنان معلم بود و هر سال با مشارکت دانش آموزان نمایشنامه ای را در مدارس به روی صحنه برد و همچنین سرودهایی را نیز آماده کرد؛ در سال ۶۷ به عنوان کارشناس امور هنری اداره کل آموزش و پرورش استان سمنان و سپس در سال ۱۳۷۰ به عنوان کارشناس هنری و هنرهای نمایشی امور پرورشی وزارت آموزش و پرورش منصوب شد و به تهران رفت و تا سالها در امور محتلف فرهنگی در این وزارتخانه فعالیت نمود ؛ وی هم اکنون مدیر انتشارات آشنایی است.
از جمله آثار وی می توان به «خلاصه سبک و انواع شعر پارسی»،«لحن عشق»،«ابن یمین در گذرگاه شعر پارسی»، «جلوه های ادبی در غزلیات فروغی بسطامی»، «قناعت و مناعت در ادب پارسی»، «جان جهان»،»« گل و گلدان شکست»، «از دیرباز تا یمن»،«شش نمایشنامه طنز»، و «هوای تاب و سرسره» اشاره کرد.
نظر شما